درباره ی "توضیح" تارنمای "انتخاب خبر" نکات زیر قابل ذکر است:
1ـ تارنمای ایران گلوبال یک رسانه ی آزاد است که به ویژه در پخش دیدگاه های کنشگران سیاسی و مدنی درون ایران کوشاست. پیام دکتر محمد ملکی، کنشگر برجسته ی سیاسی در ایران، درباره ی تکذیب نوشتار منتشر شده در "انتخاب خبر" از قول ایشان نیز خبری است که انتشار آن از یک رسانه ی آزاد انتظار می رود و ناخوشنودی سردبیر"انتخاب خبر" از انتشار این خبر نشان دهنده ی ناخوشنودی جناب "سردبیر" از آزادی رسانه ای و تمایل وی به جلوگیری از آزادی بیان ایرانیان، حتی در برونمرز است!
2 ـ برای کسانی که در حکومتی بودن تارنمای "انتخاب خبر" تردید دارند، کافی است تنها نگاهی به صفحه ی نخست این تارنما بیندازند و تصویر بزرگ علی خامنه ای و چاپلوسی های چندش آور در وصف این جنایتکار و نیزمطالب متعدد دیگری پیرامون پیام نوروزی خامنه ای در خصوص "اقتصاد مقاومتی" را مشاهده
نمایند تا تردید شان برطرف گردد. نشانی:
http://entekhabkhabar.ir/VisitorPages/default.aspx?itemid=2
3 ـ سردبیر "انتخاب خبر" در توضیح بالا ادعای "استقلال رسانه ای" کرده و دلیل آورده که: " بارها لینک های اخبار و مصاحبه های انتخاب خبر از سوی دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه فیلتر گردیده است یا صفحه اصلی سایت از دسترس خارج گردیده است". این دلیل برای اثبات استقلال "انتخاب خبر" موجه نیست. اختلافات درونی جناح های رژیم جمهوری اسلامی بارها موجب جلوگیری از کار رسانه های حکومتی به دست جناح رقیب شده، بگونه ای که حتی تارنماهای امنیتی ای چون "صراط نیوز" حسین شریعتمداری هم از این فیلترکردن های "کارگروه تعیین مصادیق" در امان نمانده اند. از سویی، تارنمای "انتخاب خبر" داراي مجوز فعاليت از هيات نظارت بر مطبوعات بوده، دارای دامنه ی " ir " می باشد، که نشانه ی مجاز بودن فعالیت آن از سوی رژیم جمهوری اسلامی است. این نشانه ها و نگاهی به مطالب تارنمای " انتخاب خبر" برای هر بیننده ی آگاه و واقع بینی تردیدی در وابستگی این رسانه به جناحی در درون رژیم باقی نمی گذارد.
4 ـ هرچند که انتشار دهنده ی پیام یک شخصیت سیاسی مسؤول درستی یا نادرستی محتوای آن پیام نیست، چنانکه داوری درباره ی ادعای "انتخاب خبر" در رد تکذیبیه ی دکتر محمد ملکی و داشتن فایل های مصاحبه و پرینت های تماس تلفنی و.....بر عهده ی تارنمای ایران گلوبال به عنوان یک رسانه نمی باشد، اما پیشینه ی سیاه رژیم جمهوری اسلامی و رسانه های وابسته به آن در نشر دروغ و جعل دیدگاه های اشخاص، بدبینی موجهی در داوری درباره ی مطالب اینگونه رسانه ها به وجود آورده است.
5 ـ توضیح تارنمای "انتخاب خبر" برای "ایران گلوبال" از سوی شخصی با نام "عرفان حکمت" به عنوان سردبیر این تارنما فرستاده شده است، حال آنکه در متن منتشر شده ی همین توضیح در خود تارنمای "انتخاب خبر" چنین نامی به چشم نمی خورد! به نظر می رسد که نام "عرفان حکمت" یک نام مستعار است. پرسیدنی است که چرا یک رسانه ی رسمی و مجار درون ایران با نام مستعار "توضیح" می فرستد. اگرچه استفاده از نام مستعار از سوی مخالفان جمهوری اسلامی امری قابل درک است، اما اینکه سردبیر یک تارنمای رسمی و مجاز طرفدار دولت، در ارسال نامه از نام مستعار سود برد بحث انگیز است.
