Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

لغات انتزاعی و زبان تورکی:
"الگوهای فرهنگی میان مردمان ترک‌زبان در قالب گروه‌های مستقل بزرگی در هم ادغام شده‌اند. عامل یکپارچه‌سازی که ترکان را به هم پیوند دهد، جز سابقه زبان مشترک وجود ندارد. شکل‌گیری زبان‌های امروزی غالباً در بستر تمدن اسلامی صورت گرفته است ..." ("زبانهای ترکی"، صفحه 1، لارس یوهانسون، انتشارات روت‌لدج، 1998)

می‌دانیم که عمر شهرنشینی در میان ترکان طولانی نیست و در همه جا هنوز هم کاملاً یکج انشین نشده‌اند. زبانشان کلمات قدیم پایه و متناسب با شهرنشینی مانند شهر، بنا، خیابان، مغازه، بازار و غیره ندارد و در جهان معماری خاص ترکان شناخته نیست
از میراث مکتوب چند کتیبه مانند کول‌تیگین که نمی‌توانند اثری از پدیدآورندگان آن حتی در حد یک دیوار نشان دهند و هیچکس توضیح مناسبی برای رمزگشایی آنها ندارد و چند کتاب قدیمی از جمله دیوان اللغات الترک، دیوان خواجه احمد یسوی، کتاب ده‌ده قورقود و قوتادغو بیلیغ، از آنجا که در تاریخ مورد ادعا ماتریال کتابت و ابزار نوشتن مناسب وجود نداشته و نمی‌توانند نمونه‌ای از نسخه قدیمی آنها ارائه کنند و بگویند این کتب چگونه حفظ شده، همگی از اعتبار ساقط اند.
تقریباً هیچ لغت انتزاعی در هیچ یک از شاخه‌های زبان ترکی وجود ندارد:
اندک لغاتی که ارتفاع تمدنی دارند در میان اقوام ترک‌زبان مشترک نیستند. از آنجایی که این لغات مکتوب قدیمی ندارند و در بین اقوام نیز مشترک نیستند لذا اعتبار آنها به عنوان لغت قدیم و اصیل ساقط است و تنها صورت اسلنگ‌های محلی را به خود می‌گیرد:فارسی
ترکی ترکیه
ترکی آذربایجانی
ازبکی
اویغوری
سبب
سبب
سبب
سبب
سبب
عقل
عاکیل(عقل)
عاغیل(عقل)
عاکل(عقل)
عِکل(عقل)
هرکس
هرکس
هر کس
هر کیم
هر کیم
عدالت
عادالت
عدالت
عدالت
عادالت
منطق
مانطیک
منطیق
منطیک
منطیک
انصاف
اینصاف
اینصاف
اینصاف
اینصاپ
شهر
کنت
شّهّر
شّهّر
شّهِر
بازار
چارشی
بازار
بازار
بازار
بنا
یاپی
بینا
بینا
صنعی
آزاد
سربست
سربست
ارکین
حرّ
نمی‌توان مردمانی را با قومیت‌های رنگارنگ که سبقه شهرنشینی طولانی ندارند و جهان با معماری اختصاصی آنها آشنا نیست و زبانشان خالی از لغات انتزاعی است، لغات قدیم یا مشترک‌شان ارتفاع تمدنی ندارد، قومی واحد و کهن و صاحب چنان مراتب اجتماعی دانست که قادر به ساماندهی حملات گسترده به جهان و فرمانروایی بر یک امپراطوری پهناور دانست.
کلید ورود به این تابلو، توجه به تنوع قومی ترک‌زبانان، مطالعه لغات مشترک و توجه به این نکته است که تفاوت مثلاً ترکی آذربایجانی و قشقایی که می‌گویند در گذشته‌ای نزدیک از هم جدا شده‌اند در همان حد اختلاف ترکی آذربایجانی با ترکمنی یا ازبکی است که می‌گویند در گذشته بسیار دورتری از هم جدا شده‌اند. این تابلو بیش از یک توضیح منطقی ندارد و آن اینکه در گذشته‌ای نه چندان دور حاملان زبان آن را در میان اقوامی گوناگون و کم جمعیت پراکنده‌اند و سپس آنها را به مناطق خالی از سکنه کوچانده‌اند لذا دوردست‌ترین ساکنان این مناطق نیز به همان زبان سخن می‌گویند.
همینجا به نکته‌ای دیگر در باب زبان ترکی اشاره کنیم که می‌تواند موضوع یک تک‌نگاری مستقل باشد. یکسانی زبان میان دهات بسیار دور از هم و بی‌ارتباط با یکدیگر و حتی بی‌ارتباط با مراکز شهری ترکان در ایران و در مقابل افول کاربری زبان فارسی با دور شدن از مراکز شهرهای بزرگ چون تهران و اصفهان، بوضوح بیان می‌کند که رواج زبان ترکی در ایران از طریق کوچاندن قومی با زبان مشترک به منطقه گوناگون بوده
دانشگاه احمد یسوی لغت‌نامه‌ای به نام "لغت‌نامه لهجه‌های ترکی" تدوین کرده است که معادل لغات را به 9 لهجه ترکی، ترکیه، آذربایجانی، باشقورد، قزاق، قرقیز، اوزبک، تاتار، ترکمن و اویغور آورده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقاى لوايى، شما هم گويا مشكل "محمد" پيامبر عرب ها را داريد و حرف هاى ديروزتان از يادتان مى رود .
شما چندى پيش نوشته بوديد زبانتان شاعرانه است ايا همين نوشته تان كه سراسر دشنام به ايران و ايرانيست را نيز زبان شاعرانه مى ناميد!!؟

نوشته شده توسط: Anonymous

سنگ قبر اجداد چه کسی در اذربایجان است :
گورستان معروف پینه شالوار در محدوده جنوب شرقی تبریز و در شرق روستایی با همان نام (در تابلو ها و نقشه های کنونی «شادآباد مشایخ» نوشته اند در حالی که مردم بومی آن روستا و مردم تبریز آنجا را پینه شالوار می خوانند!. همان برنامه تغییر نام های اماکن و ... در این جان هم خود را نشان میدهد) قرار گرفته است. این نواحی به دلیل مجاورت در دامنه های کوه سهند دارای آب و هوای خنکی در تابستان می‏‏‎باشد. سهند دارای قله های آتشفشانی است و اطراف آن دارای معادنی از سنگ هایی هست که از گذشته تا کنون در ساخت و سازهای مختلفی مورد استفاده قرار گرفته اند

در گورستان پینه شالوار ما شاهد سه دوره ساخت سنگ قبرها هستیم:

1- قبرهایی با آلات تناسلی مردانه (و زنانه. در دیدارمان از آن گورستان، سنگ قبرهایی با طرح آلات تناسلی زنانه مشاهده نشد، ظاهرا توسط غارتگران نابود شده اند!احتمالا!)

http://s5.picofile.com/file/8126228192/DSCN4557.jpg

2- سنگ قبرهایی که مشابه آنها را در تبریز و شهر های دیگری چون اهر ، مراغه ، خوی و اردبیل ... نیز، می توان مشاهده کرد و هیچ گونه شناسنامه ای واقعی ندارند ، به غیر از برخی سنگ قبر مورد دستکاری قرار گرفته، بقیه الفبایی به خود ندارند و از روی برخی مشخصات می توان نشان داد که مربوط به ارامنه می باشند

http://s5.picofile.com/file/8140320876/DSCN4533_.jpg

3- سنگ قبرهای اسلامی که دارای متن ها و تاریخ های جدید هستند

http://s5.picofile.com/file/8140321142/DSCN4606.jpg

بررسی این سه نوع سنگ قبرها ما را با شرایطی بسیار جالب و قابل بررسی آشنا می کند، به طوری که شاهد سه نوع جمعیت ساکن در آن منطقه هستیم که از لحاظ فرهنگی هیچ ارتباطی با همدیگر ندارند و اجزای فرهنگی آنها هیچ نوع ارتباطی را برایمان نمایش نمی دهد!. باید گفت چرا؟


در سنگ قبر هایی که از آنه یاد شد می توان شاهد چنین سوراخ هایی به شکل مربع و مستطیل در بالای سنگ قبرها بود. راهنمای ما در گورستان پینه شالوار گفت:
«روستائیان در این سوراخ ها آب و دانه می ریختند تا پرندگان از آن تغذیه کنند و ثواب آن نصیب صاحب قبر باشد.»!!!
http://s5.picofile.com/file/8140322534/DSCN4533.jpg
http://s5.picofile.com/file/8140322568/DSCN4542.jpg
http://s5.picofile.com/file/8140322626/DSCN4565.jpg
http://s5.picofile.com/file/8140322692/DSCN4570.jpg
http://s5.picofile.com/file/8140322734/DSCN4597.jpg
http://s5.picofile.com/file/8140322792/DSCN4598.jpg

در همان چند قدمی شاهد چنین سنگ هایی بودیم :
این سنگ ها را به صورت سوراخ(مادگی) و به صورت برآمدگی(نرینگی) می ساختند تا سنگ ها را به هم اتصال دهند(اکنون نیز از این تکنیک در سنگ تراشی و نجاری استفاده می کنند).
در کل گورستان هیچ یک از این طرح های برافراشته را سالم نیافتیم چون همه آنها را به صورت عامدانه شکسته بودند. در سنگ قبر سوراخ دار اول شاهد سوراخ کوچک مستطیلی کوچکی هستیم ولی در تصاویر بعدی شاهد سنگ هایی هستید که سوراخ موجود در بالای سنگ قبر به صورت مربعی عمیق می باشند. در آن چهار سنگ قبر هیچ تزیینات سنگ تراشی و طرح روی سنگ دیده نمی شود و سنگ قبر به صورت پازل از چند قسمت تشکیل شده است و از لحاظ کیفیت سنگ تراشی و جنس سنگ، زیاد فاخر نیستند ولی در سنگ قبر اول شاهد تراش و تزیینات بسیار زیبا و منحصر به فردی هستیم مخصوصا انتخاب نوع سنگ بسیار قابل توجه است به طوری که می توان گفت که این سنگ قبرها مربوط به گروه واحدی نبوده اند. سنگ قبر های پازل مانند دارای مناره های شکسته ای هستند که شما دو نمونه از آنها را می بینید ولی برای سنگ قبر هایی از نوع اول هیچ نرینگی تراش خورده ای از سنگ را نیافتیم!؟ می توانید بگویید چرا؟! چه چیزی به صورت نرینگی و با چه طرحی،در آن قسمت قرار می گرفت؟!؟!
نوشته شده توسط: Anonymous

