(ادامه)
توضیح: بحث پان ترک و پان فارس و این جور چیز ها نیست. این نوع بحث ها، آن هم به این صورت که این جا رایج است، از نظر من بحث های بی پایه ای هستند. بحث یک کاربر بد دهن فحاش و به همه بپر و به همه تهمت زن کم مایه و اصلا خارج از فرم ها و نُرم هاست که با کمال تعجب به او اجازه داده اند که مسؤول کامنت ها را دور بزند. ضمنا حدس می زنم که احتمالا او توسط یک اکیپ نامرئی مجاهدین هم پشتیبانی می شود.
وقتی عمر ابن خطاب و اعراب بادیه نشین وحشی به ایران حمله کردند، تمام کتابها و تمدن ایرانی را سوزاندند. عمر میگفت با وجود داشتن قرآن، به کتابهای دیگر احتیاجی نیست. صدماتی که در اثر حمله اعراب به ایران وارد شد، حتی توسط مغولها انجام نشد. تمدن ایرانی توسط اعراب نابود شد. اسلام تا هر کجا که شمشیر رفت، همه چیز را نابود کرد.
دیرنج مین ائللی عزیز
چرا اسم آن کاربر را ننوشته اید؟ اسمی که از چند ماه پیش روی خود ش گذاشته برای خوانندگان این سایت، اسمی آشناست: «بهمن موحدی (بامدادان)». اسمش را باید می نوشتید تا شاید مسؤول محترم صفحه نظرات و مسؤول محترم سایت ایران گلوبال کمی به فکر فرو روند و از خود بپرسند بر مبنای چه حساب و کتابی به این آدم بد دهن و تهمت زن و فحاش که تقریبا هیچ وقت نمی تواند بدون فحاشی و تهمت زدن و دشنام های بدتر از ناموسی مثل سایبری یا طرفدار رژیم به دیگران دادن چند سطر کامنت بنویسد اجازه کامنت مستقیم و بی واسطه گذاشتن داده اند.
واقعا چرا و روی چه حساب و کتابی؟ بالاخره هر کاری باید حساب و کتابی یا توجیهی داشته باشد.
چرا ملی گرایی بر علیه جهانی شدن و گلوبولایزیشن وارد میدان شده است" این مقاله نتوانسته به کالبلد شکافی دأل پشت پرده ملی گرایی بپردازد. من به ۲ دو فاکتور مهم اشاره خواهم کرد. اولین و مهمترین دلیل این است که با ورود روبات‌ها به مراکز کاری، به تدریج هزینه تولید کالا در آمریکا، آلمان، ژاپن در حال نزدیک شدن به هزینه تولید همان کالا در چین، بنگلادش و هند است. یعنی تکنولوژی ، آتوماسیون و روباتیزه شدن بر علیه جهانی شدن وارد میدان شده، دومین فاکتور ورود جهان از دوران ریسک، به دوران بی ثباتی است، ایران با ملیّت کذایی نفتی در ۱۰۰ سال گذشته، بیشترین بی ثباتی را تجربه خواهد کرد، این بی ثباتی به دلائلی دیگر، تشدید خواهند شد که عبارتند از ۱- هویت کذایی ایرانی جامعه شاهنامه خوان، با نفی و تحقیر عرب و تورک تشکیل شده، بی ثباتی در دنیای عرب و تورک با ورود به دوران بی ثباتی، بسیار کمتر از ایران
خواهد بود، به همین دلیل ملیّت کذایی نفتی ایرانی، بیشترین گسست و شکاف را، تجربه خواهد کرد. مشکل بی آبی ایران را بیشتر از کشورهای دیگر، تهدید خواهد کرد. دکترین کذایی نژاد آریا، با ورود دنیا مخصوصا خاورمیانه به دوران بی ثباتی، بیشتری ضربه را خواهد دید.
اندیشه چپ و چپ گرائی عامل اصلی استبداد در ایران و تحمیل استبداد دینی در ایران هستند . در جنگ دوم اروپا که به جنگ جهانی معرو ف است کشور ما اشغال شد و دو جریان تجزیه طلب فرقه پیشه وری و قاضی محمد با تحریک دولت شوروی و حز ب توده کشور را با خطر جدی تجزیه روبرو ساختتند که خوشبختانه هر دو خیانت تاریخی چپ افشا و در نطفه خفه شدند. تبلیغ خائنانه حزب توده با شعار مرک بر شاه در سال 57 به بار نشست و اکنون شاهد هستیم که ان شعار چه عواقبی برای ایران و ایرانی دارد . مدعیان کنونی نیز به همان راه و روش حزب توده قدم بر میدارند و اینده ایران را تاریک میکنند. جریانات چپ اساسن تجزیه طلب و خواهان انقراض کشور ایران و به دروغ خود را ازادی خواه و انسان دوست و خلقی معرفی میکنند.
سلام-بی خیال آن فاشیست باش .اکنون دنیای انفورماتیک است نبایدبه چرندگویی تعدادی وقعی بگذاری.
دراین یک سال تلگرام سیستم فکری ومهندیسی اربابان تعدادی ازمتوهمان رابهم ریخته است .مامیگوییم وقتی کسی میخواهدغرق شوددستش رابه هرچه ذهنش میرسدمی آندازد حتی به کفک روی آب.
جناب مین ائللی مااکنون ده نفروصدنفرنیستیم.ماسیل عظیم جوانان بانشاط وقدرتمندتورکان آزربایجان وقاشقایی وتورکمن وخوراسان وچهارمحال وخزر وطبرستان وتهران راراه انداخته ایم .
حکومت نمی تواندبازندان وقفل وزنجیرواسلحه جلوی مامقاومت کند.این چندتانوچه عقب مانده دراصل این جریان قدرتمندراحس کرده ودست وپامیزنند.
اکنون جمعیت ماروان ورئال ومنطقی وعقلانی یکی یکی سنگرهای فاشیست وجعلیات آنراشکسته وپیش میرود.ازقدرت حرکت مابرادران عرب .کورد.بلوچ هم نیروگرفته وهرروزیک موجی ایجادمیشود.
منطق وعقل وتفکرزیبا همراه باعلم برای مدرنیسم درراه است.ساغ اول .
سلام-نوگرایی وتجددومدنیت خواهی انقلاب مشروطه بهیچ وجه رضاشاه.محمدرضا.خمینی وخامنه ایی رانمیتوانست حتی درذهن خوداین هاراتصورکند.ولی متاسفانه انگلیس بخاطرمنافع خودباحاکم کردن اتینیک وتفکرشئونیسم فارسی سنگ تمام گذاشته وروشنفکرنماهای ماراهنوزدرجزیره سرگرانی آواره ویلان کرده است.تعدادی نیز دردرون همین روشنفکران دانسته آنهارا دراین جزیره بخاطرخواست وتفکرخود درآوارگی کمک می کنند .
نوشته داریوش آشوری دقیقاهمین موضوع رامیرساند.این روشنفکرنماهای ناسیونالیست دیگران رادرراه ورسم محمدعلی فروغی وسعیدنفیسی وآیت الهی وحدادعادل هدایت کرده ولی ردی ازخودنشان بجانمی گذارند.عقب ماندگی وجداشدن ازمدرنیسم درواقع کاراین هاست ولی بنام شاه وشیخ تمام میشود.
دراین سایت هم موحدی بامدادان.کرمی.خانم افشار.جویا.اقبالی.استخانلو.جمال.مجددی .وووفتوکپی برابراصل سردامداران حکومت شاه وشیخ هستند.
باشعارهای دهن پرکن
همان شعارهای فرهنگسازان پهلوی ناسیونالیست کوروجمهوری اسلامی فارسی(درلفافه اسلامی )راباشعارسوسیال ناسیونالیسم مطرح می کنند.دراصل میخواهند مردم درسیطره استعمارگرانگلیس بازهم سرگردان باشند.
هزاران منتظری.موسوی.کروبی.خامنه ایی وشاه.خمینی.بهمن موحدی.رئیسی .رجوی.بیایدبازهم همین آش وهمین کاسه است .
مگردرفکرقانون گذاران چرخش ودگرگونی ریشه ایی ایجادشده وقوانین بین المللی وامروزی دنیای پیشرفته رابرای همه جاری وساری کنند.
چرا عربستان به تقلا افتاده است ? اقتصاد ایتالیا، فرانسه و انگلستان وارد رکود شده و اقتصاد آلمان از نفس افتاده است، رشد اقتصادی چین از دو ۲ رقمی به فقط ۶ درصد کاهش یافته است، روسیه و ترکیه در حال تشکیل اتحادیه اوروسیا هستند و عربستان میداند از این به بعد این روسیه خواهد بود که میزان صادرات نفت و گاز ایران را، در سطحی محدود نگاه خواهد داشت تا بیشترین بازار را که همان ترکیه است برای صادرات نفت و گاز روسیه، حفظ کرده باشد، اگر عربستان قادر به پرداخت حقوق ماهیانه کارگران و پیمان کاران چندین میلیونی هندی و پاکستانی در حال کار در عربستان را نداشته باشد ناا گاهاً چندین میلیون بیکار یا لشگر بیکاران میلیونی مترز در خیابان‌های عربستان این کشور را وارد بی ثباتی خواهند کرد، این در حالیست که برای اولین بار، کویت اعلام کرد که بدلیل نزول قیمت نفت، این کشور با کمبود بودجه مواجه خواهد شد. پیش بینی من این
است که در عرض ۵ سال، کشورهای ایران، عربستان بیشتر از نصف درامد نفت و گاز را، صرف مبارزه با بی آبی خواهند کرد.
پان ترک متعصب ........ شونیست ناتوان تر از آنست که بتواند دلیل علمی غالب شدن زبان فارسی نوشتاری در ایران را بیان کند . این زبان به دلیل تاریخی فرهنگی جغرافیایی سیاسی طبیعی توانست زبان مشترک اقوام ایرانی و مهمانان و پناهندگان و مهاجمان به ایران گردد و در مقابل اعراب و مغول و یونان و رم و انگلیس و امریکا و فرانسه مثاومت نموده و بیگانگان را همچون تیزاب در خود حل کند و آسیمیله نماید . اکنون پنجمبن زبان فرهنگی با میلیونها اثر و کتاب است که در 6 کشور جهان مورد استفاده قرار میگیرد . در هند 600-900 سال زبان اداری دولتی بود . در پاکستان و .....
سلام-درست است که لمپنیسم بشکل های ضعیف دربین تمام مردم جهان وجوددارد.اممادرایران فرهنگ لمپنیسم بشکل های مختلف توسط دولت های ایران رواج داده میشود.وتعدادی سیاسیون همفکرحکومت وآنهانی که درراستای فکری حکومت های شاه وشیخ حرکت کرده بیشتردامن گیرجامعه بوده ست.
درهمین سایت اگرنگاه کنیدلمپنیسم بهرشکلی خودرا نمایان میکند.این افرادمثلا سیاسی بجای نقدمقالات ویاابرازنظربه سیبل ونام و کلاه وتباروشکل وزبان گیرمیدهند.این خوداصل نمادلمپنیسم فکری است.که مردم عقب مانده باخودحمل میکند.
آقای رئیسی هم جدایی ازاین روشنفکران .... نیست.
اگرنوشته تعدادی رانگاه کنیدوچون ازآقای رئیسی نام برده شده من نیزازنویسندگان همین سایت نام میبرم.به نوشته مجددی.
استخوانلو.موحدی بامدادان .جمال.بابک خرمدین .وایستا وونگاه کنیدبتمام وجودخود....رامیتوانیدببینید.
لمپنیسم درواقع بازوی قدرتمندانگلیس وشئونیسم فارس است.