6 ـ صاحب امتیاز و مدیر مسؤول تارنمای "انتخاب خبر" شخصی به نام محمدرضا محبوب فر است. با نگاهی به نوشته های این فرد ملاحظه می شود که وی یکی از عوامل تبلیغاتی رژیم جمهوری اسلامی است. برای نمونه محمدرضا محبوب فر در نوشته ای با موضوع " تعیین جایزه و نشان ایثار برای رسانه " چنین می گوید: " ایثار و شهادت، هنر مردان خداست و رسانه، ابزاری برای بازنمایی این جلوه ی الهی انسان ها است. بدون رسانه، فرهنگ متعالی ایثار در جامعه نهادینه نخواهد شد و کار رسانه، تبلیغ و ترویج این فرهنگ است.....تعیین جایزه و نشان ایثار و شهادت برای رسانه، اقدام ارزشمند فرهنگی است که از سوی متولیان فرهنگی کشورمان درنظر گرفته شده است....". نشانی این نوشته: http://www.khaneisar.ir/fa/newsagency/print/205
به امثال اقای کرمی باید گفت مردم اذربایجان اینقدر لیاقت و ازادگی داشتند که علیه دیکتاتوری محمد علیشاه وبسط ازادی انهمه مصایب را کشیدند . ایا شماها اندکی از خصایص فوق را دارید که از تنفر و دگم اندیشی ضد ترک و...بیرون بیایید . حا لا از 2500 سال پیش و کوروش و.. میبافید و دلخوشید بماند و خوش باشید اما جریانات مشروطه و... که حدود صد ساله و اسناد فراوان. انصافا علمی و تاریخی بررسی کنیم و اگر هم بلد نیستیم یاد بگیریم
man dar safar hastam va emkan neveshtan nadaram.
shoma ke be nazare jenabe karami irad migird;
be jaye tohmat, nazar ishan ra az lahaze trikhi va siasi naghd befarmaid
بنازم به تخلیلت اقای کرمی .اخه تمدن اگه باشه و درست حسابی و بقول شماها عرب بادیه نشین و ترکهای بیابانگرد با ابزار ابتدایی که از بین نمیره . خودتان را قول نزنید از توهم بیایید بیرون . با فحاشی وناسزاگویی و مقصر شمردن ترکها و اعراب و فلک و کاینات و...مشکل شماها حل نمیشه . نیازبه یه رنسانس فکری اساسی دارید انهم اگر جراتش را داشته باشید. موفق باشید
وای بحال جامعه ای که بجای تفکر و استدلال ادمها انها را با شکل و قیافه شان تخلیل کنند اخر ....تا کی . سعدی میگوید نه همین لباس زیباست نشان ادمیت . بجای مباحث منطقی و علمی هی سخیف گویی هایی مانند این مغول وان عرب و ان یکی افغان و ان دیگری .... نژاد پرستی دیگر شاخ و دنم دارد . فکر میکنید با این بیسوادی و حرفها کشور را به کجا دارید میکشید
جناب توکلی راهکارهای معقول ومناسبی ارایه کردید ولی ایا کشورهایی مثل روسیه امریکا المان و...هر کدام برای مقاصد خاص خود از جمله خاورمیانه بزرگ و تضعیف دولت ترکیه بدلایل کینه تاریخی و... میتواتنند دست از وفتارهای چند گانه شان بردارند همان کاری که در افغانستان طالبان را حمایت کردند در سوریه و ترکیه ازپ ی د و پ ک ک دارند تکرار میکنند که وضعیت منطقه و جهان را بغرنج تر خواهد کرد
در جواب آقای آرتیوم هاکوپیان فقط عرض کنم که : دوست بسیار عزیز شما را به مطالعه کتابهای زیر ارجاع میدهم، شاید از خواندن آنها نظرتان عوض بشه.
قتل عام ارامنیان ( اسماعیل رایین)-------مشاهدات شخصی من در جنگ جهانی اول ( محمد علی جمالزاده)-------ارمنستان 1915 (ژان ماری کارزو -ترجمه فریبرز برزگر)ونشریه هور سال اول شماره 2 تهران 1350).