عکس اولی مربوط به سوریه است نه یمن . عکسهای بعدی هم شوهای شیعی - حوثیه. خواستی گاف اولی را ماسمالی کنی گاف های بدتر از اولی دادی. یک چند تا هم از عکسهای تجاوز به زندانیان در کهریزک میذاشتی بعد به عربستان نسبت می دادی تا گاف هات کامل بشه

نوشته شده توسط: Anonymous

تو دهنی را سلیمی نمین به این استاد قلابی پان فارس زد. گفت نوشته هایتان و کتابهایتان از دوره باستان کو؟

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم نسترن دلیل عدم پرداخت به موضوع تجزیه طلبی تروریستی اکراد بیشتر لاپوشانی ژنتیک آریایی اکراد هست چون اینجوری مقوله کرم از خود درخت هست مطرح میگردد که نمود خوبی برای ژنتیک آریایی ها ندارد.
در ایران چون تجریه فاشیست علیه اکراد وجود ندارد طرح اینکه جریان ایرانستیز کرد ها و کردستان برای مقوله نجیب زادگی آریایی گران تمام شده گویا
در کل که مساله پانترک و پانفارس باید یاد بگیرند مهم انسانیست است و بس وگرنه روزی در آینده همین پانکردها نسل اینها رو از بین خواهند برد در خاورمیانه آشوب زده.

نوشته شده توسط: Anonymous

مطلب فوق، ارزش علمی ندارد. نگارنده اندیشه های کهنه پان ایرانیستی و پانفارسیستی خود را به نحوی از انحا در لابلای سطور تبلیغ میکند. خواننده از خود میپرسد؛ شما را چه کار، به کار آزربایجان!؟ آیا دیوار پائین تری گیر نیاوردی؟! اگر اینهمه چرات داری چرا با آخوندهای منحوس رژیم پانفارس تهران شاخ به شاخ نمیشوی؟! آیا جناب محترم آقای یحیائی هنوز به این نکته از مفهوم، نرسیده است توجه داشته باشد، یکی از نکات مهم و اساس کار سیاست، داشتن جرات لازم و شهامت و بی باکی است. معنای آن اینست هرگاه کسی بخود اجازه دخالت در مسائل سیاسی را میدهد، باید شهامت و جرات لازم را برای بیان حقایق داشته باشد. والا گفته هایش پشیزی ارزش نخواهد داشت. ایشان اغلب با تبلیغ تلویحی ایران ـ فارس برای خوشایند پانفارسهای دور برش، متاسفانه پان ایرانیستهای خجالتی را در ذهن خواننده تداعی میکند! ایشان اگر بدون تحلیل درست مسائل،

جرات بر زبان آوردن حقایق موجود در مورد آزربایجان را ندارد، چرا به صحرای کرب و بلا زده، با مغشوش و ضعیف نشان دادن آزربایجان آب به آسیاب دشمن میریزد؟ ایشان بجای تحسین مبارزه!، و استقلال آزربایجان شمالی و نبرد قهرمانانه مردم آزربایجان در برابرارتش تا دندان مسلح روس، و رهائی مردم آزربایجان از چنگ ناسیونال شوونیسم روس را، آشفتگی اجتماعی و نا امنی قلمداد میکند؟! عجب تحلیل آبکی و خنده داری میفرمایند؟ اکنون از محضرمبارکشان لازم است بپرسیم؛ آیا مردم آزربایجان خلق شده اند مدام العمر نوکر روسها و فارسها باشند؟! این چه نوع طرز تفکر بیگانه پرست، این چه نوع افکار استعماری و پریشان گوئی است که در روح و مغز آقای یحیائی عزیز رخنه کرده؟، و ارزیابی درست مسائل را از وی ربوده است؟! آیا جناب یحیائی تا بحال در عمرشان "کلمه " آزادی بگوششان خورده است؟!، چنین اظهارات سستی میفرمایند؟! ما بارها به محضر مبارکشان یاد آور شدیم و گفتیم؛ برای اظهارات مسائل سیاسی جرات لازم است. اگر ایشان خوف آن دارد، در صورت بیان واقعییتها، مورد حمله و غضب پان ایرانستها و پانفارسها قرار گیرد، آیا مجبور است به کار سیاست بپردازد؟ اگر ایشان در اروپای آزاد از بیان حقایق و واقعیتها وحشت دارد، فردا در میان توفان حوادث چگونه میخواهد عرض اندام کند؟ شاید فکر میکند، خونش از خون فعالین حرکت ملی که در زندانها شکنجه واعدام میشود، رنگین تر است؟!
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب طهرانلی:
شما گویا نقشه خوانی هم نمیدانی
در نقشه ای که خود شما گذاشتی همه کولی ها یک گروه وارد اذربایجان شده اند و پس در چهار گروه متمایز راهی اروپا و افریقا شده اند
این تفاوت مسیر مهاجرت در نقشه به این معنی است که فاصله زمانی میان مهاجرت ها وجود داشته و مهاجرت ها از اذربایجان با فاصله انجام شده به همین دلیل دقیقا در اذربایجان به چهار گروه تقسیم شده اند
این مطلب نشان دهنده این است که کولی ها مدت ها ساکن اذربایجان بوده اند که از همان نقطه از هم کم کم جدا شده اند اگر در جای دیگر ایران ساکن میشدنند قطعا یک شاخه هم از ان ها جدا میشد
پیشنهاد میکنم بیشتر از این تلاش نکنی برای ریشه یابی کولی ها چون سواد اش را نداری خود تو با این نقشه ای که گذاشتی دقیقا اثبات کردی کولی ها به اذربایجان بدون تقسیم مهاجرت کرده در اذربایجان ساکن شده و از همان جا هم تقسیم شده اند

نوشته شده توسط: Anonymous

بدينسان پيش روى همه ى جهان ما داريم خطابه ى رهايى را مى نگاريم. خطابه ى آزربايجانچيليق را.
بنابراين من نشانه هاى آزربايجانچيليق را دنبال مى كنم و در پى كسانى كه به بهانه ى آزربايجان دنبال نام و نشان خويش اند نيستم. براى من نشانه هايى مهم اند كه تار و پود آزربايجانچيلق را شكل مى دهند نه تار و پود ايرانيت را.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام-آقای سروش یادت می آید،اول انقلاب درمقابل مرحوم کیانوری چه چیزهایی میگفتی؟
یادت می آید،که کیانوری گفتند،وقتی آدم وقتی وارداین سالن میشود،باآهنگی که شماپخش میکنید،انسان وحشت میکند،وای به حال بینندگان که ازدوراین صحنه وآهنگ را می بینندومی شنوند؟
شماها،سازگارا،گنجی هابزرگترین خیانت رابه مردم ایران وانقلاب کردید.
باچه رویی بازبرای مردم نسخه می پیچید؟
من بااینکه چندین سال است نظرات وتفکرکیانوری وهم فکرانش راقبول ندارم .ولی شماهاباورکنید.جنایتکارترازخمینی ولاجوردی وتیرخلاص زن هاهستید.
باورکنید،من که یکی ازشلوغ کنندگان قبل ازانقلاب بودم سه ماه نشده ازوجودحکومتی خودسرکارآورده بودیم بیشترازحکومت قبلی ترسیده وشب ها خانه ام راعوض میکردم.
آقای سروش من شماهاراوتفکرتان رامجذوب شده درسیاست استعماری ومخصوصن انگلیس میدانم.
خواهشن شماهم مثل سیدضیاء ظباطبایی کارخودراکرده ایدودست ازسرمابردارید.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام-شمادونفری که تنهابخاطرنام آقای لوایی به نفرت پراکنی پرداخته اید،فکرمیکنید،طهران وطهرانی فارث حصطندند؟
یک کمی منتق داشته باشید.
مقاله رابخوانید.به مهتواجواب بدهید،نه به قیافه.
انسان بایددردون کله اش مغزداشته که دارای تفکروآن هم پویاباشد.
والا بادام وفندوق هم مغزدارد.
شماهاآقای رهگذر وآقای بی نام مجددی هندی بی مصرف ازکدامش هستید؟که این همه عقده پراکنی میکنید؟

نوشته شده توسط: peerooz

ادامه,
با طلب بخشش, لینک مقاله (جامع التمثیل، صفحه 359) اینست :
https://wings4flying.wordpress.com/2008/07/25/%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%B4%…

نوشته شده توسط: peerooz

با تشکر از سرکار خانم مهناز هدایتی برای این شعر زیبای " فمنیستی " که " من مساوی با توام اما کمی عاقل ترم " که یعنی در بعضی جوامع بعضی ها مساوی ترند, و تشکر از " شعر عروضی " و " هدف شعر " و معلومات وسیع شان در ادبیت روس و لابد رابطه با این شعر , دنبال ریشه این گفته " شونیستی " میگردیدم که " هميشه پاي يك زن در ميان است! " به این صفحه بر خودم که ظاهرا نقل قول از (جامع التمثیل، صفحه 359) میباشد که برای تفریح بد نیست و در مقدمه آن آمده است : " مردان بازیچهٔ زنانند و زنان بازیچهٔ شیطان.» از ویكتور هوگوی " شونیست ". ضمنا وزن این بیت از شعر " در جهان هرجا نشان ازجنگ و جنگیدن بود - جای پای مرد ها عریان بود من باخبرم " سکته دارد و برای اثبات برتری بانوان باید تصحیح گردد و تصیح سرکار خانم آنا زنگانلى.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

قصابان واقعی مردم یمن، سرکردگان سپاه پاسداران ضدخلقی و خامنه ای جلاد می باشند. رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی با دخالتها و شرارتها و فرقه گرایی شیعی خود، تراژدی جنگ و گرسنگی در یمن را رقم زد. زمانی که گروه شیعه و فرقه گرای الحوثی دست‌ نشاندۀ رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی در یمن علیه دولت این کشور کودتا کرد، سران و مهره‌های رژیم خصوصاً سرکردگان سپاه پاسداران ضدخلقی با شدت و حدت هر چه تمام از این کودتا حمایت کردند و تا توانستند علیه دولت قانونی این کشور و رئیس‌جمهور آن توطئه کردند و بحران یمن را بوجود آوردند.با تشکیل ائتلاف منطقه‌ یی ورق علیه گروه الحوثی و مطامع رژیم در منطقه برگشت و گروه الحوثی ضربات خردکننده‌ یی دریافت کرد و کشورهای عربی و دولت ترکیه به رژیم جمهوری اسلامی هشدار دادند که مسایل یمن ربطی به شما ندارد و باید بساطتان را از یمن جمع کند.

