Skip to main content

سلام آقای ناشناس، از شما

سلام آقای ناشناس، از شما
بهنام چنگائی

سلام آقای ناشناس، از شما خواهش می کنم که نام مرا در صورت تمایل به تبادل نظر، از این ببعد درست بنویسید. نام فامیل من چنگائی است! اما: اجازه بدهید در ارتباط با اقدام متحد مردم علیه سرنگونی شاه، یا بروایتی دیگر انقلاب توده ای 57 که یکی از گسترده ترین انقلابات تاریخ معاصر بود، با صراحت از شما بپرسم: اگر شاه آن بود که شما می گوئید، پس چرا همگان، از پائین ترین اقشار جامعه تا بالائی ها همه با هم و یکصدا بر علیه او برخاستند و او را ناگزیر بفرار از کشور کردند؟ بد نیست بدانید که من با هرگونه جزای مرگ بهر بهانه و دلیلی که باشد مخالف هستم و آنرا ترور و قتل عمد دولتی می دانم؛ اما: شک نکنید که اگر شاه در ایران می ماند قطعن جزو اگر نه اولین اعدامی ها، بی گمان روزی به دار اسلامی آویخته می شد! بگذریم.

دوست من آیا برای شما این استدلال کوتاه منطقی و حقیقی من در مورد 57 کافی نیست؟ و گرنه، پس بگوئید چرا! و حالا برگردیم به نقد شما از کمونیست ها! من انتقاد شما را ابتداء بخاطر همگامی بخشی از جریانات چپ(چریک های فدائی خلق اکثریت و خزب توده) که در 57 به جنبش انقلابی مردم پشت و خیانت کرده و در سمت و کنار وحشیگری خمینی در سرکوب مخالفان انقلابی او قرار گرفتند، می پذیرم. ولی همزمان لازم می دانم جهت اطلاع شما بگویم که در همان دوران جریان های دیگرچپ و کمونیست بودند که ازهمان فردا 22 بهمن، انقلاب را که توسط ارتجاع مذهبی خمینی تصرف شده بود، شکست خورده دانستند و شعار:(انقلاب شکست خورد، پس زنده باد انقلاب) سردادند و برای ایستادگی شان در برابر جهل استبداد دینی جانشان را نیز فدا راه کارگران و زحمتکشان کردند. حتمن شما از قتلعام 60 و 67 شنیده اید؟ شخصن بعنوان یک کمونیست نیازی به تشویق، تحقیر، مظلوم نمائی و یا برای دعاوی انسانی که دارم نیاز به تأئید پاداش گونه ندارم. اما دوست گرامی لطفن فراموش نکنید که کمونیست ها و اصولن هیچ جریان چپی تاکنون مستقیم و یا غیر مستقیم در اداره امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور نقشی نداشته اند؛ ولی جان همین کمونیست ها مدام و در طول دهه های گذشته، همچون گوشت فربانی زینت بخش مراسم عزا و شادی شیخ و شاه بوده است. همینک هم نه در ایران که در سطح جهان هرکس بدنبال کسب اعتبار سیاسی ست، موقعیت خود را با کمونیست ستیزی تحکیم می کند. قصد من جلب ترحم نیست بلکه بیان این حقیقت است که: شیخ و شاه سده ها با هم و در کنار هم پوست، جان و مال مردم را غارت کرده و کنده اند. و یکی از برنده ترین زبان های مدافع مردم، لااقل در سده گذشته همین چپ ها و کمونیست ها بوده و هنوز هستند. همین امروز همه ما شاهد پشتیبانی سیاسی، مالی و مدیای جهانی از همه دشمنان مردم هستیم، الا چپ ها! این چپ ها هستند که با دستان خالی ولی با چنگ و دندان مشغول خاکریز دفاع در کنار مردم و توده های کارگران باقی مانده و هنوز هستند. تنها ظرف چند هفته گذشته ببینید: چه دعوت های پارلمان اروپا و بریتانیا را از رضا پهلوی کرده اند! فکر می کنید چرا از او چنین دعوتی صورت می گیرد و تلویزون های متعدد با او مصاحبه طولانی کرده و امکان شگرف ارتباطی خویش را در اختیار او قرار می دهند؟ اگر افکار مردمی و بی طرف داشته باشید، بی گمان از این حمایت های یکجانبه راضی نخواهید بود؛ زیرا عملن دوباره غربی ها، اراده ی مردم راتوسط این عوامل غرب زیر خواهند گرفت و آنگاه ( فاجعه قلدری بر اراده کارگران و زحمتکشان) بازتولید و تاریخ تحقیر بازگردانده خواهد شد، شک نکنید. تندرست باشید