و ایضن جناب آقای بابک آزاد.
ای کاش آقای حسین بر این نمونه ها را در بیانیه اولی خودشان می آوردند تا اینگونه سلب اعتبار و خدشه دار نشود. بیشتر این لیست و اسامی ها در سایت جیش العدل موجود هستند. از جمله آنهایی که آقای حسین بر بعدا در کمنت ها ذکر کرده. جیش العدل و بازمانندگان جندالله هم کار روزانه شان همین است که هر روز اسم یک روستا را منتشر می کنند . الان جمهوری اسلامی شروع کرده و هر روز آدم های یک روستا را اعدام می کند. و مولوی های بلوچ هم ذره ای اعتراض نمی کنند که هیچ بلکه با نظام همراه هستند. قرار است تا هفت سال دیگر تمامی روستائیان سیستان و بلوچستان اعدام بشوند. خوب سازمان ملل زودتر دست به کار بشود. پریروز آمدند ده پایینی ما و همه مردها را گرفتند و اعدام کردند. دیروز هم همه مردان ده بالایی را اعدام کردند.
این کار بسیار زشت .... است که یک پان ترک مثل تو با اسم جعلی ارمنی از قتل عام انسانها دفاع کند . اگر در آلمان یک فاشیست با یک نام جعلی یهودی از قتل عام یهودیان دفاع کند 5-3 سال زندان می رود . این شخصیت شما تجزیه طلبان آذری است . وظیفه ایرانیان و ارامنه است تا شما را پیدا کنند و یک گوشمالی انقلابی بدهند . به امید آن لحظه !
زبان هورامی تمام ویژگی های یک زبان باستانی را داردمانند رعایت جنسیت در صرف افعال و ضمایر و صفات و وجود اصوات و صامت هایی که در زبانهای فارسی و کردی موجود نیست. بنابراین زبانی که قدمتش از فارسی دری هم بیشتر است چگونه می تواند زیر مجموعه زبان کردی باشد که خود به مراتب حادث تر است. قلت جمعیت نمی تواند بهانه ای برای این امر باشد . امروزه زبان اوستایی متکلم ندارد و نیز زبان پهلوی و با این حال این دو زبان اصالت خود را حفظ نموده اند زیرا قواعد و واژه های مخصوص بخود را دارند و این در باره زبان هورامی نیز صادق است.در گذشته نه چندان دور مردم اورامانات خود را گوران میدانستند و نام کرد به اقوام جاف و اردلان و سورانی اطلاق میشد و تنها در چند دهه اخیر در اثر رشد ناسیونالیزم کردی و
توسعه ابزارهای پخش و ترویج زبان و فرهنگ سورانی مانند کتب و جراید و کانال های ماهواره ای و سایتهای انترنتی بود که بتدریج این حس مستقل بودن هورامی ها یا گوران زایل شد. اما تجارب کردستان عراق نشان داد که ناسیونالیزم کردی بیش از هرچیزی زبان هورامی را تهدید میکند . در گذشته نه چندان دور در استان سلیمانیه عراق تعداد متکلمین بزبان هورامی بسیار بیشتر از امروز بود اما در یک قرن اخیر زبان هورامی در عراق به چند روستای دور افتاده منحصر شده است.و هرگاه بحث زبان مادری پیش می آید ناسیونالیستهای کرد و گروههای قومگرای آن که مورد حمایت امپریالیزم و صهیونیزم اند سعی دارند وانمود کنند که مثلا زبان سورانی زبان مادری همه مردمان ساکن در غرب ایران یا شمال بین النهرین است و همانند ناسیونالیستهای عرب و ترک و فارس سعی در اسیمیله کردن قومیتهای کوچکتر دارند این آسیمیلاسیون در شمال بین النهرین اقوام آسوری و کلدانی و شبک و یزیدی و هورامی را مشمول خود قرار داده است.