رژیم جمهوری اسلامی قسم و آیه می‌خورد که رژیم در امور داخلی هیچ کشوری از جمله یمن دخالت نمی‌کند، و این در حالی است که خامنه ای جلاد شمشیر کند شدۀ رژیم را برای کشورهای منطقه و از جمله عربستان سعودی از رو می‌بندد.
رژیم جمهوری اسلامی، ائتلاف منطقه‌ یی و به‌ ویژه عربستان سعودی را متهم می کند که ’بذر کینه’ در دل مردم خاورمیانه می کارند و هشدار می دهد که پاسخ این عمل را دیر یا زود می‌بینند!
به‌ رغم صدور تروریسم و بنیادگرایی و فرقه گرایی شیعی توسط رژیم جمهوری اسلامی که اظهر من الشمس است ، رژیم تاکید می کند که در منطقه به‌دنبال ”صلح و آرامش“ است! و مدعی می شود که: ”دکترین ما دکترین نظامی و جنگ نیست، دکترین ما دکترین نظامی و دفاعی است ما همواره استراتژی ما استراتژی بازدارندگی فعال است بازدارندگی برای استقرار صلح و امنیت در کشور و در کشورهای منطقه“.
ادعای رژیم در مورد دخالت دیگر کشورها در امور داخلی یمن در حالی است که پاسدار حسین سلامی جانشین سرکرده سپاه پاسداران ضدخلقی، حوثیها را تشویق کرد تا با موشک عربستان را هدف قرار بدهند.
همچنین پاسدار جعفری سرکردۀ سپاه پاسداران ضدخلقی، کو‌دتای حوثیها در یمن را الگوپذیری از ارتجاع خمینی تحت عنوان ” انقلاب اسلامی“ و آن را دستاورد نوین انقلاب (بخوانید ارتجاع هار و وحشی خمینی خون آشام) توصیف کرد و مدعی شد که رژیم جمهوری اسلامی در حال «تمدن سازی» و حرکت به سمت یک «تمدن بزرگ اسلامی» است و کسانی که مقابل این مسیر ایستادگی کنند٬ شکست خواهند خورد.
رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی به گروه شیعه و فرقه گرای الحوثی ، سلاحهای سنگین و راهبردی از جمله موشکهای بالستیک می دهد و در راه صلح و ثبات در یمن سنگ اندازی می کند و سرمایه های ملی ایران را صرف جنگ افروزی و صدور تروریسم در منطقه می کند.
تا زمانی که رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی سرنگون نشود، خلق ایران و خلقهای خاورمیانه روی آرامش را به خود نخواهند دید.
نوشته شده توسط: Anonymous

در جهان هر جا نشان از چنگ و جنگيدن بود.
جاى پاى مرد ها عريان بود من باخبرم ؟؟؟ سكته ش
به نظر مى رسد شعر در اين بيت نا هماهنگى ( سكته ) دارد. و يا اشتباها تايپ شده است

در جهان هر جا نشان از جنگ و جنگيدن بود
جاى پاى مرد ها عريان بود من مخبرم
با اجازه خانم هدايتى
....
واقعا لذت بردم عالى بود. و شجاعانه ....

نوشته شده توسط: Anonymous

استاد لوایی؛ لطفا شعر را به زبان اصلی نیز به مقاله اضافه کنید
در اشك هاى فرزندم شكلى ديگر از مبارزه را يافتم. اشك هايش را برداشتم و راه افتادم. اشك هايش شايد سنگى است، شايد گلوله اى و شايد كبوترى. انتخابش اما با من نيست با كسى است كه اشك از چشمان او سرازير كرده است. ( ترجمه ى بخشى از شعر تركى ام )

نوشته شده توسط: Anonymous

تناقضات این مقاله
"او از محبوبیت زیادی برخوردار بود و در دوران خدمت خود در ارتش عملیات نظامی علیه برخی از گروه‌های افراطی را در سراسر کشور گسترش داد."
"قصاب پاکستانی، کشتار مردم یمن را بعهده می گیرد"
منظور از مردم یمن کیه؟
چرا فرمانده پاکستانی باید قصاب باشه؟
جواب:
این مقاله .. ادبی منظر جاوید از دویچه وله است با این تفاوت که این جمله را اضافه کرده و باعث تناقض شده
"قصاب پاکستانی، کشتار مردم یمن را بعهده می گیرد"
آقای منظر جاوید باید توضیح دهند که چرا یک مقاله را بدون رفرنس به اسم خود زده اند و چرا یک جمله موهن را به ان اضافه کردند.
جواب:
آقای منظر جاوید پرورش یافته مکتب شعوبی شیعی ایرانیت(پان ایرانیسم) هستند و به همین خاطر به تروریست های حوثی - بشاراسد و حشدشعبی سمپاتی دارند

نوشته شده توسط: Anonymous

نگاهی به باکو و آناتولی بینداز که هزاران انسان زحمتکش معمولی در خرابه ها و غارها و خیابانها بیتوته میکنند شب و روز.
با این چهره ازبکی ات تا کی میخواهی موضوعات را راسیستی و ضد ایرانی بنمایی ؟ چرا به امریکا پناه برده ای و در یکی از پردیس های دروغین ترک تبارت نماندی ؟
غالب این گورخوابان افراد معتادی هستند که برال لذت نشئگی رفاه طبقه متوسط خود را بر باد اعتیاد فوت کردند .
من حدس میزنم حتی آذری ها هم مدام به بی منطقی و .. و فریبکاریهایت در این صفحه امتیاز منفی میدهند .
یعنی آش چنان شور شد که ..............

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یحیائی بعد از خواندن این متن [[(با فروپاشی اتحاد شوروی ضربات سخت و سهمگینی بر اقتصاد آذربایجان وارد شد، بحران، ناامنی و تنش های قومی در نبود قدرت سیاسی و اداری جامعه را فراگرفت، گروه های پنهان و فرصت طلب در راستای منافع مالی و فکری خود از مخفیگاه بیرون آمدند.)]] از مقاله شما به آدمی اینچنین القا می شود که حیف شد شوروی از هم پاشید و استقلال آزربایجان شمالی باعث بدبختی و بی پدر شدن آنها گردید و ما هم هر روز باید دعا کنیم که سایه پانفارسیسم هنوز بر سر ملت ترک آزربایجان جنوبی است، و استقلال باعث بدبختی ملتها می شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

دست پخت متحدين پ ك ك

از حاميان پ ك ك نظيرموحدى بامدادادان !!??از حاميان پ ك ك نظيرموحدى بامدادادان !!?? شب پرستان بهتره ، بهتره تشكر و قدردانى كنند. و همچنين از حاميان پ ك ك نظيرموحدى بامدادادان !!?? شب پرستان بهتره ، بهتره تشكر و قدردانى كنند. و همچنين از قاسم خان سليمانى ژاندارم خامنه اى و رژيم فاسد فارس، چه اتحاد مشمعز كننده اى ، فرقه رجوى ، چپ نماي بيمار و رژيم فاشيست و ارتجاعى آخوندى ، در لنجنزار استبداد و استعمار و ارتجاع ، بهتر از اين بار نمى آيد .....از قاسم خان سليمانى ژاندارم خامنه اى و رژيم فاسد فارس، چه اتحاد مشمعز كننده اى ، فرقه رجوى ، چپ نماي بيمار و رژيم فاشيست و ارتجاعى آخوندى ، در لنجنزار استبداد و استعمار و ارتجاع ، بهتر از اين بار نمى آيد ..... شب پرستان بهتره ، بهتره تشكر و قدردانى كنند. و همچنين از قاسم خان سليمانى ژاندارم خامنه اى و رژيم فاسد فارس، چه اتحاد مشمعز كننده اى ، فرقه رجوى ، چپ نماي بيمار و رژيم فاشيست و ارتجاعى آخوندى ، در لنجنزار استبداد و استعمار و ارتجاع ، بهتر از اين بار نمى آيد .....
نوشته شده توسط: peerooz

جناب راز,
اگر درست فهمیده باشم شما معتقدید که سکولاریسم و لائیسیته راه حل سیاسی مسئله است و چون مشکل ایران ........... در حال حاضر اسلام است در نتیجه نیروی ما باید بر روی مبارزه با ان متمركز شود. به عبارت دیگر مشکل اسلام است نه مداخله دین در حکومت. یعنی مثلا اگر ایران بهائی و یا علی الهی و یا مسیحی گردد مساله حل شده است. البته این هم راهی ست و مذهب بهایی سالهاست که در این راه کوشیده و میکوشد. پس بنا بر این باید عجالتا بحث در باره خدا را به فرصتی دیگر موکول کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

