به مسئول محترم کامنتها
بنده به هیچ وجه در کامنت اول خود قصد توهین به ملت بزرگ و شریف ایران را نداشتم، آن عبارت مورد نظر بیتی است از شعر معروف "چه معامله باید کرد"، شعر نیز مال شهید راه آزادی "میرزاده عشقی" است. فرزندان آخوند رفسنجانی، غلط زیادی کردند و از طرف ملت بزرگ ایران صحبت کردند و پدر مندیل به سرشان آخوند جنایتکار و دزد هاشمی رفسنجانی را پدر ملت ایران معرفی کردند!!!!! که بنده نیز در کامنت اول خود نوشتم : «"پدر ملت ایران اگر این بی پدر است به چنین ملت و گور پدرش باید .."»
طبیعی است که که ملت ایران نتنها آخوند رفسنجانی گور به گور شده را پدر بی بدیل خود نمی داند ، بلکه این آخوند دزد و جنایتکار را لعن و نفرین نیز می کند.
دوست عزیز ممنون از توجه ریزبینتون. هرچند سند معتبری برایش ارائه ندادید و تنها در حد نظریه است و باید منتظر ماند تا زمانی که خودشون آن را فاش نمایند.
اینکه هاشمی به قتل رسیده یا بر اثر ایست قلبی فوت شده است مهم نیست. مگر نه اینکه آیت الله سید احمد خمینی و خیلی افراد مهم کشوری دیگر را به همین صورت از رده خارج کرده اند.
سیاست همینه برادر . مهره سوخته باید خارج بشه.
این محصولی که صاحبان حکومت امروز کاشته اند شش ماه دیگر و در زمان انخابات به بار نشسته را درو خواهند کرد.
البته به نظر من هم زمان شدن این واقعه با به روی کار آمدن رسمی ترامپ را نباید از نظر دور دانست.
در هر صورت من خودم شخصا تمایل داشتم آقای هاشمی بعد از آقای خامنه ای فوت میشد که نشد ولی امیدوارم تکلیف مردم با این حکومت یکسره بشه و این شکاف بین سران بیشتر و بیشتر بشه.
روز همگیتون خوش
ببینید تمامی شعار ها هدایت شده است چه آنهائی که از بلند گو گفته شده و چه از طرف عده ای هدایت کننده تمامی شعار ها در چهارچوب ولایت فقیه بود و هیچ کدام از این شعار ها را نه تنها تائید نمیکنم بلکه مخالف هم هستم و انسان یاد ماههای آخر رژیم شاه میافتد که تمامی شعار ها و خواستها به خمینی ختم میشد و دیروز نیز به میر حسین و کروبی یعنی به حامیان ولایت فقیه و اینهم شعار های هدایت شده .
«وصیت هاشمی، حمایت از خاتمی»
«عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، «امام جمعه‌ی ما»، پیش خداست امروز»
«موسوی، کروبی، تسلیت، تسلیت»
«یاحسین، میرحسین»
«پیام ما روشنه، حصر باید بشکنه»
شعار بلندگو: این همه لشکر آمده، پاسخ مردم: «به عشق اکبر آمده»
بلندگو: لا اله الا الله، مردم: «میرحسین، میرحسین»، بلندگو: محمد رسول‌الله، مردم: «میرحسین، میرحسین»
بلندگو: یازهرا، مردم: «میرحسین»، بلندگو: یاحسین، مردم: «میرحسین»
بلندگو: لا اله الا الله، مردم: «میرحسین حبیب‌الله»، بلندگو: محمد رسول‌الله، مردم: «میرحسین حبیب‌الله»
بخشی از جمعیت اصولگرا: لبیک یا...، پاسخ بقیه جمعیت: «میرحسین»
«سلام بر خاتمی، درورد بر هاشمی»
«ننگ ما، ننگ ما، صداوسیمای ما»
«ابوالفضل علمدار، خاتمی رو نگهدار»
«موسوی، کروبی، آزاد باید گردند»
«خاتمی، خاتمی، جای تو خالی امروز»
«این لشکر حسینه، حامی میرحسینه»
«بسیجی ببینه، لشگر که میگن اینه»
«بلندگو مال تو، صدای حق مال ما»
«بسیجی واقعی همت بود و باکری»
به Mohammad گرامی
روز 5 مهرماه 1360 قرار بود شعار "مرگ بر خمینی" در تهران سر داده شود و همچنین برخلاف تظاهراتهای قبلی که غیرمسلحانه بود در این تظاهرات قرار شد که از مردم به طور مسلحانه حفاظت شود، آنروز میلیشیای مجاهد خلق شده بودند "یگانهای مدافع خلق"! فرماندهان میلیشیا روز قبل از تظاهرات به بچه ها گفته بودند که اصلاً نذارید شهر خاموش بشه، به دشمنان خدا وخلق امان ندهید.
باری؛ آنروز قرار بر این بود که سر ساعت ده صبح شعار "مرگ بر خمینی" در تهران سر داده شود و مکان تظاهرات هم خیابان مصدق ( پهلوی سابق ، ولیعصر فعلی) و مرکز اصلی آن "چهارراه مصدق" بود و میلشیای مجاهد خلق تقریباً از ساعت 9 صبح و باهدایت تیم های فرماندهی که مسلح بودند در خیابان مصدق مستقر شدند. زمانی که عقربه ساعت روی ده ایستاد، یک دسته از میلیشا که همۀ آنها دختر بودند و از سمت جنوب خیابان مصدق به سمت چهارراه آمده بودند -
به یکباره مشت ها را گره کرده و شعار "مرگ بر خمینی" را سر دادند و ما نیز بلافاصله شعار را تکرار کردیم و استارت تظاهرات و درگیری زده شد و مردم نیز که از یک ساعت قبل شاهد حضور ما بودند و متوجه اوضاع غیرعادی خیابان شده بودند به ما پیوستند وبا شعار "مرگ بر خمینی" خیابان را به لرزه درآوردند، پاسداران و کمیته چی ها تقریباً از همان لحظات آغازین با سلاحهای ژ-3 خود آتش گشودند و درهمان دقایق اولیه تعدادی از میلیشیا به شهادت رسیدند (از جمله دوست نزدیک و عزیز من "مجاهد شهید علی دردشتیان") و عده ای نیز مجروح شدند و متقابلاً تیم های مسلح مجاهد خلق برای دفاع از مردم به مقابله پرداختند و به سوی پاسداران و کمیته چی ها آتش گشودند ، از جمله تیمی مسلح به فرماندهی مجاهد شهید "زهرا احمدی زاده" رشادت بسیاری از خود نشان دادند، این تیم در آپارتمانی در چهارراه مصدق مستقر شدند و از داخل آن آپارتمان و پشت بام آن تیرانداری می کردند و پنج نفر از پاسداران و کمیته چی ها را به هلاکت رساندند و تعداد زیادی از آنها را زخمی کردند من نیز به همراه عده ای دیگر از میلیشیای دختر و پسر که نهایت سن ما بیست الی بیست ویک سال بود در پشت پارک دانشجو با گله های حزب اللهی که به چماق و سلاحهای سرد مانند قمه و زنجیر و پنجه بوکس مسلح بودند درگیر شدیم و بسیاری از آنها را گوشمالی را دادیم، این را هم باید بگویم که دختران نوجوان میلیشیا از ما پسرها جسورتر بودند و در صف اول درگیری بودند و بدون واهمه جلو می رفتند.
باری ؛ در حین این تعقیب و گریزها و کتک زدنها و کتک خوردنها ، من به همراه عده ای دیگر از میلیشیا که هیچ یک از ما به سلاح گرم مجهز نبودیم و تنها کوکتل مولوتف و سلاحهای سرد داشتیم به حوالی خیابان انقلاب و نزدیک پل حافظ رسیدیم که در آنجا و در بالای پل پاسداران با تیربار به سمت ما آتش گشودند و ما پراکنده شدیم و در دسته های پنج و شش نفره به سمت کوچه های اطراف رفتیم و در کوچه ها نیز با حزب اللهی چماقدار در گیر شدیم که در حین همین درگیریها چماقی به سرم خورد وسرم شکست و بیهوش شدم و آخرین تصویری که در ذهنم مانده این است که دختری از میلیشیا را که سرو صورت اش خونی بود را حزب اللهی ها دستگیر کرده اند و موهای او را در مشت گرفته اند و او را در زمین می کشاندند و آن دخترفقط جیغ می زد. زمانی که به هوش آمدم در داخل یک خانه و در میان خانواده ای مهربان بودم، یک آقای میانسال شریف که با پسرانش در کوچه حضور داشتند و شاهد کتک خوردن و بیهوش شدن من بودند سریع من را به داخل خانه خود که در همان کوچه قرار داشت بردند و مانع دستگیری من شدند که بنده هیچ وقت محبت آن خانواده مهربان را فراموش نخواهم کرد.
در آن روز 92 نفر از مجاهدین در خیابانها به شهادت رسیدند و با احتساب آمار کل کشور و اعدام دستگیر شدگان در همان شب 5 مهر و روزهای بعد ، 1142 نفر به شهادت رسیدند. در آن روز پاسداران در خیابانهای تهران، زخمی ها را جلوی چشم مردم تمام کش می کردند و به بیمارستانها برای دستگیری مجروحین یورش می بردند و دستور داشتند که اگر مجروحی مقاومت کرد او را در همان بیمارستان بکشند که در چند بیمارستان این اتفاق افتاد و پاسداران در بیمارستان مجروحین را کشتند.
تظاهرات 5 مهر سال 60 ، هیمنه و ابهت خمینی را در هم شکست و او را از ماه به چاه انداخت. در آن روز برای اولین بار بود که شعار "مرگ بر خمینی" سر داده می شد که تا قبل از آن هیچ کس جرئت نداشت این شعار را سر بدهد و این یک بت شکنی بزرگ بود که نسل انقلاب انجام داد. رژیم در روز 5 مهر 60 ، مشروعیت خود را از دست داد.
جاودان باد یاد شهدای به خون خفتۀ خلق ایران در روز 5 مهر ماه 1360.
نام و زبان آذربایجان عنوانی است که طرفداران تمامیت ارضی ایران، طرفداران بررگی و استعمارگری ، طرفداران اشغالگری و فاشیسم ایران همیشه همین مقاله را به انواع و اقسام شکلها با تغییر کلمات و جابجایی جملات و پارگرافها منتشر میکنند.
همانطوریکه افراطگری فارسها به همین شکل محکوم و خطرناک است. همینطور هم افراط گری تورکهای پانترکیست هم محکوم است.
آذربایجانیگری محور است. نام آذربایجان و زبان آن هر چه بوده باشد فعلا هیچ دردی را علاج نمی کند. آذربایجان با نام کنونی و زبان کنونی تحت اشغال ایران فارسی است و متحمل ستم ملی است. تنها راه رهایی و خلاصی از ستم استقلال ملی است. تمام همین و بس، فقط استقلال برای هین مردم با همین زبان و......
ریشه زبانی و گویشی اقوام ایرانی از خراسانی و سیستانی و کرد و لر و بختیاری و مازنی و فارس و گیلک و تالش و تاتی و آذری ( به غیر از ترکی ) زبان پارسیه اونوقت این جنابان پانگرگ انتظار دارن مردم ایران به زبان و گویش های پارسی حرف نزنند و در پی رشد و گستردگی زبان پارسی نباشند چرا که ممکنه به تریج قبای اینها بر بخوره و به ماها بگن پانفارس!!!