در این 2500 سال تنها کاری که کردند شعر گفتن بوده الان هم که دوره شعر و مر گذشته است در رویا ها و تخیلات کوروش و هخامنشی و بنیانگذار جهان و حقوق بشر و افسانه های شاهنامه و رستم و...........بسر میبرند
جنگ آزاد سازی موشل با بمبارانهای شدید هوائی موشل شروع شدە ، و سیل پنا هندگان عرب از مناطق تحت سلطەی داعش بە طرف کوردستان شروع شدە قبلأ هم شمار بی نهایت زیادی از آعراب سنی ، شیعە و همچنین کوردهای یزیدی کە در جنگ با داعش آوارە میشدند در کوردستان اسکان دادە شدەاند شمار آوارگانی کە بە کوردستان روی آوردەاند بە تنهائی از جمع پناهندگانی کە در تورکیە و اوردن و لبنان میروند بیشتر است و این در حالی است کە کوردستان توسط حکومتهای شیعەی عراق ، ایران و تورکیە با کار شکنی و نوعی محاصرە رو برو ست
آقای پرویز حدادیزاده این پیام را با ایمیل فرستداده اند.
با درود،
از این خبر بسیار متآثر شدم و شخصآ قتل عام هموطنان بلوچ ایرانیمان را که توسط اشغالگران رژیم اسلامی به رهبری علی خامنه ایی و حسن روحانی و دولتش صورت گرفته است محکوم و به بازماندگان آنها تسلیت می گویم.
از سروران و مبارزان راه آزادی وطن در داخل کشور، خواهش می شود که صحت این خبررا اطلاع رسانی کنند. همچنین از تمام احزاب، نهاد ها، جنبش های سیاسی - حقوق بشری در خارج و داخل کشور خواهشمندم در صورت درست بودن خبر، بطور رسمی بیانیه محکومیت این کشتارگروهی را منتشر و از سازمان های حقوق بشری بویژه سازمان ملل درخواست دادخواهی کنند.
اقایان نوروز جشن حیات وزندگی دوباره انست به کسی هم وابسته نیست هر کسی میتواند انرا جشن بگیرد چه ترک وفارس کرد هندی و ... حداقل به حرمت هستی و طبیعت روی این یکی دعوا نکنیم
مقاله خبری خیلی خوبی بود. از اطلاعاتی که داده اید تشکر می کنم چون من از تبلیغات رژیم به این نتیجه رسیدم که سفر روحانی و گروه 60 نفره اش رضایت بخش بوده. ولی مثل اینکه این هم از اون سفرهای تبلیغاتی محمودی نژاد است.
نسل کشی ارمنی و اعترافات کاچازنونی/علی قره جه لو (قسمت دوم)
سبب حوادث خود ما هستیم
“شکایت از دست سرنوشت و جستجوی دلایل فلاکت و بدبختی مان وضعیت ترحم انگیزی است. این ویژگی بیماری روانی ملی مان است که حزب داشناق نیز نتوانسته از آن رهائی یابد … انگار عدم بصیرت و دوراندیش نبودن نوعی قهرمانی بود، زیرا هرکس هر زمان که اراده کرد، فرانسوی ها، انگلیسی ها، آمریکائی ها، گرجی ها، بلشویک ها، در یک کلام تمام دنیا ما را به راحتی فریب دادند و به ما خیانت کردند. در حالی که ما ساده لوحانه باور کرده بودیم که این جنگ {جنگ جهانی اول} به خاطر رسیدن ارمنی ها به حقوق شان درگرفته است”.