به جمال و سایر کردها. اینکه در بعضی از شهرهای آزربایجان غربی کرد ها هم ساکن هستند و بوده اند, بومی هستند وموضوعی نیست که قابل حل نباشد. ولی در 40 یا 50 سال اخیر کردهای مهاجر از عراق حساب و کتاب علهده دارند و فوق و فوقش میتوانند تقاضای تجدید سکونت کنند. این شعار کردی را که هر جا کرد است کردستان است از سرتان دور کنید.طبق این تئوری شما باید لوس انجلس هم ایرانستان نامیده شود و برلین هم تورکستان.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

آقای کیخسرو دادگر ! فعلاً که شما دارید با تبلیغ شرکت کردن در مضحکۀ انتصاباتی رژیم ، آب در آسیاب این نظام می ریزید!
خلق ایران نه زیر بار حکومت نظامی مفتخوران سپاه می روند و نه فریب "ولایت فقیه شورایی " را می خورند.
شرکت کردن در مضحکۀ انتصاباتی ، مشروعیت دادن به رژیم است و خیانت به میهن محسوب می شود.
در کشوری که همه درهای آزادی بسته اند، راه‌ اندازی انتخابات مضحکه‌ ای بیش نیست.رژیم پلید و ستمگرجمهوری اسلامی که در توفان خشم خلق ایران گرفتار است، یکبار دیگر با راه‌اندازی «انتخابات» مسخره، می‌کوشد به عمر ننگینش بیفزاید. در کشوری که جلادان و دژخیمان انسانیت در قدرت اند و هر لحظه زنان و مردان ستم‌ستیز در زندانها شکنجه و اعدام می‌شوند، انتخابات بی‌معنی و خیانت است. در مورد ماهیت ارتجاعی و ضددموکراتیک «انتخابات»‌ رژیم سفاک جمهوری اسلامی همین کافیست که خامنه‌ای جلاد اعلان می‌کند که -

«منتقدان رژیم آزادانه می‌توانند در انتخابات شرکت کنند اما حق کاندید شدن ندارند»!
سران رژیم و بخصوص سرجنایتکار آن خامنه‌ای جلاد که سخت از پوسیدگی رژیم سفاک شان در هراس اند، تلاش زیادی می کنند که با فریب و نیرنگ مردم را پای صندوق های رای بکشانند تا بر دستگاه ظلم و فساد شان مشروعیت بخشند.
خلق ایران تنها زمانی می‌توانند به بهروزی و آزادی و برابری و دمکراسی واقعی برسند که تحت پرچم یک نیروی مردمی و پیشرو، بساط این رژیم قرون‌وسطایی و معامله‌ گر و فاسد را یکبار و برای همیشه با زور بازوان شان برچینند.
من به مردم و نیروهای عدالتخواه و سرنگون طلب و پیشرو ایران باور دارم که با زدن دست رد به سینه یک رژیم خونخوار و مستبد، این نمایشات مسخره آنرا بی‌اعتبار می‌سازند.
نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

جناب سهند سلام؛
دوست گرامی! بخش بزرگی از چپ ایران و جهان موضع روشن و آشکاری پیرامون حقوق مستقل ملی ِ ملت ها داشته و دارد. و همینک بخاطر آن مواضع روشن، ما زیر تیغ تیز مخالفان از هرسوی زیر ضرب دیدگاه های تمامیتخواهی آنها می باشیم.

بنا بر این برنامه و ایده ی خودمدیریتی، فدرالیسم و حق آموزش به زبان ملت ها مانیفست برجسته ی چپ و کمونیست ها بوده و تا رسیدن به این آرزوی دیرینه خواهدماند.

پس، هر ایده ای که همبستگی ملت ها را بسود صف بندی انسانی و اجتماعی و طبقاتی تقویت کند، و دوستی ها و همگرائی ها را در میان ملت های رنگین و جوامع آسیب خورده ی سرمایه سالاری ترویج کند، او دست مهر و پشتیبانی ما را خواهدداشت.

درست عکس آن نیز صادق است که چنانچه فرد، سازمان و یا ملتی بخواهد ساز ناسیونالیستی و برتریجوئی خود را بزند، و در پی رودرروساختن ملت علیه هم باشد و دشمنی های کور قومی را تسری و تشویق کند

و قصد پانیسم و شوینیسم و... داشته باشد، او و یاران داخلی و خارجی اش با مخالفت و ایستادگی و افشاگری و روشنگری ما روبرو خواهدشد.

این را بدانید که دشمن نه تنها ملت ها، بل همه ی ما تاکنون دو ساختار فردی خودرأی و یکه تاز شاه و شیخ و پشتوانه هردو ساختار انگلی و بحرانی آن، بورژوازی داخلی و جهانی بوده است و نه دعاوی بی اساس یک مشت ماجراجو که ایرانیت را برابر فارسستانی و ترکسستانی و عربسستانی و غیر... می گذارند.

راه ما عدم تمرکز قدرت مرکزی و بدنبال آن ساختن ساختاری افقی و توده ای و قدرال و پلورال و سکولار می باشد.

شایسته و سزارواراست که همگی ما علیه دشمنان ملت ها، توده ها و کارگران هوشیار باشیم و با هم و دست در دست هم راه فردای متحد را کشف، و با هم بسوی آینده راه انسانی و درست برابریجوئی ها و تبعیض زدائی ها را بسپاریم.
با سپاس
نوشته شده توسط: peerooz

از ریش پیوند سبیل کردن یعنی هر خط و یا پاراگراف مقاله را دو سه بار تکرار کرد که خبر به بزرگی سبلت تیمسار راحیل شریف، فرمانده سابق ارتش پاکستان گردد. شاید هم مانند زمانی که میهمان ناخوانده زیاد میشد آب دیزی را زیاد میکردند.

نوشته شده توسط: Anonymous

مردى با چهره اى سياه و ترسناك سرش را از زير پتو مى كشد بيرون. او از ديده شدن خويش و از لو رفتن محل زندگيش هم ترسيده و هم نگران است. به احتمال زياد همين گورخوابى هم از او گرفته خواهد شد. مرد چهره اش را مى پوشاند، با عجله از روى مزارها مى پرد و در پشت ديوارى بزرگ قايم مى شود. مرد همان تصوير ايرانيت هست) .نه . او چهره ایرانیت نیست او نماد بی وطنی تشیع سرخ علوی و اسلام ناب محمدی و چهره ای است که در انتظار پیروزی حزب تودها حزب طبقه کا رگر او در انتظار فتح تهران از سوی فدائی خلق و مجاهد خلق و پیروزی فرقه دمکرات است . شماها خیلی دیر کردید وسر از غرب در اورید و او به او این روز سیاه افتاده است . فرض او نماد ایرانیت ولی تو با خوشحالی نماد حیوانیت نیستی ؟ راستی او همان قوم حاکم بر ایران است که تو از قوم بنام خلق ظالم پارس نام میبری ؟

اگر این گور خواب در تبریز و ادربیل بود کسی همانند تو شادمان نبود .این است فرق یک فرقه چی و انساینت .
نوشته شده توسط: Anonymous

واسه یک عده‌ای نون داشت داداش نووووووون... می‌فهمی نون...

نوشته شده توسط: Anonymous

ظاهرن اين شما هاي بان ترك هستيد توان زندكي مسالمت ىأميزرو از دست دادين اين مقاله با محوريت مد نظر قراردادن سياست هاي تركيه فاشيست نوشته شده جرا به شما ها بر مي خورد اكر بان ترك نيستيد جرا بهتون برخورد معلوم شد أزاد منشي تون البته مي دونم .. مي سوزه

نوشته شده توسط: Anonymous

تركها كه خود برزركترين حاميان گروههاي داعش و جبهه النصره و... هستند اونوقت عده زير شعارهاي مدرن و امروزي خود را قايم مي كنند و از حكومت فاشيستي تركيه دفاع مي كنند خيال مي كنند همين كه خودشونو قايم كردند كسي اونها رو نمي بينه .كجاييد دم تون اشكاره .

نوشته شده توسط: Anonymous

اسم ایشان برای من جمله هر گردی گردو نیست و هر سیاهی کلاغ نیست را تداعی می کند کتاب بینش دینی بی معنی و نامفهومی را که این اقا نوشته بود درامتحان نهایی چهارم نظری به زورباید می خواندیم وحتما باید نمره ده را میگرفتیم سوال من این بود که ایا ایشان هنوز هم ان چرندیات را قبول دارند؟

نوشته شده توسط: جمال

3 کامنتی کە پخش کردم نوشتە از (نویسندە خلیل جنگی) بود کە بە علت طولانی اسم نویسندە نیامدە بود

نوشته شده توسط: جمال

دنبالەی کامنت بخش سوم ،،،،،،.همچنین با سکوت امریکا ایران بیش از پیش درامور کشورهای منطقە دست درازی کردە و با اقدامات تروریستی در سرتاسر جهان ،همەی همسایگانش را در یک جبهەی علیە خود متحد کردە و بیشترین انها دیپلماتها و سفیران ایران را اخراج نمودند.همچنین از برجام چیزی عاید ایران نشد جز روزبەروز متوجە تحریم های همە جانبە و محکومیتهای پی در پی در قبال عملیاتهای تروریستی و نقض حقوق بشر و.... میشود.اکنون رژیم ایران مدام و دیوانەوار دچار اشتباهات کشندە میشود و هر روز حلقەی محاصرەاش تنگ تر میشود، امریکا رژیم ایران را کاملا بی اعتبارکردەاست.قبلا اشارە کردیم و گفتیم کە امریکا در استراتژی خود ابتدا سکوت و بعد بیاننامە و محکوم کردن،بعد تحریمهای کمرشکن و اخر کار اقدام نظامی است.