این پانفارس و پانفارسیسم هم خوب نقابی شده برای آنانی که با اصل موجودیت ایران مشکل دارند و در اصل میخواهند سر به تن ایران نباشه و ایران رو تجزیه کنند و پشت این نقاب پنهان شدند اما برای ظاهر سازی بهانه ای به اسم زبان ملی و قومی مردم ایران یعنی پارسی رو مطرح میکنند.
اما دم آقا گرگه بدجوری از پشت دیوار زده بیرون!
سومری ها تمدنی تاریخی بودند در میان رودان یا به عربی بین النهرین!
سومری ها در طول تاریخ خود نه ترکان رو دیده بودند و نه واژه ای از ترکان در زبان خود داشتند و این یک تحریف محضه که ریشه ترکان رو در تمدن سومری یا تمدن سومر رو از ترکان بدونیم!
با این طرز منطق که فلان واژه آخرش افتاده اولش هم تغییر کرده و در اصل فلان کلمه ترکی بوده من به راحتی میتونم ثابت کنم زبان کره ای ها از پارسی اومده و واژگان مشترک زیادی بین زبان کره ای و پارسی هست.
تئوری که به زور میخواد ملت سازی کنه و نژاد مدیترانه ای مردم ترکیه رو ترک معرفی کنه نژاد آریایی ( مادی ) مردم آذربایجان رو ترک معرفی کنه به همینجا هم میرسه که به تمدن سومر چنگ میزنه چون در اصل ذات خودش چیزی نداره چون تمدن سازی بر اساس زبان یک کار بیهوده و واخورده ای به حساب میاد که نمیشه براش تاریخ درست و درمونی دست و پا کرد.
باور کنید نظریات یک پانتورک رو
میخوندم میگفت امپراطوری اشکانیان ( یعنی امپراطوری پارتهای آریایی ) در اصل اینها ترک بودند امپراطوری ساسانیان هم ترک بودند آدم وقتی اینها رو میشنوه دیگه تعجب نمیکنه که سومر و آکد و بابل هم فردا ترک بشوند!
برام جالبه هیچگاه خصوصا سلطنت طلبها از موضوع پانکردیسم در ایران حرفی نمیزنن چون داشتن ژن آریایی اکراد و گرایش اونها به ایران ستیزی و داشتن بیشترین گروهک تروریستی در ایران ضربه میزنه به ژن پاک آریایی مدعی برخی.
یادبگیرید نژادپرست نباشید فقط همین وگرنه بنده و امثالهممیدونم که ترکها در ایران به بهانه فاشیست و این مسائل سربری و تروریست نداشته اند پس هنوز ایران دوست هستند فقط باید شما نژادپرست نباشید
طوری که اکراد از مرگ هاشمی خوشحالن کسی نیست.البته وقتی از اکراد آریایی دلیل داشتن بیشترین گروهک تروریستی ایران ستیز رو جویا بشید روح .. این جماعت .. را خواهید فهمید.به خاطر حمایتم از اکراد ترکیه و سوریه و عراق عذرخواهی میکنم چون به تازگی فهمیدن روح اکراد با تجزه طلبی و ایران ستیزی عجین گشته
جناب موحدی، شما میخواهید نظر بدهید یک مقاله جداگانه بنویسید. من مساله را تفسیر کردم و در هیچ کجا به فکر تبلیغ اصلاح طلبی نبودم بلکه از نقطه نظر اصلاح طلبان و نیز اصولگرایان مساله را تفسیر کردم و نه تبلیغ و اگر تفسیر را پایه نگرش سیاسی بگیریم به من انگ اصولگرایی هم میخورد. البته من در مقالات قبلی ام همه جا آخوندها را از یک قماش خوانده ام و بین اصلاح طلب و غیر آن فرقی نمیگذارم هرچند تاکتیک ها و نگرشهای آنان نیز ژرف است. و نیز آری.. ممکن است وضعیت سیاسی اجتماعی ایران بدست آخوندهای اصلاح طلب و هواداران شان دچار تغییرات شگرفی شود. این را باید به آینده وا گذاشت. فعلا همین قدر را میتوان گفت که آخوند اصلاح طلب در کار نبود بلکه فشار مردم باعث بوجود آمدن این قشر شد. و البته بخش بزرگی از مردم دارند این را ه را میروند که روزی همینها را هم کنار بزنند.
جناب آقای یوسف از آذربایجان ما در ایران حتی ملت فارس نداریم چه برسه به ملل غیر فارس، یک ملت تاریخی به اسم ملت ایران از ملت ها تشکیل نمیشه یک ملت تاریخی با یک سرزمین تاریخی از اقوام خودش تشکیل میشه پس ما ملت ترک و ملت بلوچ و ملت فارس و ملت کرد نداریم! یک ملت داریم اونهم اسمش ملت ایرانه! ملت در علوم سیاسی برای خودش تعریف داره نقل و نبات نیست که سر هر عروسی ریخته بشه!
مشکل شما با میر حسین موسوی که از قضا متعلق به منطقه آذربایجان و ترک زبان هست، نیست، مشکل شما با خامنه ای ترک زبان نیست کلا پانفارسیسم برای امثال شما بهانه ای است که در اصل بگوئید مرگ بر ایران! ما ایرانی ها شما گرگ پرست ها رو خیلی خوب میشناسیم پس خواهشا ژست بازی نکن آسمون به ریسمون نباف اینهمه هم نوشتن نیاز نداری از همون اول حرف دلت رو بزن راحت بگو مرگ بر ایران و پشت این واژه بازی ها مخفی نشو! شما .. ها برای ما پیدا هستید!
محتوای فکری جریانی بنام هویت خواه متاسفانه بسیار فاجعه امیز است .پرسش همیشه این است که چگونه این افراد با استعداد های گوناگون این گونه فریب خام اندیشی و جزم گرائی شدند ؟
فردی ادعا میکند ترک و مهندس اثار باستانی است .او مینویسد ..(شرم دارم که ایرانی متغلب باشم و از جعلیات دور پهلوی را از نزدیک لمس کرده ام و شرم دارم که با قوم فارس .. هم زیستی کرده ام )
من جز پوزخند به گفته ایشان ندارم چرا که میدانم از بنیاد خطاست اما چه جریانی و چه کسانی از یک مهندس اثار باستانی یک ابزار یک بمب انسانی یک دستگاه تنفر اندیشی یک دشمن تراش ساختند ؟ افرادی از نوع لوائی و جداری و ان مهندس تبریزی بیشتر نیاز به کمک دارند و اساسن نمیتوانند کمکی به خود کنند چه رسد به ایجاد جنبش های ملیونی و کشور کشائی .شادروان پیشه وری و رهبران حزب توده
با تمام توانائی قربانی خام اندیشی شدند وشما پیروان گمنام ان گروه هستید .
ریشه زبانی و گویشی تمام اقوام ایرانی از تالش ها و گیلک ها و مازنی ها و خراسانی ها و کردها و بختیاری ها و لرها و تاتها و آذری ها ( به غیر از ترکی ) و سیستانی ها و همه و همه در زبان پارسی و گذشته این زبانه بعد اونوقت پانترکان محترم انتظار دارند مردم ایران به این زبان صحبت نکنند و اون رو نشر ندهند و این زبان رسمی مملکت نباشد وگرنه بهشون پانفارس گفته میشه از طرف این عالیجنبان! و در قاموس پانگرگ ها هم که میدونید پانفارس یعنی فاشیست! واقعا آدم نمیدونه از اینهمه چی بگم به کجا پناه ببره!
جناب دکتر راز، با سلام شما پزشگ هستید شاید با برخی از واژه های اقتصادی آشنایی نداشته باشید و شاید هم بدقت نوشته بنده را نخوانده باشید، مقایسه اقتصاد نروژ و یا ایالات متحده با جمهوری آذربایجان درست و سازنده نیست. برای آگاهی شما واژه جدیدی وارد اقتصاد شده با عنوان شاخص پیچیدگی که اقتصاد را برای تولید در حوزه های گوناگون آماده می سازد، اقتصاد های وابسته به نقت که به آن بیماری هلندی هم گفته می شود محدوده عملکرد اقتصاد را محدود می کند که شوربختانه اقتصاد جمهوری آذربایجان هم گرفتار آن شده و این موضوع را کادر اقتصادی آذربایجان بیان می کنند، بنده نه غرض ورزم و نه مخالف جمهوری آذربایجان، دیدگاه اقتصادی دارم و بر اساس داده های خود جمهوری آذربایجان آن را بیان کرده ام، با تعجب از برداشت و تعصب شما شاد باشید یحیایی
جناب آقای سازاخ ما ایرانی ها خودمون میدونیم به کی تبریک بگیم به کی تسلیت خودمون میدونیم با کشورمون.
شما به عنوان یک اجنبی و یک غیر ایرانی لطفا در مورد کشور ما اظهار نظر نفرمائید.
با تشکر
آقای پارسا آخه مشکل اینجاست که مردم ترکیه هم عموما نزادشون ترک نیست و فقط زبانشون ترکیه!
مردم آذربایجان هم به همین صورت!
و آقایون سعی دارند کل ملیت ایرانی و نژاد آریایی و قومیت ایرانی خودشون رو با مطرح کردن یک زبان وارداتی به اسم ترکی نیدیده بگیرند!
آزربايجان وآزربايجاني بايستي به فرداي ايران پس از فروپاشي فكر نمايند استعمار فارس اكنون خون ملت ما را مي مكد وهفت برابر اصفهان ماليات ميگيرد ودر عوض هنگام ترخيض بودجه سهم آزربايجان نزديك به صفر است روشهاي گاندي در استقلال هند از بريتانيا بايستي مورد تحليل فعالان ملي ومدني آزربايجان قرار گيرند چگونه توانستند با تحريم كالاهاي ساخت انگليس نتيجه بگيرند با نافرماني مدني استعمار پير را به زانو در آوردند استقلال هندوستان را به ارمغان آوردند لوايي عزيز منش و روش فكري ماهتما گاندي الگوي مناسبي براي ملت ماست زمان نافرماني مدني فرارسيده است جوانان ما زير شكنجه اشغالگران در زندانها دست به اعتصاب غذا مي زنند وبا بهانه هاي واهي فعالين ورهبران حركت ملي را به زندانهاي طويل مدت محكوم مي كنند وبا القاب و اتهامهاي واهي سعي در تخريب فعالين و رهبران حركت ملي را دارند هدفشان ايجاد اختلاف وناميدي و انحراف حركت
جناب آقای چیلیق شما اثر ارائه بدید ما هم قول میدیم اندیشمندانه به اثر شما بپردازیم و مثل شما افقی فکر کنیم!
شما تحریف تاریخ ارائه میدید و اسمش رو میذارید اثر بعد که ما میگیم آقا این تحریفه نه اثر، در منطق شما اسممون میشه عمودی نویس!
شما اگر واقعا اینهمه از مرکز گرایی منزجر و به دور بودید باید همین حس رو هم نسبت به مرکزیت باکو داشتید ولی گویا مرگ فقط برای همسایه خوبه اگه تهران مرکز باشه با مرزهای ایران براش اه اه راه میندازید و اگر باکو مرکز باشه با مرزهای خیالی شما، براش به به راه میندازید اسم این منطقه هم شده افقی نویسی و افقی فکر کردند، نه جناب چیلیق اسم این منطقه میشه یک بوم و دو هوا!!!
پاینده ایران
خطاب به جناب محمد : شما چقدر ساده تشریف دارید! این بهمن موحدی یا در خارج از کشور است و یا داخل ایران است و با اسم مستعار فقط شعار میدهد! هر کسی میتواند با اسم مستعار هر شعاری بدهد. تمام اطلاعاتش هم از اینترنت هست. فریب نخورید. ؟.............. است.