به ...... پان فارس بهمن موحدی(بامدادان)
اول اینکه شما راسیستهای پانفارس و پان لر باید سرعقل بیایید که بعید می دانم چنین اتفاقی بیفتد. دوم اینکه نفت خوزستان به مردم عرب تعلق دارد و نه به اقلیت فارس! مردمان عرب خوزستان یعنی صاحبان اصلی سرزمین الاحواز مالک نفت خوزستان هستند. سوم اینکه لرها و فارس ها کوچ کرده از استانهای یزد و کرمان، و حواشی کوههای پامیر افغانستان هستند، اگرصلاح دیدند، به محل قبلی خود بر میگردند. هموطنان عرب خوزستان قبل از کوچ اقلیت فارس و لر، هزاران سال قبل در خوزستان سکنا داشتند و دارند. شما ها دیروز آمدید، درصورتیکه آنان از دل این سرزمین بیرون آمده در آن رشد و نمو کرده اند. در حال حاضر یک پنجم استان خوزستان را کولیان مهاجر فارس تشکیل میدهند. همانطور که استان خوزستان سرزمین پدری عربهای الاحواز است، استانهای تورک زبان آذربایجان نیز بخش لاینفک سرزمین اجدای تورکان آزربایجان
است، که از هزاره های دور قبل از میلاد مسیح مردمان تورک آربایجان و ترکمن در آن حضور دارند. و اگر لازم باشد مردم غیور آزربایجان برای رهائی از چنگ استعمار و استثمار فاشیسم و ناسیونالیسم فارس که زبان و فرهنگ مردم آزربایجان را قتل عام کرده است، لحظه ای درنگ نخواهد کرد. هرچند مردم تورک آذربایجان در تورک بودن خود هیچ شکی ندارند. مردم عرب الاحواز نیز درعرب بودن خود هیچ شکی ندارند و از راسیستهای مرکزگرای تمامیت خواه پانفارسیسم، بیزار و متنفر هستند. در ضمن این بهمن موحدی بامدادان! بداند مردمان غیر فارس ایران به هیچ وجه نژاد پرست نیستند، اما طبق گفته دانشمند سوئدی اقلیت پانفارس مهاجر که دائما در مطبوعات و رسانه ها بملل غیرفارس مخصوصا به ترکهای آزربایجان جوکهای شنیع و توهین آمیز نثار میکنند، اکنون به برکت پانفارسها بعد از کشور هند، در واقع ایران دومین کشور نژاد پرست جهان محسوب میشود. در ضمن محقق سوئدی براساس فاکتهای نسل کشی و پاکسازی مردم آزربایجان، عرب الاحواز ... و سایر مردمان بومی، بر کشتارهای تاریخی و پاکسازیهای ملل غیر فارس بدست رژیم منحوس پهلوی و جنایات رژیم اسلامی انگشت می گذارد. از روی باد و هوا صحبت نمی کند. اما تاریخ کشوری مثل ترکیه در قیاس با جامعه فساد زده و راسیستی ایران نه تنها قابل مقایسه نیست، بلکه در کشوری مثل ترکیه دمکراسی وجود دارد. وجود دمکراسی، آزادیهای سیاسی، ملی مدنی، اجتماعی و عدم دخالت به زندگی خصوصی مردم ، کشور ترکیه را به یکی از کشورهای نمونه توریستی برای مردمان سرتاسر جهان در آورده است. از این جهت سالانه میلیونها توریست از سراسر جهان از ترکیه دیدن میکنند از سواحل زیبای آن لذت میبرند. در ترکیه کسی را برای طرز لباس پوشیدن، آرایش، و یا به جهت روزه نگرفتن بازداشت و زیر شلاق کتک نمی زنند. سالهاست حکم اعدام در ترکیه لغو شده است. و کسی را به واسطه نظرات سیاسی دستگیر و اعدام نمی کنند. اما در ایران انسانهای بیگناه را در ملا عام در میدانها به جرم روزه خواری شلاق میزنند، انسان را به جرم مدل لباش پوشیدنش دستگیر میکنند، و یا به بهانه های مختلف سیاسی انسان را محکوم به اعدام و از جرثقیل حلق آویز میکنند. اجساد آنان را روزها در میادین نگه میدارند. تا از مردم زهر چشم بگیرند. آری! بر خلاف ترکیه، جغرافیای موسوم به ایران سرتاسر پر از نسل کشی و پاکسازی قومی بوده است و میلیونها نفر از تورکهای آزربایجانی مردم عرب الاحواز، و سایر ملل غیر فارس قربانی جنون نژاد پرستی فارسها شده اند. و هنوز هم این نسل کشی ها بطور گسترده به شکلها و بهانه های مختلف ادامه دارد. باز هم تکرار می کنم که مردم تورک آزربایجان و عربهای الاحواز از بومیان نخستین جغرافای موسوم به ایران هستند. و خوزستان در وهله اول متعلق به مردم عرب الاحواز است و هموطنان فارس و لر اخیرا به خوزستان مهاجرت کرده اند و حورمت مهمان نوازی هموطنان عرب احوازی را بدانند و نا شکری نکنند.
مرگ بر رژیم اسلامی پانفارس!
مرگ بر تفکرات پانفارسیسم!
دوستان کمکم کنید تا من بتوانم در رابط با دانشگاه جندی شاهپور اطلاعاتی داشته باشم .
دراین دانشگاه به چه زبانی تردیس می شد.
دراین دانشگاه به چه خطی می نوشتند.
چه کتابها ازآن دانشگاه ماند .
تا کنون که مشخص شده تا کمتر از1000سال پیش ما هیجی کتاب و هیجی نوشته ای و هیجی خطی و هیجی زبان مشخصی نداریم.
خیلی جالب است . وقتی از فتح تبریز سخن می گویید از ایران نام می برید ولی وقتی از قتل عام تفلیس سخن می گویید از صفویه نام می برید! چرا در تمام این ماجرا ها یک طرف ثابت آن همیشه عثمانی است ولی طرف دیگر آن بسته به نیازهای نژاد پرستی ایرانی ، دارای اوصاف متفاوت و مطلقی چون صفویه ، قاجاریه ، شاه عباس ، ایران و ... است ؟
«فرهنگ آلمانی – آذربایجانی» احمد امید یزدانی چه سودی برای مردم آذربایجان جنوبی دارد؟ دوستان موافق و مخالف جواب دادند . چاپ این فرهنگ آلمانی - آزربایجانی به همت نویسنده یک بار در سال 2004 بچاپ رسیده و بفروش رفته و بار دوم در سال 2012 بچاپ رسیده ، آنهم فقط به همت شخص آقای احمد امید یزدانی ، آیا این دلیل بر استقبال افراد مورد نیازبه باین کتاب نبوده است ؟ فرهنگ لفت مورد استفاده افراد بخصوصی است و توجه کنید ناشر فلان انتشاراتی معروف نیست .با وجود این مورد استقبال قرار گرفته و از طرفی مجانی هم قابل دانلود است . آیا این جواب قانع کننده ای به آقای محمدعلی حسینی و دوستانشان نیست !؟ مگر مخالفت با نشر کتاب بهانه ای یا شد برای تصفیه حساب با طرز تفکر نویسنده فرهنگ لغت .
سرکارخانم محترم هنا ریاحی چرا ترک میدان بایدروشنگری کرد.
ما حتی تا کمتراز1000سال پیش درموردایران هیچی نداریم واین زبان فارسی را هم غزنویان به ایران آوردن آنهم بخاطر اینکه چون ترکها اعراب راازاین منطقه بیرون کردندوحاکم شدند برای جلوگیراز سواستفاده اعراب تصمیم گرفتند نه زبان عربی ونه ترکی باشد بلکه فارسی که ناشناخته غیرایرانی بود بست گسترش دادندطوری که فحش فارسی به محمودغزنوی هم سکه داشته چه به رسد که یک بیت شعربگوید
درایران کنونی بخصوص مرکزایران به فارسی نه صحبت می کردند ونه می نوشتند چون نه کتابی نه شعری *هیچی هیچی * نداریم درصورتی که ازاعراب و رومیان نویسندگان بنام داریم وازآنها کتاب داریم .
ازاینکه می گویند ما دانشگاه جندی شاهپورداشتیم بس کو کتابش به چه خطی می نوشتند؟!
این چیزهای که درمورد تاریخ ایران نوشتند که درآنان هم ترکها واعراب غایبند برای اهداف ومنظوری خارجی ها نوشتند
متاسفانه بعضی ازدوستان فارس دوست ودوشمن خود را نمی شناسند.
فرقی هم نمی کند این فارس استاد دانشگاه باشد ویا کارمند دن پایه سطح فهم وشورآنها در مورد حقوق بشر یکی است چه درداخل کشور ویا خارج ازکشورباشند.
نمونه اش اینکه شما را تهدید به اخراج ازدبستانی می کنند آنهم درخارج ازکشوراگرشما درایران بودید یا اظهارنظرنمی کردید ویا زندانی بودید واصلا شما را درایران به عنوان معلم استحدام نمی کردند.
نمونه بعدی سنبلعلی (علی دیویدسنبلی)این اشخاص درآلمان هم دست ازسر ترکها برنداشتند درصورتی بعدازجنگ جهانی اول ودوم کشورهای قدرتمند دنیا تصمیم گرفته بودند ازقسمتی ایران وسوریه وترکیه وعراق وارمنستان کنونی دوکشورجدید تشکیل دهند به نام کشورکردی وارمنی وتنها کشوری وتنها شخصی که با این طرح مخالف بود ترکیه به رهبری آتا تورک بود واکنون دوشمنی کرد و ارمنی با تورکیه درهمین راسته است .
اکنون افتخارشکل گربه ایران کنونی مال پان ایرانست ها است دوشمنی کرد وارمنی مال ترکیه است.امثال سنبلعلی ها درایران حاکمند می توانند زندانی کنند درخارج ازکشور نمی توانند زندانی بکنند می کشتند ببینید رشد نژادپرستی را آیا این قشر اقلیت فارس که آگاهانه شوونیست تبلیغ می کند منطق می فهمدجای بحث با قشر پان ایرانیست نیست ولی دیگران باید آگاه کرد.
این آقای سوپر سوسیال فاشیست بهمن موحدی هر آنچه واقعیت است بخاطر تفکرات ارتجاعی و شونیستی اش انکار و دروغ پردازی میکند مثلا نوشته «
سوم اینکه لرها و فارس ها ، بومیان استان خوزستان می باشند » یعنی یک تحریف آشکار و یا اینکه نوشته « در تاریخ ایران یک مورد نسل کشی و پاکسازی قومی اتفاق نیافتاده است » آیا قتل عام ارتش فاشیست ایران در سال ١٣٢٥ حکومت ملی آذربایجان و کشتار هزاران نفر و تبعید ١٠ها هزار نفر که اکثرا با سوادترین و تحصیل کرده های آذربایجان بودند نسل کشی محسوب نمیشود یکی از علل مهم به فلاکت کشیده شدن ملت آذربایجان قتل عام طبقه تحصیل کرده و روشنفکر آذربایجان است که آثارش تا کنون گریبانگیر ملت تورک آذربایجان شده .و اما تهدید .... تو که نوشته ای « ایرانیان برای حفظ این استانها اگر لازم بدانند لحظه ای از استفاده از قوای نظامی تردید نخواهند کرد و به هیچ وجه تلفات آن نیز مهم
آن نیز مهم نمی باشد » آنچه که ما در داستانها و افسانه های تورکی میخوانیم « کور اوغلو - قاچاق نبی و غیره » اینست تورک نمی ترسد و مثل یک تورک رشید و جسور باش .حالا این تو هستی که باید حسابت را بکنی .
همه نظرات به جای خود
در برابر تورک ها ما عرب ها را باید حلوا حلوا کنیم حتی یک هزارام دشمنی و دشنام دهی تورک ها را عرب ها هرگز نکرده اند
اگر هم تاریخ را بخوانید عرب ها حداقل دیگه کله مناره نمیساختند
برای مثال انستیتوی زبانهای خارجی یا مانند این بنیادها در شمال، میتوانند زبان ترکی آذربایجان را در خارج از مرزهای خود به عنوان یک واحد تحقیقاتی برگزیند و چگونگی آنرا در همه ی زوایا بررسی کنند. با اینکه کارهایی صورت گرفته است ولی اینها مشکل گشا نیستند.
نویسندگان جنوب با توجه به این تحقیقات میتوانند در کار نگارش از آنها سود جویند.
اگر سایت انترنتی داشته باشند بهتر میتوانند دستاوردهای خود را عرضه کنند.
چنین کارهای فرهنگی برای نویسندگان جنوب میتواند خیلی مفید واقع شود و دشواریهای راه را سبک کند.
و دستاوردها و پیشنهادات میتوانند مشکل گشا باشند. هم در مورد فرهنگ نویسی و هم در باره ی زبان نگارش مخصوص خود.
البته نیاز این کار آن است که « ویژگیهای» جنوب را قبول نمایند و نخواهند زبان شمال را زورچپان کنند.