پس هدف امریکا این است کە ایران را از لحاظ اقتصادی و نیروی انسانی بە زانو دراورد سپس با وقوع جنگ داخلی تمام عیار بدست ملیتهای تحت ستم رژیم ایران با این وضع کە یک پایش در باتلاق سوریە گیر است و پای دیگرش کە اقتصاد و نیروی نظامی است شکستە هیچ توانایی جهت حفظ قدرت ومهار جنگ داخلی نخواهد داشت،بنابراین کار امریکا بسیار اسان تر خواهد بود.روسها نیز مدتی است در سوریە بە امریکا چراغ سبز دادەاند کە هرکاری میخواهی با ایران بکن ما دیگر کارمان با این حاجی ها تمام شدە است!اکنون کە روسها کنار کشیدە و ایران را وسط محرکە تنها گذاشند رژیم ایران تنها ماندە با اسد و حزب اللە و داعش؟پس روسها جزئی از انها نخواهد شد!
اندیشمندان و تئوریسین های روسیە مدام پوتین را گوش زد میکنند کە بیشتر از این پیش نرو جلویمان باتلاق است و ماجراجویی را تمام کن! البتە در این میان ترکیە برای کوتاە مدت توانسته از هر دو طرف جو بخورد و هم از روسها باجگیری کند هم از غرب،اما گفتیم این تنها برای کوتاە مدت خواهد بود و ترکیە قبل تصویه حسابات عثمانی و صفوی باید راە چارەای واضح و روشن جهت حل مسئلەی سیاسی و حقوق ملی کوردها بیابد کە جز فدرالیزم و کنفدرالیزم نیست و امریکا در ماههای گذشتە این هشدار را چندین بار بە ترکیە گوش زد کردە است کە مشکلات داخلی را حل و فصل کند و در سوریە نیز امریکا کاملا با سیاست ترکیە در مقابل کوردها مخالف است،اما پ کاکا نیز باید هرچە زودتر برخود نظری بیافکند اگرنە بعد اتمام جنگ سوریە و تقسیم ان بکلی از معادلات کنار گذاشتە خواهد شد و اگر همچنان در جبهەی ایران اسد بماند سرنوشتی بد در انتظارش خواهد بود.کوردهای غرب کوردستان کە از متحدان خوب منطقەای امریکا محسوب میشوند این امر را ممکن میسازد کە سیاست پەیەدە نیز الزاما باید تغییر کردە و پلورالیزم حاکم شود،و چنانچە در ماههای ایندە نیزهزاران پیشمرگە لشکر روژ/خورشید کە در جنوب کوردستان حضور دارند و تحت اموزش و نظارت وزرات پیشمرگ و امریکا و همپیمانان هستند وارد غرب کوردستان خواهند شد.
در جنوب کوردستان نیز همچنان کە شاهدیم برای امریکا چون اسرائیل دارای اهمیتی فوق العادە است و روز بە روز بر استحکامات حکومت کوردستان و حضور مجهز نیروهای همپیمان و ناتو می افزاید و با ورود دونالد ترامپ جنوب کوردستان مجهزتر و مستحکم تر خواهد شد.بارها و بارها امریکا تاکید کردە است کە حکومت جنوب کوردستان بهترین دوست و همپیمان منطقەای امریکا و غرب است.شاید از نگاە یک ادم ناسیاسی این جملات تنها بازی با واژەها باشد!بی گمان روژهلات/شرق کوردستان نیز در ایندە نقشی حیاتی میبیند و از اهمیت استراتژیک قابل توجهی برخودار خواهد بود.
سوال اینجاست ایا ایران با وجود اختلافات شدید در راس قدرت و اختلاسهای میلیاردی،با وجود یک سیستم گندیدە و همچنین مشکلات عمیق سیاسی باملیتهای تحت ستم چون کورد و بلوچ و عرب و اذری و اقلیتهای دینی و مذهبی کە بە یک دشمن علنی رژیم تبدیل شدەاند و با این حساب کە تنها متحد یا شاید بهتر است بگویم مزدوران منطقەای رژیم کە جز چند گروە تروریستی چون حزب اللە،حشدشعبی،القاعدە،داعش،طالبان و نصرە و.... چیزی دگر نیست کە بیشتر انان نیز مدتی است اختلافاتشان با ایران اوج گرفتە است،چگونە رژیم ایران میتواند جلوی یک جنگ داخلی تمام عیار را بگیرد یا بهتر است بگویم چگونە انرا مهار خواهدکرد؟
ایا وجود یک حکومت ایدئولوژیک فاشیستی شیعی ایرانی کە سرچشمەی اشوب و تروریزم جهانیست تا کی میتواند برای غرب و جهان اسلام و همسایگانش قابل تحمل باشد؟
ایا وجود چنین تهدید بالقوەای برای منافع امریکا و غرب و همپیمانان منطقەای میتواند قابل تحمل باشد؟
ایا همکاری و پشتیبانی مالی و نظامی ایران برای طالبان،القاعدە،داعش،حزب اللە،حماس،حشدشعبی و....تا کی برای جهان قابل تحمل است
نوشته شده توسط: جمال

دنبالەی کامنت قبلی ،،،،،،،،بدین مفهوم کە امریکا میخواهد دید جهان اسلام(سنی) رابخود عوض کردە و طوق اشغالگر و ضدبشر و شیطان را بر گردن روس و ایران و اسد بنهد! و تا تمام جهان فریاد برنیاورد کە امریکا چرا سکوت کردەای و چرا کاری انجام نمیدهی؟ و چرا بە داد مسلمانان نمیرسی؟ هیچ اقدامی صورت نخواهد داد و مستقیما وارد کارزار نخواهد شد!بدین معنا کە میخواهد با یک مشروعیت جهانی وارد میدان شدە و نقشە و پلان خود را بر عرض واقع عملی کند!
امریکا اگر پیشتر در استراتژی تجزیە شوروی را دنبال میکرد اکنون از ۲۰۰۱ استراتژی محاصرە کردن مرزهای روسیە را دنبال میکند.وقتی امریکا بە افغانستان حملە کرد رئیس حزب کومونیست روسیە خطاب بە مقامات روس گفت؛ روسیە نباید بە این اسانی اجازە میداد امریکا وارد افغانستان شود چون امریکایی ها هدف اصلی-شان محاصرەی روسیە است!

بعنوان مثال امریکا در برابر ژینوسایدهای صدام حسین علیە کوردها طی سالهای ۱۹۸۸_۱۹۸۰ و حملەی صدام حسین بە کویت و اشغال ان سکوت اختیار کرد اما دیدیم در استراتژی در سال ۲۰۰۳ امریکا بە بهانەی وجود تسلیحات کشتار جمعی(شیمیایی) بە عراق حملە کرد و رژیم بعث را سرنگون نمود.
یا مثلا دیکتاتوری سلوبودان میلوسوویچ بر ضد سلوانیا،کرواتیا و بوسنا در ۱۹۹۱،همچنین کشتار مردم صربیا بە فرمان ملادیچ در سال ۱۹۹۲ و انفال کردن ۸۰٪ مردم مسلمان کوزو در سال ۱۹۸۸ توسط میلوسوویچ، اگرچە امریکا در ابتدا سکوت پیشە کرد و بیاننامەهایی انرا محکوم کرد اما بعد در استراتژی بر انها تحریمهای کمرشکن اتخاذ نمود و با گرزهای کشندەی نظامی انان را از پای دراورد و خاک و قلمرو انها را تقسیم و بە چندین کشور تبدیل کرد.ما از جنگ جهانی دوم مطلع هستیم وتاکتیک جنگ نورماندی۱ را هم مطالعە کردەایم و میدانیم امریکا چە میخواهد!
امریکا در استراتژی خود سرنگونی رژیم تروریستی ایران و تقسیم ان و همچنین بردن نفت و گاز ان و محاصرەی مرزهای روسیە را دنبال میکند.و تمام گروههای تکفیری و تندرو اسلامی را از روسیە و ایران بیزار کردە و انان را بە واکنش علیە انان وا میدارد.اگرنە اسد از همان ابتدا برای امریکا لقمەای بسیار کوچک بود پس امریکا در نظر ندارد جنگ سوریە تمام شود!
پس از سقوط موسل بدست داعش و حلب بدست النصرە امریکا میخواهد مسلمانان سنی را از این گروههای تروریستی بیزارتر و از انان گروههای سنی میانەرو بسازد جهت کنترل و حاظت مناطق سنی نشین عراق و سوریە.بهمین دلیل امریکا در مقابل ژینوساید مردم حلب توسط روسیە،ایران و اسد سکوت کردە و میخواهد نمایندگی سنی ها را از دست داعش و نصره دربیاورد و نیروهای میانەرو سنی را جایگزین انان کند و دست نیاز بسوی امریکا بە مثابەی فریادرس دراز کنند و همچنین در سطح جهان دیگر از امریکا بعنوان نجات بخش یاد شود!
شما فکر کنید یک مسلمان بنگلادشی،پاکستانی،فلیپینی،افغانی،عراقی،سوری و... ایران را عامل کشتار مسلمانان و دشمن درجە یک اسلام و اللە بداند؟بنابراین من فکر میکنم حتی درگیری فیزیکی متوجە یک فرد ایرانی هم خواهد بود!
رژیم ایران برای این در سوریە میجنگد تا بقول خود از سرنگونی خود جلوگیری کند و روسها از ترس هژمونی امریکا و محاصرەی مرزهای خود بە ناخواستە وارد باتلاق سوریە شدەاند.اما این کشمکش ها و جنگها هرگز بە عقب برنخواهند گشت پس در نتیجە حضور ایران در سوریە استراتژی نیست بلکە کوتاە مدت خواهد بود،اما فراموش نکنیم روسها هرگز بخشی از جنگ نیابتی و ایدولوژیک شیعیزم ایرانی نخواهد شد و قبل از انکە در اتش سوریە بسوزند امتیازات خود را گرفتە و ایران را تنها در اتلاق رها خواهند کرد،هدف روسیە استحکام و تثبیت پایگاههای نظامی خود در خاک سوریە است کە از زمان حافظ اسد دیکتاتور و پسرش بشار اسد جنایتکار برای طموع نفت و گاز در سوریە حضور دارد و اینبار نیز در دوران بی لیاقتی اوباما در نظر داشتند امتیازاتی کسب کنند و از حضور در سوریە بعنوان یک کارت فشار در مزاکرات اوکراین استفادە کنند،پس امریکا یک شبە نمیتواند استراتژی خود را با حضور چندین سالەی روسها و اشوب و معادلات پیچیدەی منطقە اجرایی کند،ما اینجا از استراتژی حرف میزنیم نە زمان مشخص!
امریکا کە با سکوت تاکتیکی خود در راستای یک استراتژی ایران را وارد باتلاق مرگبار جنگ در عراق،سوریە و یمن کرد و در نظر دارد ایران را از لحاظ اقتصادی و نیروی انسانی کاملا بە زانو دراورد همچنانکە از لحاظ سیاسی نیز ابرویی و اعتمادی برای ایران نمادە و میتوان گفت بطور کلی بە انزوا رفتە و گوشتەگیرش کردند.
نوشته شده توسط: جمال