مبارزه ملی ترک ها حقانیت داشت
“ترک ها که در سال 1918 در جنگ علیه امپریالیست ها شکست خورده بودند در عرض دو سال تجدید قوا کرده و حیات دوباره یافتند. نسل جوانی که با احساسات میهن پرستی حرکت می کردند به میدان آمده و در آناتولی شروع به سازماندهی ارتش خود کردند. در ترکیه شعور ملی و غریزه دفاع از خود بیدار شده بود. آنها برای تامین آینده شان در آسیای صغیر مجبور بودند که بر علیه “معاهده سور” دست به سلاح ببرند”. (2)
برعلیه ترک ها قیام کردیم و جنگیدیم
“علیه ترک ها قیام کردیم و حتی برای تخریب صلح نیز جنگیدیم. دیگر همه ما، در صف “دولت های ائتلاف” بودیم که دشمن ترک ها بودند. از ترک ها “ارمنستان از دریا تا به دریا” را طلب می کردیم. ارتش های دول ائتلاف را به ترکیه دعوت و برای تامین حاکمیت مان از دولت های اروپا و آمریکا تقاضاهای رسمی می کردیم. نهایتا در این دوران با تمام توان مان مدام با ترک ها جنگیدیم، کشتیم و کشته شدیم. دیگر چگونه می توانیم اعتماد ترک ها را جلب کنیم”. (3)
معاهده سور چشم هایمان را کور کرده بود
“معاهده سور، علیه ترک ها حربه مهمی بود. ما با سلاح های انگلیس به خوبی مسلح و دارای یک ارتش مجهز که با مهمات نظامی کافی تجهیز شده بود، بودیم. معاهده سور چشم همه را کور کرده بود. ولی جنگ یک واقعیت بود. یک واقعیت، واقعیتی که غیر قابل بخشش بود این بود که ما برای اجتناب از جنگ هیچ کاری نکردیم، برعکس بهانه هائی برای آن تراشیدیم. در صورتی که جنگ به شکست تام و قطعی ما انجامید. ارتش ما که شکم اش سیر، پشتش محکم و به خوبی تسلیح شده بود سلاح ها را زمین انداخته و به دهات فرار کرده و پراکنده شد”.
علت اساسی قیام مان علیه ترک ها تشکیل ارمنستان بزرگ بود
“ارمنستان بزرگ” را که از هفت ایالت ترکیه، چهار بخش از ایالت کیلیکیا و از دریای سیاه تا دریای مدیترانه، از کوه های قره باغ تا صحراهای عرب امتداد داشت طراحی کرده و طلب می کردیم. این طلب امپریالیستی چگونه می توانست تحقق یابد؟”.
هیچوقت نتوانستیم دولت شویم
“اگر منصف باشیم، اگر حکومت کردن به معنای آینده بینی باشد، ما به طور قطع فاقد آینده بینی بوده، و رهبران داشناقی بودیم که به درد کاری نمی خوردیم. ضعف اصلی مان در این نقطه بود. به علاوه، هدف فعالیت هایمان را به شکل معین و شفاف درک نکرده بودیم، فاقد یک اصل راهنما و سیستمی که بتوانیم آن را به شکل قابل قبول و مدام عملی کنیم بودیم. گوئی ناخواسته، و تحت تاثیر شرایط تصادفی با تردید حرکت می کردیم، سرمان به دیوار می خورد و زمین زیر پایمان را مانند کوران لمس می کردیم. حدود امکانات خود را می دانستیم ولی بیشتر اوقات بزرگ نمائی می کردیم. محدودیت های دوران را درک نمی کردیم، از نیروهای مقابل نفرت داشتیم. فرقی بین حزب و دولت قائل نبودیم و ایدئولوژی حزبی را به کارهای دولت دخالت می دادیم. ماها دولتمرد نبودیم”.
چیزی به نام ارمنستان ترکیه وجود ندارد
“اکنون چه داریم؟ منطقه ای کوچک و به اصطلاح مستقل بین رود ارس و سوان {دریاچه گؤکچه} که بخش خود مختار و دورافتاده ی از امپراتوری روسیه در حال جان گرفتن است. چیزی به نام ارمنستان ترکیه وجود ندارد. این موضوع در “لوزان” دفن شده است. کشورهای بزرگ اروپائی ما را دفن کردند”.
