Skip to main content

ادامه

ادامه
آ. ائلیار

ادامه
8- روشن است که بنیاد این سه خطا وجود فرهنگ جهان سومی ماست که حاصل سلطه ی استبداد و دیکتاتوری بوده و هست. این خطاها هنوز هم عمل میکنند و مانع رشد فرهنگ سیاسی دموکراتیک اند. اینها مسایلی هستند تفکری و شناختی که جامعه ی سیاسی میتواند با کمی زحمت از آنها عبور کند.
اما متاسفانه نه راست و چپ و نه ملیتی ها توان درک عملی آنها را دارند.

9- حاصل درک عملی آنها و گذر از این خطاها موفقیت در ایجاد « اتحادها و ائتلاف هاست». که می بینیم کارهای مثبتی تحقق نیافته است. و همه گرفتار تفرقه اند.

10- در این میان تنها حکومت است که اسب اش را در داخل و خارج میتازد.
بیچاره جوانان ایران « درب و داغون و روانی شده انذ.» . چه در داخل و چه در خارج. نگاهی بکنید به « عصیان منفی و مثبت» جوانان حداقل در رسانه ها . اشک بر چشم انسان می نشاند.
داغونی وضع کلی جامعه هم در طی این 38 سال آنقدر روشن است که نیازی به اشاره هم ندارد.

11- چه میتوان کرد؟ جامعه ی ایران دو راه در پیش پای خود دارد:
1- همینطور منتظر بماند تا گروهی دیکتاتور از میان حوادث سر برآرد و برارکه ی قدرت بنشیند و باز روز از نو روزی از نو. کشتار و استبداد و نکبت نهادینه شده را ادامه دهد، یا اینکه:
2- جامعه ی سیاسی داخل و خارج مسئولانه تر، با شناخت و آگاهی بیشر، راه « اجرای فرهنگ و سیاست دموکراتیک واقعی» را از همین حالا در همه برخوردها و « روابط» پیش گیرد و ایجاد « اتحادها و ائتلافها » کند. به یاری نسلهای سوخته و داغون شده ی جوان برسد و در فرهنگ سازی و سیاستهای درست واقعا یاور آنها شود. این جامعه ی سیاسی پیش از هر چیز ضرورت دارد خود را « اصلاح» کند. تا بتواند یاور دیگران باشد. هر سخن و حرکت نسنجیده ی ما بدون شک موجب زیان و نگوبختی جوانان ماست. سه خطای تاریخی در شناخت و اندیشه را لازم است عملا در خود برطرف سازند. که کاریست فکری و خود تربیتی.

12- لازم است همه طرح های خود را به بحث و گفت و گو بگذارند شاید به راه حلهای جمعی برسند.