Skip to main content

تاجای که خوندم جواب میدم چون

تاجای که خوندم جواب میدم چون
Anonymous

تاجای که خوندم جواب میدم چون حوصله خواندن اینجور حرف های که از روی غرض ورزی و همراه با یک جانبه گرایی است نیست...مقصود چه بود؟نقد نیچه؟یا مترجمین؟یا روشنفکران؟یا کسانی که ادعای فهم نیچه کرده اند؟نمیدونم جنابعالی چند ساله که ایران تشریف نیاوردین!به هرصورت میشه در لنگه دنیا هم کتب ترجمه شده نیچه به زبان پارسی از زبان آلمانی را تهیه کرد...و از سانسور شده های هم که شما برآن ها اذعان داشتی بی خبریم...چون این مطالب در آثار ترجمه مشاهده میشه!پس چی سانسور شده؟!هر آن چه را که به اسم سانسور نام بردی و مانور دادی در تمامی کتب ترجمه شده مشاهده میشه و شاید متاسفانه در دهه های گذشته همچین اتفاقی افتاده باشد...در حال حاضر در ایران اگر از کودکی راجع به زرتشت نیچه و اسلام پرسیده شود در جواب شما خواهد گفت که شوخی جالبی بود...و باز هم متاسفانه شاید در دهه های گذشته در زمان شما این کج فهمی وجود داشته باشد.

از حکمت شادان نام بردی و لازم میبینم که به جنابعالی بگویم که دیوانه ای که نیچه ازون یاد میکنه همون دیوژن یونانی است که عطار و مولانا هم ازون یاد کرده اند و این حکایت رو به گونه ای دگر در اثار خود آورده اند و حتما فکر میکنید که این دو بزرگ هم به جنون مبتلا بوده اند...ویل دورانت تاریخ نویسی بود که در ارزوی فلسفه بافی به سرمیبرد...نظریات ایشان هم درباب فلسفه قابل استناد نیست...نهایت تاریخ نویسی بود که باید تاریخ را بدون دخل و تصرفی از طرف خویش نقل میکرد.و اگر در باب تاریخ فلسفه چند اثر کوچک به جا گذاشت در مقابل می توان از کاپلستن یاد کرد با آن سابقه ای که در تاریخ فلسفه و چندین تالیف دگر درباب قرائت فلسفه و کتاب ماندگار ایشان با نام فیلسوف فرهنگ که به زندگی و اندیشه نیچه میپردازد.کاپلستن آثار نیچه را از پارسی نخوانده تا دچار کج فهمی بشود...برای فیلسوف شدن لازم نیست رشته دانشگاهی فلسفه را انتخاب کرد یا در دانشگاه فلسفه تدریس کرد...چه بسا تعداد بی شماری هم از این قشرها وجود دارند که بویی از فلسفه نبرده اند و در نگاهی خوشبینانه قاری فلسفه هستند...و اما راسل!ریاضی دانی که به فلسفه علاقه مند شد و آن هم نه فلسفه بلکه علم و منطق.بیشتر کتب راسل مربوط به نظری های علمی و منطق ریاضیات میشود و چند اثر راجع به دین و تاریخ فلسفه دارد...تو میگی که هرچه در حیطه علم و منطق قرار نگیرد فلسفه نیست!!!این استدلال بر چه اساسی استوار است!مثل این می ماند که بگوییم آب به شرطی آب است که در ظرفی استوانه ای شکلی قرار بگیرد!آدم باید چقدر فکرش ... باشه که اینجوری ازش استفاده کنه!اگه قصد مقاله نوشتن داری بهتره خودتو با زبان مادری یا هر زبانی که میخوای باهاش بنویسی به روز کنی.از لحاظ نگارشی مهجوری...خواندن این متنت سردرد میاره...