Skip to main content

ببین آقای تبریزی!

ببین آقای تبریزی!
Anonymous

ببین آقای تبریزی!
اگر ما بازی با الفاظ خاص مدل ایرانی و ترجمهای گوگلی ازکلمه ناسیونالیسم را کنار بگذاریم و به مفاد و محتوای اصلی آن بپردازیم خواهیم دید که معنی اصلی کلمه ناسیونالیسم مترادف با ائده و گرایش به تقویت و ساختار یک جامعه و کشورمیباشد. فارغ از تعریف من و تو از کلمه ناسیونالیسم چه بعنوان ملت، مردم، کشور، جامعه و یا هر اسمی که شما خواستار آن باشید ذات و اصالت ائده ناسیونالیسم خواست ونیروئی مثبت در راستای تقویت و بهبود روابط درهمان جوامع با اسامی مذکور میباشد ولو همان جوامع تک ملتی ویا کثیر الملل باشد. آفای تبریزی از آنجائی که شما با افکار ناسیونالیسم سازنده از نزدیک آشنا نیستید (این حدس بنده است که جنابعالی در تهران و یا در یکی از کلان شهرفارس زبان ساکن هستید) طبعا فاقد درک روابط بین دمکراسی و احساسهای ناسیونالیستی در ممالکهایی همچون ایسلندیها، فنلاندیها، ژاپنیها، فرانسویها

میباشید. هر کس با کمی دقت می فهمد که بیش از نود درصد نمایندگان مردم در اکثر کشورهای دموکراتیک همانند دانمارک، هلند، کانادا و غیره با تبلیغات ناسیونالیستی و وعده های ناسیونالیستی موفق به کسب رای اعتماد مردم میشود. حتی به جراعت میتوان ادعا کرد که ائده ناسیونالیستی بمعنای مبارزه در راستای منافع مردم همان جامعه بزرگترین انگیزه و عامل تعیین کننده در رشد قوانین دموکراتیک و در نهایت پیشرفت ارزشهای انسانی بوده و هست. و با توجه به چنین برداشت از نفس ناسیونالیسم میتوان گفت که نلسون ماندلا، مارتین لوتر و گاندی مشهورترین ناسیونالیستهای تاریخ هستند چرا که در راه احیای حقوق ملت و مردم خود نه تنها از هیچ فداکاری دریغ نکردند بلکه با انتخاب راه مبارزه مطلوب و موثر از خونریزی، نفرت پراکنی و برتر طلبی جلوگیری هم کردند. اما آن روی سکه ناسیونالیسم را ارزیابی کنیم خواهیم دید تاریخ چطور پر از اشخاصی مانند هیتلر که صرفا از احساسات ناسیونالیستی مردم درراستای اهداف شوم خود سواستفاده کرده میباشد و چطور آنها سایه به صدها مبارزه ناسیونالیستی در قرن اخیر افکنده و تبدیل به چماقی در سرکوبی ملل تحت ستم شده است.
آقای تبریزی اینکه نوشته اید موشکافانه مقاله جنابعالی را نخوانده ام حقیقت دارد چونکه چیزء جدید برای موشکافی در آن نیست. بیانات جنابعالی را بیش از بیست سال است مبلغین جمهوری اسلامی با صدای بلندتری داد میزنند و حتی زیر انواع مختلف منجمله اتهام پان ترکیستی و تجزیه طلبی علیه فعالان آزربایجانی بکار میگیرند. و اینکه آقای اژدر بهنام این مقاله را درج نموده اند برایم تعجب آور بود. اگر به فال نیک بگیرم شاید هدف باز کردن فرصت و بحثی در اطراف احساسات ناسیونالیستی باشد اما مقاله فاقد هرگونه ارزش اعتبار میباشد.