از شما هموطنان عزیز بخاطر اظهار نظر درکامنتهایتان تشکر میکنم . باور کنید تنها تشویق و پشتیبانی شما عزیزان هست که به انسان نیرو میبخشد و او را برای فعالیتهای ملی - فرهنگی آینده آماده تر میسازد.
خواهر بزرگوارم، بانوى مهربان، هناى عزيز
شما هموطن ما بوده و هميشه خواهيد بود. تنها دلهاى آشفته و انديشه تاريك انسان ها را دسته بندى نژادى، زبانى، عشيره اى... كه اثار بجامانده از دوران جاهليت هست ، مى كند وبه انسان از زاويه ى ديگرى نگاه مى كند . انسان بايد پيش از هر چيز خود را بر پايه آدمى تعريف كرده وازاين پنچره جهان را ببيند . خواهر نازنينم، هرگز گمان مبر ، اعمال دولت ها و برخى ادمهاى تاريك انديش، سمبل تمام باشندگان يك كشورند، هرگز گمان مبر كه يك اقليتى نه تو يك ايرانى و از مهربان ترينشان هستى و اين را از نوشته ات كه با دلى پاك نوشته اى مى توان دريافت، و مانند هر ايرانى ديگر سهم مساوى از هر تن گندم گرفته تا آواز پرواز دارى ، ما را از اين همه بى رحمى ببخش ، هم وطن نازنين من ، باشد كه روزى دست در دست هم سرزمينمان را بسازيم شاد و تندرست و سربلند باشى .........
به نادان راسیست ضد ایرانی انگلیس پرست بیسواد ! اگر جغرافیا و تاریخ ایران را نمی شناسی بهتر است زیپ دهنت را ببندی . نفت ایران غالبا در مناطق غیرعرب نشین یعنی در مناطق بختیاری کشف شد، از جمله در- آغاجاری و گچساران و مسجدسلیمان و هفت کل و نفت سفید و لالی و امبل و ماهشهر و دوگنبدان و.......... اگر نفت ایران نبود الان شما آذری ها به تمام نقاط کویری ایران و ترکیه برای گرسنگی پناه برده بودید و استانهای آذری نشین اینقدر شیک و پیک و تراخترسازی نداشت و بهترین اتوبان ها و دانشگاهها و مساجد و روزه خانی صفوی شیعه نداشت ..
خواستم قطعاتی ازین مقاله را بیاورم اما ترجیح دادم لینک آنا بفرستم خودتان خواهید خواند و جواب بسیاری از کامنت گزاران داده میشود. در مورد هرج و مرج در زبان فارسی ست و خودشیفتگان دستکاری طلب http://movallali.fr/Zabane%20farsi.pdf
به ....پان ترک دیرنج مین ائللی
اول اینکه شما راسیستهای پان ترک و پان عرب باید سر عقل بیایید که بعید می دانم چنین اتفاقی بیفتد. دوم اینکه نفت خوزستان متعلق به خلق ایران است و 80 میلیون ایرانی مالک نفت خوزستان هستند. سوم اینکه لرها و فارس ها ، بومیان استان خوزستان می باشند و هموطنان عرب خوزستانی ما حدود چهارصد سال پیش از جنوب عراق به خوزستان مهاجرت کردند، در حال حاضر نیز نیمی از جمعیت استان خوزستان را هموطنان عرب و نیمی دیگر را لرها و فارس های بومی تشکیل می دهند.استانهای خوزستان وآذربایجان بخشی لاینفک از ایران هستند و ایرانیان برای حفظ این استانها اگر لازم بدانند لحظه ای از استفاده از قوای نظامی تردید نخواهند کرد و به هیچ وجه تلفات آن نیز مهم نمی باشد؛ هرچند هموطنان آذربایجانی و عرب خوزستانی ما ، در ایرانی بودن خود هیچ شکی ندارند و از راسیستهای تجزیه طلب پان ترک و پان عرب متنفر هستند
در ضمن این دیرنج مین ائللی بداند ایرانیان به هیچ وجه نژاد پرست نیستند و آن محقق سوئدی حرف مفتی زده است. در تاریخ ایران یک مورد نسل کشی و پاکسازی قومی اتفاق نیافتاده است. اما درتاریخ کشوری مثل ترکیه که قبله و مدینه فاضلۀ امثال مین ائللی است سرتاسر از نسل کشی و پاکسازی قومی بوده است و میلیونها نفر از ارمنی ها و کردها و یونانیها و آسوری ها قربانی جنون نژاد پرستی ترکها شده اند.
باز هم تکرار می کنم که لرها و فارس ها از بومیان نخستین استان خوزستان می باشند و خوزستان در وهله اول متعلق به لرها و فارس های بومی می باشد و هموطنان عرب ما حدود چهارصد سال پیش از جنوب عراق به خوزستان مهاجرت کردند.
مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی
نابود باد تفکرات پان ترکیستی و پان عربیستی
سرکار خانم ریاحی,
دکترین های ادرای, امنیتی, اقتصادی و فرهنگی ایران بر علیه ترک و عرب بنا شده است. ایران کشوری بغایت نژادپرست است که اخیرا یک محقق سوئدی بعد از هند آنرا دومین کشور راسیست دنیا ارزیابی کرده است. اینها وجود کشور ایران فعلی را مدیون ترکها هستند که 1000 سال نقش رهبری در شکل گیری آن داشتند و پول نفت شما عربها که بدون آن در باتلاق فقر مفرط مطلق زندگی زجر آلودی می داشتند. تقصیر از ما و شماست, اگر شما و ما کشور مستقل خود را بنا نهیم اینها سرعقل می آیند. اینبار انگلیس قدرتمندی هم نیست استخدامشان کند و رضاشاهشان را به تخت سلطنت بنشاند.
به شروین
من امثال شما ها را می شناسم ، شماها با حربۀ توهین وتحقیر و تخریب و شانتاژ وترور شخصیت، علیه مخالفین رادیکال و سرنگون طلب رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی ، لجن پراکنی و تبلیغات مسموم می کنید. تو طرفدار رژیم جمهوری اسلامی هستی. در ضمن این کامنت تو و این نوشته محمد علی اصفهانی ، ارزش خواندن ندارد.
درود بر کمونیستها
درود بر مجاهدین
من چاکر ایرانیانی هستم که خواهان سرنگونی انقلابی این رژیم اسلامی حاکم بر ایران هستند .
ما ایرانیان برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، با شیطان نیز متحد خواهیم شد، عربستان سعودی که جای خود را دارد.
باز هم به سبک فرهنگ سلطنتی تبلیغ مبتذل برای امریکا و بیگانه پرستی این همکار سایت ایران گلوبال .
جالب است اگر بیوگرافی این منظر جاوید در اینجا منتشر شود تا خواننده بداند چرا وی این چنین تیلیغات سیستماتیک ضد ایرانی و به نفع دشمنان جهان سوم میکند !
پریروز پ ک ک دو عملیات انفجار بمب در دیاربکر و ماردین کرد امروز CNN در این رابطه خبری پخش کرد که یک خانواده کرد که برای گذران تعطیلات و دیدن فامیلهایشان به دیاربکر آمده بودند تماما کشته شده اند دو کودک خرد سال و یک دختر ١٣ ساله و پدر و مادر جزو قربانیان عملیات پ ک ک بودند و وضع دو باقیماند از خانواده بسیار وخیم است برای دیدن عکس این خانواده http://www.haberdetaylari.com/son-haberler-teror-bu-aileyi-tatilde-yaka…
این آقای بهمن موحدی، حقیقتا کارش به کاریکاتور شبیه است. خودش را چپ معرفی می کند اما می نویسد که دست هر دولتی که خواهان سرنگونی رژیم است را می بوسم! (در همین سایت) و یا در دفاع از عربستان سعودی سینه چاک می دهد. ذره ای درک از مقولات مربوط به چپ و حتی خود مجاهدین سر در نمی آورد و در همان حال با لب بالایی «رفیق رفیق» سر می دهد و با لب پایینی «مجاهد مجاهد»!
مرتبا به این و آن می پرد و این و آن را متهم به رژیمی بودن می کند. و جالب است که با چنین کامنت هایی به او اجازه داده شده که بدون کنترل مسؤولین سایت، هر چه دلش می خواهد را مستقیما در کامنت هایش بنویسد و سرضرب هم منتشر کند!
از این ها گذشته، آیا مضحک نیست که کسی با این قد و قواره، در باره محمد علی اصفهانی و وزن سیاسی و وزن هنری و ادبی او بنویسد؟
خیلی مضحک است، طرفدار رژیم جمهوری اسلامی برای اتحاد اپوزیسیون راهکار ارائه می دهد؛ حتما منظورش از اپوزیسیون هم کسانی مثل کدیور و امیراحمدی و تریتا پارسی و مسعود بهنود و ابراهیم نبوی و فرخ نگهدار و... است که جز لابی گری برای آخوندها کاری دیگری انجام نمی دهند.
فردی به نام "رفیق سائل" که هرکودکی می فهمد که طرفدار دو آتشه رژیم جمهوری اسلامی است و یک قبضه ریش از پشت کامنتهایش نمایان است ، وظیفۀ حمله ولجن پراکنی و شانتاژ علیه سازمان مجاهدین خلق ایران را در این تارنما به عهده گرفته است.
باید به امثال رفیق سائل رابطه "رو" و "سنگ پای قزوین" را یاد آوری کرد که دیگر برای اتحاد اپوزیسیون ایران راهکار ارائه ندهند.
این محمد علی اصفهانی هم معلوم نیست که با چه کسی کار دارد، باید به این آقا گفت که این نوشته هایش را در یک سایت ادبی انتشار بدهد نه در این سایت، هرچند که از لحاظ ادبی هم نوشته هایش
به هیچ وجه قوی نیست. کسی مثل محمد علی اصفهانی در توهم اصلاح پذیری رژیم جمهوری اسلامی به سر می برد و فکر می کند این رژیم قرون وسطلئی اصلاح پذیر است.
کاربر محترمی پرسیده؛ واسه اتحاد منظورم کدوم برنامه حداقل و چه کسانی یند؟ باید عرض کنم به عقیده من سرنوشت مبارزه با رژیم حاکم باید در درون کشور رقم بخوره. اما اگه به یاد داشته باشیم بنی صدر، یعقوبی، برومند، خانبابا، اصفهانی، متین دفتری، سیدجوادی، پاکدامن، شکری، اتحادیه کمونستها، ... به حیث سازمانی و فردی حول میثاق و برنامه حداقل شورای ملی مقاومت تونسته بودن واسه مدتی همکاری کنن.
بدلیل وجود این تجربه تاریخی من فکر می کنم بدون رجوی و شرکا، اینها توان چنین اتحادی رو دارن. واسه همین ضروریه اسامی مستقل فوق با اتحادی نو حول نسخ اصلاح شده اون متون (و یا متونی کاملاً نو)، زمینه اتحاد سیاسی لازم در داخل و خارج، تبدیل شدن به سخنگوی مبارزات داخل و کور کردن خطوط وابسته و جنگ طلب در خارج و داخل رو کلید بزنن.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر لیبرتی و هزار اشرف یادتون نره!
اضافه کنم :
در مورد لغات اروپایی، مؤلف فرهنگ، به تفاوت تلفظ ، در شمال و جنوب(آذربایجان) ، استعمال کلمات روسی در شمال، و انگلیسی و فرانسوی یا عربی و فارسی در جنوب، بر اساس پرنسیپ توجه کرده است. و در آغاز کتاب ، ص 6، این مسئله را قید نموده.
اما از دید من موضوع مورد بحث، یا موضوعی که حسینی اشاره کرده، به این معنا نیست که مؤلف ابداً پرنسیپ مذکور را ندیده گرفته است، نه ، بلکه منظور من آنست که « لغاتی که در مقاله ی حسینی آمده و مانندهای آنها در کتاب»، حالت بهتر و قابل استفاده یشان برای جنوب این است که کوشش شود در صورت امکان معادلهای رایج قید شود. درست است که نویسنده ی فرهنگ در این جهت تلاش نموده ولی باز واژه هایی مثل مثالهای مقاله ی حسینی وجود دارند که لازم است تصحیح شوند.
من پیشنهادهای حسینی، که فارسی-عربی، هستند، یا مانند این ها را، قبول ندارم .
راه حل را گفته و مثالها نیز ذکر کرده ام. که میتوان آنها را ادامه داد و کلمات لازم را از لهجه های مختلف آورد و برابرگذاری نمود. اما در عمل کار به این راحتی نیست.