به ترور روی آوردیم
“با طرح و اجرای ترور اشخاص، همچنان که زمانی در “قصراولدوز” بدان مبادرت کرده بودیم، فکر کردیم این بار نیز می توانیم دیگران را بمباران کنیم. ولی برای چه؟ ما تصور کردیم که با ایجاد سر و صدا در ترکیه می توانیم توجه دولت های بزرگ را به موضوع ارمنی ها جلب کرده و از آنها همچون ابزاری به نفع خود استفاده کنیم. ولی اکنون دیگر متوجه شده ایم که این چنین ابزاری پشیزی نمی ارزد”.(4)
حزب داشناق به عنوان پس مانده گذشته باید خاتمه یابد
مقدمه
هووانس کاچازنونی (Hovhannes Katchaznouni) اولین نخست وزیر حکومت ارمنستان در سال 1918 و رهبر حزب “داشناکسیون” بود. او در سال 1867 در “آهیسکا” (گرجستان) متولد و در سال 1938 در ارمنستان بدرود حیات گفت. کاچازنونی در سال 1923 در بخارست (رومانی) در مقام رهبر حزب داشناکسیون گزارشی به کنفرانس حزبی ارائه داد. این گزارش در زمان خود سر و صدای زیادی برپا کرد و در میان ارمنی ها موجب عکس العمل های زیادی گردید.
گزارش کاچازنونی که به شکل کتاب درآمده و چاپ شده بود، در ارمنستان ممنوع و جمع آوری گردید. ترجمه روسی کتاب کاچازنونی بعدها در کتابخانه لنین در مسکو پیدا شد و به زبان ترکی ترجمه و در ترکیه با عنوان: “حزب داشناق کاری برای انجام ندارد” منتشر شد. این کتاب در ارتباط با ادعاهای “نسل کشی ارمنی” در حکم یک سند تاریخی پراهمیت است. (1)
فرازهائی از اعترافات مهم کاچازنونی در این کتاب در مقام رهبر حزب داشناق و از دید کسی که بالاترین مسئولیت های سیاسی را در برهه تعیین کننده ای از تاریخ خلق ارمنی داشته است در روشن تر شدن ماهیت ادعاهای نسل کشی ارمنی نقش بی بدیلی دارد.
کاچازنونی اولین نخست وزیر ارمنستان
نگاه صادقانه و شجاعانه کاچازنونی به فعالیت احزاب و دستجات ارمنی، ارتباطات، تصورات و امیدهای آنها به مرحمت “دول ائتلاف” برای پیشبرد ایده های خیال پردازانه خود، نه تنها برای خلق ارمنی درعین حال برای ما و تمام خلق های منطقه نیز حاوی درس های گرانبهائی است. چرا که امروز جریان ها و محافلی هستند که از سرناامیدی و خشم، به “کمک های بشردوستانه” دولت های ائتلاف امروزی (ناتو و جامعه جهانی اش) دل بسته اند. انگار که حوادث تاریخ معاصر خود را بارها و بارها تجربه نکرده، ویرانی و تباهی همسایگان خود را ندیده اند، و از این رو، انجام تعهد و رسالت تاریخی خود در قبال مردمان ایران را از دیگران طلب می کنند!
****
در عملیات نظامی علیه ترک ها شرکت کردیم
“در پائیز 1914 زمانی که ترکیه هنوز به یکی از طرفین جنگ نپیوسته بود، در قفقاز جنوبی در میان هیاهوی بزرگ و با شور و انرژی زیادی واحدهای داوطلب ارمنی آغاز به تشکیل شدند… در ظرف چند هفته “حزب انقلابی داشناق ارمنی” هم در تشکیل این واحدها و هم در عملیات نظامی آنها علیه ترکیه به شکل فعال شرکت کرد”.
فریب خوردیم و به روسیه وابسته شدیم
“ما بدون قید و شرط در صف روسیه بودیم. بدون هیچ دلیلی دچار حال و هوای پیروزی شده بودیم. در مقابل فعالیت هایمان، صداقت مان، و کمک های مان مطمئن بودیم که حکومت تزار استقلال ارمنستان را به ما هدیه خواهد داد …”.
“عقل مان را از دست داده بودیم. ما خواست های خود را که انگار خواست های آنان است تصور کرده و به وعده های اشخاص بی مسئولیت ارزش بسیاری قائل شدیم و با هیپنوتیزم کردن خود، از واقعیت ها دور افتاده و دچار توهم شدیم”.
ترک ها مجبور شدند که به تهجیر متوسل شوند.
“در اثنای تابستان و پائیز 1915 ارمنی های ترکیه در معرض مهاجرت اجباری قرار گرفتند. ترک ها می دانستند چه می کنند و امروز دلیلی برای احساس پشیمانی شان وجود ندارد …. این روش قطعی ترین و مناسب ترین روش بود”.
