من محسنِ درزی هستم ... ایرجِ مصداقی در کتابشان که یادم نیست ، من رو تواب و تیر خلاص زن در زندانِ جمهوریِ اسلامی مطرح کردند . این عنوانِ کثیف من و خانوادهام را تا حدِ وحشتناکی آزار دادند . من قبلتر از این نوشتهِ ایشون بسیار رمانتیک بودم ( دوستانم میدانند ) بعدها فهمیدم که در سیاسأت برای پیشبردِ " خط مش " این شیوهها متداول و " اخلاقی " هست . آقای مصداقی رویِ خطِ رادیویِ شهرِ ما در سوئد آمد . یک جلسه در یک نشستِ " انقلابیون و رادیکالها " داشت و هر چه دل تنگش خواست گفت ... چند سال از رادیوِ شهرمان نامِ من رو به نامِ تواب و تیر خلاص زن هر هفته جریاناتِ انقلابی به نقل از ایشون میبردند . من گریه میکردم . همسرم و فرزندانم مریض و افسرده بودند . از رادیو آدرسِ منزلِ من داده میشد که به خانهِ من حمله کنند به عنوانِ یک جانی ... من با گرفتنِ وکیل علیهِ نوشتهِ ایرجِ مصداقی به مراکزِ مربوطه اعلام
من محسنِ درزی هستم ... ایرجِ مصداقی در کتابشان که یادم نیست ، من رو تواب و تیر خلاص زن در زندانِ جمهوریِ اسلامی مطرح کردند . این عنوانِ کثیف من و خانوادهام را تا حدِ وحشتناکی آزار دادند . من قبلتر از این نوشتهِ ایشون بسیار رمانتیک بودم ( دوستانم میدانند ) بعدها فهمیدم که در سیاسأت برای پیشبردِ " خط مش " این شیوهها متداول و " اخلاقی " هست . آقای مصداقی رویِ خطِ رادیویِ شهرِ ما در سوئد آمد . یک جلسه در یک نشستِ " انقلابیون و رادیکالها " داشت و هر چه دل تنگش خواست گفت ... چند سال از رادیوِ شهرمان نامِ من رو به نامِ تواب و تیر خلاص زن هر هفته جریاناتِ انقلابی به نقل از ایشون میبردند . من گریه میکردم . همسرم و فرزندانم مریض و افسرده بودند . از رادیو آدرسِ منزلِ من داده میشد که به خانهِ من حمله کنند به عنوانِ یک جانی ... من با گرفتنِ وکیل علیهِ نوشتهِ ایرجِ مصداقی به مراکزِ مربوطه اعلامِ جرم کردم ( مدارک رو دارم ) به من نوشتند که چون کتابِ ایشون بیش از شش ماه است که نوشته شده ، شما ( یعنی من ) حقِ اعتراضم در آن مرکزِ حقوقِ شهروند سپری شده است . و اگر میخواهم پیگیری کنم میبایست به دادگاهِ عمومی مراجعه کنم . من پول نداشتم و ایرجِ مصداقی در آن زمان از امکاناتِ مالی و ساپورتِ حقوقیِ بهترین وکلایِ مجاهدینِ خلقِ ایران بهره میبرد. در نتیجه من یک بازندهِ بی آبرو بودم . بگذریم ... زمان به جلو رفته است . من و خانوادهام خود رو باز سازی کرده ایم . حال ؛ پرسش و خواستهِ من از ایرجِ مصداقی بدونِ آنکه پوزش از من و رنج هایی که به خانوادهام تحمیل کردند این