- لازم است توجه نمود جنوب آکادمی زبان ندارد و از عهده ی یک مؤلف نیز خارج است مثلا کاری که من پیشنهاد میکنم یا مانند اینها را انجام دهد. اما تا حدی میتوان این شیوه را به کار بست. و برخی کمبودها را رفع نمود. یا حتی معادل « مداد» را « مداد» نوشت و مانند این ها.
در بعضی موارد هم انتخاب و تصمیمگیری سخت است. به علت عدم فرهنگستان. نمیشود خیلی چیزها را از مؤلف انتظار داشت:
کلمه ی « پسیکولوژی» ؛ تلفظ فارسی
در شمال psixologiya
در جنوب طبق نوشته ی یزدانی psixoloji ( ولی ما خ را ک ) تلفظ میکنیم. گرچه طبق اصول خ درست است. اما رایج نیست. شاید پیرمرد روستایی بیسواد ک را خ تلفظ کند ولی واژه بیشتر در زبان تحصیلکرده ها به کار میرود.
در جنوب تا جایی که من اطلاع دارم « پیسکولوژی» تلفظ میشود. piskoloji
شاید در جاهای دیگر که من اطلاع ندارم طور دیگری تلفظ کنند. مشکل اینجاست که مؤلف کدام تلفظ ها را قید کند ؟ بهر صورت
چون کار استانداردی از طرف فرهنگستان نداریم انتخاب و تحقیق مشکل است. از این جهت من نمی توانم انتظارات زیادی از یک
مؤلف - که به تنهایی کار کرده- داشته باشم. کار فرهنگ نویسی در شمال نسبت به جنوب بسیار راحت است ، چون فرهنگستان و دانشگاه و غیره و غیره دارند، ولی ما در جنوب هنوز در « نوشتن و انتخاب ساده ترین کلمات» مشکلات غیرقابل حلی داریم؛ چرا که فرهنگستان نداریم. تصمیم فردی هم رسمیت ندارد. با اینهمه من معتقدم چاره ای نیست باید خودمان تصمیم بگیریم و بنویسیم، بعد ها خیلی چیزها الک و غربال شده و چیزهای مورد قبول کاربرد پیدا میکنند.
در کل نوشته های شمال تنها تا حدودی به ما کمک میکنند، باقی را باید خودمان انجام دهیم. جنوب ویژگیهایی دارد که کارشناسان شمال مسئله یشان نیست. تا جایی که من تجربه داریم ، مجبوریم خودمان جلمان را از آب بیرون بکشیم. در همه ی زمینه ها.
معادلهای پیشنهادی برای بخشی از لغاتی که در مقاله ی حسینی آمده .
این کلمات در اورمیه رایج اند:
buzxana( سردخانه) - ال یاندیران əlyandıran (گزنه)- ائو ایشینه باخان ev-işinə-baxan یا ev-işi-görən( خانه دار)- وولvol (مرخصی: بو گون وولوم دی [دو] bu gün volumdi) - باغلی bağlı( تعطیل: مدرسه باغلی- اداره باغلی ) mədirəsə , idarə bağlı
خانم خانه دار- ائو آروادی ev-arvadı و شکل ادبی " ائو قادینیev-qadını" را نیز میتوان اضافه کرد. و غیره...
....
نوشتم "عرب ایران" ماند ترک ایران، کرد ایران : کرد عراق هم داریم، کرد ترکیه هم داریم، و بنا به این منطق بسیار سادهٔ ریاضی عرب ایران نیز داریم. با احترام. سفارش میکنم نوشته‌ام را دوباره بخوانید. در ضمن وقتی زبان پارسی فردوسی فرهنگ پارسی را حفظ کرد و آن را از تاثیر زبان عربی نجات داد، نمونه این است که این دو پدیده جدا از هم نیستند.
این علم شنگه که براه افتاده در حقیقت ناشی از همان تز خلقهای تحت ستم حزب توده میباشد و اگر ان شعار ضد ملی نبود امروز ما با این همه مدعی روبرو نبودیم. واقعیت این است که پشت سر این دعوای زرگری دولت یهود و عربستان ایستاده اند و ملیارد ها دلار پول مردم ایران صرف عرب فلستینی و سوری و و و میشود و همه چپاول ملت برای همان همنوعان عرب خوزستانی در جنوب ایران است ونه مردم اصفهان و تبریز . کشور های عرب باصد ها ملیارد درامد نفتی توان ازاد سازی فلستین راندارند و اکنون دلشان برای عرب خوزستانی میسوزد ؟. نظام اسلامی از بیخ عرب است دین از بیخ دین عربی است . دولت دولتی اسلامی عربی است و ما مردم ایران در نظام عربی اسلامی دارای هیچ گونه حقوقی نیستیم . هدف باید براندازی نظام استعماری عرب و دین عرب باشد .
دوست عزیز آقای ائلیار، خواهش میکنم این جمله را از صقحه 6 بخوانید و زود قضاوت نکنید. در کتاب کلمات با منشا اروپایی در شمال آزربایجان با واریانت روسی و در جنوب با واریانت فرانسوی - انگلیسی بکار گرفته شده است
Auch bei den Begriffen lateinisch-europäis
chen Ursprungs sind die in der Re-
publik Aserbaidschan üblichen russischen Versionen und in Südaserbaidschan :
(قسمت۱)این بی مایع ترین مقاله ای بود که من در این ۳-۴ سال اخیر خوانده بودم. بد بختانه این روزها بعضی ها در موضوع هایی نظر میدهد که هیچ اطلاعی ازآن ندارد ..... درد اصلی نویسنده درد مردم ترکیه نیست بلکه عقده حقارتی است که یک پان ایرانیست(پان فارس) به ترکهای ترکیه دارد. ایشان با زبان بی زبانی میگوید که چرا ترکیه جزو «جی-۲۰ » و ۱۶ مین کشور قدرتمنداقتصادی دنیاست ولی ایران با این همه گاز و نفت یک کشور عقب مانده . چرا ترکیه مرکز توریزم است ولی ایران مرکز تروریزم. چرا ترکیه تانک« آلتای» وهلیکوپتر «آتاک» طراحی ومیسازد ولی ایران ماکت هایی را از آهن پاره به نام تانک و هلیکوپتر (به قول خودشان بالگرد که گشتن بال آن را هیچ دوربینی ندیده).چرا ایران رکورد داراعدام است ولی در ترکیه حکم اعدام وجود ندارد. پس هر چه زودتر باید مصبب این همه ترقی را تا دیر نشده کوبید.
(قسمت۲) با وجود اینکه من با۲۰٪ کارهای اردوغان مخالفم ولی اگر کمی انصاف داشته باشیم باید بدانیم که بعد از آتاترک ٬ اردغان با اختلاف زیاد٬ بیشترین خدمت را به پیشرفت ترکیه کرده است.حتی چیزی که خیلی ها نمیدانند آن است که «آ ک پ» بود که قانون اعدام را لغو کرد. پس کسی نگران باز گشت حکم اعدام نباشد. حزبی که یکی از افتخاراتش حذف قانون اعدام است آن را باز نخواهد گشت. مقایسه اردوغان و خمینی هم خیلی ....است .خمینی ایران با درآمد سرانه بالا را تهویل گرفت و ایران عقب مانده کنونی را تهویل داد ولی اردغان بر عکس ترکیه با در آمد سرانه نسبتاً پایین و غرضهای نجومی تهویل گرفت و ترکیه را از ته جدول به رده ۱۶ ارتقاع داد.
-بله بعضی کامنتها « مزه پرانی» ست.
اینان زیر اکثر نوشته ها مشغول انجام کسب وکار دائمی خود هستند.
غیر قابل توجه .
برخیها حرف شان آن است که « صاحب تمدن دوهزار و پانصد ساله اند و دیگران مهمان»...
-در مورد لغتهای اروپایی و نامأنوس بله حق با حسینی گرامی ست ، در کامنت خود به این موضوع اشاره کرده ام.
مؤلف فرهنگ میتواند نظرش را بیان کند.
- اما اینکه « تألیف فرهنگ» چه سودی دارد، سخنی ست تلاش ستیزانه و لاجرم توهین آمیز.
درست است، نویسنده ی مقاله زحمات زیادی در مورد کارهای فرهنگی کشیده است .من هم با بخشی از نوشته هایش آشنا هستم.
-« کارهای فرهنگی معمولا- و نه الزاما- به گرایش سیاسی افراد مربوط است. »
در مقاله و لغت نامه این نکته هست. و خواه-ناخواه مورد توجه واقع میشود.
تلاش و دید هرکس، انتخابی ست آزاد. اینجا مهم کار « تألیفات بیشتر» است، که اهمیت دارد.
داشتن دید سیاسی عیب نیست. اشکال اینجاست که: پای لغت نویسی به سیاست بند شود.
در این حالت اجباراً سیاست هم مورد بحث قرار میگیرد. اینه که گفتم کار فرهنگی- خواه ناخواه بعد سیاسی یافته است .
- متأسفانه در ایران گلوبال هدایت هیچ بحثی ممکن نیست. اینجا دیالوگ وجود ندارد. تنها « مزه پرانی و تحقیر و دشنام سیاسی و مانند اینها رایج است» و کامنتها پر. «نظر» را به ندرت میتوان یافت. برخورد بیطرفانه با نظرات نیز وجود ندارد.
- بله چنین بحثهایی بهتر است به زبان اصلی خود مقاله باشد.
سخن شما درست است من علی رغم میلم مجبور شدم به بعد سیاسی مقاله و فرهنگ توجه کنم.
ساغ اول، قربان سنه.
من قبلا بشما توصیه کردم که اخبار را طوری از تظر و تحلبل خودت جدا کن که خواننده بفهمد کدام حرف از تو است و کدام یک خبر است یا نظر دیگری . چرا اینقدر عجله داری که فوری تطرت را در خبر ادغام میکنی و شعار و دشنام و تئوری و نظریه و مرامنامه و دکترین و مانیفست تبلیغ می نمایی ! ؟
چرا الفبای فارسی نویسی و ژورنالیسم ابتدایی را رعایت نمی کنی یا بلد نیستی ؟؟ !!
بیسواد ! دانشگاه گندی شاپور اهواز -و شهرک چوقازنبیل دزفول- و شد شاهپور شوشتر- و بند امیر گتوند- و پرنوشته مسجدسلیمان - را عربها ساختند یا ایرانیان ؟ چوقا زنبیل و شهر شوش هزار سال پیش از میلاد ساخته شدند . آنزمان هنوز عربها و اسرائیلی ها به زبان آرامی حرف میزند و پسر عمو بودند و ربان عربی وجود نداشت و آذری ترک در مغولستان و آیغورستان و سیبریه بود . و صدام از جنگ قادسیه و مجوس زردشتی چیزی نشنیده بود .
(ادامه)
توضیح: بحث پان ترک و پان فارس و این جور چیز ها نیست. این نوع بحث ها، آن هم به این صورت که این جا رایج است، از نظر من بحث های بی پایه ای هستند. بحث یک کاربر بد دهن فحاش و به همه بپر و به همه تهمت زن کم مایه و اصلا خارج از فرم ها و نُرم هاست که با کمال تعجب به او اجازه داده اند که مسؤول کامنت ها را دور بزند. ضمنا حدس می زنم که احتمالا او توسط یک اکیپ نامرئی مجاهدین هم پشتیبانی می شود.
وقتی عمر ابن خطاب و اعراب بادیه نشین وحشی به ایران حمله کردند، تمام کتابها و تمدن ایرانی را سوزاندند. عمر میگفت با وجود داشتن قرآن، به کتابهای دیگر احتیاجی نیست. صدماتی که در اثر حمله اعراب به ایران وارد شد، حتی توسط مغولها انجام نشد. تمدن ایرانی توسط اعراب نابود شد. اسلام تا هر کجا که شمشیر رفت، همه چیز را نابود کرد.
دیرنج مین ائللی عزیز
چرا اسم آن کاربر را ننوشته اید؟ اسمی که از چند ماه پیش روی خود ش گذاشته برای خوانندگان این سایت، اسمی آشناست: «بهمن موحدی (بامدادان)». اسمش را باید می نوشتید تا شاید مسؤول محترم صفحه نظرات و مسؤول محترم سایت ایران گلوبال کمی به فکر فرو روند و از خود بپرسند بر مبنای چه حساب و کتابی به این آدم بد دهن و تهمت زن و فحاش که تقریبا هیچ وقت نمی تواند بدون فحاشی و تهمت زدن و دشنام های بدتر از ناموسی مثل سایبری یا طرفدار رژیم به دیگران دادن چند سطر کامنت بنویسد اجازه کامنت مستقیم و بی واسطه گذاشتن داده اند.