ذوال سوسیال ناسیونالیست فارس که وامانده به شعار یا حسین میر حسین دلخوش شده و اشل آزادی خواهی را در شعار یا حسین میر حسین میبیند انسان را یاد ماههای آخر سلطنت شاه میاندازد که همه شعار ها و خواستها به خمینی ختم میشد و امروز چپ و راست تمامیت خواه ایران = فارس باز هم دهن مبارکشان آب افتاده که در عرض ٢٤ ساعت تشیع جنازه رفسنجانی جنایتکار ، تمامی حضرات یاد جنبش سبز = یا حسین میر حسین افتادند و راه آزادی وطن مبارکشان را در میر حسین موسوی متعهد به ولایت فقیه میدانند ما تورکها همانند گذشته با یک نه دنبال شعار یا حسین میر حسین نمیرویم ببینید این آقای سوسیال ناسیونالیست فارس که جا تنگ کن چپ بود چنین مینویسد عین نوشته اش « شعار هزاران تن از مردمی که در این مراسم نام میرحسین موسوی را تکرار کردند و میلیونها ایرانی دیگری که در سراسر ایران و جهان با این شعارها همدل و همراه بودند شکوه جنبشی را به نمایش
نمایش گذاشت » حتما منظور این آقا از جهانیان خودش است که از چپ رادیکال به دنبال شعار یا حسین میر حسین افتاده و با هر گونه حق و حقوق ملل غیر فارس مخالف است
یعنی ارتش ایران می ترسه از جنگ؟ خجالت بکشید از این همه توهین مثلا انتظار دارید به ملوانی که بی اجازه وارد ایران شده هیچی نگند ؟ این کشور مرز داره مثل خونه جنابعالی بی در وپیکر نیست این امریکاست که دنبال تنش نه ایران
این موضوع هک مربوط به 5 سال قبل است که رفسنجانی از ریاست خبرگان باز ماند و کسانی این شکست را به معنای مرگش به وی و همفکرانش تسلیت گفته اند. لطفا در انتشار مطالب به تاریخ نشر خبر دقت فرمایید.
تشكرجهت بازنشراين نوشته،جناب ياسين اهوازي گرامي،نه تنها روشنفكران رژيم فارسي/اسلامي،بلكه بخشي ازتاريك انديشان اپوزيسيون نيزدرمورد خلق ها وملل غيرفارس همان نظرات پان ايرانيست هاي دوران پهلويها رانمايندگي ميكنندواز تاريخ چندسال اخير تجزيه شدن كشورهاي دور ونزديك درس نميگيرند ومفاهيم دوران ماقبل سرمايه داري رامثل اتنيك وقوم در مورد ملل غيرفارس بكارميبرند
اوووه عجب مثال مرتبطی بود با این جریان، مثال استاد و دانشجو رو میگم اصلا همه رو جوگیر کرد!
حالا شما چرا اینهمه موضع و سرسختی داری که بگی قتل نبوده؟!
خب پاسخ مشخصه برای اونهایی که وصل هستند نون در مرگ طبیعی آیت الله!!! است.
وگرنه همون لحظه اول تا خبر رو از صدا و سیما شنیدم گفتم کشتنش! رژیم بارها از این کارها کرده و کاملا طبیعیه و اولین بارش هم نیست از قتل آیت اله طالقانی و آیت اله لاهوتی بگیر تا احمد خمینی!
اولا اینکه مردن در سن 82 سالگی برای آخوندهای درباری سن جوان مرگیست! و رسیدن به این سن رو با سن آدمهای معمولی قیاس نکنید.
دوما نظام با عملکرد هول هولی و سریع خودش بدجوری خودش رو لو داد حداقل برای حفظ ظاهر هم شده میتونست مثل آقای کنی ایشون رو هم 20 روزی زیر دستگاه یذارند بعد بگن فوت شده.
سوما سیاستمداری مثل رفسنجانی اگر فکر کنید دیگه پشم و پیلش ریخته بود و فقط برای جوری جنس بوده بسیار بچه گی و خام اندیشی هست.
رفسنجانی سیاست مداری بود که هم غرب اون رو میشناخت و هم او غرب رو و سیاستمداری بود که هم غرب زبون اون رو میفهمید و هم اون زبون غرب رو بر خلاف بسیاری از آخوندهای درباری دیگه که زبون غرب رو باید براشون ترجمه کرد وگرنه راه رو اشتباه میروند!
اول اینکه این افراد در داخل منزل یک بیمارستان جمع و جور دارند و نیازی نبوده وی رو به بیمارستان اونم شهدای تجریش برسانند!
دوم اینکه بیمارستان شهدای تجریش یک بیمارستان دولتی خیلی معمولی و عقب مونده است که اصلا دلیل نداره شخصی مثل رفسنجانی به اونجا برده بشه.
سوم اینکه اینجانب فکر میکنم جسد رفسنجانن فقط برای ظاهر سازی فوت به اونجا برده شده و ایشان قبل از ورود به بیمارستان فوتونده شدند!
تهران بیش از ده ملیون جمعیت دارد ،حکومت ولایت در این شهر یک ملیون طرفدار دارد ،از میان یک این یک ملیون نفری که طرفدار ولایتند ،سبز اللهی ها حدود دویست تا پانصد هزار طرفدار دارند مابقی جز طرفداران خامنه ای هستند،این آمارهای دو تا سه ملیونی که توسط بی بی سی وعوامل رژیم پخش میشود دروغ هستند،این بخاطر اینست که بگویند کل جمعیت تهران وایران طرفدار جناح های رژیم هستند بیایید گول نخوریم
جناب یحیایی
زور زیادی زده اید. بعنوان پزشک عرض کنم که این مسئله باعث ناراحتي دستگاه گوارش در بعضی نقاط حساس ممکن است بشود. تحلیل اگر میفرمایید حداقل به فاکت ها بچسبید. چند تا فاکت در زیر می آورم تا ببینیم حقیقت چیست.
-در سال 2016 نرخ بیکاری در آذربايجان 5%، در فرانسه 10%، در نروژ 4.8% و در ارمنستان 18% بود و
افت نرخ رشد اقتصادی در 2016 در آذربایجان 3.9%، در نروژ 0.5% و در ارمنستان 2.6%.
- در سه ماهه اخر امسال پیش بینی میشود نرخ رشد اقتصادی در آذربایجان 0.9%، در نروژ 0.5%و در ارمنستان 2.8%
باشد.
-موازنه تجاری آذربايجان در 2016 برابر مثبت ١٣١١٨٩٤٠٠٠ دلار ، فرانسه منفی٤٣٧٧٠٠٠٠٠٠ یورو ، آمریکا منفی٤٥ میلیارد و ارمنستان منفی١٧٣ ملیون دلار بود. کل صادرات ارمنستان بالغ بر ٣٤١ ملیون شد!
- درصد بدهی دولت نسبت به درآمد ناخالص در آذربايجان 16%، در فرانسه ٩٦%، در امریکا 104% و در ارمنستان
42% بود
- درآمد سرانه در آذربايجان از 6115$ در سال 2016 به 6104$ در سه ماهه اخر امسال خواهد رسید.
همانطور که مشاهده میکنید ابرهای غرض چشم انداز اقای یحیائئ را تیره کرده است.
از هشتاد ملیون نفر شصت و پنج ملیون هم بریزند بیرون و تظاهرات یا راهپیمایی کنند باز هم اتفاق خاصی نخواهد افتاد.نتیجه این قبیل نمایش ها یا خرابکاری توسط حکومتی ها یا دستگیری فله ای یا گریه کردن اخوند خامنه ای خواهد بود و بس.تازه در بهترین حالت هم بدلیل فقدان اندیشه در عیران به این زودی ها نتیجه ای حاصل نخواهد شد.دلیلش هم این هست که این افراد خودشان هم نمی دانند چه چیزی می خ.اهند.مملکت از لحاظ فرهنگی و نا اندیشندگی در بحران عجیبی هست.بنظرم را چاره اصلاح از پایین هست.هر کسی باید شروع به ایجاد تغییرات مثبت از درون خانواده خود بکند.
آقای بهمن موحدی(بامدادان)، میتوانید یک خاطره یا یک گزارش از روز ۵ مهر ۱۳۶۰ در ایران گلوبال بنویسید؟ به هر حال این روز هم یک روز تاریخی، از یکی از روزهای پر التهاب سیاسی ایران است که که در مورد جزئیات آن کمتر نوشته شده است، حتی توسط مجاهدین خلق. مثلا میتوانید مثل یک گزارشگر از ساعت شروع و مکان آن شروع کرده تا در مورد شرکت کنندگان و درگیریها و نحوهٔ سرکوب و واکنش مردم بنویسید.
این میلیونها نفررا از کجا آوردید؟ مگر مردم را ابله فرض کردید. این خبر جعلی میلیونها نفر غرغره دروغهای خبرگزاری رژیم است که میخواهید به خورد ما بدهید. هیچ خبرگزاری معتبری نگفته میایونها نفر آمده بودند. خبرگزاری فرانسه گفته 50000 و رویترز گفته هزاران نفر.
تاریخ سخن میگوید و امروز حتی در داخل ترسی از گفتن ان ندارند و همویت طلبی را به هیچ وجه نمی توان از بین برد، تمامیت خواهان بدانند که افکر هویت طلبی و تاریخ حقیقی ملیتها را نمی تواند مسخ کنند. ملیتها به حرکت افتاده اند، انتخاب با شما کوردلان است.
