Skip to main content

خردمندان، هنگامی که در تورات

خردمندان، هنگامی که در تورات
Anonymous

خردمندان، هنگامی که در تورات های ترکی ۱۲۰ سال پیش، لغات فراوانی از زبان نوزاد فارسی می یابند، قانع می شوند که زبان اصطلاحا ترکی و زبان اصطلاحا فارسی موجود، دو برادر توامان از یدیش منطقه اند که مراکز معینی، با فاصله ای کوتاه، از رحم فرهنگی ضعیف و سترون هر دو سرزمین بیرون کشیده اند. ظواهر امر حکایت می کند که به این دو کودک علیل، نخست با اهدای الفبای عرب، رنگ و رو داده و سپس در ناتوانی و تنگناهای مکرر بیان، دست شان را در غارت نامحدود و بی رحم و طلب کارانه لغت عرب باز گذارده اند.«و اخشورش پادشاه یرن و دریا جزیره لرینن اوسته خراج قویدی و اونن شجاعت و جبروتنن هامی عمللری و مردکاین جلالنن شهرتی که پادشاه اونه جلال ویردی اولر او در مداین و فارس پادشاهلرینن تواریخ کتابنده محرر در.
و اخشورش پادشاه بر زمین ها و جزایر دریا جزیه گذارد و جمیع اعمال قوت و توانایی او و تفصیل عظمت مردخای که چه گونه

پاد بفرمایید این هم قسمت دو سطری و به تصادف گزیده دیگری از کتاب تورات، که برای هر مستعد آموختن و هر تسلیم شده ای به حقیقت، درس های ذی قیمتی در خود ذخیره دارد. بخش به اصطلاح ترکی متن بالا در ریز بینی و آنالیز، برای قوم پرستان بسیار مایوس کننده است، زیرا در آن فقط پنج واژه ی ترکی: یر، اوسته، قویدی، ویردی و در، به کار رفته، که لغت پایه حساب نمی شوند، ادات آن، چون همه و در، ضمیر او، موصول که، حرف ربط و و چهار لغت آن: پادشاه، دریا، خراج و تاریخ، فارسی اند. هفت واژه دیگر: شجاعت، جبروت، عمل، جلال، شهرت، کتاب و محرر، که ستون های بیان اند، عربی است! در نتیجه به وضوح می بینیم که متن ۱۲۰ ساله ی تورات که با اصطلاح امروز ترکی خوانده می شود، برای کسب الفاظ لازم، از لغات دو زبان، فارسی و عربی برداشت کرده، حال آن که متن فارسی، که از توراتی ۱۵۵ ساله اخذ شده، تنها از نه لغت عرب: جزیه، جمیع، اعمال، قوت، تفصیل، عظمت، معظم، ایام و مکتوب، کمک گرفته است. پس در زمان ترجمه تورات به ترکی، مترجم به دو مخزن کلام، یعنی فارسی و عربی و به هنگام برگرداندن آن به فارسی، تنها لغات کمکی یک زبان، یعنی عربی را در اختیار داشته است. آیا چنین نگاه بدیعی نمی گوید که یدیش منطقه پوریم، که اینک فارسی گفته می شود، نسبت به یدیش منطقه ی طوفان، که اینک ترکی می نامیم، نه فقط مستقل تر و کارآ تر، بل قدیم تر نیز بوده است؟! از این منظر و در مجموع معلوم می شود که هر دو یدیش منطقه پوریم و حوزه طوفان، بی دریافت کمک وسیع از لغت و قوانین گویش عرب، هرگز توان تبدیل به زبان و اعلام عرض اندام فرهنگی را نداشته اند!

«بر اساس این نوع بندی، زبان ترکی آذری، در این سرزمین، سابقه ی هفت هزاز ساله دارد و نقوش و حجاری های دیوارهای غارها و یادمان ها و سنگ نبشته ها و کتیبه های بی شماری که در آذربایجان کشف شده، به مثابه ی نشانه های مکتوب تاریخ آن بر جای است. در نوع بندی و شناخت جایگاه زبان ترکی آذری در ایران، فرضیه های علمی گوناگونی پیش کشیده شده است. بر اساس همه این فرضیه ها، زبان «ترکی مادر» که در ماوراء تاریخ خفته است، بنیاد همه زبان ها، نیم زبان ها، گویش ها و لهجه های ترکی هزاره ی سوم و دوم میلادی بوده است». (حسین محمد زاده صدیق، یادمان های ترکی باستان، ص ۳۴)

گرچه شناسایی «مادر خفته در ماوراء تاریخ زبان ترکی» برایم دشوار است، اما آماده ام در قفای صدیق تا آن سوی هر کوه قافی روانه شوم، به هر دیوار غاری رجوع کنم تا یکی از آن بی شمار نقوش و کتیبه های به زبان ترکی را با چشم سر ببینم. بدون تعارف، که در نقادی های فرهنگی جای پایی ندارد، باید به صراحت بگویم که قصه های صدیق برای جوانان ترک به قدر کافی خواب آور بوده و آینده از این باب او را به میزان لازم تمسخر خواهد کرد و اگر زهتابی و هیئت و هرکس دیگر را می شناسید که در معرفی فرهنگ و زبان و دیرینه قوم ترک از این گونه قصه سرایی ها فاصله گرفته و مطالب نو اندیشانه تری دارند، پس با اخراج امثال صدیق از عرصه این مداحی های امام زاده ای، نشان عناوین تولیدات تازه و صاحب آن را اعلام کنید، که وجود ندارد و سراپای ترک شناسی موجود، جز صحنه سازی های کودکانه فاقد دلیل نیست. با این همه و برای رفع شبهه ی گزینشی بودن نمونه های ارائه شده از تورات ترکی، بر آن شدم تا لغات غیر ترکی یک روی صفحه ای از آن کتاب را برشمارم، که باز هم در حاصل آن تغییری ظهور نکرد، جز این که احتمالا قوم پرستان، در جای رجوع به عقل بی کار مانده ی خویش، اتهامات تازه تری بر مترجم بی نوای تورات ترکی خواهند بست!