واقعا چرا و روی چه حساب و کتابی؟ بالاخره هر کاری باید حساب و کتابی یا توجیهی داشته باشد.
چرا ملی گرایی بر علیه جهانی شدن و گلوبولایزیشن وارد میدان شده است" این مقاله نتوانسته به کالبلد شکافی دأل پشت پرده ملی گرایی بپردازد. من به ۲ دو فاکتور مهم اشاره خواهم کرد. اولین و مهمترین دلیل این است که با ورود روبات‌ها به مراکز کاری، به تدریج هزینه تولید کالا در آمریکا، آلمان، ژاپن در حال نزدیک شدن به هزینه تولید همان کالا در چین، بنگلادش و هند است. یعنی تکنولوژی ، آتوماسیون و روباتیزه شدن بر علیه جهانی شدن وارد میدان شده، دومین فاکتور ورود جهان از دوران ریسک، به دوران بی ثباتی است، ایران با ملیّت کذایی نفتی در ۱۰۰ سال گذشته، بیشترین بی ثباتی را تجربه خواهد کرد، این بی ثباتی به دلائلی دیگر، تشدید خواهند شد که عبارتند از ۱- هویت کذایی ایرانی جامعه شاهنامه خوان، با نفی و تحقیر عرب و تورک تشکیل شده، بی ثباتی در دنیای عرب و تورک با ورود به دوران بی ثباتی، بسیار کمتر از ایران
خواهد بود، به همین دلیل ملیّت کذایی نفتی ایرانی، بیشترین گسست و شکاف را، تجربه خواهد کرد. مشکل بی آبی ایران را بیشتر از کشورهای دیگر، تهدید خواهد کرد. دکترین کذایی نژاد آریا، با ورود دنیا مخصوصا خاورمیانه به دوران بی ثباتی، بیشتری ضربه را خواهد دید.اندیشه چپ و چپ گرائی عامل اصلی استبداد در ایران و تحمیل استبداد دینی در ایران هستند . در جنگ دوم اروپا که به جنگ جهانی معرو ف است کشور ما اشغال شد و دو جریان تجزیه طلب فرقه پیشه وری و قاضی محمد با تحریک دولت شوروی و حز ب توده کشور را با خطر جدی تجزیه روبرو ساختتند که خوشبختانه هر دو خیانت تاریخی چپ افشا و در نطفه خفه شدند. تبلیغ خائنانه حزب توده با شعار مرک بر شاه در سال 57 به بار نشست و اکنون شاهد هستیم که ان شعار چه عواقبی برای ایران و ایرانی دارد . مدعیان کنونی نیز به همان راه و روش حزب توده قدم بر میدارند و اینده ایران را تاریک میکنند. جریانات چپ اساسن تجزیه طلب و خواهان انقراض کشور ایران و به دروغ خود را ازادی خواه و انسان دوست و خلقی معرفی میکنند.
سلام-بی خیال آن فاشیست باش .اکنون دنیای انفورماتیک است نبایدبه چرندگویی تعدادی وقعی بگذاری.
دراین یک سال تلگرام سیستم فکری ومهندیسی اربابان تعدادی ازمتوهمان رابهم ریخته است .مامیگوییم وقتی کسی میخواهدغرق شوددستش رابه هرچه ذهنش میرسدمی آندازد حتی به کفک روی آب.
جناب مین ائللی مااکنون ده نفروصدنفرنیستیم.ماسیل عظیم جوانان بانشاط وقدرتمندتورکان آزربایجان وقاشقایی وتورکمن وخوراسان وچهارمحال وخزر وطبرستان وتهران راراه انداخته ایم .
حکومت نمی تواندبازندان وقفل وزنجیرواسلحه جلوی مامقاومت کند.این چندتانوچه عقب مانده دراصل این جریان قدرتمندراحس کرده ودست وپامیزنند.
اکنون جمعیت ماروان ورئال ومنطقی وعقلانی یکی یکی سنگرهای فاشیست وجعلیات آنراشکسته وپیش میرود.ازقدرت حرکت مابرادران عرب .کورد.بلوچ هم نیروگرفته وهرروزیک موجی ایجادمیشود.
منطق وعقل وتفکرزیبا همراه باعلم برای مدرنیسم درراه است.ساغ اول .
سلام-نوگرایی وتجددومدنیت خواهی انقلاب مشروطه بهیچ وجه رضاشاه.محمدرضا.خمینی وخامنه ایی رانمیتوانست حتی درذهن خوداین هاراتصورکند.ولی متاسفانه انگلیس بخاطرمنافع خودباحاکم کردن اتینیک وتفکرشئونیسم فارسی سنگ تمام گذاشته وروشنفکرنماهای ماراهنوزدرجزیره سرگرانی آواره ویلان کرده است.تعدادی نیز دردرون همین روشنفکران دانسته آنهارا دراین جزیره بخاطرخواست وتفکرخود درآوارگی کمک می کنند .
همان شعارهای فرهنگسازان پهلوی ناسیونالیست کوروجمهوری اسلامی فارسی(درلفافه اسلامی )راباشعارسوسیال ناسیونالیسم مطرح می کنند.دراصل میخواهند مردم درسیطره استعمارگرانگلیس بازهم سرگردان باشند.نوشته داریوش آشوری دقیقاهمین موضوع رامیرساند.این روشنفکرنماهای ناسیونالیست دیگران رادرراه ورسم محمدعلی فروغی وسعیدنفیسی وآیت الهی وحدادعادل هدایت کرده ولی ردی ازخودنشان بجانمی گذارند.عقب ماندگی وجداشدن ازمدرنیسم درواقع کاراین هاست ولی بنام شاه وشیخ تمام میشود.
دراین سایت هم موحدی بامدادان.کرمی.خانم افشار.جویا.اقبالی.استخانلو.جمال.مجددی .وووفتوکپی برابراصل سردامداران حکومت شاه وشیخ هستند.
باشعارهای دهن پرکن
هزاران منتظری.موسوی.کروبی.خامنه ایی وشاه.خمینی.بهمن موحدی.رئیسی .رجوی.بیایدبازهم همین آش وهمین کاسه است .
مگردرفکرقانون گذاران چرخش ودگرگونی ریشه ایی ایجادشده وقوانین بین المللی وامروزی دنیای پیشرفته رابرای همه جاری وساری کنند.
چرا عربستان به تقلا افتاده است ? اقتصاد ایتالیا، فرانسه و انگلستان وارد رکود شده و اقتصاد آلمان از نفس افتاده است، رشد اقتصادی چین از دو ۲ رقمی به فقط ۶ درصد کاهش یافته است، روسیه و ترکیه در حال تشکیل اتحادیه اوروسیا هستند و عربستان میداند از این به بعد این روسیه خواهد بود که میزان صادرات نفت و گاز ایران را، در سطحی محدود نگاه خواهد داشت تا بیشترین بازار را که همان ترکیه است برای صادرات نفت و گاز روسیه، حفظ کرده باشد، اگر عربستان قادر به پرداخت حقوق ماهیانه کارگران و پیمان کاران چندین میلیونی هندی و پاکستانی در حال کار در عربستان را نداشته باشد ناا گاهاً چندین میلیون بیکار یا لشگر بیکاران میلیونی مترز در خیابان‌های عربستان این کشور را وارد بی ثباتی خواهند کرد، این در حالیست که برای اولین بار، کویت اعلام کرد که بدلیل نزول قیمت نفت، این کشور با کمبود بودجه مواجه خواهد شد. پیش بینی من این
است که در عرض ۵ سال، کشورهای ایران، عربستان بیشتر از نصف درامد نفت و گاز را، صرف مبارزه با بی آبی خواهند کرد.پان ترک متعصب ........ شونیست ناتوان تر از آنست که بتواند دلیل علمی غالب شدن زبان فارسی نوشتاری در ایران را بیان کند . این زبان به دلیل تاریخی فرهنگی جغرافیایی سیاسی طبیعی توانست زبان مشترک اقوام ایرانی و مهمانان و پناهندگان و مهاجمان به ایران گردد و در مقابل اعراب و مغول و یونان و رم و انگلیس و امریکا و فرانسه مثاومت نموده و بیگانگان را همچون تیزاب در خود حل کند و آسیمیله نماید . اکنون پنجمبن زبان فرهنگی با میلیونها اثر و کتاب است که در 6 کشور جهان مورد استفاده قرار میگیرد . در هند 600-900 سال زبان اداری دولتی بود . در پاکستان و .....
سلام-درست است که لمپنیسم بشکل های ضعیف دربین تمام مردم جهان وجوددارد.اممادرایران فرهنگ لمپنیسم بشکل های مختلف توسط دولت های ایران رواج داده میشود.وتعدادی سیاسیون همفکرحکومت وآنهانی که درراستای فکری حکومت های شاه وشیخ حرکت کرده بیشتردامن گیرجامعه بوده ست.
درهمین سایت اگرنگاه کنیدلمپنیسم بهرشکلی خودرا نمایان میکند.این افرادمثلا سیاسی بجای نقدمقالات ویاابرازنظربه سیبل ونام و کلاه وتباروشکل وزبان گیرمیدهند.این خوداصل نمادلمپنیسم فکری است.که مردم عقب مانده باخودحمل میکند.
آقای رئیسی هم جدایی ازاین روشنفکران .... نیست.
اگرنوشته تعدادی رانگاه کنیدوچون ازآقای رئیسی نام برده شده من نیزازنویسندگان همین سایت نام میبرم.به نوشته مجددی.
استخوانلو.موحدی بامدادان .جمال.بابک خرمدین .وایستا وونگاه کنیدبتمام وجودخود....رامیتوانیدببینید.
لمپنیسم درواقع بازوی قدرتمندانگلیس وشئونیسم فارس است.