میر حسین موسوی، نخست وزیر رژیم جمهوری اسلامی در 1367، سال کشتار وحشیانه زندانیان سیاسی بود . آیا کسی تا به امروز شنیده است که این عاشق بی قرار خمینی، در زمان قتل عام هزاران تن از مبارزین راه آزادی، در ماه های وقوع این جنایت مخوف و یا بعد از وقوع این بربریت و وحشیگری، کوچک ترین اعتراضی به این آدم کشی در سطح گسترده، کرده باشد؟ در این واقعیت نباید کوچک ترین تردیدی داشت که موسوی از مهره های کار کشته رژیم و نخست وزیر این حکومت ننگین از وقوع این کشتار دسته جمعی خبر داشته و به احتمال قوی، دراعدام وحشیانه کمونیست ها، مجاهدین و دیگر زندانیان سیاسی، سهمی هم داشته است . آیت اله منتظری که خود از بنا گزاران نظام ولایت فقیه بود، صدای اعتراض خود را علیه مرتکبین این آدم کشی ها بلند کرد وآنها را جنایتکار نامید.اما میر حسین موسوی " مصلحت اندیش" به خاطر دلبستگی مفرط به خمینی آدم کش
و نظام ارتجاعی جمهوری اسلامی، - که هنوز هم مدافع سزسخت آن می باشد - با سکوت سنگین خود ، مهر تائید بر این کشتار بیرحمانه تاریخی نهاد. کسی نمی تواند تاریخ مملو از جنایت و پلیدی رژیم جمهوری اسیلامی را دگرگونه نشان دهد. میر حسین موسوی، رفسنجانی، کروبی، خاتمی و روحانی همه جزو مرتجعین آزادی کشی هستند که دست هایشان به خون هزاران تن از مبارزین اعدامی، آغشته است . رژیم جمهوری اسلامی گروه بندیها و دار و دسته های مختلف دارد که بر سر تقسیم غنایم ، تکیه زدن بر کرسی های وزارت و ریاست و سرداری و دارا بودن مواضع مختلف در زمینه حراست و پاسداری از نظام قرون وسطائی جمهوری اسلامی و سرکوب بیرحمانه مبارزات توده های به پا خاسته، با هم تضاد و اختلاف سلیقه دارند . اما همه این دشمنان آزادی و دموکراسی در یک نقطه گرهی با هم همراه و همرای وهمگام میباشند. آنهم عبارت است از صیانت و نگهداری از رژیم ارتجاعی و جنایت کار جمهوری اسلامی به هر بها و قیمتی، حتی به زمین ریختن خون ده ها هزار تن از انسان های آزاده و عصیان طلب وکشتار ددمنشانه زندانیان مبارز سیاسی! بهمین جهت نیز، در این رابطه، کوچک ترین فرق ماهوی بین خامنه ای، احمدی نژاد، رفسنجانی، خاتمی وحسن روحانی وجود ندارد. تنها سازشکاران و فرصت طلبان می توانند یکی از جناح های ارتجاعی رژیم را به جناح های دیگر، برتری و رجحان دهند. رفسنجانی راستی کییست ؟ عنصرجنایت کاری که از همان ابتدا، در کلیه اعمال ضد بشری رژیم جمهوری اسلامی شرکت داشته و دستش تا مرفق به خون ستمدیدگان و رزمندگان راه سعادت توده ها،اغشته است. خاتمی مزور و کلاش نیز یکی از همان مهره های امتحان پس داده رژیم جمهوری اسلامی است که طی ده ها سال، در خدمت به رژیم جمهوری اسلامی و سرکرده آن خمینی آزادیکش، مرتکب اعمال جنایت کارانه بیشماری شده است واقعیت این است که کلیه سردمداران و سرکردگان رژیم جمهوری اسلامی بدترین دشمنان آزادی و دموکراسی بوده و به مثابه دزدان سرگردنه و ریاکاران دروغ پرداز، زالو صفت از خون کارگران و زحمتکشان ایران، ارتزاق می کنند. در همین تهران ، پایتخت کشور، هم اکنون در حالی که میلیون ها تن از توده های محروم و زحمتکش در بی خانمانی، فقر و فلاکت و گرسنگی زندگی به سر میبرند ، هر روز بر تعداد زاغه نشینان، کارتن خوابها و کسانی که برای امرار معاش مجبور به فروش کلیه های خود می باشند، افزوده میشود، آخوندهای مکار و نیرنگ باز حاکم، آقا زاده ها، وزرا، وکلا و کارمندان عالی رتبه رژیم ، سرکردگان سپاه پاسداران، سرمایه داران طماع و گردن کلفت متعلق به هر دو جناح اصول گرایان و اصلاج طلبان و .... در شمال تهران در ویلاهای چندین ده میلیارد تومنی زندگی کرده و هر روز بر اندوخته های بانکی بی حد وحصر خود می افزایند. به قول فرخی یزدی ، شاعر انقلابی، طپیدن های دل ها ناله شد آهسته، آهسته رساتر چون شود این ناله ها ،فریاد میگردد! باید دانست که این رژنم دشمن آزادی و بدترین استثمار ها و جنایت ها، خوب و بد ندارد، همه سرکردگان رژیم، اعم از" اصلاح طلب " و "اصول گرایان" بدترین دشمنان آزادی و دموکراسی بوده و در خصومت با منافع توده های زحمتکش و جد وجهد در جهت حفظ نظام منحوس جمهوری اسلامی، کوچک ترین فرقی با همدیگر ندارند . تنها راه نیل به آزادی و دموکراسی در ایران تحت ستم، تنها راه گسستن زنجیر های استبداد و استثمار و عقب گرائی، مبارزه پیگیر و بی امان به منظور سرنگون ساختن سلطه پوشالی و ضد مردمی رژیم جمهوری اسلامی با تمام جناح ها و دار ودسته های ارتجاعی آن، میباشد
دلتون خوش کنید با همین رویاها مثل 37 سال گذشته یک نفر از این جمعیت براش مهم نیست اعدام بهایی ها براش مهم نیست ترور تجزیه طلب ها کمونیست ها و کشتن مجاهدین و...دلیلش ساده است مسلمون وشیعه به اهداف هاشمی وخاتمی باور دارند مشکل با خامنه ای با بخشی از سپاه با ...اینا از شکنجه و زندان نمی ترسند ولی نه برای مجاهد نه بهایی نه سکولار و....همه اینا حداقل یکبار نذری دادند یکبار تو محرم عزاداری کردند خیلی بیشتر از یکبار حاجت گرفتند هیچکس حاضر نیست به خاطر سکولار بره زندان ولی به خاطر هاشمی خاتمی روحانی چرا
جنبش زنده بود تا وقتی موسوی خواست تو خیابون بودیم وقتی خاتمی برای بیرون اومدن دعوت نکرد تو خونه موندیم هر وقت خاتمی خواست رای دادیم امروز گفت شرکت کنید شرکت کردیم به خاطر خاتمی به خاطر خود هاشمی به خاطر دانشگاه ازادش به خاطر مترو به خاطر صدها کارخانه و... هروقت بخواند به خیابون می اییم هروقت صلاح بدونند سکوت میکنیم چون به خاتمی به روحانی به هاشمی باور داشتیم باور داریم به اهدافشون به افکارشون به اعتراض هاشون به تمامیت ارضی ایران به مهم بودن امنیت ایران به مذهب تشیع به ظلم خامنه ای
به چه حقی مردم کشورت رو احمق میخونی ؟ فقط چون مثل تو فکر نمیکنند ؟ چون رهبری که انتخاب کردند با رهبر تو فرق داره؟ اون وقت چرا مردم باید به حرف تو که به نظرشون وانتخابشون اهمیت نمیدی گوش کنند؟به چه زبونی بگند از دستگیری شکنجه واعدام و...نمی ترسند اگر خاتمی بخواد اگر هاشمی بخواد اگر موسوی بخواد و...نه شاهزاده و نه رجوی و... اونا به تصمیم هاشمی وروحانی وخاتمی بیشتر اعتماد دارند چون هنوزم قلبا مسلمون هستند اگر تو وامثال بفهمید که شک دارم اگر قدرت درک مردم ایران رو داشتید 37 سال تو سرنگونی شکست نمیخورید
جناب کیانوش,
منظور بنده شما نبودید. عرض کردم " ایشان " یعنی کسی که در اولین کامنت پای این مقاله آمده و شما به آن پاسخ داده بودید و به ملت چنین به راحتی ..
جناب مجدی 72 سال از زندگیم گذشته و از 1355 الی 1360 در وزارت علوم و آموزش عالی بعنوان کارشناس و مهندس کار کردم و تخصص دکتر معمار و حفاظت آثار باستانی و بنا های تاریخی و 45 سال در کشور ایتالیا و روم زندگی میکنم و در نصف دنیا زندگی کرده ام و تمدنهی دنیا را با چشم خود نظاره کرده ام من یک تورک تبریزی هستم و شرم دارم که ایرانی متغلب باشم و از جعلیات دور پهلوی را از نزدیک لمس کرده ام و شرم دارم که با قوم فارس .. هم زیستی کرده ام برایم کافی است 3000 سال دروغ و جعلیات و نزاد پرستی آن قوم بی ریشه بی فرهنگ و .... منتظر استقلال تورکان ایران و مخصوصا آزربایجان جنوبی هستم تا براحتی این دنیای دروغ و جعلیات را پشت سر گذارم و ملت من از شرم این قوم وحشی آزاد گرددند و هر کسی با ملت خود زندگی نماید نه اینکه راسیست و نزاد پرست بدون ریشه و خاک و اشغالگران..
جناب توکلی گرامی، به نظر من شرکت کردن در اینگونه از مراسمها، افتادن در دام رژیم است. ولی اگر بنده در این مراسم شرکت کرده بودم سعی می کردم شعارهای براندازانه و انقلابی بدهم و جمعیتی را با خود همراه کنم و دراین مراسم حکومتی اخلال ایجاد کنم. و اگر هم شکست می خوردم و ایزوله می شدم و در نهایت توسط پاسداران دستگیر می شدم آنرا به حساب هزینه دادن برای آرمان می گذاشتم.
البته بنده سابقۀ چنین رفتار و حرکتهایی را هم دارم، تا مقطع قبل از تظاهرات مسلحانۀ 5 مهر سال 1360 که در تظاهراتهای مجاهدین شرکت می کردم همیشه سعی داشتم که شعارهای تند سربدهم که بارها توسط برادران و خواهران توبیخ شدم! آن زمان مجاهدین در فاز سیاسی بودند و به شدت از حرکتهای رادیکال پرهیز می کردند. در روز 30 خرداد 1360 نیز در چهارراه کالج همراه با عده ای از بچه های "پیکار" شعار مرگ بر خمینی را سر دادیم که سریع لیدرهای مجاهدین به ما -
تذکر دادند و ما ساکت شدیم تا اینکه در روز 5 مهر ماه 60 ، اجازۀ سردادن شعار "مرگ بر خمینی" از سوی مجاهدین داده شد و ما در روز 5 مهر 60 با شعار "مرگ بر خمینی" تهران را به لرزه درآوردیم.
شعر "چه معامله باید کرد؟ از شهید راه آزادی "میرزاده عشقی"
بعد از اين بر وطن و بوم و برش بايد ريد به چنين مجلس و بر كر و فرش بايد ريد
بحقيقت در عدل ار در اين بام و در است بچنين عدل و به ديوار و درش بايد ريد
آنكه بگرفته از او تا كمر ايران را گه به مكافات ، الا تا كمرش بايد ريد
پدر ملت ايران اگر اين بي پدر است به چنين ملت و گور پدرش بايد ريد
به مدرس نتوان كرد جسارت اما آنقدر هست كه بر ريش خرش بايد ريد
اين حرارت كه به خود احمد آذر دارد تا كه خاموش شود بر شررش بايد ريد
شفق سرخ نوشت آصف كرماني مرد غفرالله كنون بر اثرش بايد ريد
آن دهستاني تحميلي بي مدرك و لر بهر اين ملك به نفع و ضررش بايد ريد
گر ندارد ضرر و نفع مشيرالدوله از نوك پاش الي فرق سرش بايد ريد
گر رود مؤتمن الملك به مجلس گاهي احتراماً به سر رهگذرش بايد ريد
به مسئول محترم کامنتها
بنده به هیچ وجه در کامنت اول خود قصد توهین به ملت بزرگ و شریف ایران را نداشتم، آن عبارت مورد نظر بیتی است از شعر معروف "چه معامله باید کرد"، شعر نیز مال شهید راه آزادی "میرزاده عشقی" است. فرزندان آخوند رفسنجانی، غلط زیادی کردند و از طرف ملت بزرگ ایران صحبت کردند و پدر مندیل به سرشان آخوند جنایتکار و دزد هاشمی رفسنجانی را پدر ملت ایران معرفی کردند!!!!! که بنده نیز در کامنت اول خود نوشتم : «"پدر ملت ایران اگر این بی پدر است به چنین ملت و گور پدرش باید .."»
طبیعی است که که ملت ایران نتنها آخوند رفسنجانی گور به گور شده را پدر بی بدیل خود نمی داند ، بلکه این آخوند دزد و جنایتکار را لعن و نفرین نیز می کند.
دوست عزیز ممنون از توجه ریزبینتون. هرچند سند معتبری برایش ارائه ندادید و تنها در حد نظریه است و باید منتظر ماند تا زمانی که خودشون آن را فاش نمایند.
اینکه هاشمی به قتل رسیده یا بر اثر ایست قلبی فوت شده است مهم نیست. مگر نه اینکه آیت الله سید احمد خمینی و خیلی افراد مهم کشوری دیگر را به همین صورت از رده خارج کرده اند.
سیاست همینه برادر . مهره سوخته باید خارج بشه.
