Skip to main content

دوست گرامی آقای حامد ایرانی

دوست گرامی آقای حامد ایرانی
Anonymous

دوست گرامی آقای حامد ایرانی
از اینکه زحمت کشیدید و صحبت های مرا مورد بررسی قرار دادید سپاسگزارم و امیدوارم که گفتگو به فهم متقابل نظرات یکدیگر و رفع سو تفاهمات منجر شود. در رابطه با نوشته شما چند نکته زیر برای طرح کردن به نظرم رسیده است :
۱-شما درست می گویید که بر سر نقش آقایان موسوی و کروبی در گذشته و آینده، ما متفاوت فکر می کنیم . من مسیر گذار ایران به دموکراسی از طریق مسالمت آمیز و با تکیه بر جنبش های اجتماعی را روندی پر دست انداز و زمانبر می بینم و فکر می کنم که این آقایان و سایر دین باوران سبز – چه آنها که سکولارند و چه آنها که به حضور دین در حکومت باور دارند- در مبارزه برای آزادی های سیاسی و حقوق شهروندی ، در کنار نیرو های دمکرات و تحول طلب قرار دارند ...

و این مساله ربطی به فارس بودن من و یا آذری بودن آقای موسوی ندارد. دموکراسی خواست مشترک همه ایرانیان است و ترک فارس و عرب و کرد نمی شناسد.

2-تاکید شما در مورد امکان اشتباه در سیاست کاملا درست است. همه ما مرتکب اشتباهات کوچک و بزرگی شده ایم. طبعا اگر خطایی منجر به آسیب رساندن به افراد خاصی شده باشد، عاملین و آمرین باید آماده باشند که پیشگاه دادگاه صالحه حاضر شوند و به مجازات متناسب با جرم تن بدهند. جدای از این اما، احزاب و شخصیت های سیاسی را معمولا با نحوه برخوردشان با خطاهای سیاسی شان مورد داوری قرار می دهند. داوری من نسبت به زنده یاد همایون و آقایان موسوی و کروبی از این نوع است و از آنجا نتیجه می شود که آنها – نه آنگونه که سختگیرانی چون شما را راضی کند- اما در حد خوبی با گذشته خود برخورد داشته اند و بخصوص در عمل در مسیری مخالف گذشه حرکت کرده اند. مسیری که در مورد موسوی و کروبی به زندان ختم شد و در مورد همایون به نقد جاندار گذشته و پیوستن به جنبش سبز انجامید. در کشوری که بسیاری از سیاستمداران بر اشتباهات خود و تداوم راه نادرستشان اصرار می ورزند، کسانی که با شجاعت از گذشته خود جدا می شوند، بویژه شایسته احترام و اعتماد هستند.
۳-در مورد مسایل مربوط به مناطق اتنیکی، تصدیق می کنید که این امر را مسولین اتاق پالتاک در دستور قرار نداده بودند و من هم به آن اساسا نپرداختم. تنها در ارتباط با صحبت های آقای عبدو به وجه حقوقی و در عین حال بسیار مهم مساله اشاره کردم . از نظر من همه مردم ایران اکنون زندانی حکومت خامنه ای و محافل نفتی- نظامی – امنیتی حامی بیت او هستند و مهم ترین وظیفه همه ما این است که متحدا برای گشودن در این زندان بزرگ تلاش بکنیم و با استقرار آزادی های اولیه ، زمینه های حل انبوه مسایل اجتماعی ،فرهنگی و سیاسی از جمله مساله ملی را فراهم آوریم. همانطور که در جلسه تاکید کردم، همه ما باید تعهد کنیم که به تصمیمات مردم مناطق قومی- ملی که در شرایط دمکراتیک و در روندی دمکراتیک اخذ شده و در نهاد های صالحه سراسری – که در آنها نمایندگان همه مردم ایران حضور دارند- تایید شده، گردن بگذاریم ، حتی زمانی که این تصمیم جدا شدن از ایران باشد. تا آن زمان هرچه که شما و من و احزاب و جمعیت های مختلف می گویند، نظر شخصی و گروهی و نه نظر مردم است و نمی توان برایشان ارزشی بیش از این قایل شد.
۴-همانطور که گفتید من هم مثل شما یک عضو اپوزیسیون حکومت هستم و به اندازه یک نفر حق حرف زدن دارم و نظرم در مورد سیاست های راهبردی این است که تنها با مطالبات سیاسی نمی توان راهبرد جامع ای داشت و جنبش برای دمکراسی در ایران باید بر دو پای سیاست و اقتصاد بایستد و پیش برود و شما که بر شعار های سیاسی تاکید می کنید، تنها نیستید و همانطور که من هم تنها نیستم . ما نه فقط حق داریم، بلکه وظیفه هم داریم که اگر فکری به نظرمان درست می رسد آن را با جامعه سیاسی کشورمان در میان بگذاریم . این طور نیست؟
برایتان موفقیت آرزو می کنم