به ...... پان فارس بهمن موحدی(بامدادان)
است، که از هزاره های دور قبل از میلاد مسیح مردمان تورک آربایجان و ترکمن در آن حضور دارند. و اگر لازم باشد مردم غیور آزربایجان برای رهائی از چنگ استعمار و استثمار فاشیسم و ناسیونالیسم فارس که زبان و فرهنگ مردم آزربایجان را قتل عام کرده است، لحظه ای درنگ نخواهد کرد. هرچند مردم تورک آذربایجان در تورک بودن خود هیچ شکی ندارند. مردم عرب الاحواز نیز درعرب بودن خود هیچ شکی ندارند و از راسیستهای مرکزگرای تمامیت خواه پانفارسیسم، بیزار و متنفر هستند. در ضمن این بهمن موحدی بامدادان! بداند مردمان غیر فارس ایران به هیچ وجه نژاد پرست نیستند، اما طبق گفته دانشمند سوئدی اقلیت پانفارس مهاجر که دائما در مطبوعات و رسانه ها بملل غیرفارس مخصوصا به ترکهای آزربایجان جوکهای شنیع و توهین آمیز نثار میکنند، اکنون به برکت پانفارسها بعد از کشور هند، در واقع ایران دومین کشور نژاد پرست جهان محسوب میشود. در ضمن محقق سوئدی براساس فاکتهای نسل کشی و پاکسازی مردم آزربایجان، عرب الاحواز ... و سایر مردمان بومی، بر کشتارهای تاریخی و پاکسازیهای ملل غیر فارس بدست رژیم منحوس پهلوی و جنایات رژیم اسلامی انگشت می گذارد. از روی باد و هوا صحبت نمی کند. اما تاریخ کشوری مثل ترکیه در قیاس با جامعه فساد زده و راسیستی ایران نه تنها قابل مقایسه نیست، بلکه در کشوری مثل ترکیه دمکراسی وجود دارد. وجود دمکراسی، آزادیهای سیاسی، ملی مدنی، اجتماعی و عدم دخالت به زندگی خصوصی مردم ، کشور ترکیه را به یکی از کشورهای نمونه توریستی برای مردمان سرتاسر جهان در آورده است. از این جهت سالانه میلیونها توریست از سراسر جهان از ترکیه دیدن میکنند از سواحل زیبای آن لذت میبرند. در ترکیه کسی را برای طرز لباس پوشیدن، آرایش، و یا به جهت روزه نگرفتن بازداشت و زیر شلاق کتک نمی زنند. سالهاست حکم اعدام در ترکیه لغو شده است. و کسی را به واسطه نظرات سیاسی دستگیر و اعدام نمی کنند. اما در ایران انسانهای بیگناه را در ملا عام در میدانها به جرم روزه خواری شلاق میزنند، انسان را به جرم مدل لباش پوشیدنش دستگیر میکنند، و یا به بهانه های مختلف سیاسی انسان را محکوم به اعدام و از جرثقیل حلق آویز میکنند. اجساد آنان را روزها در میادین نگه میدارند. تا از مردم زهر چشم بگیرند. آری! بر خلاف ترکیه، جغرافیای موسوم به ایران سرتاسر پر از نسل کشی و پاکسازی قومی بوده است و میلیونها نفر از تورکهای آزربایجانی مردم عرب الاحواز، و سایر ملل غیر فارس قربانی جنون نژاد پرستی فارسها شده اند. و هنوز هم این نسل کشی ها بطور گسترده به شکلها و بهانه های مختلف ادامه دارد. باز هم تکرار می کنم که مردم تورک آزربایجان و عربهای الاحواز از بومیان نخستین جغرافای موسوم به ایران هستند. و خوزستان در وهله اول متعلق به مردم عرب الاحواز است و هموطنان فارس و لر اخیرا به خوزستان مهاجرت کرده اند و حورمت مهمان نوازی هموطنان عرب احوازی را بدانند و نا شکری نکنند.اول اینکه شما راسیستهای پانفارس و پان لر باید سرعقل بیایید که بعید می دانم چنین اتفاقی بیفتد. دوم اینکه نفت خوزستان به مردم عرب تعلق دارد و نه به اقلیت فارس! مردمان عرب خوزستان یعنی صاحبان اصلی سرزمین الاحواز مالک نفت خوزستان هستند. سوم اینکه لرها و فارس ها کوچ کرده از استانهای یزد و کرمان، و حواشی کوههای پامیر افغانستان هستند، اگرصلاح دیدند، به محل قبلی خود بر میگردند. هموطنان عرب خوزستان قبل از کوچ اقلیت فارس و لر، هزاران سال قبل در خوزستان سکنا داشتند و دارند. شما ها دیروز آمدید، درصورتیکه آنان از دل این سرزمین بیرون آمده در آن رشد و نمو کرده اند. در حال حاضر یک پنجم استان خوزستان را کولیان مهاجر فارس تشکیل میدهند. همانطور که استان خوزستان سرزمین پدری عربهای الاحواز است، استانهای تورک زبان آذربایجان نیز بخش لاینفک سرزمین اجدای تورکان آزربایجان
مرگ بر رژیم اسلامی پانفارس!
مرگ بر تفکرات پانفارسیسم!
دوستان کمکم کنید تا من بتوانم در رابط با دانشگاه جندی شاهپور اطلاعاتی داشته باشم .
دراین دانشگاه به چه زبانی تردیس می شد.
دراین دانشگاه به چه خطی می نوشتند.
چه کتابها ازآن دانشگاه ماند .
تا کنون که مشخص شده تا کمتر از1000سال پیش ما هیجی کتاب و هیجی نوشته ای و هیجی خطی و هیجی زبان مشخصی نداریم.
این هم گویا به سبک لوایی نویسنده شده از نعمت لایزال این سایت ایرانی فارسی زبان در خدمت راسیسم ترکی و جعل و نحریف و دروغ و شانتاژ و ترور شخصیت !
خیلی جالب است . وقتی از فتح تبریز سخن می گویید از ایران نام می برید ولی وقتی از قتل عام تفلیس سخن می گویید از صفویه نام می برید! چرا در تمام این ماجرا ها یک طرف ثابت آن همیشه عثمانی است ولی طرف دیگر آن بسته به نیازهای نژاد پرستی ایرانی ، دارای اوصاف متفاوت و مطلقی چون صفویه ، قاجاریه ، شاه عباس ، ایران و ... است ؟
«فرهنگ آلمانی – آذربایجانی» احمد امید یزدانی چه سودی برای مردم آذربایجان جنوبی دارد؟ دوستان موافق و مخالف جواب دادند . چاپ این فرهنگ آلمانی - آزربایجانی به همت نویسنده یک بار در سال 2004 بچاپ رسیده و بفروش رفته و بار دوم در سال 2012 بچاپ رسیده ، آنهم فقط به همت شخص آقای احمد امید یزدانی ، آیا این دلیل بر استقبال افراد مورد نیازبه باین کتاب نبوده است ؟ فرهنگ لفت مورد استفاده افراد بخصوصی است و توجه کنید ناشر فلان انتشاراتی معروف نیست .با وجود این مورد استقبال قرار گرفته و از طرفی مجانی هم قابل دانلود است . آیا این جواب قانع کننده ای به آقای محمدعلی حسینی و دوستانشان نیست !؟ مگر مخالفت با نشر کتاب بهانه ای یا شد برای تصفیه حساب با طرز تفکر نویسنده فرهنگ لغت .
سرکارخانم محترم هنا ریاحی چرا ترک میدان بایدروشنگری کرد.
متاسفانه بعضی ازدوستان فارس دوست ودوشمن خود را نمی شناسند.ما حتی تا کمتراز1000سال پیش درموردایران هیچی نداریم واین زبان فارسی را هم غزنویان به ایران آوردن آنهم بخاطر اینکه چون ترکها اعراب راازاین منطقه بیرون کردندوحاکم شدند برای جلوگیراز سواستفاده اعراب تصمیم گرفتند نه زبان عربی ونه ترکی باشد بلکه فارسی که ناشناخته غیرایرانی بود بست گسترش دادندطوری که فحش فارسی به محمودغزنوی هم سکه داشته چه به رسد که یک بیت شعربگوید
درایران کنونی بخصوص مرکزایران به فارسی نه صحبت می کردند ونه می نوشتند چون نه کتابی نه شعری *هیچی هیچی * نداریم درصورتی که ازاعراب و رومیان نویسندگان بنام داریم وازآنها کتاب داریم .
ازاینکه می گویند ما دانشگاه جندی شاهپورداشتیم بس کو کتابش به چه خطی می نوشتند؟!
این چیزهای که درمورد تاریخ ایران نوشتند که درآنان هم ترکها واعراب غایبند برای اهداف ومنظوری خارجی ها نوشتند
فرقی هم نمی کند این فارس استاد دانشگاه باشد ویا کارمند دن پایه سطح فهم وشورآنها در مورد حقوق بشر یکی است چه درداخل کشور ویا خارج ازکشورباشند.
نمونه اش اینکه شما را تهدید به اخراج ازدبستانی می کنند آنهم درخارج ازکشوراگرشما درایران بودید یا اظهارنظرنمی کردید ویا زندانی بودید واصلا شما را درایران به عنوان معلم استحدام نمی کردند.
نمونه بعدی سنبلعلی (علی دیویدسنبلی)این اشخاص درآلمان هم دست ازسر ترکها برنداشتند درصورتی بعدازجنگ جهانی اول ودوم کشورهای قدرتمند دنیا تصمیم گرفته بودند ازقسمتی ایران وسوریه وترکیه وعراق وارمنستان کنونی دوکشورجدید تشکیل دهند به نام کشورکردی وارمنی وتنها کشوری وتنها شخصی که با این طرح مخالف بود ترکیه به رهبری آتا تورک بود واکنون دوشمنی کرد و ارمنی با تورکیه درهمین راسته است .
اکنون افتخارشکل گربه ایران کنونی مال پان ایرانست ها است دوشمنی کرد وارمنی مال ترکیه است.امثال سنبلعلی ها درایران حاکمند می توانند زندانی کنند درخارج ازکشور نمی توانند زندانی بکنند می کشتند ببینید رشد نژادپرستی را آیا این قشر اقلیت فارس که آگاهانه شوونیست تبلیغ می کند منطق می فهمدجای بحث با قشر پان ایرانیست نیست ولی دیگران باید آگاه کرد.
احد جان ، تولدت مبارک .....زندگی پر باری داشته ای ....در این عصر دیجیتالی وقت ات را صرف تحقیق و پژوهش کرده ای بدون هیاهو من ، من و من.....سلامپ باشی
این آقای سوپر سوسیال فاشیست بهمن موحدی هر آنچه واقعیت است بخاطر تفکرات ارتجاعی و شونیستی اش انکار و دروغ پردازی میکند مثلا نوشته «
آن نیز مهم نمی باشد » آنچه که ما در داستانها و افسانه های تورکی میخوانیم « کور اوغلو - قاچاق نبی و غیره » اینست تورک نمی ترسد و مثل یک تورک رشید و جسور باش .حالا این تو هستی که باید حسابت را بکنی .سوم اینکه لرها و فارس ها ، بومیان استان خوزستان می باشند » یعنی یک تحریف آشکار و یا اینکه نوشته « در تاریخ ایران یک مورد نسل کشی و پاکسازی قومی اتفاق نیافتاده است » آیا قتل عام ارتش فاشیست ایران در سال ١٣٢٥ حکومت ملی آذربایجان و کشتار هزاران نفر و تبعید ١٠ها هزار نفر که اکثرا با سوادترین و تحصیل کرده های آذربایجان بودند نسل کشی محسوب نمیشود یکی از علل مهم به فلاکت کشیده شدن ملت آذربایجان قتل عام طبقه تحصیل کرده و روشنفکر آذربایجان است که آثارش تا کنون گریبانگیر ملت تورک آذربایجان شده .و اما تهدید .... تو که نوشته ای « ایرانیان برای حفظ این استانها اگر لازم بدانند لحظه ای از استفاده از قوای نظامی تردید نخواهند کرد و به هیچ وجه تلفات آن نیز مهم
همه نظرات به جای خود
در برابر تورک ها ما عرب ها را باید حلوا حلوا کنیم حتی یک هزارام دشمنی و دشنام دهی تورک ها را عرب ها هرگز نکرده اند
اگر هم تاریخ را بخوانید عرب ها حداقل دیگه کله مناره نمیساختند
برای مثال انستیتوی زبانهای خارجی یا مانند این بنیادها در شمال، میتوانند زبان ترکی آذربایجان را در خارج از مرزهای خود به عنوان یک واحد تحقیقاتی برگزیند و چگونگی آنرا در همه ی زوایا بررسی کنند. با اینکه کارهایی صورت گرفته است ولی اینها مشکل گشا نیستند.
نویسندگان جنوب با توجه به این تحقیقات میتوانند در کار نگارش از آنها سود جویند.
اگر سایت انترنتی داشته باشند بهتر میتوانند دستاوردهای خود را عرضه کنند.
چنین کارهای فرهنگی برای نویسندگان جنوب میتواند خیلی مفید واقع شود و دشواریهای راه را سبک کند.
و دستاوردها و پیشنهادات میتوانند مشکل گشا باشند. هم در مورد فرهنگ نویسی و هم در باره ی زبان نگارش مخصوص خود.
البته نیاز این کار آن است که « ویژگیهای» جنوب را قبول نمایند و نخواهند زبان شمال را زورچپان کنند.
از شما هموطنان عزیز بخاطر اظهار نظر درکامنتهایتان تشکر میکنم . باور کنید تنها تشویق و پشتیبانی شما عزیزان هست که به انسان نیرو میبخشد و او را برای فعالیتهای ملی - فرهنگی آینده آماده تر میسازد.
خواهر بزرگوارم، بانوى مهربان، هناى عزيز
شما هموطن ما بوده و هميشه خواهيد بود. تنها دلهاى آشفته و انديشه تاريك انسان ها را دسته بندى نژادى، زبانى، عشيره اى... كه اثار بجامانده از دوران جاهليت هست ، مى كند وبه انسان از زاويه ى ديگرى نگاه مى كند . انسان بايد پيش از هر چيز خود را بر پايه آدمى تعريف كرده وازاين پنچره جهان را ببيند . خواهر نازنينم، هرگز گمان مبر ، اعمال دولت ها و برخى ادمهاى تاريك انديش، سمبل تمام باشندگان يك كشورند، هرگز گمان مبر كه يك اقليتى نه تو يك ايرانى و از مهربان ترينشان هستى و اين را از نوشته ات كه با دلى پاك نوشته اى مى توان دريافت، و مانند هر ايرانى ديگر سهم مساوى از هر تن گندم گرفته تا آواز پرواز دارى ، ما را از اين همه بى رحمى ببخش ، هم وطن نازنين من ، باشد كه روزى دست در دست هم سرزمينمان را بسازيم شاد و تندرست و سربلند باشى .........