این محصولی که صاحبان حکومت امروز کاشته اند شش ماه دیگر و در زمان انخابات به بار نشسته را درو خواهند کرد.
البته به نظر من هم زمان شدن این واقعه با به روی کار آمدن رسمی ترامپ را نباید از نظر دور دانست.
در هر صورت من خودم شخصا تمایل داشتم آقای هاشمی بعد از آقای خامنه ای فوت میشد که نشد ولی امیدوارم تکلیف مردم با این حکومت یکسره بشه و این شکاف بین سران بیشتر و بیشتر بشه.
روز همگیتون خوش
ببینید تمامی شعار ها هدایت شده است چه آنهائی که از بلند گو گفته شده و چه از طرف عده ای هدایت کننده تمامی شعار ها در چهارچوب ولایت فقیه بود و هیچ کدام از این شعار ها را نه تنها تائید نمیکنم بلکه مخالف هم هستم و انسان یاد ماههای آخر رژیم شاه میافتد که تمامی شعار ها و خواستها به خمینی ختم میشد و دیروز نیز به میر حسین و کروبی یعنی به حامیان ولایت فقیه و اینهم شعار های هدایت شده .
«وصیت هاشمی، حمایت از خاتمی»
«عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، «امام جمعه‌ی ما»، پیش خداست امروز»
«موسوی، کروبی، تسلیت، تسلیت»
«یاحسین، میرحسین»
«پیام ما روشنه، حصر باید بشکنه»
شعار بلندگو: این همه لشکر آمده، پاسخ مردم: «به عشق اکبر آمده»
بلندگو: لا اله الا الله، مردم: «میرحسین، میرحسین»، بلندگو: محمد رسول‌الله، مردم: «میرحسین، میرحسین»
بلندگو: یازهرا، مردم: «میرحسین»، بلندگو: یاحسین، مردم: «میرحسین»
بلندگو: لا اله الا الله، مردم: «میرحسین حبیب‌الله»، بلندگو: محمد رسول‌الله، مردم: «میرحسین حبیب‌الله»
بخشی از جمعیت اصولگرا: لبیک یا...، پاسخ بقیه جمعیت: «میرحسین»
«سلام بر خاتمی، درورد بر هاشمی»
«ننگ ما، ننگ ما، صداوسیمای ما»
«ابوالفضل علمدار، خاتمی رو نگهدار»
«موسوی، کروبی، آزاد باید گردند»
«خاتمی، خاتمی، جای تو خالی امروز»
«این لشکر حسینه، حامی میرحسینه»
«بسیجی ببینه، لشگر که میگن اینه»
«بلندگو مال تو، صدای حق مال ما»
«بسیجی واقعی همت بود و باکری»
به Mohammad گرامی
به یکباره مشت ها را گره کرده و شعار "مرگ بر خمینی" را سر دادند و ما نیز بلافاصله شعار را تکرار کردیم و استارت تظاهرات و درگیری زده شد و مردم نیز که از یک ساعت قبل شاهد حضور ما بودند و متوجه اوضاع غیرعادی خیابان شده بودند به ما پیوستند وبا شعار "مرگ بر خمینی" خیابان را به لرزه درآوردند، پاسداران و کمیته چی ها تقریباً از همان لحظات آغازین با سلاحهای ژ-3 خود آتش گشودند و درهمان دقایق اولیه تعدادی از میلیشیا به شهادت رسیدند (از جمله دوست نزدیک و عزیز من "مجاهد شهید علی دردشتیان") و عده ای نیز مجروح شدند و متقابلاً تیم های مسلح مجاهد خلق برای دفاع از مردم به مقابله پرداختند و به سوی پاسداران و کمیته چی ها آتش گشودند ، از جمله تیمی مسلح به فرماندهی مجاهد شهید "زهرا احمدی زاده" رشادت بسیاری از خود نشان دادند، این تیم در آپارتمانی در چهارراه مصدق مستقر شدند و از داخل آن آپارتمان و پشت بام آن تیرانداری می کردند و پنج نفر از پاسداران و کمیته چی ها را به هلاکت رساندند و تعداد زیادی از آنها را زخمی کردند من نیز به همراه عده ای دیگر از میلیشیای دختر و پسر که نهایت سن ما بیست الی بیست ویک سال بود در پشت پارک دانشجو با گله های حزب اللهی که به چماق و سلاحهای سرد مانند قمه و زنجیر و پنجه بوکس مسلح بودند درگیر شدیم و بسیاری از آنها را گوشمالی را دادیم، این را هم باید بگویم که دختران نوجوان میلیشیا از ما پسرها جسورتر بودند و در صف اول درگیری بودند و بدون واهمه جلو می رفتند.روز 5 مهرماه 1360 قرار بود شعار "مرگ بر خمینی" در تهران سر داده شود و همچنین برخلاف تظاهراتهای قبلی که غیرمسلحانه بود در این تظاهرات قرار شد که از مردم به طور مسلحانه حفاظت شود، آنروز میلیشیای مجاهد خلق شده بودند "یگانهای مدافع خلق"! فرماندهان میلیشیا روز قبل از تظاهرات به بچه ها گفته بودند که اصلاً نذارید شهر خاموش بشه، به دشمنان خدا وخلق امان ندهید.
باری؛ آنروز قرار بر این بود که سر ساعت ده صبح شعار "مرگ بر خمینی" در تهران سر داده شود و مکان تظاهرات هم خیابان مصدق ( پهلوی سابق ، ولیعصر فعلی) و مرکز اصلی آن "چهارراه مصدق" بود و میلشیای مجاهد خلق تقریباً از ساعت 9 صبح و باهدایت تیم های فرماندهی که مسلح بودند در خیابان مصدق مستقر شدند. زمانی که عقربه ساعت روی ده ایستاد، یک دسته از میلیشا که همۀ آنها دختر بودند و از سمت جنوب خیابان مصدق به سمت چهارراه آمده بودند -
باری ؛ در حین این تعقیب و گریزها و کتک زدنها و کتک خوردنها ، من به همراه عده ای دیگر از میلیشیا که هیچ یک از ما به سلاح گرم مجهز نبودیم و تنها کوکتل مولوتف و سلاحهای سرد داشتیم به حوالی خیابان انقلاب و نزدیک پل حافظ رسیدیم که در آنجا و در بالای پل پاسداران با تیربار به سمت ما آتش گشودند و ما پراکنده شدیم و در دسته های پنج و شش نفره به سمت کوچه های اطراف رفتیم و در کوچه ها نیز با حزب اللهی چماقدار در گیر شدیم که در حین همین درگیریها چماقی به سرم خورد وسرم شکست و بیهوش شدم و آخرین تصویری که در ذهنم مانده این است که دختری از میلیشیا را که سرو صورت اش خونی بود را حزب اللهی ها دستگیر کرده اند و موهای او را در مشت گرفته اند و او را در زمین می کشاندند و آن دخترفقط جیغ می زد. زمانی که به هوش آمدم در داخل یک خانه و در میان خانواده ای مهربان بودم، یک آقای میانسال شریف که با پسرانش در کوچه حضور داشتند و شاهد کتک خوردن و بیهوش شدن من بودند سریع من را به داخل خانه خود که در همان کوچه قرار داشت بردند و مانع دستگیری من شدند که بنده هیچ وقت محبت آن خانواده مهربان را فراموش نخواهم کرد.
در آن روز 92 نفر از مجاهدین در خیابانها به شهادت رسیدند و با احتساب آمار کل کشور و اعدام دستگیر شدگان در همان شب 5 مهر و روزهای بعد ، 1142 نفر به شهادت رسیدند. در آن روز پاسداران در خیابانهای تهران، زخمی ها را جلوی چشم مردم تمام کش می کردند و به بیمارستانها برای دستگیری مجروحین یورش می بردند و دستور داشتند که اگر مجروحی مقاومت کرد او را در همان بیمارستان بکشند که در چند بیمارستان این اتفاق افتاد و پاسداران در بیمارستان مجروحین را کشتند.
تظاهرات 5 مهر سال 60 ، هیمنه و ابهت خمینی را در هم شکست و او را از ماه به چاه انداخت. در آن روز برای اولین بار بود که شعار "مرگ بر خمینی" سر داده می شد که تا قبل از آن هیچ کس جرئت نداشت این شعار را سر بدهد و این یک بت شکنی بزرگ بود که نسل انقلاب انجام داد. رژیم در روز 5 مهر 60 ، مشروعیت خود را از دست داد.
جاودان باد یاد شهدای به خون خفتۀ خلق ایران در روز 5 مهر ماه 1360.
نام و زبان آذربایجان عنوانی است که طرفداران تمامیت ارضی ایران، طرفداران بررگی و استعمارگری ، طرفداران اشغالگری و فاشیسم ایران همیشه همین مقاله را به انواع و اقسام شکلها با تغییر کلمات و جابجایی جملات و پارگرافها منتشر میکنند.
همانطوریکه افراطگری فارسها به همین شکل محکوم و خطرناک است. همینطور هم افراط گری تورکهای پانترکیست هم محکوم است.
آذربایجانیگری محور است. نام آذربایجان و زبان آن هر چه بوده باشد فعلا هیچ دردی را علاج نمی کند. آذربایجان با نام کنونی و زبان کنونی تحت اشغال ایران فارسی است و متحمل ستم ملی است. تنها راه رهایی و خلاصی از ستم استقلال ملی است. تمام همین و بس، فقط استقلال برای هین مردم با همین زبان و......
شما یک پنج تومنی به آخوند بدید کور خوندید دیگه پس بهتون بده ....
ریشه زبانی و گویشی اقوام ایرانی از خراسانی و سیستانی و کرد و لر و بختیاری و مازنی و فارس و گیلک و تالش و تاتی و آذری ( به غیر از ترکی ) زبان پارسیه اونوقت این جنابان پانگرگ انتظار دارن مردم ایران به زبان و گویش های پارسی حرف نزنند و در پی رشد و گستردگی زبان پارسی نباشند چرا که ممکنه به تریج قبای اینها بر بخوره و به ماها بگن پانفارس!!!
این پانفارس و پانفارسیسم هم خوب نقابی شده برای آنانی که با اصل موجودیت ایران مشکل دارند و در اصل میخواهند سر به تن ایران نباشه و ایران رو تجزیه کنند و پشت این نقاب پنهان شدند اما برای ظاهر سازی بهانه ای به اسم زبان ملی و قومی مردم ایران یعنی پارسی رو مطرح میکنند.
اما دم آقا گرگه بدجوری از پشت دیوار زده بیرون!
سومری ها تمدنی تاریخی بودند در میان رودان یا به عربی بین النهرین!
میخوندم میگفت امپراطوری اشکانیان ( یعنی امپراطوری پارتهای آریایی ) در اصل اینها ترک بودند امپراطوری ساسانیان هم ترک بودند آدم وقتی اینها رو میشنوه دیگه تعجب نمیکنه که سومر و آکد و بابل هم فردا ترک بشوند!سومری ها در طول تاریخ خود نه ترکان رو دیده بودند و نه واژه ای از ترکان در زبان خود داشتند و این یک تحریف محضه که ریشه ترکان رو در تمدن سومری یا تمدن سومر رو از ترکان بدونیم!
با این طرز منطق که فلان واژه آخرش افتاده اولش هم تغییر کرده و در اصل فلان کلمه ترکی بوده من به راحتی میتونم ثابت کنم زبان کره ای ها از پارسی اومده و واژگان مشترک زیادی بین زبان کره ای و پارسی هست.
