گویا سخن اینه که«از آقای مصداقی شنیدم این است که آقای درزی خود به زندانیان گفته که در این کار مشارکت داشته است. کاوه جویا»
«زندانیان»واژه ی جمع است. نوع مشارکت چه بود؟ از چه کسانی شنیده؟ کیها بودند؟ شاهد و شاهدان کجا هستند؟ و...یعنی سخنی ست «شایعه»! و منتشر کننده مصداقی و دیگران. محسن درزی خاطره ی خود را نوشته است. و ربطی به شایعه ایکه مصداقی پخش کرده ندارد.
همین مورد نشان میدهد که اساس کار مصداقی برشایعات است . و هیچ مسئولیتی در قبال عنوان کردن یک موضوع احساس نمیکند.
مصداقی کسی ست که موضوعاتی را که جلو چشم همه قرار دارند با غرض ورزی و تعصب و فحاشی و وارونه سازی منعکس میکند حالا چه رسد به موضوعات دهه ها پیش. از جمله همین موضوع کیانوش توکلی. یا موضوع «فرخ نگهدار و سازمانش».
اینها همان فرهنگ سیاسی یی ست که چنین کسانی با آن بزرگ شده و نتوانسته اند خود را از آن برهانند.
گویا سخن این است که«از آقای
گویا سخن این است که«از آقای
آ. ائلیار
و محیط و فضای سیاسی را کثیف میکنند. یعنی که «پرکارند و مثلا مبارزه میکنند»! بعد از یک انقلاب و 37 سال هنوز مفهوم مبارزه را «شایعه سازی و وارونه گویی و پرونده سازی علیه فعالان سیاسی » میدانند و خودشان را هم پرکار و حقوق بشری مینامند. واقعاً که...!