به نادان راسیست ضد ایرانی انگلیس پرست بیسواد ! اگر جغرافیا و تاریخ ایران را نمی شناسی بهتر است زیپ دهنت را ببندی . نفت ایران غالبا در مناطق غیرعرب نشین یعنی در مناطق بختیاری کشف شد، از جمله در- آغاجاری و گچساران و مسجدسلیمان و هفت کل و نفت سفید و لالی و امبل و ماهشهر و دوگنبدان و.......... اگر نفت ایران نبود الان شما آذری ها به تمام نقاط کویری ایران و ترکیه برای گرسنگی پناه برده بودید و استانهای آذری نشین اینقدر شیک و پیک و تراخترسازی نداشت و بهترین اتوبان ها و دانشگاهها و مساجد و روزه خانی صفوی شیعه نداشت ..
خواستم قطعاتی ازین مقاله را بیاورم اما ترجیح دادم لینک آنا بفرستم خودتان خواهید خواند و جواب بسیاری از کامنت گزاران داده میشود. در مورد هرج و مرج در زبان فارسی ست و خودشیفتگان دستکاری طلب
http://movallali.fr/Zabane%20farsi.pdf
به ....پان ترک دیرنج مین ائللی
در ضمن این دیرنج مین ائللی بداند ایرانیان به هیچ وجه نژاد پرست نیستند و آن محقق سوئدی حرف مفتی زده است. در تاریخ ایران یک مورد نسل کشی و پاکسازی قومی اتفاق نیافتاده است. اما درتاریخ کشوری مثل ترکیه که قبله و مدینه فاضلۀ امثال مین ائللی است سرتاسر از نسل کشی و پاکسازی قومی بوده است و میلیونها نفر از ارمنی ها و کردها و یونانیها و آسوری ها قربانی جنون نژاد پرستی ترکها شده اند.اول اینکه شما راسیستهای پان ترک و پان عرب باید سر عقل بیایید که بعید می دانم چنین اتفاقی بیفتد. دوم اینکه نفت خوزستان متعلق به خلق ایران است و 80 میلیون ایرانی مالک نفت خوزستان هستند. سوم اینکه لرها و فارس ها ، بومیان استان خوزستان می باشند و هموطنان عرب خوزستانی ما حدود چهارصد سال پیش از جنوب عراق به خوزستان مهاجرت کردند، در حال حاضر نیز نیمی از جمعیت استان خوزستان را هموطنان عرب و نیمی دیگر را لرها و فارس های بومی تشکیل می دهند.استانهای خوزستان وآذربایجان بخشی لاینفک از ایران هستند و ایرانیان برای حفظ این استانها اگر لازم بدانند لحظه ای از استفاده از قوای نظامی تردید نخواهند کرد و به هیچ وجه تلفات آن نیز مهم نمی باشد؛ هرچند هموطنان آذربایجانی و عرب خوزستانی ما ، در ایرانی بودن خود هیچ شکی ندارند و از راسیستهای تجزیه طلب پان ترک و پان عرب متنفر هستند
باز هم تکرار می کنم که لرها و فارس ها از بومیان نخستین استان خوزستان می باشند و خوزستان در وهله اول متعلق به لرها و فارس های بومی می باشد و هموطنان عرب ما حدود چهارصد سال پیش از جنوب عراق به خوزستان مهاجرت کردند.
مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی
نابود باد تفکرات پان ترکیستی و پان عربیستی
سرکار خانم ریاحی,
دکترین های ادرای, امنیتی, اقتصادی و فرهنگی ایران بر علیه ترک و عرب بنا شده است. ایران کشوری بغایت نژادپرست است که اخیرا یک محقق سوئدی بعد از هند آنرا دومین کشور راسیست دنیا ارزیابی کرده است. اینها وجود کشور ایران فعلی را مدیون ترکها هستند که 1000 سال نقش رهبری در شکل گیری آن داشتند و پول نفت شما عربها که بدون آن در باتلاق فقر مفرط مطلق زندگی زجر آلودی می داشتند. تقصیر از ما و شماست, اگر شما و ما کشور مستقل خود را بنا نهیم اینها سرعقل می آیند. اینبار انگلیس قدرتمندی هم نیست استخدامشان کند و رضاشاهشان را به تخت سلطنت بنشاند.
به شروین
من امثال شما ها را می شناسم ، شماها با حربۀ توهین وتحقیر و تخریب و شانتاژ وترور شخصیت، علیه مخالفین رادیکال و سرنگون طلب رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی ، لجن پراکنی و تبلیغات مسموم می کنید. تو طرفدار رژیم جمهوری اسلامی هستی. در ضمن این کامنت تو و این نوشته محمد علی اصفهانی ، ارزش خواندن ندارد.
درود بر کمونیستها
درود بر مجاهدین
من چاکر ایرانیانی هستم که خواهان سرنگونی انقلابی این رژیم اسلامی حاکم بر ایران هستند .
ما ایرانیان برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، با شیطان نیز متحد خواهیم شد، عربستان سعودی که جای خود را دارد.
باز هم به سبک فرهنگ سلطنتی تبلیغ مبتذل برای امریکا و بیگانه پرستی این همکار سایت ایران گلوبال .
جالب است اگر بیوگرافی این منظر جاوید در اینجا منتشر شود تا خواننده بداند چرا وی این چنین تیلیغات سیستماتیک ضد ایرانی و به نفع دشمنان جهان سوم میکند !
پریروز پ ک ک دو عملیات انفجار بمب در دیاربکر و ماردین کرد امروز CNN در این رابطه خبری پخش کرد که یک خانواده کرد که برای گذران تعطیلات و دیدن فامیلهایشان به دیاربکر آمده بودند تماما کشته شده اند دو کودک خرد سال و یک دختر ١٣ ساله و پدر و مادر جزو قربانیان عملیات پ ک ک بودند و وضع دو باقیماند از خانواده بسیار وخیم است برای دیدن عکس این خانواده
http://www.haberdetaylari.com/son-haberler-teror-bu-aileyi-tatilde-yaka…
این آقای بهمن موحدی، حقیقتا کارش به کاریکاتور شبیه است. خودش را چپ معرفی می کند اما می نویسد که دست هر دولتی که خواهان سرنگونی رژیم است را می بوسم! (در همین سایت) و یا در دفاع از عربستان سعودی سینه چاک می دهد. ذره ای درک از مقولات مربوط به چپ و حتی خود مجاهدین سر در نمی آورد و در همان حال با لب بالایی «رفیق رفیق» سر می دهد و با لب پایینی «مجاهد مجاهد»!
مرتبا به این و آن می پرد و این و آن را متهم به رژیمی بودن می کند. و جالب است که با چنین کامنت هایی به او اجازه داده شده که بدون کنترل مسؤولین سایت، هر چه دلش می خواهد را مستقیما در کامنت هایش بنویسد و سرضرب هم منتشر کند!
از این ها گذشته، آیا مضحک نیست که کسی با این قد و قواره، در باره محمد علی اصفهانی و وزن سیاسی و وزن هنری و ادبی او بنویسد؟
:آیا این عقب مانده تاریخی که در عالم طلعه و زبیر زندگی می کرد به عنوان ناجی آینده ایران مطرح است؟!؟!؟!
خیلی مضحک است، طرفدار رژیم جمهوری اسلامی برای اتحاد اپوزیسیون راهکار ارائه می دهد؛ حتما منظورش از اپوزیسیون هم کسانی مثل کدیور و امیراحمدی و تریتا پارسی و مسعود بهنود و ابراهیم نبوی و فرخ نگهدار و... است که جز لابی گری برای آخوندها کاری دیگری انجام نمی دهند.
به هیچ وجه قوی نیست. کسی مثل محمد علی اصفهانی در توهم اصلاح پذیری رژیم جمهوری اسلامی به سر می برد و فکر می کند این رژیم قرون وسطلئی اصلاح پذیر است.فردی به نام "رفیق سائل" که هرکودکی می فهمد که طرفدار دو آتشه رژیم جمهوری اسلامی است و یک قبضه ریش از پشت کامنتهایش نمایان است ، وظیفۀ حمله ولجن پراکنی و شانتاژ علیه سازمان مجاهدین خلق ایران را در این تارنما به عهده گرفته است.
باید به امثال رفیق سائل رابطه "رو" و "سنگ پای قزوین" را یاد آوری کرد که دیگر برای اتحاد اپوزیسیون ایران راهکار ارائه ندهند.
این محمد علی اصفهانی هم معلوم نیست که با چه کسی کار دارد، باید به این آقا گفت که این نوشته هایش را در یک سایت ادبی انتشار بدهد نه در این سایت، هرچند که از لحاظ ادبی هم نوشته هایش
کاربر محترمی پرسیده؛ واسه اتحاد منظورم کدوم برنامه حداقل و چه کسانی یند؟ باید عرض کنم به عقیده من سرنوشت مبارزه با رژیم حاکم باید در درون کشور رقم بخوره. اما اگه به یاد داشته باشیم بنی صدر، یعقوبی، برومند، خانبابا، اصفهانی، متین دفتری، سیدجوادی، پاکدامن، شکری، اتحادیه کمونستها، ... به حیث سازمانی و فردی حول میثاق و برنامه حداقل شورای ملی مقاومت تونسته بودن واسه مدتی همکاری کنن.
بدلیل وجود این تجربه تاریخی من فکر می کنم بدون رجوی و شرکا، اینها توان چنین اتحادی رو دارن. واسه همین ضروریه اسامی مستقل فوق با اتحادی نو حول نسخ اصلاح شده اون متون (و یا متونی کاملاً نو)، زمینه اتحاد سیاسی لازم در داخل و خارج، تبدیل شدن به سخنگوی مبارزات داخل و کور کردن خطوط وابسته و جنگ طلب در خارج و داخل رو کلید بزنن.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر لیبرتی و هزار اشرف یادتون نره!
باز هم مقاله ای گنگ و مبهم از آقای چنگالی
آقای ایجادی از مقاله ی زیبایتان لذت بردم. تشکر
اضافه کنم :
در مورد لغات اروپایی، مؤلف فرهنگ، به تفاوت تلفظ ، در شمال و جنوب(آذربایجان) ، استعمال کلمات روسی در شمال، و انگلیسی و فرانسوی یا عربی و فارسی در جنوب، بر اساس پرنسیپ توجه کرده است. و در آغاز کتاب ، ص 6، این مسئله را قید نموده.
اما از دید من موضوع مورد بحث، یا موضوعی که حسینی اشاره کرده، به این معنا نیست که مؤلف ابداً پرنسیپ مذکور را ندیده گرفته است، نه ، بلکه منظور من آنست که « لغاتی که در مقاله ی حسینی آمده و مانندهای آنها در کتاب»، حالت بهتر و قابل استفاده یشان برای جنوب این است که کوشش شود در صورت امکان معادلهای رایج قید شود. درست است که نویسنده ی فرهنگ در این جهت تلاش نموده ولی باز واژه هایی مثل مثالهای مقاله ی حسینی وجود دارند که لازم است تصحیح شوند.
من پیشنهادهای حسینی، که فارسی-عربی، هستند، یا مانند این ها را، قبول ندارم .
راه حل را گفته و مثالها نیز ذکر کرده ام. که میتوان آنها را ادامه داد و کلمات لازم را از لهجه های مختلف آورد و برابرگذاری نمود. اما در عمل کار به این راحتی نیست.- لازم است توجه نمود جنوب آکادمی زبان ندارد و از عهده ی یک مؤلف نیز خارج است مثلا کاری که من پیشنهاد میکنم یا مانند اینها را انجام دهد. اما تا حدی میتوان این شیوه را به کار بست. و برخی کمبودها را رفع نمود. یا حتی معادل « مداد» را « مداد» نوشت و مانند این ها.
در بعضی موارد هم انتخاب و تصمیمگیری سخت است. به علت عدم فرهنگستان. نمیشود خیلی چیزها را از مؤلف انتظار داشت:
کلمه ی « پسیکولوژی» ؛ تلفظ فارسی
در شمال psixologiya
در جنوب طبق نوشته ی یزدانی psixoloji ( ولی ما خ را ک ) تلفظ میکنیم. گرچه طبق اصول خ درست است. اما رایج نیست. شاید پیرمرد روستایی بیسواد ک را خ تلفظ کند ولی واژه بیشتر در زبان تحصیلکرده ها به کار میرود.