تئوری که به زور میخواد ملت سازی کنه و نژاد مدیترانه ای مردم ترکیه رو ترک معرفی کنه نژاد آریایی ( مادی ) مردم آذربایجان رو ترک معرفی کنه به همینجا هم میرسه که به تمدن سومر چنگ میزنه چون در اصل ذات خودش چیزی نداره چون تمدن سازی بر اساس زبان یک کار بیهوده و واخورده ای به حساب میاد که نمیشه براش تاریخ درست و درمونی دست و پا کرد.
باور کنید نظریات یک پانتورک رو
آرش صادقی نماد اتحاد گروهک ایران ستیز پژاک با اصلا طلبان نفوذی سیستم آخوندی و سلطنت طلب هاست فقط همین
برام جالبه هیچگاه خصوصا سلطنت طلبها از موضوع پانکردیسم در ایران حرفی نمیزنن چون داشتن ژن آریایی اکراد و گرایش اونها به ایران ستیزی و داشتن بیشترین گروهک تروریستی در ایران ضربه میزنه به ژن پاک آریایی مدعی برخی.
یادبگیرید نژادپرست نباشید فقط همین وگرنه بنده و امثالهممیدونم که ترکها در ایران به بهانه فاشیست و این مسائل سربری و تروریست نداشته اند پس هنوز ایران دوست هستند فقط باید شما نژادپرست نباشید
طوری که اکراد از مرگ هاشمی خوشحالن کسی نیست.البته وقتی از اکراد آریایی دلیل داشتن بیشترین گروهک تروریستی ایران ستیز رو جویا بشید روح .. این جماعت .. را خواهید فهمید.به خاطر حمایتم از اکراد ترکیه و سوریه و عراق عذرخواهی میکنم چون به تازگی فهمیدن روح اکراد با تجزه طلبی و ایران ستیزی عجین گشته
جناب موحدی، شما میخواهید نظر بدهید یک مقاله جداگانه بنویسید. من مساله را تفسیر کردم و در هیچ کجا به فکر تبلیغ اصلاح طلبی نبودم بلکه از نقطه نظر اصلاح طلبان و نیز اصولگرایان مساله را تفسیر کردم و نه تبلیغ و اگر تفسیر را پایه نگرش سیاسی بگیریم به من انگ اصولگرایی هم میخورد. البته من در مقالات قبلی ام همه جا آخوندها را از یک قماش خوانده ام و بین اصلاح طلب و غیر آن فرقی نمیگذارم هرچند تاکتیک ها و نگرشهای آنان نیز ژرف است. و نیز آری.. ممکن است وضعیت سیاسی اجتماعی ایران بدست آخوندهای اصلاح طلب و هواداران شان دچار تغییرات شگرفی شود. این را باید به آینده وا گذاشت. فعلا همین قدر را میتوان گفت که آخوند اصلاح طلب در کار نبود بلکه فشار مردم باعث بوجود آمدن این قشر شد. و البته بخش بزرگی از مردم دارند این را ه را میروند که روزی همینها را هم کنار بزنند.
جناب آقای یوسف از آذربایجان ما در ایران حتی ملت فارس نداریم چه برسه به ملل غیر فارس، یک ملت تاریخی به اسم ملت ایران از ملت ها تشکیل نمیشه یک ملت تاریخی با یک سرزمین تاریخی از اقوام خودش تشکیل میشه پس ما ملت ترک و ملت بلوچ و ملت فارس و ملت کرد نداریم! یک ملت داریم اونهم اسمش ملت ایرانه! ملت در علوم سیاسی برای خودش تعریف داره نقل و نبات نیست که سر هر عروسی ریخته بشه!
مشکل شما با میر حسین موسوی که از قضا متعلق به منطقه آذربایجان و ترک زبان هست، نیست، مشکل شما با خامنه ای ترک زبان نیست کلا پانفارسیسم برای امثال شما بهانه ای است که در اصل بگوئید مرگ بر ایران! ما ایرانی ها شما گرگ پرست ها رو خیلی خوب میشناسیم پس خواهشا ژست بازی نکن آسمون به ریسمون نباف اینهمه هم نوشتن نیاز نداری از همون اول حرف دلت رو بزن راحت بگو مرگ بر ایران و پشت این واژه بازی ها مخفی نشو! شما .. ها برای ما پیدا هستید!
محتوای فکری جریانی بنام هویت خواه متاسفانه بسیار فاجعه امیز است .پرسش همیشه این است که چگونه این افراد با استعداد های گوناگون این گونه فریب خام اندیشی و جزم گرائی شدند ؟
با تمام توانائی قربانی خام اندیشی شدند وشما پیروان گمنام ان گروه هستید .فردی ادعا میکند ترک و مهندس اثار باستانی است .او مینویسد ..(شرم دارم که ایرانی متغلب باشم و از جعلیات دور پهلوی را از نزدیک لمس کرده ام و شرم دارم که با قوم فارس .. هم زیستی کرده ام )
من جز پوزخند به گفته ایشان ندارم چرا که میدانم از بنیاد خطاست اما چه جریانی و چه کسانی از یک مهندس اثار باستانی یک ابزار یک بمب انسانی یک دستگاه تنفر اندیشی یک دشمن تراش ساختند ؟ افرادی از نوع لوائی و جداری و ان مهندس تبریزی بیشتر نیاز به کمک دارند و اساسن نمیتوانند کمکی به خود کنند چه رسد به ایجاد جنبش های ملیونی و کشور کشائی .شادروان پیشه وری و رهبران حزب توده
ریشه زبانی و گویشی تمام اقوام ایرانی از تالش ها و گیلک ها و مازنی ها و خراسانی ها و کردها و بختیاری ها و لرها و تاتها و آذری ها ( به غیر از ترکی ) و سیستانی ها و همه و همه در زبان پارسی و گذشته این زبانه بعد اونوقت پانترکان محترم انتظار دارند مردم ایران به این زبان صحبت نکنند و اون رو نشر ندهند و این زبان رسمی مملکت نباشد وگرنه بهشون پانفارس گفته میشه از طرف این عالیجنبان! و در قاموس پانگرگ ها هم که میدونید پانفارس یعنی فاشیست! واقعا آدم نمیدونه از اینهمه چی بگم به کجا پناه ببره!
جناب دکتر راز، با سلام شما پزشگ هستید شاید با برخی از واژه های اقتصادی آشنایی نداشته باشید و شاید هم بدقت نوشته بنده را نخوانده باشید، مقایسه اقتصاد نروژ و یا ایالات متحده با جمهوری آذربایجان درست و سازنده نیست. برای آگاهی شما واژه جدیدی وارد اقتصاد شده با عنوان شاخص پیچیدگی که اقتصاد را برای تولید در حوزه های گوناگون آماده می سازد، اقتصاد های وابسته به نقت که به آن بیماری هلندی هم گفته می شود محدوده عملکرد اقتصاد را محدود می کند که شوربختانه اقتصاد جمهوری آذربایجان هم گرفتار آن شده و این موضوع را کادر اقتصادی آذربایجان بیان می کنند، بنده نه غرض ورزم و نه مخالف جمهوری آذربایجان، دیدگاه اقتصادی دارم و بر اساس داده های خود جمهوری آذربایجان آن را بیان کرده ام، با تعجب از برداشت و تعصب شما شاد باشید یحیایی
جناب آقای سازاخ ما ایرانی ها خودمون میدونیم به کی تبریک بگیم به کی تسلیت خودمون میدونیم با کشورمون.
شما به عنوان یک اجنبی و یک غیر ایرانی لطفا در مورد کشور ما اظهار نظر نفرمائید.
با تشکر
آقای پارسا آخه مشکل اینجاست که مردم ترکیه هم عموما نزادشون ترک نیست و فقط زبانشون ترکیه!
مردم آذربایجان هم به همین صورت!
و آقایون سعی دارند کل ملیت ایرانی و نژاد آریایی و قومیت ایرانی خودشون رو با مطرح کردن یک زبان وارداتی به اسم ترکی نیدیده بگیرند!
آزربايجان وآزربايجاني بايستي به فرداي ايران پس از فروپاشي فكر نمايند استعمار فارس اكنون خون ملت ما را مي مكد وهفت برابر اصفهان ماليات ميگيرد ودر عوض هنگام ترخيض بودجه سهم آزربايجان نزديك به صفر است روشهاي گاندي در استقلال هند از بريتانيا بايستي مورد تحليل فعالان ملي ومدني آزربايجان قرار گيرند چگونه توانستند با تحريم كالاهاي ساخت انگليس نتيجه بگيرند با نافرماني مدني استعمار پير را به زانو در آوردند استقلال هندوستان را به ارمغان آوردند لوايي عزيز منش و روش فكري ماهتما گاندي الگوي مناسبي براي ملت ماست زمان نافرماني مدني فرارسيده است جوانان ما زير شكنجه اشغالگران در زندانها دست به اعتصاب غذا مي زنند وبا بهانه هاي واهي فعالين ورهبران حركت ملي را به زندانهاي طويل مدت محكوم مي كنند وبا القاب و اتهامهاي واهي سعي در تخريب فعالين و رهبران حركت ملي را دارند هدفشان ايجاد اختلاف وناميدي و انحراف حركت
ملي استبنوشته هاي بهنام درموردتغيرخط عربي فارسي كه در آرشيوسايت موجوداست مراجعه كنيدومتوجه خواهيدشدكه پان فارسيست ها وتماميت خواهان حتي باقبول غيرمنطقي بودن نوشتارزبانشان حاظر به تغيير آن نيستند وبا تهمت ها ى لمپني وبددهني ازموضوع بدين اهمييت ميگذرندهمانطوريكه ميدانيد بچه هاي متولدخارج بهيچوجه زيربارغيرمنطق نميروند ومثل شمادرمورد نوشتن غيرمنطقي خط فارسي عربي سئوالات بي جواب فراواني دارند.زبان فارسي فقط وفقط چهارحرف"پ،گ،ژ ،چ"داردكه بااين حروف چهارگانه حتي اسم خودشانرانيز نمتوانندبنويسند وبناچارمحتاج حروف زبان توانمندعربي اندمتاسفانه سئوال شما جواب منطقي ندارد
جناب آقای چیلیق شما اثر ارائه بدید ما هم قول میدیم اندیشمندانه به اثر شما بپردازیم و مثل شما افقی فکر کنیم!
شما تحریف تاریخ ارائه میدید و اسمش رو میذارید اثر بعد که ما میگیم آقا این تحریفه نه اثر، در منطق شما اسممون میشه عمودی نویس!
شما اگر واقعا اینهمه از مرکز گرایی منزجر و به دور بودید باید همین حس رو هم نسبت به مرکزیت باکو داشتید ولی گویا مرگ فقط برای همسایه خوبه اگه تهران مرکز باشه با مرزهای ایران براش اه اه راه میندازید و اگر باکو مرکز باشه با مرزهای خیالی شما، براش به به راه میندازید اسم این منطقه هم شده افقی نویسی و افقی فکر کردند، نه جناب چیلیق اسم این منطقه میشه یک بوم و دو هوا!!!
پاینده ایران
حشمت رئیسی خیر داد که در مدارس عراق ، آموزش زبان فارسی اجباری شد و در کنار زبان عربی محمد صاد قرار گرفت .
راه حل . ترک اروپا و امریکا . و کوچ به باکو و انکاراست.
ترک به ترکستان !
ایران وطن اقوام ایرانی ؛ با فرهنگ و زبان پارسیست .
خطاب به جناب محمد : شما چقدر ساده تشریف دارید! این بهمن موحدی یا در خارج از کشور است و یا داخل ایران است و با اسم مستعار فقط شعار میدهد! هر کسی میتواند با اسم مستعار هر شعاری بدهد. تمام اطلاعاتش هم از اینترنت هست. فریب نخورید. ؟.............. است.