ایران و کوردستان در ایندەی کشمکش های خاورمیانە و سیاست خارجەی امریکا؟
مختصر!
چنانچە قبلا در نوشتەهایی چند بە جایگاە کوردها در عرصەی سیاست منطقەای پرداختە بودم در اینجا میخواهم مختصرا اشارەای بە کوردها و نقش انان در مبارزە با تروریزم و ایندەی رژیم ایران در تحولات پیش رو و سیاست کابینەی جدید ریاست جمهوری ایالات متحدەی امریکا داشتە باشیم.
اکنون کە کوردها بعنوان نمایندەی جهان در جنگ با تروریزم لقب گرفتەاند و این مهم را مدام از زبان مسئولان بلند پایەی امریکا و غرب میشنویم، بدین معنا کە کوردها پیشگامان و تاثیرگذارترین نیروی زمینی در عرض واقع در مبارزە با تروریزم مطرح میباشند و مبارزەای کە دارای پشتیبانی و مشروعیت جهانیست

پس جنگ نیروی پیشمرگ کوردستان علیە رژیم ایران نیز از مشروعیتی برخوردار خواهد بود کە انرا جهان ازدیخواە تضمین کردە و بدان متعهد است.این جنگ تنها علیە یک رژیم دیکتاتور نیست بلکە جنگ برای نابودی سرچشمەی اشوب و تروریزم جهانیست همچنانکه شاهدیم امریکا و متحدان مدام رژیم ایران را با همین لقب دست نشان میکنند پس اقدام برای مقابلە با ان یک تعهد اخلاقی است نە یک شرط بندی و در این راستا بدون شک کابینەی جدید ریاست جمهوری ایالات متحدەی امریکا قاطعانەتر وارد عمل شدە و کوردها و نیروی پیشمرگ کوردستان نیز مستقیما و بطور جدی حمایت مالی و تسلیحاتی لازمە را دریافت خواهند کرد.چنانچە نیروی پیشمرگ در مبارزە و رویارویی با درندەترین گروە تروریستی جهان داعش توانست با امکانات سطحی پوزەی انان را بە خاک بمالد ارادەی کوردها در مقابلە با تهدید تروریزم بە جهان نشان دادە و برای خود حمایت جهانی کسب نمود و صدالبتە در جنگ با رژیم ایران علنا از پشتیبانی همپیمانان و مردم ازادیخواە جهان الخصوص ملیتهای تحت ستم در ایران برخوردار خواهد بود و این جنگ تا خشکانیدن کامل سرچشمەی اشوب و تروریزم یعنی سرنگونی و متلاشی کردن رژیم ایران ادامە خواهد داشت و کوردها و نیروی پیشمرگ همچنان سکاندار و نمایندەی جنگ علیە تروریزم خواهند بود.
مسئلەی شناساندن کوردها و خواستەهای سیاسی و مشروع انان و بە جهانی کردن نام پیشمرگە چون پیشگامان مبارزە با تروریزم و کسب یک محبوبیت جهانی بخشی از سیاست و استراتژی امریکا در منطقە است کە در اینجا بندە وارد ریزەکاری های ان نخواهم شد!
امروز کشورهای همپیمان کە شامل بیش از ٦۰ دولت میشوند و سرکردگی انرا امریکا بعهدە دارد همچنین ائتلاف جهان اسلام(سنی) کە ۳٥کشور و رهبری انرا عربستان سعودی بدست دارد بە این مهم پی بردە و اعتراف کردەاند کە جهت امنیت،برقراری دموکراسی،حفظ منافع اقتصادی و سیاسی،استقرار و ثبات و مقابلە با ایدئولوژی فاشیزم مخرب شیعیزم ایرانی در منطقە کە بی شک بر دنیا تاثیر مستقیم دارد، خاورمیانە نیازمند ایجاد یک هلال کوردی/دولت کوردستان است.پس جای تعجب نیست اگر روزانە از دهن مسئولان ایران میشنویم کە میگویند ما یک اسرائیل دیگر را در منطقە قبول نخواهیم کرد! یکی بگوید اگر تحمل نکنید چە مکنید؟
حقیقتا جنگ با تروریزم همان جنگ جهانی سوم است! جنگ جهانی سوم خاورمیانە را از نظر ژئوپلیتیکی متوجە تغییراتی بنیادین کردە و متلاشی کردن و تجزیە ایران تا محاصرەی مرزهای روسیە را در بر میگیرد،بدین معناکە امریکا هژمونی خود را بر روسیە تحمیل و چین،کرەی شمالی و پاکستان را نیز کاملا تضعیف خواهد کرد و جایگاە کشورهای همپیمان منطقەای را مستحکم و البتە انها را بە پرداخت باجهای سنگین متوجە خواهد کرد! در این میان کوردها بعنوان یک نیروی قبل اطمینان میتوانند برای غرب و جهان اسلام نقش کلیدی ایفا کنند.
سوریە/حلب برای امریکا زمینەی یک استراتژی دوبارە بوجود اورد و امریکا همچو گذشتە و استراتژی همیشگی خود در مقابل جنایاتی کە در ان بوقوع پیوست سکوت اختیار کرد تا روسیە،ایران،اسد را در جنگی خانماسوز بە باتلاقی مرگبار بکشاند و بهانەی لازم را جهت محکوم کردن روسیە،ایران و اسد بە انجام جنایات جنگی در حلب بدست اورد.کە انجام در انجام ان نیز تحریمهای کمرشکن و اقدام و دخالت نظامی خواهد بود.همچنین امریکا همپیمانان و جهان را بە این قناعت رسانید کە در برابر جنایات جنگی باید قاطعانه عمل کرد و بشدت برخورد کرد
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم .. هرأنچه ستوديد بر ضد نزاد پرستي قلم شما از هر نزاد پرست افراطي افراطي تر بود مانده ام با اين همه تناقض در نوشتا شما وديكري را جيره خوارو مزدور خوانديد نوشته شا خودگوياست شما هم از كجا مي خوريد ومي نوشيد

نوشته شده توسط: Anonymous

شعر نو یا شعر عروضی،
فرقی ندارد
هدف آنست که منظور بیان شود
و مردها آدم شوند.

فتوریستها یعنی" آینده گرایان" میگفتند هر اثری باید آگاهی طبقاتی را بیان کند و شعار میدادند "زنده باد محتوا، مرگ بر فرم، گاردهای سفید را سینه دیوار بگذارید!". آنها اهمیت خاصی به فرهنگ شهری، آنارشیسم و صنعتی شدن جامعه میدادند، و طرفداران "راپ" خواهان آثاری مانند رمان "دن آرام" شولوخف و "رئالیسم خونین" در ادبیات بودند.
از جمله رمانتیک های انقلابی در ادبیات آندوره، بوریس پیلناک و اوگی زامباتین بودند. مخالفین زامباتین او را شیطان ادبیات روس نامیدند.یکی از نمایندگان ادبیات دهقانی، سرگی اسنتین (1925- 1895)، پایه گذار مکتب تصویری درشعر بود که میگفت در نظام سوسیالیستی، شاعر خدای جدید است. او را در کنار پوشکین شاعری مهم میدانند. وی به رد فتوریسم و سمبولیسم پرداخت و میگفت در شعر به تصویرکشاندن منظور مهم است و نه محتوای شعر.او در قفقاز با شعر وادب پارسی ازجمله با آثار سعدی و فردوسی آشنا شده بود.
محفل ادبی "برادران سرابی" که بعد از انقلاب بوجود آمد به اتهام تبلیغ شعار "هنر در خدمت هنر" مورد تعقیب قرار گرفت. نیکولای تیخونف (1979-1896) یکی ازاعضای این گروه لقب رمانتیک انقلاب گرفت. وی متکی به الهام از فرهنگ رمانتیک قفقاز بود که سالها برای شاعران و ادیبان روس سرمشقی مهم بود. یکی دیگر از اعضای این مخفل ،یوری اولشا (1960-1899) نام داشت که با رمان "حسادت" نماینده ژانر "عکس برداری جادویی" در ادبیات شوروی شد.
"آبزورد گرایان" نیز یکی دیگر از گروههای ادبی اوائل انقلاب اکتبر بودند که میگفتند چون هنرفاقد منطق است باید همچون مورد کودکان، بشکل غریزی و طبیعی به خلاقیت هنری پرداخت. ولی سرانجام در پایان آنان را در سال 1930 به اتهام مخالفت با دیکتاتوری پرولتاریا و تبلیغ مدرنیسم ادبی نابود گردند. زمانی که زامباتین نوشت که ترس وی از آنست که تنها آینده ادبیات روس، افتخارات گذشته اش باشد ، او را تروتسکیست نامیدند .
نوشته شده توسط: lachin