در جنوب تا جایی که من اطلاع دارم « پیسکولوژی» تلفظ میشود. piskoloji
شاید در جاهای دیگر که من اطلاع ندارم طور دیگری تلفظ کنند. مشکل اینجاست که مؤلف کدام تلفظ ها را قید کند ؟ بهر صورت
چون کار استانداردی از طرف فرهنگستان نداریم انتخاب و تحقیق مشکل است. از این جهت من نمی توانم انتظارات زیادی از یک
مؤلف - که به تنهایی کار کرده- داشته باشم. کار فرهنگ نویسی در شمال نسبت به جنوب بسیار راحت است ، چون فرهنگستان و دانشگاه و غیره و غیره دارند، ولی ما در جنوب هنوز در « نوشتن و انتخاب ساده ترین کلمات» مشکلات غیرقابل حلی داریم؛ چرا که فرهنگستان نداریم. تصمیم فردی هم رسمیت ندارد. با اینهمه من معتقدم چاره ای نیست باید خودمان تصمیم بگیریم و بنویسیم، بعد ها خیلی چیزها الک و غربال شده و چیزهای مورد قبول کاربرد پیدا میکنند.
در کل نوشته های شمال تنها تا حدودی به ما کمک میکنند، باقی را باید خودمان انجام دهیم. جنوب ویژگیهایی دارد که کارشناسان شمال مسئله یشان نیست. تا جایی که من تجربه داریم ، مجبوریم خودمان جلمان را از آب بیرون بکشیم. در همه ی زمینه ها.
معادلهای پیشنهادی برای بخشی از لغاتی که در مقاله ی حسینی آمده .
این کلمات در اورمیه رایج اند:
buzxana( سردخانه) - ال یاندیران əlyandıran (گزنه)- ائو ایشینه باخان ev-işinə-baxan یا ev-işi-görən( خانه دار)- وولvol (مرخصی: بو گون وولوم دی [دو] bu gün volumdi) - باغلی bağlı( تعطیل: مدرسه باغلی- اداره باغلی ) mədirəsə , idarə bağlı
خانم خانه دار- ائو آروادی ev-arvadı و شکل ادبی " ائو قادینیev-qadını" را نیز میتوان اضافه کرد. و غیره...
....
نوشتم "عرب ایران" ماند ترک ایران، کرد ایران : کرد عراق هم داریم، کرد ترکیه هم داریم، و بنا به این منطق بسیار سادهٔ ریاضی عرب ایران نیز داریم. با احترام. سفارش میکنم نوشته‌ام را دوباره بخوانید. در ضمن وقتی زبان پارسی فردوسی فرهنگ پارسی را حفظ کرد و آن را از تاثیر زبان عربی نجات داد، نمونه این است که این دو پدیده جدا از هم نیستند.
این علم شنگه که براه افتاده در حقیقت ناشی از همان تز خلقهای تحت ستم حزب توده میباشد و اگر ان شعار ضد ملی نبود امروز ما با این همه مدعی روبرو نبودیم. واقعیت این است که پشت سر این دعوای زرگری دولت یهود و عربستان ایستاده اند و ملیارد ها دلار پول مردم ایران صرف عرب فلستینی و سوری و و و میشود و همه چپاول ملت برای همان همنوعان عرب خوزستانی در جنوب ایران است ونه مردم اصفهان و تبریز . کشور های عرب باصد ها ملیارد درامد نفتی توان ازاد سازی فلستین راندارند و اکنون دلشان برای عرب خوزستانی میسوزد ؟. نظام اسلامی از بیخ عرب است دین از بیخ دین عربی است . دولت دولتی اسلامی عربی است و ما مردم ایران در نظام عربی اسلامی دارای هیچ گونه حقوقی نیستیم . هدف باید براندازی نظام استعماری عرب و دین عرب باشد .
دوست عزیز آقای ائلیار، خواهش میکنم این جمله را از صقحه 6 بخوانید و زود قضاوت نکنید. در کتاب کلمات با منشا اروپایی در شمال آزربایجان با واریانت روسی و در جنوب با واریانت فرانسوی - انگلیسی بکار گرفته شده است
üblichen französich-englischen Varianten deutlich gemacht worden:Auch bei den Begriffen lateinisch-europäis
chen Ursprungs sind die in der Re-
publik Aserbaidschan üblichen russischen Versionen und in Südaserbaidschan :
Anarchie,
die; -, -n
anarxiya
(Süd. : anaråi),
baåsízlíq, qanunsuzluq.
Soziologie,
die; -
sosiologiya
(Süd. :
sosyoloji)
, toplumåünaslíq.
Demokratie,
die; -, -n
demokratiya,
(Süd. : demokrasi).
Psychologie,
die; -
psixologiya,
psixoloji.
Hooligan,
der; -s, -s (Sport)
xuliqan, hooliqan; täräfdar.
Chronologie,
die; -, -n
xronologiya, kronoloji
آقای مددی، بنده در مورد دوست قدیمی شما که در کامنتتان تبلیغ میکنید شناخت کاملا دیگری دارم و نمیتوانم با شما هم عقیده باشم.
خانم هما ریاحی ،شما عرب نیستید،عرب زبان هستید و این دو کاملا با هم فرق دارند.با احترام
این کلی گوییها به یک توضیح المسائل کت و کلفت احتیاج دارد.
(قسمت۱)این بی مایع ترین مقاله ای بود که من در این ۳-۴ سال اخیر خوانده بودم. بد بختانه این روزها بعضی ها در موضوع هایی نظر میدهد که هیچ اطلاعی ازآن ندارد ..... درد اصلی نویسنده درد مردم ترکیه نیست بلکه عقده حقارتی است که یک پان ایرانیست(پان فارس) به ترکهای ترکیه دارد. ایشان با زبان بی زبانی میگوید که چرا ترکیه جزو «جی-۲۰ » و ۱۶ مین کشور قدرتمنداقتصادی دنیاست ولی ایران با این همه گاز و نفت یک کشور عقب مانده . چرا ترکیه مرکز توریزم است ولی ایران مرکز تروریزم. چرا ترکیه تانک« آلتای» وهلیکوپتر «آتاک» طراحی ومیسازد ولی ایران ماکت هایی را از آهن پاره به نام تانک و هلیکوپتر (به قول خودشان بالگرد که گشتن بال آن را هیچ دوربینی ندیده).چرا ایران رکورد داراعدام است ولی در ترکیه حکم اعدام وجود ندارد. پس هر چه زودتر باید مصبب این همه ترقی را تا دیر نشده کوبید.
(قسمت۲) با وجود اینکه من با۲۰٪ کارهای اردوغان مخالفم ولی اگر کمی انصاف داشته باشیم باید بدانیم که بعد از آتاترک ٬ اردغان با اختلاف زیاد٬ بیشترین خدمت را به پیشرفت ترکیه کرده است.حتی چیزی که خیلی ها نمیدانند آن است که «آ ک پ» بود که قانون اعدام را لغو کرد. پس کسی نگران باز گشت حکم اعدام نباشد. حزبی که یکی از افتخاراتش حذف قانون اعدام است آن را باز نخواهد گشت. مقایسه اردوغان و خمینی هم خیلی ....است .خمینی ایران با درآمد سرانه بالا را تهویل گرفت و ایران عقب مانده کنونی را تهویل داد ولی اردغان بر عکس ترکیه با در آمد سرانه نسبتاً پایین و غرضهای نجومی تهویل گرفت و ترکیه را از ته جدول به رده ۱۶ ارتقاع داد.سلام،
سیروس جان، ممنون که نظرتان را نوشته اید.
-بله بعضی کامنتها « مزه پرانی» ست.
اینان زیر اکثر نوشته ها مشغول انجام کسب وکار دائمی خود هستند.
غیر قابل توجه .
برخیها حرف شان آن است که « صاحب تمدن دوهزار و پانصد ساله اند و دیگران مهمان»...
-در مورد لغتهای اروپایی و نامأنوس بله حق با حسینی گرامی ست ، در کامنت خود به این موضوع اشاره کرده ام.
مؤلف فرهنگ میتواند نظرش را بیان کند.
- اما اینکه « تألیف فرهنگ» چه سودی دارد، سخنی ست تلاش ستیزانه و لاجرم توهین آمیز.
درست است، نویسنده ی مقاله زحمات زیادی در مورد کارهای فرهنگی کشیده است .من هم با بخشی از نوشته هایش آشنا هستم.
-« کارهای فرهنگی معمولا- و نه الزاما- به گرایش سیاسی افراد مربوط است. »در مقاله و لغت نامه این نکته هست. و خواه-ناخواه مورد توجه واقع میشود.
تلاش و دید هرکس، انتخابی ست آزاد. اینجا مهم کار « تألیفات بیشتر» است، که اهمیت دارد.
داشتن دید سیاسی عیب نیست. اشکال اینجاست که: پای لغت نویسی به سیاست بند شود.
در این حالت اجباراً سیاست هم مورد بحث قرار میگیرد. اینه که گفتم کار فرهنگی- خواه ناخواه بعد سیاسی یافته است .
- متأسفانه در ایران گلوبال هدایت هیچ بحثی ممکن نیست. اینجا دیالوگ وجود ندارد. تنها « مزه پرانی و تحقیر و دشنام سیاسی و مانند اینها رایج است» و کامنتها پر. «نظر» را به ندرت میتوان یافت. برخورد بیطرفانه با نظرات نیز وجود ندارد.
- بله چنین بحثهایی بهتر است به زبان اصلی خود مقاله باشد.
سخن شما درست است من علی رغم میلم مجبور شدم به بعد سیاسی مقاله و فرهنگ توجه کنم.
ساغ اول، قربان سنه.
من قبلا بشما توصیه کردم که اخبار را طوری از تظر و تحلبل خودت جدا کن که خواننده بفهمد کدام حرف از تو است و کدام یک خبر است یا نظر دیگری . چرا اینقدر عجله داری که فوری تطرت را در خبر ادغام میکنی و شعار و دشنام و تئوری و نظریه و مرامنامه و دکترین و مانیفست تبلیغ می نمایی ! ؟
چرا الفبای فارسی نویسی و ژورنالیسم ابتدایی را رعایت نمی کنی یا بلد نیستی ؟؟ !!
ﺑﺎ ﺳﻼﻡ. اﺯ ﻣﺴﻮﻟﻴﻦ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﻛﺎﻣﻨﺘﻬﺎﻱ اﻳﺮاﻥ ﮔﻠﻮﺑﺎﻝ ﺳﻮاﻝ ﻣﻲ ﻛﻨﻢ: ﭼﺮا ﺳﻂﺮ ﺁﺧﺮ ﻛﺎﻣﻨﺖ ﻣﻦ - ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭼﻬﺮﻩ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺯﻳﺮ ﻧﺎﻡ ﺑﺎﺑﻚ ﺧﺮﻡ ﺩﻳﻦ, ﺣﺬﻑ ﺷﺪ?. ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻫﻤﻪ ﺟﻬﺎﺕ ﺭا ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﻟﻂﻔﺎ ﺟﻮاﺏ ﺩﻫﻴﺪ. ﺳﭙﺎﺳﮕﺰاﺭﻡ
بیسواد ! دانشگاه گندی شاپور اهواز -و شهرک چوقازنبیل دزفول- و شد شاهپور شوشتر- و بند امیر گتوند- و پرنوشته مسجدسلیمان - را عربها ساختند یا ایرانیان ؟ چوقا زنبیل و شهر شوش هزار سال پیش از میلاد ساخته شدند . آنزمان هنوز عربها و اسرائیلی ها به زبان آرامی حرف میزند و پسر عمو بودند و ربان عربی وجود نداشت و آذری ترک در مغولستان و آیغورستان و سیبریه بود . و صدام از جنگ قادسیه و مجوس زردشتی چیزی نشنیده بود .
توهموطن من هستی مهم نیست که عرب باشی یا ترک یا فارس یاکرد در هرحال ایرانی هستی عزیز
ارزو بر جوانان عیب نیست فقط 38 سال ارزوی فروریختن دیگه از عمر یک جوان گذشته کی میخواهید واقعیت جامعه ایران رو ببینید
احسنت. درود بر شما دکتر ایجادی. مقاله ای کامل و مستند ارائه فرمودید.