ذوال سوسیال ناسیونالیست فارس که وامانده به شعار یا حسین میر حسین دلخوش شده و اشل آزادی خواهی را در شعار یا حسین میر حسین میبیند انسان را یاد ماههای آخر سلطنت شاه میاندازد که همه شعار ها و خواستها به خمینی ختم میشد و امروز چپ و راست تمامیت خواه ایران = فارس باز هم دهن مبارکشان آب افتاده که در عرض ٢٤ ساعت تشیع جنازه رفسنجانی جنایتکار ، تمامی حضرات یاد جنبش سبز = یا حسین میر حسین افتادند و راه آزادی وطن مبارکشان را در میر حسین موسوی متعهد به ولایت فقیه میدانند ما تورکها همانند گذشته با یک نه دنبال شعار یا حسین میر حسین نمیرویم ببینید این آقای سوسیال ناسیونالیست فارس که جا تنگ کن چپ بود چنین مینویسد عین نوشته اش « شعار هزاران تن از مردمی که در این مراسم نام میرحسین موسوی را تکرار کردند و میلیونها ایرانی دیگری که در سراسر ایران و جهان با این شعارها همدل و همراه بودند شکوه جنبشی را به نمایش
نمایش گذاشت » حتما منظور این آقا از جهانیان خودش است که از چپ رادیکال به دنبال شعار یا حسین میر حسین افتاده و با هر گونه حق و حقوق ملل غیر فارس مخالف استیعنی ارتش ایران می ترسه از جنگ؟ خجالت بکشید از این همه توهین مثلا انتظار دارید به ملوانی که بی اجازه وارد ایران شده هیچی نگند ؟ این کشور مرز داره مثل خونه جنابعالی بی در وپیکر نیست این امریکاست که دنبال تنش نه ایران
این موضوع هک مربوط به 5 سال قبل است که رفسنجانی از ریاست خبرگان باز ماند و کسانی این شکست را به معنای مرگش به وی و همفکرانش تسلیت گفته اند. لطفا در انتشار مطالب به تاریخ نشر خبر دقت فرمایید.
آقای دبیـــر فارسی... لطفآ کمکم کنیـــد.. از 12 نوع ( عست ) , کدامش درست عثط و چرا؟؟
1- اس ط ..اسط
2- اس ت ..است
3-ا ث ط..اثط
4- ا ص ط.. اصط
6 ا ص ت.. اصت
7- ع س ط ...عسط
8-ع س ت.. عسط
9- ع ث ط.. عثط
10- ع ث ت..عثت
11-ع ص ط.. عصط
12- ع ص ت ... عصت
دبیر عزیز... لطفآ ( دلیل اصلی ) درست بودن یکی از کلمات را شرخ بدهید. قبلآ از زهماط شما بی نحایت صپاثگذارم...
تشكرجهت بازنشراين نوشته،جناب ياسين اهوازي گرامي،نه تنها روشنفكران رژيم فارسي/اسلامي،بلكه بخشي ازتاريك انديشان اپوزيسيون نيزدرمورد خلق ها وملل غيرفارس همان نظرات پان ايرانيست هاي دوران پهلويها رانمايندگي ميكنندواز تاريخ چندسال اخير تجزيه شدن كشورهاي دور ونزديك درس نميگيرند ومفاهيم دوران ماقبل سرمايه داري رامثل اتنيك وقوم در مورد ملل غيرفارس بكارميبرند
اوووه عجب مثال مرتبطی بود با این جریان، مثال استاد و دانشجو رو میگم اصلا همه رو جوگیر کرد!
حالا شما چرا اینهمه موضع و سرسختی داری که بگی قتل نبوده؟!
خب پاسخ مشخصه برای اونهایی که وصل هستند نون در مرگ طبیعی آیت الله!!! است.
وگرنه همون لحظه اول تا خبر رو از صدا و سیما شنیدم گفتم کشتنش! رژیم بارها از این کارها کرده و کاملا طبیعیه و اولین بارش هم نیست از قتل آیت اله طالقانی و آیت اله لاهوتی بگیر تا احمد خمینی!
اين مقاله آقاي بني طرف دربين مقالات اپوزيسيون چندروزاخيردرموردرفسنجاني,تنهانوشته ايست كه بموضوع گرهي ملل غيرفارس پرداخته است.آيا ترك تباراني چون خامنه اي،خلخالي،موسوي....تا كنون از خواسته هاي هويت طلبان ترك آذربايجاني حمايت وهمراهي داشته اند؟ويا بر محوريت فارسي تاكيد نموده اند؟چرازبان عربي زبان رسمي نيست اگراين رژيم شيعه عربي است؟اتفاقآ دربين تمام رهبران جمهوري فارسي /اسلامي هاشمي دررديف داريوش همايون وبر"برتري "زبان فارسي نسبت به عربي تاكيد داشت ودرواقع ميتوان گفت هاشمي رهبرتمام تماميت خواهان ،شونيستهاي پان فارس مثل بهمن موحدي كه اداواطوارچپي وسوسياليست وشعارهاي لمپني حزب الهي ومجاهدي نشان ميدهدبود.بنوشته هاي بهمن موحدي وسخنان رهبران جمهوري اسلامي درمورد زبان مشترك فارسي(درواقع تحميلي واجباري)تماميت ارضي،تك مليتي خواندن ايران نگاه كنيدكه رونوشت برابراصل است
اولا اینکه مردن در سن 82 سالگی برای آخوندهای درباری سن جوان مرگیست! و رسیدن به این سن رو با سن آدمهای معمولی قیاس نکنید.
دوما نظام با عملکرد هول هولی و سریع خودش بدجوری خودش رو لو داد حداقل برای حفظ ظاهر هم شده میتونست مثل آقای کنی ایشون رو هم 20 روزی زیر دستگاه یذارند بعد بگن فوت شده.
سوما سیاستمداری مثل رفسنجانی اگر فکر کنید دیگه پشم و پیلش ریخته بود و فقط برای جوری جنس بوده بسیار بچه گی و خام اندیشی هست.
رفسنجانی سیاست مداری بود که هم غرب اون رو میشناخت و هم او غرب رو و سیاستمداری بود که هم غرب زبون اون رو میفهمید و هم اون زبون غرب رو بر خلاف بسیاری از آخوندهای درباری دیگه که زبون غرب رو باید براشون ترجمه کرد وگرنه راه رو اشتباه میروند!
اول اینکه این افراد در داخل منزل یک بیمارستان جمع و جور دارند و نیازی نبوده وی رو به بیمارستان اونم شهدای تجریش برسانند!
دوم اینکه بیمارستان شهدای تجریش یک بیمارستان دولتی خیلی معمولی و عقب مونده است که اصلا دلیل نداره شخصی مثل رفسنجانی به اونجا برده بشه.
سوم اینکه اینجانب فکر میکنم جسد رفسنجانن فقط برای ظاهر سازی فوت به اونجا برده شده و ایشان قبل از ورود به بیمارستان فوتونده شدند!
تهران بیش از ده ملیون جمعیت دارد ،حکومت ولایت در این شهر یک ملیون طرفدار دارد ،از میان یک این یک ملیون نفری که طرفدار ولایتند ،سبز اللهی ها حدود دویست تا پانصد هزار طرفدار دارند مابقی جز طرفداران خامنه ای هستند،این آمارهای دو تا سه ملیونی که توسط بی بی سی وعوامل رژیم پخش میشود دروغ هستند،این بخاطر اینست که بگویند کل جمعیت تهران وایران طرفدار جناح های رژیم هستند بیایید گول نخوریم
جناب یحیایی
42% بودزور زیادی زده اید. بعنوان پزشک عرض کنم که این مسئله باعث ناراحتي دستگاه گوارش در بعضی نقاط حساس ممکن است بشود. تحلیل اگر میفرمایید حداقل به فاکت ها بچسبید. چند تا فاکت در زیر می آورم تا ببینیم حقیقت چیست.
-در سال 2016 نرخ بیکاری در آذربايجان 5%، در فرانسه 10%، در نروژ 4.8% و در ارمنستان 18% بود و
افت نرخ رشد اقتصادی در 2016 در آذربایجان 3.9%، در نروژ 0.5% و در ارمنستان 2.6%.
- در سه ماهه اخر امسال پیش بینی میشود نرخ رشد اقتصادی در آذربایجان 0.9%، در نروژ 0.5%و در ارمنستان 2.8%
باشد.
-موازنه تجاری آذربايجان در 2016 برابر مثبت ١٣١١٨٩٤٠٠٠ دلار ، فرانسه منفی٤٣٧٧٠٠٠٠٠٠ یورو ، آمریکا منفی٤٥ میلیارد و ارمنستان منفی١٧٣ ملیون دلار بود. کل صادرات ارمنستان بالغ بر ٣٤١ ملیون شد!
- درصد بدهی دولت نسبت به درآمد ناخالص در آذربايجان 16%، در فرانسه ٩٦%، در امریکا 104% و در ارمنستان
- درآمد سرانه در آذربايجان از 6115$ در سال 2016 به 6104$ در سه ماهه اخر امسال خواهد رسید.
همانطور که مشاهده میکنید ابرهای غرض چشم انداز اقای یحیائئ را تیره کرده است.
از هشتاد ملیون نفر شصت و پنج ملیون هم بریزند بیرون و تظاهرات یا راهپیمایی کنند باز هم اتفاق خاصی نخواهد افتاد.نتیجه این قبیل نمایش ها یا خرابکاری توسط حکومتی ها یا دستگیری فله ای یا گریه کردن اخوند خامنه ای خواهد بود و بس.تازه در بهترین حالت هم بدلیل فقدان اندیشه در عیران به این زودی ها نتیجه ای حاصل نخواهد شد.دلیلش هم این هست که این افراد خودشان هم نمی دانند چه چیزی می خ.اهند.مملکت از لحاظ فرهنگی و نا اندیشندگی در بحران عجیبی هست.بنظرم را چاره اصلاح از پایین هست.هر کسی باید شروع به ایجاد تغییرات مثبت از درون خانواده خود بکند.
آقای ثابتی در کتاب خود به نام در دامگه حادثه در پاورقی صفحه 154 مشخصا به تهیه اسلحه ترور منصور از سوی رفسنجانی اشاره می کند
آقای بهمن موحدی(بامدادان)، میتوانید یک خاطره یا یک گزارش از روز ۵ مهر ۱۳۶۰ در ایران گلوبال بنویسید؟ به هر حال این روز هم یک روز تاریخی، از یکی از روزهای پر التهاب سیاسی ایران است که که در مورد جزئیات آن کمتر نوشته شده است، حتی توسط مجاهدین خلق. مثلا میتوانید مثل یک گزارشگر از ساعت شروع و مکان آن شروع کرده تا در مورد شرکت کنندگان و درگیریها و نحوهٔ سرکوب و واکنش مردم بنویسید.
این میلیونها نفررا از کجا آوردید؟ مگر مردم را ابله فرض کردید. این خبر جعلی میلیونها نفر غرغره دروغهای خبرگزاری رژیم است که میخواهید به خورد ما بدهید. هیچ خبرگزاری معتبری نگفته میایونها نفر آمده بودند. خبرگزاری فرانسه گفته 50000 و رویترز گفته هزاران نفر.
تاریخ سخن میگوید و امروز حتی در داخل ترسی از گفتن ان ندارند و همویت طلبی را به هیچ وجه نمی توان از بین برد، تمامیت خواهان بدانند که افکر هویت طلبی و تاریخ حقیقی ملیتها را نمی تواند مسخ کنند. ملیتها به حرکت افتاده اند، انتخاب با شما کوردلان است.
