Skip to main content

آقای اژدر بهنام

آقای اژدر بهنام
یونس شاملی

آقای اژدر بهنام
تفاوت هایی من و شما را به نظرم بسیار صوری و سطحی و حتی در جایی نادرست بیان کرده و مینویسید: " تفاوت من و شما در این است که من خودم را آذربایجانی و ایرانی می دانم و شما، تا آنجایی که من از نوشته هایتان برداشت کرده ام، خود را آذربایجانی می دانید. بنابراین مسائل ایران را مسائل خودم هم می دانم. ولی شما فقط به مسائل آذربایجان توجه دارید."

اولا من و شما فقط آذربایجانی نیستیم، بلکه من و شما از نظر اتنیکی به ملت ترک ساکن در ایران تعلق داریم. یعنی ترک هستیم. چون یک کرد و یا یک گیلک و یا حتی یک فارس نیز میتواند آذربایجانی باشد. به بیان دیگر کسانیکه در جغرافیای آذربایجان زندگی میکنند، فارغ از تعلق اتنیکی آنان، آذربایجانی تلقی میشوند. اما من شما هم آذربایجانی هستیم به دلیل منسوبیت به جغرافیای آذربایجان و در عین حال ترک هستیم به دلیل منسوبیتمان به ملت ترک و زبانمان هم ترکی (آذربایجانی) است، در صورتیکه همه آذربایجانیها، آنچنانکه فوقا توضیح دادم، ممکن است زبانشان ترکی نباشد.

ثانیا من و شما جدا از اینکه به ملت ترک ساکن در آذربایجان جنوبی (و ایران) تعلق داریم، شهروند کشور ایران نیز هستیم. در این مورد ما تفاوتی با همدیگر نداریم. تفاوت ما در نوع نگاه ما به مسائل جاری در آذربایجان جنوبی و ایران است.

من از افق منافع ملت ترک ساکن در آذربایجان جنوبی (وایران) با مسائل سیاسی، اجتماعی و یا اقتصای و فرهنگی برخورد میکنم، اما شما از افق منافع پدیده ظاهرا موهومی و باطنا فارس ایران مسائل را مورد مداقه قرار میدهید. به بیان دیگر شما به جنبش سیاسی ایران (که در واقع جنبش سیاسی خلق فارس در ایران است) احساس تعلق میکنید و من یکی از فعالین جنبش رهایی بخش ملی خلق ترک در آذربایجان جنوبی (و ایران) هستم.

این که خطاب به من عنوان کرده اید که: "شما فقط به مسائل آذربایجان توجه دارید" تثبیت نادقیقی است. در واقع من از زوایه "منافع خلق ترک و آذربایجان جنوبی" با مسائل در آذربایجان جنوبی و ایران برخورد میکنم. این به معنی بی توجهی به مسائل جاری در ایران نیست. اتفاقا بسیار از نوشتجات من به مسائل عمومی در ایران ارتباط مستقیم دارد. چون رهایی خلق ما از بستر شناخت پدیده در ایران، جامعه فارس و مهمتر از همه برخورد با رژیم حاکم بر آن، یعنی رژیم جمهوری اسلامی میگذرد. رژیم جمهوری اسلامی مهمترین مانع سیلان خلق ما برای دستیابی به حقوق ملی و حق تعیین سرنوشت خویش است. با این اوضاع من چگونه میتوانم نسبت به مسائل جاری در ایران بی تفاوت باشم؟

در نهایت برایتان صمیمانه میگویم که تفاوت اساسی در دیدگاه من و شما اینست که من دولت حاکم بر ایران را چه در دوره شاه و چه در دوره شیخ یک دولت تمام عیار فارسی میدانم، اما شما از شناسایی ماهیت اتنیکی دولت فارسی ایران تفره میروید و مدام از تعلق خاطرتان به ایران که در واقع همان "ایران ایدئولوژیک" مورد نظر اپوزیسیون سیاسی جامعه فارس ایران است، سخن میگویید و دقیقا به همین خاطر هم "زبان فارسی" را نیز به مثابه "زبان ما" به قلم می کشید.
یونس شاملی