در جواب کاربری که نوشته است ( چرا تورکان پاسخ نمیدهند:...))..............
(( شرح حال زندگــــی یک شاهنــــامه خـــوان جـــوان از زبـــان خــــود ))
چــو ایـــران نبــاشد تـــن مــن مبـــاد.........بدیـنســــآن دادم عقلـــــم را به بـــاد..................
بســــی رنـــج بـــردم از ایـــن مغلطــــه......نگوینـــد که اِین کودک چـــرا مضحـــــکه.............
بپــوشاندند مـــرا لبـــاســـی به تـــن.........گذاشــــتند اســـم قشقــــائی به مـــن ....
کنــــم کـــار نقـــالی من در هـــر زمان......عوض کرده ام لهجــــه ام زیـــن میـــان..............
بخـــــوانم چنــــد نظـــم ز شاهنــــامه من....بذارم کـــلاه بـــر ســـر پیــــــر و زن..................
اگر کـــاوه از حـــال من جـــوبا شـــود......هر ایـــن دو خودش ( کاوه جویا ) شود...............
.........ادامه

بنـــامد مـــرا نوجوانِ شاهنــــامه خوان......دلا او به وجد آمدست از عشـــق و جـــان.........
نداند کـــه چـــه زجـــر ها میکشــــم..........دروغ عظیــــمی را به دوش میکشـــــم......
ز بــــس من کشـــیدم به دوش این دروغ بـــزرگ.......روانـــم شد مـــخّرب زیــر سنـــگ ستـــرک....
چـــه کـــردم گنـــاهی منِ نـــو جـــوان......بدینســـآن نبـــاشد تنــــم در روان..................
اگـــــر از اوامــــــر ســـر پیـــچی کنـــم......ســـر و گـــردنم را بـــه زنجــــیر کنــــم.......
کجـــا بـــا شَـــدَش نـــقالی کـــار مـــن.......عیـــان اســـت ایــن حقیقــــت بـــه هـــر انجـــمن...
نبـــاشم مـــن آن شاهـــنامــه خوان.............عــــزیـــز دلــــم کـــاوه جـــویا بـــدان...........
بــــرو ( شـــاکری ) را زتبـــــزیـــز بگیـــر....بجویَــــــش بـــه نـــزدیـــک بـــازار امیــــــــــــــر ...
بخــــواند ز فــــردوس با زبـــان تـــورک ......بــگـــوید کلاه را همیشــــه (( بــــورک )).......
مــن آنــــم که رستــــم جوانـــمَرد بُوَد...........از این یـــاوه گـــوئی , هـــــر چـــه گــــویم کـــم بُوَد....
......................................................................................................................
دوستان اگر یادتان باشد در رادیو تبریز اقای (( شاکری )) شاهنامه میخواند و همانطور می میدانید ما ترک ها مثلی داریم که هر کس بیش از اندازه یاوه گوئی کند و حرف های مفت بزند میگوئیم ( بیزه شاهنامه اوخوما ).... بهترین ها برایتان آرزومندم
نوشته شده توسط: Anonymous

رئالیسم خونین - عنوان ادبیات همسایه شمالی ایران بود.
هدف این گونه ادبیات - آتش و انقلابی جهانی و تصفیه حساب با مردها و پدرسالاری
و مرد سالاری است .
چه خوش آمدی به گلشن ادب، خرامان
ای کبک زیبای غرور جهان مهاجر
ای آتش ابدی زردشت
بخوان به اسم ربک الذی خلق
خلق ال من انسان ال علق


رئالیسم خونین برای آتش جهانی.

روس ها همیشه اهمیت خاصی به ادبیات "رئالیسم کلاسیک" قرن 19 خود میدادند،در حالیکه آلمانها علاقه خاصی به ادبیات" کلاسیک" و ایتالیایی ها تمایل به ادبیات آینده گرای "فتوریستی" خود داشتند. واسیلی روزانف،فیلسوف پیش ازانقلاب اکتبر،ادبیات روس را مقصراصلی انقلاب میدانست.
ادبیات و فرهنگ کارگری بعدازانقلاب اکتبرتحت تاثیر نظرات آلکساندر بوگادنف(1926-1873)، تئوریسین مارکسیست وخالق رمانهای اتوپیستی بود.بعدها ادبیات در شوروی سنتزی شد از دومکتب بزرگ قرن 19 یعنی رئالیسم و رمانتیسم،گرچه روش هنری آنان ریشه در رئالیسم انتقادی داشت. شعر وشاعری کارگری ازسال 1870 در روسیه آغازشده بود. لنین درسال 1905 نوشت که پرولتاریا باید حزبی بودن ادبیات را در صدر خواسته های خودقراردهد وادبیات غیرحزبی باید ایزوله شود. لنین، تروتسکی، و گورکی درمقابل نظرات لوناچارسکی و بوخارین ضرورت یک فرهنگ سراسری سوسیالیستی رامطرح کردند.
تروتسکی گرچه در سال 1924 کتاب مهم "ادبیات و انقلاب" رانوشت ولی بعدها توسط استالین مجبور به سکوت وفرار شد.او میگفت فرهنگ پیشین وروشنفکرانش باید از طرف جاروب آهنین تاریخ پاک گردند. مهمترین نظریه پردازان ادبیات شوروی غیراز لنین،تروتسکی و گورکی،- بوخارین،بوگادنف و لوناچارسکی بودند که در مراحل مختلف ودرطول صدسال اخیر نقش مهمی را بعهده داشتند. لوناچارسکی خلاف تروتسکی، لنین و گورکی ،خواهان یک فرهنگ وادبیات کارگری بود. لنین میگفت که سوسیالیسم و فرهنگ اش باید روی ارثیه فرهنگ بورژوازی و سرمایه داری بنا شوند.
امروزه اشاره میشود که هیچ حکومتی مانند بلشویکها نکوشید تا ادبیات و فرهنگ را بشکل ایدئولوژیک هدایت،دستکاری وسیاست ادبی را از بالا دیکته وتعیین کند. در میان رهبران شوروی غیراز بوخارین ولوناچارسکی تفاهمی برای رشد و رونق ادبیات مدرن و آوانگارد وجود نداشت.گروه های ادبی تندرو کارگری میخواستند به موازات انقلاب سیاسی کمونیستی یک انقلاب هنری وادبی را عملی نمایند.در جبهه چپ هنر و ادبیات، فتوریستها انتظار داشتند آن طور که انقلاب روابط سیاسی اجتماعی را تغییر داد، هنر و ادبیات را نیز تغییر دهد.
انجمن نویسندگان کارگری با نام مختصر "راپ" خود را بازوی حزب کمونیست میدانست وخواهان مبارزه ای طبقاتی در ادبیات با روشی رادیکال و شبه نظامی بود. سرانجام با آغاز فعالیت سیاست اقتصادی " نپ " بین سالهای 1928-1921 کوشش ادبی گروههای کارگری به ضعف وشکست گرایید. تاریخ ادبیات شوروی میان سالهای 1934-1917 مبارزه برای رهبری میان گروههای ادبی از جمله فتوریستها و تصویر گرایان بود.
رابطه میان ادبیات مهاجر و نویسندگان شوروی سرانجام در سال 1924قطع گردید و جبهه ادبی گروههای آوانگارد و چپ در سال 1930 منحل شد و در سال 1932 با تشکیل اتحادیه نویسندگان شوروی، به تنوع و دینامیک گروههای ادبی چپ و آوانگارد پایان داده شد و تا دهه 30 قرن گذشته غالب مخالفین ادبی وادار به سکوت شدند یا در خط مکتب" رئالیسم سوسیالیستی" قرار گرفتند و یا مجبور به ترک وطن شدند.
بعد از انقلاب اکتبر تعداد اعضای سازمانهای ادبیات کارگری به حد رقم اعضای حزب کمونیست رسیده بود. عده ای از کادرها و سیاستمداران حزب توصیه میکردند که ادبیات باید مبارزه طبقاتی را پشت سرگذاشته و راههای صلح آمیز میان خلق را انتخاب کند تا دهقانان و خرده بورژوازی رنجیده نشوند. فعالین جبهه چپ هنر یعنی جنبش "انسان نوین"، جوانان و فعالینی بودند که در انقلاب ودر جنگ داخلی شرکت کرده و خواستار "آتش جهانی" برای راه انداختن انقلاب جهانی بودند. آنها با هدف نابودی فرهنگ پیشین و با شعار " به نام هنر فردا، رافائل را آتش بزنید، موزهها را نابود کنید!" خواهان تقدم محتوا بر فرم شدند.
فتوریستها یعنی" آینده گرایان"
نوشته شده توسط: Anonymous

این خبر، کمتر از دو ساعت پیش منتشر شده، آن هم چند ساعت بعد از نیمه شب. اما مجاهد خلق عربستان فوری آمده و دو تا منفی تا حالا به آن داده.
چه خبرشان است؟ کجا می روند با این عجله؟
سپاس خانم منظر جاوید به خاطر تیتر خوبتان:
"قصاب پاکستانی، کشتار مردم یمن را بعهده می گیرد"

نوشته شده توسط: Anonymous

آنچه مسلم هست همه تروریست ها از داعش و پژاک وپ ی د گرفته تا حوثی ها و تروریست های ربزیلی و کهریزکی عیران فاقد قوه درک و تعقل و تعادل روحی هستند.اینکه بیاییم توجیه کنیم که فلان تیر انداز و تروریست عقلش را ازدست داده بدون اشاره به کل جریان تروریسم یعنی این که بقیه کارشان معقول و منطقی می باشد که کاری عست اشتباه.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جمال، ما نبایستی تقسیمات مسخره کشوری راکه استان نامیده میشوند را جدی بگیریم. کردستان یعنی مناطق و شهر ها و دهات کرد نشین. ومناطق به هم پیوسته ترک نشین شمالغرب ایران آزربایجان جنوبی است. ومناطق بهم پیوسته فارس ها ، فارسستان میباشد. قرار دادن مثلا آستارای ترک در استانی به نام گیلان وبوکان و مهاباد کورد در آزربایجان تنها نشان از اختلاف افکنی دارند.مرزهای ملی باید براساس ملت های ساکن شناخته شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقایان اسامه مجددی وبامدادان و تبریزی، مطالبی که مینویسید بقدری تکراری وبیربط وملال آورند که حتی .. هم به حساب نمی آیند و قابل خواندن نیستند. تکرار مکرر اینکه آزربایجانی ها هاپلو گوپ ج دارند. و لغتی برای شاه نداشته اند.(ترکان باستانی به شاه قاان وبه شاهزاده تکین می گفتند.)ودراینکه تبریز درقرون ۱۳و۱۴ یکی ازبزرگترین شهر های دنیا بوده مشهود است. وصحبت ازبوقلون سرخ کرده چلو کباب وویسکی وکله پاچه و....انهم ده هابار مداوم ومستمر مانندگرامافون وصفحه مخدوش . اگر حرفی برای نوشتن ندارید، سرگرمی دیگری پیداکنید.