جناب اسامه تورکها خان داشتند و خاقان وغیره و حکمرانان خود پادشاه نمیگفتند.حالا شما بگوئید مترادف خلیج در فارسی چیست؟
میر حسین موسوی، نخست وزیر رژیم جمهوری اسلامی در 1367، سال کشتار وحشیانه زندانیان سیاسی بود . آیا کسی تا به امروز شنیده است که این عاشق بی قرار خمینی، در زمان قتل عام هزاران تن از مبارزین راه آزادی، در ماه های وقوع این جنایت مخوف و یا بعد از وقوع این بربریت و وحشیگری، کوچک ترین اعتراضی به این آدم کشی در سطح گسترده، کرده باشد؟ در این واقعیت نباید کوچک ترین تردیدی داشت که موسوی از مهره های کار کشته رژیم و نخست وزیر این حکومت ننگین از وقوع این کشتار دسته جمعی خبر داشته و به احتمال قوی، دراعدام وحشیانه کمونیست ها، مجاهدین و دیگر زندانیان سیاسی، سهمی هم داشته است . آیت اله منتظری که خود از بنا گزاران نظام ولایت فقیه بود، صدای اعتراض خود را علیه مرتکبین این آدم کشی ها بلند کرد وآنها را جنایتکار نامید.اما میر حسین موسوی " مصلحت اندیش" به خاطر دلبستگی مفرط به خمینی آدم کش
و نظام ارتجاعی جمهوری اسلامی، - که هنوز هم مدافع سزسخت آن می باشد - با سکوت سنگین خود ، مهر تائید بر این کشتار بیرحمانه تاریخی نهاد. کسی نمی تواند تاریخ مملو از جنایت و پلیدی رژیم جمهوری اسیلامی را دگرگونه نشان دهد. میر حسین موسوی، رفسنجانی، کروبی، خاتمی و روحانی همه جزو مرتجعین آزادی کشی هستند که دست هایشان به خون هزاران تن از مبارزین اعدامی، آغشته است . رژیم جمهوری اسلامی گروه بندیها و دار و دسته های مختلف دارد که بر سر تقسیم غنایم ، تکیه زدن بر کرسی های وزارت و ریاست و سرداری و دارا بودن مواضع مختلف در زمینه حراست و پاسداری از نظام قرون وسطائی جمهوری اسلامی و سرکوب بیرحمانه مبارزات توده های به پا خاسته، با هم تضاد و اختلاف سلیقه دارند . اما همه این دشمنان آزادی و دموکراسی در یک نقطه گرهی با هم همراه و همرای وهمگام میباشند. آنهم عبارت است از صیانت و نگهداری از رژیم ارتجاعی و جنایت کار جمهوری اسلامی به هر بها و قیمتی، حتی به زمین ریختن خون ده ها هزار تن از انسان های آزاده و عصیان طلب وکشتار ددمنشانه زندانیان مبارز سیاسی! بهمین جهت نیز، در این رابطه، کوچک ترین فرق ماهوی بین خامنه ای، احمدی نژاد، رفسنجانی، خاتمی وحسن روحانی وجود ندارد. تنها سازشکاران و فرصت طلبان می توانند یکی از جناح های ارتجاعی رژیم را به جناح های دیگر، برتری و رجحان دهند. رفسنجانی راستی کییست ؟ عنصرجنایت کاری که از همان ابتدا، در کلیه اعمال ضد بشری رژیم جمهوری اسلامی شرکت داشته و دستش تا مرفق به خون ستمدیدگان و رزمندگان راه سعادت توده ها،اغشته است. خاتمی مزور و کلاش نیز یکی از همان مهره های امتحان پس داده رژیم جمهوری اسلامی است که طی ده ها سال، در خدمت به رژیم جمهوری اسلامی و سرکرده آن خمینی آزادیکش، مرتکب اعمال جنایت کارانه بیشماری شده است واقعیت این است که کلیه سردمداران و سرکردگان رژیم جمهوری اسلامی بدترین دشمنان آزادی و دموکراسی بوده و به مثابه دزدان سرگردنه و ریاکاران دروغ پرداز، زالو صفت از خون کارگران و زحمتکشان ایران، ارتزاق می کنند. در همین تهران ، پایتخت کشور، هم اکنون در حالی که میلیون ها تن از توده های محروم و زحمتکش در بی خانمانی، فقر و فلاکت و گرسنگی زندگی به سر میبرند ، هر روز بر تعداد زاغه نشینان، کارتن خوابها و کسانی که برای امرار معاش مجبور به فروش کلیه های خود می باشند، افزوده میشود، آخوندهای مکار و نیرنگ باز حاکم، آقا زاده ها، وزرا، وکلا و کارمندان عالی رتبه رژیم ، سرکردگان سپاه پاسداران، سرمایه داران طماع و گردن کلفت متعلق به هر دو جناح اصول گرایان و اصلاج طلبان و .... در شمال تهران در ویلاهای چندین ده میلیارد تومنی زندگی کرده و هر روز بر اندوخته های بانکی بی حد وحصر خود می افزایند. به قول فرخی یزدی ، شاعر انقلابی، طپیدن های دل ها ناله شد آهسته، آهسته رساتر چون شود این ناله ها ،فریاد میگردد! باید دانست که این رژنم دشمن آزادی و بدترین استثمار ها و جنایت ها، خوب و بد ندارد، همه سرکردگان رژیم، اعم از" اصلاح طلب " و "اصول گرایان" بدترین دشمنان آزادی و دموکراسی بوده و در خصومت با منافع توده های زحمتکش و جد وجهد در جهت حفظ نظام منحوس جمهوری اسلامی، کوچک ترین فرقی با همدیگر ندارند . تنها راه نیل به آزادی و دموکراسی در ایران تحت ستم، تنها راه گسستن زنجیر های استبداد و استثمار و عقب گرائی، مبارزه پیگیر و بی امان به منظور سرنگون ساختن سلطه پوشالی و ضد مردمی رژیم جمهوری اسلامی با تمام جناح ها و دار ودسته های ارتجاعی آن، میباشددلتون خوش کنید با همین رویاها مثل 37 سال گذشته یک نفر از این جمعیت براش مهم نیست اعدام بهایی ها براش مهم نیست ترور تجزیه طلب ها کمونیست ها و کشتن مجاهدین و...دلیلش ساده است مسلمون وشیعه به اهداف هاشمی وخاتمی باور دارند مشکل با خامنه ای با بخشی از سپاه با ...اینا از شکنجه و زندان نمی ترسند ولی نه برای مجاهد نه بهایی نه سکولار و....همه اینا حداقل یکبار نذری دادند یکبار تو محرم عزاداری کردند خیلی بیشتر از یکبار حاجت گرفتند هیچکس حاضر نیست به خاطر سکولار بره زندان ولی به خاطر هاشمی خاتمی روحانی چرا
جنبش زنده بود تا وقتی موسوی خواست تو خیابون بودیم وقتی خاتمی برای بیرون اومدن دعوت نکرد تو خونه موندیم هر وقت خاتمی خواست رای دادیم امروز گفت شرکت کنید شرکت کردیم به خاطر خاتمی به خاطر خود هاشمی به خاطر دانشگاه ازادش به خاطر مترو به خاطر صدها کارخانه و... هروقت بخواند به خیابون می اییم هروقت صلاح بدونند سکوت میکنیم چون به خاتمی به روحانی به هاشمی باور داشتیم باور داریم به اهدافشون به افکارشون به اعتراض هاشون به تمامیت ارضی ایران به مهم بودن امنیت ایران به مذهب تشیع به ظلم خامنه ای
به چه حقی مردم کشورت رو احمق میخونی ؟ فقط چون مثل تو فکر نمیکنند ؟ چون رهبری که انتخاب کردند با رهبر تو فرق داره؟ اون وقت چرا مردم باید به حرف تو که به نظرشون وانتخابشون اهمیت نمیدی گوش کنند؟به چه زبونی بگند از دستگیری شکنجه واعدام و...نمی ترسند اگر خاتمی بخواد اگر هاشمی بخواد اگر موسوی بخواد و...نه شاهزاده و نه رجوی و... اونا به تصمیم هاشمی وروحانی وخاتمی بیشتر اعتماد دارند چون هنوزم قلبا مسلمون هستند اگر تو وامثال بفهمید که شک دارم اگر قدرت درک مردم ایران رو داشتید 37 سال تو سرنگونی شکست نمیخورید
جناب کیانوش,
منظور بنده شما نبودید. عرض کردم " ایشان " یعنی کسی که در اولین کامنت پای این مقاله آمده و شما به آن پاسخ داده بودید و به ملت چنین به راحتی ..
جناب مجدی 72 سال از زندگیم گذشته و از 1355 الی 1360 در وزارت علوم و آموزش عالی بعنوان کارشناس و مهندس کار کردم و تخصص دکتر معمار و حفاظت آثار باستانی و بنا های تاریخی و 45 سال در کشور ایتالیا و روم زندگی میکنم و در نصف دنیا زندگی کرده ام و تمدنهی دنیا را با چشم خود نظاره کرده ام من یک تورک تبریزی هستم و شرم دارم که ایرانی متغلب باشم و از جعلیات دور پهلوی را از نزدیک لمس کرده ام و شرم دارم که با قوم فارس .. هم زیستی کرده ام برایم کافی است 3000 سال دروغ و جعلیات و نزاد پرستی آن قوم بی ریشه بی فرهنگ و .... منتظر استقلال تورکان ایران و مخصوصا آزربایجان جنوبی هستم تا براحتی این دنیای دروغ و جعلیات را پشت سر گذارم و ملت من از شرم این قوم وحشی آزاد گرددند و هر کسی با ملت خود زندگی نماید نه اینکه راسیست و نزاد پرست بدون ریشه و خاک و اشغالگران..
مسئول کامنتها، کامنت اول بهمن موحدی توهین آمیز است. ایشان فرموده باید به ملت ..! لطفا سانسور کنید. این ادبیات بهمن موحدی مختص چاله میدان است.
جناب توکلی گرامی، به نظر من شرکت کردن در اینگونه از مراسمها، افتادن در دام رژیم است. ولی اگر بنده در این مراسم شرکت کرده بودم سعی می کردم شعارهای براندازانه و انقلابی بدهم و جمعیتی را با خود همراه کنم و دراین مراسم حکومتی اخلال ایجاد کنم. و اگر هم شکست می خوردم و ایزوله می شدم و در نهایت توسط پاسداران دستگیر می شدم آنرا به حساب هزینه دادن برای آرمان می گذاشتم.
تذکر دادند و ما ساکت شدیم تا اینکه در روز 5 مهر ماه 60 ، اجازۀ سردادن شعار "مرگ بر خمینی" از سوی مجاهدین داده شد و ما در روز 5 مهر 60 با شعار "مرگ بر خمینی" تهران را به لرزه درآوردیم.البته بنده سابقۀ چنین رفتار و حرکتهایی را هم دارم، تا مقطع قبل از تظاهرات مسلحانۀ 5 مهر سال 1360 که در تظاهراتهای مجاهدین شرکت می کردم همیشه سعی داشتم که شعارهای تند سربدهم که بارها توسط برادران و خواهران توبیخ شدم! آن زمان مجاهدین در فاز سیاسی بودند و به شدت از حرکتهای رادیکال پرهیز می کردند. در روز 30 خرداد 1360 نیز در چهارراه کالج همراه با عده ای از بچه های "پیکار" شعار مرگ بر خمینی را سر دادیم که سریع لیدرهای مجاهدین به ما -