Skip to main content

جناب ابریشمچی در این ویدئو

جناب ابریشمچی در این ویدئو
آ. ائلیار

جناب ابریشمچی در این ویدئوی عاشقانه فقط گفتند مسعود بزرگ است- خیلی بزرگ است- خیلی خیلی بزرگ است. خوب بزرگ است که چی؟ مشکل چیست؟ بفرمایند روی دو صندلی بنشینند- یکی کافی نیست. انتظار داشتم ابریشمچی آستین استدلال به کمر بزنند و اثبات کنند که « اسلام سیاسی و ایده لوژیک» مجاهدین بعداز تجربه 33 ساله «اسلام سیاسی خمینی» چرا درست است و چگونه میتواند راه حلی برای مشکلات جامعه ایران باشد؟
میخواستم بشنوم راه حلشان برای مسایل ملیتها- دموکراسی- مشکلات کار و سرمایه- زنان و دگرباشان و غیره چیست؟
نگفت استبداد و دیکتاتوری دینی یعنی چه و مجاهدین با چه معیارهایی از آنها دور و یا نزدیک اند.چه تغییراتی در مرام و مسلک- ساختارسازمانی با معیارهای زندگی نوین جهانی یافته اند ؟
شگفت که فقط تبلیغ بزرگی و سوز و گذاز به اصطلاح عاشقانه بود.

مجاهدین اگر با این خصوصیات که ابریشمچی نشان داد میخواهند در ایران حکومت کنند- یا یکی از احزاب حکومت کننده شوند- باید گفت آقا 33 سه سال دیر آمدید- نمیشود- با این دیر کرد- دیگر نمیشود. شما فقط دو شانس دارید یا باید دریای« عقب ماندگی جامعه» طغیان کند و کشتی شما را روی آب راه بیاندازد یا باید از فرق سر تا نوک ناخن پا نو بشوید. نه-منظورم لباس نیست- ماهییتان است. ماهیت اسلام سیاسی . کی میخواهید خبر نو شدن خود را - مثلاً با انقلاب نه ایده لوژیک- بل با یک« رنسانس» قرن 21-امی اعلام کنید؟
«آیا سازمان مجاهدین دارای یک ماهیت بهاری ست یا زمستانی؟»
سازمان مجاهدین از زاویه ساختار درونی- عملکردها- تئوریها و نظریاتش - بهاریست یا زمستانی؟ آیا صرفا دادن شعارهای ضد دیکتاتوری فاشیستی حاکم، دفاع خطی از حقوق بشر و غیره کافی ست که ماهیت یک سازمان و جریان را دموکراتیک بسازد یا چنین شعارهایی در تاریخ ایران همواره ابزار رسیدن به قدرت و ایجاد دیکتاتوریهای نوین بوده است؟
واقعیت اینست که ایران به علت دارا بودن ذخایر عظیم نفت و دیگر معادن -موقعیت جغرافیایی و جمعیت جوان قابل توجه، از ثروت سرشاری بهرمند است. جریانهای داخلی مثل خود حکومت حاکم ، بقایای سلطنت، سازمان مجاهدین، و دیگر حیات یافتگان با فرهنگ «استبدادی و دیکتاتوری» ، و حتی سیاستمداران خارجی از طریق آلترناتیو سازیها ، در اندیشه تسخیر قدرت و فرمانفرمایی و بهره گیری از این ثروتها هستند.
شعارهای خوب خوب فقط ابزار رسیدن به قدرت و ثروت است. ضرورت دارد نسلهای جوان و مستقل اندیش ایران ضمن تعیین تکلیف خود با حکومت فاشیستی حاکم و همه جریانهای کلاسیک مستبد، در اندیشه برپایی احزاب و سازمانهای نوین و جریانهای دموکراتیک خویش باشند. شکوفایی بهار راستین تنها توسط نسلهای جوان و دموکراتیک ممکن است. دادن شعارهای خوب خوب از دست هر کودک سیاسی برمیاید مهم کسب ماهیت و تربیت دموکراتیک است که جریانهای کلاسیک از جمله سازمان مجاهدین فاقد آنند.