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام جناب سازاح؛

من نیز در این اصل با شما کاملا هم عقیده هستم که حق هر فرد و ملتی ست که با زبان مادری اش آموزش ببیند! شما اگر تاکنون نوشته های پیشین و از جمله پانویس هایم در همین مقاله را درست خوانده باشید می دانستید و یا می دانید که برای من تفاوتی بین ملت های ایرانی و جهانی وجودندارد. و من با همه همدردان و هم طبقه ها و همراهان جهانیم هدف مشترک داشته و در یک صف انسانی ـ طبقاتی قراردارم.

در پایان پانویستان نوشته اید:

اگر وجدان دارید و به شیر مادرتان احترام قائلید بیائید شما در این اتنوساید و یا ژنوساید هویتی به بهانه مبارزه طبقاتی با پانفارسسسم همگام نشوید!!!

شما از ژنوساید ( پاکسازی نژادی خلق ) نوشته اید و مرا اگر وجدانداشته باشم از این پاکسازی قومی پرهیزداده اید.

دوست من! این را بدانید که سبک نوشتاری شما آهنگ دشمنی و ستیز را می نوازد و من در یک کلام کوچک، دوست شما هستم و

البته جای گمان ندارد که سمت روشنگری و افشاگری و مبارزه ی طبقاتی من بیش از همه متوجه همدردانم در ایران هست و خواهدبود.

و بهمین خاطر دست و پیامم بسوی دوستی های ملت ها، همبستگی ها فراملی و پیش و بیش از همه در راه و مسیر صف بندی های مستقل و محکم طبقاتی دراز است. شما هم سعی کنید دستم را همانگونه بگیرید که من صاحب آن هستم؛ تا دست دوستی و ویژگی شما را هم من بدانسان بگیرم و بپذیرم که شما هستید.

اما هرگز فراموش نکنید که اگر شما دوستی، و ایده ی همبستگی فراملی ـ طبقاتی مرا نپذیرید، ممکن است من از روی خشم و دلسردی با اصل و حق مسلم آموزش به زبان مادری که آرزو و آرمان شما و ملت های ستمزده و نابرابر ماست، آنگاه به شما و... ( نه ) خواهم گفت.

نه دوست گرامی! این " نه " از سوی من هیچگاه ممکن نیست گفته شود. زیرا: من با شما و در صف مقدم این مبارزه برای به کرسی نشاندن قانونی آموزش به زبان مادری ملت ها تا پایان راه و کار خواهم بود.

بنا بر این از شما می خواهم به این نکته ی مورد اشاره باورکنید و مرا بی هوده دچار چالش غیرضروری با خویش نسازید.
باسپاس
نوشته شده توسط: peerooz

جناب تاج الدینی,
با تشکر از این مقاله سودمند, کاش می فرمودید که این بندگان کیانند که خداوند ترامپ باید از آنها خوشنود باشد تا اقدامی بفرماید که راه چاره ای !! پیدا شود ؟ ضمنا در ولایت ما ضرب المثل شبیه شعر شما و البته به مفهومی دیگر میگوید " هزار پیغمبر جلو یک دلک ( هول دادن ) خدا را نمیگیرد.خدا کند این خداوند به فکر دلک نیفتد, شفاعت پیشکش.

نوشته شده توسط: peerooz

جناب lachin,
با شرمندگی باید اقرار کنم که مانند بعضی مقالات دیگر من وقتم را با خواندن مقاله های جنابان سروش و گنجی تلف نمیکنم چون آنقدر گفته اند و پر گفته اند که چیز تازه ای از آنها انتظار نمیرود. من به کامنت های افرادی مانند شما بسیار بیشتر علاقمندم تا این بحر طویل ها و لزومی به کامنت در باره این مقاله نمی بینم.

نوشته شده توسط: Anonymous

همین عناصرخرافی، چاخان گو و پانفارسی امثال سروش ها و اکبر گنجی ها، در قوت گرفتن رژیم ضد مردمی پانفارس تهران، عمری در خدمت آن بودند. رژیم بکمک همینان جغرافیای موسوم به ایران را به خاک و خون کشید. اینانکی روزگاری محرم درگاه دیکتاتورهای خونخوار تهران بودند، اکنون درمانده و طرد شده در انزوای خود درخارج پوک میشوند. کسی تحویلشان نمی گیرد. اینان بخیال خامشان!، بفکر جبران گذشته اند. آیا فکر میکنند، با چینن نوشتار بیمهفوم و مطالب کیلوئی کسی را تحت تاثیر قرار میدهند؟ مردم از خرافات مذهبی بیزارند و سیر شده اند. در دنیای اینترنیت، دیگر کسی به اینجور چیزها تره خورد نمی کند! ملل ایران عمل کرد قبیح این آقایان را هرگز نخواهند بخشید. زیرا خیلی دیر شده است. اکنون که بتدریج ناقوس رسوائی رژیم بصدا درآمده است. توفان هولناکی در راه است. توفانیکه بساط ظلم و ستم رژیم آخوندی را در هم خواهد شکست.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

حالا که به معنی انکیدو اشاره شد بهتر است معنی Gilgamesch یا بیل قمیش را هم مورد توجه قرار دهیم:

BIL4.GA.MESH3 یا BIL3.GA.MESH سومری

یا dGIŠ-gím-maš به زبان آکدی :

در سومری bilga : جدّ ( از طرف پدر)
meş3: جوان ( مرد جوان)

Bilga- meş
یعنی پیر مردی یا جدی که میخواهد جوان بشود.
« qoca istir(istəyir) gənc olsun »

منبع
J.Halloran Sum.Lexicon p. 33
----
و این معنی :

منطبق با داستان بیلگمیش است که بیلگمیش میخواهد جوان بشود یا بماند. و نمیرد.

1- Gilgameş,-““ یا „Bilgameš
der Alte ist ein junger Mann پیرمرد، مرد جوانی است. معنی عنوان داستان بیلگمیش .
طبق نوشته انسکلوپدی آلمانی

---------
معنی نام قهرمان : gil یا bil و ga-miş یا gəmiş
ربطی به کلمات ترکی ( قیل = نازک یا مو؛ بیل =دانستن؛ و قمیش= نی) ندارد
که بعضی ها بدون توجه به مفهوم کلمات در سومری آنها را با ترکی امروزی معنی میکنند که غلط است.

کلمات سومری وقتی میتوانند درست معنی شوند که:
1- منبع معتبر داشته باشند
2- معنی سومری با معنی امروزی نزدیکی ریشه ای یا مطابقت داشته باشد. با در نظر گرفتن قدمت و تغییرات زمان.
3- فقط شباهت صدای کلمات چیزی را اثبات نمیکند.

--------
دانستن در سومری :
سومری know =zu انگلیسی
zu [KNOW] wr. zu "to know; to learn" Akk. edû; lamādu

-----
مثال برای تطابق و نزدیکی:
نخست تلفظ : ts=z
ضمایر شخصی در سومری :
من ĝae یا men = me یا ben یا mən در ترکی
تو sen = ze یا sən
او o = e-ne
در شاخه های مختلف ترکی ol یا an
---
e-ne با oni یا onu و o یا ol و an با در نظر گرفتن « تقریبا 4 هزار سال زمان و تغییرات»
میتوان گفت « تلفظ نزدیک و معنی یکی» دارد.
ze با sen یا sən
و me با mən
نیز همین وضعیت را دارد .

یعنی ضمایر شخصی سومری میتوانند شکل قدیمی ضمایر امروزی ترکی هم باشند.
و دهها و صدها مثال دیگر و مانند آنها بین دو زبان در عرصه های مختلف موجود است.



نوشته شده توسط: Anonymous

جناب همنشين اسلام
چون جواب ندادید باید عرض کنم که ساختار فکری شما همان خود خرافه است که فرموده اید.
شما از " سلطان به اصطلاح مسلمان" صحبت نموده اید. یعنی شما اسلام را بهتر از سلاطین صدر اسلام میفهمید؟
یعنی بهتر از خلفای راشدین؟ این که عین کفر است بابام جان!
کمونیست ها بعد از صد سال به این نتیجه رسيده اند که ان ایدئولوژی جواب نمیدهد. شما بعد از 1500 سال دارید عین ملا نصرالدین دنبال سکه اسلام در حیاط میگردید.
خیالتان راحت باشد. داعش عین اسلام است. مو به مو قوانین اسلام در ان خلافت اسلامی اجرا میشود.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب پیروز
به کلوب لامذهب ها خوش امدید. البته میدانید که روسیه زمان انقلاب اکتبر عقب مانده ترین کشور اروپایی بود. نفوذ کشیش راسپوتین در دربار تزار به فیلم درآمده است. پیشرفت یک جامعه یک مسئله multifactorial است. برای پیشرفت علم لازم است و دین همیشه ضد علم عمل کرده است. داستان گالیله مثال خوبیست.
مشکل ایران در درجه اول و خاور میانه در درجه دوم در حال حاضر اسلام است. در نتیجه نیروی ما باید بر روی مبارزه با ان متمركز شود. باید تابو شکنی شود. سکولاریسم راه حل سیاسی مسئله است ولی همانطور که در ترکیه میبینیم دین همیشه در صدد غصب قدرت باقی میماند.

نوشته شده توسط: Anonymous

حسن اسدی هم. حتما طبق معمول چون مخالف شما بود ساتقین از آب در آمد.