نتوانستیم حقایق را درک کنیم
“در میان عصبیت و ترس دنبال گناهکار می گشتیم و این گناهکار را بلافاصله در وجود حکومت “روس” و سیاست های فریبکارانه او یافتیم. در میان حالت بهتی که خاص انسان هایی که به لحاظ سیاسی نابالغ و فاقد تعادل اند، از سوئی به سوی دیگر می غلتیدیم. هر قدر که دیروز ایمان مان به حکومت روس کورکورانه و بی پایه بود، امروز هم گناهکار دانستن آن همان قدر بی پایه و کورکورانه است. به عنوان یک حزب سیاسی (داشناکسیون) ما فراموش کرده بودیم که روس ها در صورت لزوم از روی اجساد ما خواهند گذشت”.
ارامنه در رابطه با عثمانی ها همان کاری را انجام دادند که درباره ایران انجام داده بودند. ارامنه در دوره قاجار، به عنوان ستون پنجم ارتش سرخ وارد جنگ با ایرانیان شدند و باعث شدند که قفقاز جنوبی از ایران جدا شود، همین پروژه را درباره شرق ترکیه نیز میخواستند به اجرا درآورند اما نتوانستند. کشته شده های یک جنگ دو طرفه را نمی توان به حساب قتل عام گذاشت. یهودیها دست به اسلحه نبردند و از سوی نازیها به جرم یهودی بودن کشتار شدند اما ارامنه ای که همسو به دشمن به مام میهن خیانت کرده بودند توقع داشتند کردها و عثمانیها جز دفع حمله برایشان چه کار بکنند؟ زیاده خواهیهای داشناکسیون ارمنی در منطقه پایانی جز جنگ و خشونت نداشته و نخواهد داشت.
کسی نمیتواند رویدادهای تاریخی را انکار کند. انچه مهم است این است که بلندگو و نوکر دولتهای بیگانه نشوید. در کشور ایران در بلوچستان بیگناهان اعدام شدند . کجا اعتراض شد ؟ چند چپ گرا در کشوری بیگانه برای نفی رویداد 1915 به خیابان امدند به شمای اذری چه ربطی دارد ؟ ایا شما شهروند کشور ترکیه هستید ؟ اگر در خیابانهای تبریز چند نفر جنایات جنگ دوم را نفی کنند مردم ارو.پا به ریش این افراد نخواهند خندید ؟ در همین تبریز روسها ازادی خواهان تبریزی را اعدام کردند کجا یک گروه و حزب و یا سازمان ترکی ان اعدام ها را محکوم کرد؟
هزاران تبریزی در قتل عام شاه اسماعیل جان باختند ایا این همه ادم که گشته شدند ارزش یک یاد بود ندارد؟
امیدوارم انها که ریشه بی وطنی را در ایران پایه ریزی کردند اکنون به رزالت تاریخی خود پی برده باشند.
حقیت چه تلخ باشد و یا شیرین ، ما سزاوار دانستن حقیقت هستیم چرا که پذیرش حقایق زندگی مسالمت آمیز بین ملتها را ممکن می نماید اما نشر اطلاعات دروغین ممکن است باعث تضادهای خونین گردد ارمنی ها با برجسته کردن مسانل اختلاف برانگیز در گذشته های دور در عمل آن را به مانعی در برابر آشتی و دوستی با تورکان می نمایند این عمل با منافع ملی آنان سازگار نیست متاسفانه گروه های افراطی ارمنی و کورد با دامن زدن به اتهام به اصطلاح نسل کشی ارامنه ، عملا به آلت دست محافل ارتجاعی بیگانه تبدیل شده اند که منافع خود را در جنگ و کشتار بین ارامنه، کوردها و تورکان می بینند ما بجای اینکه وقایع گذشته های دور را که اطلاعات درستی درباره آنها نداریم به عامل اختلاف برانگیز تبدیل کنیم باید بجای اینکار این شهامت را داشته باشیم که فصلی جدید در رابطه بین خودمان ایجاد کنیم که بر اساس دوستی و احترام متقابل استوار باشد
جناب پان ترک ! که عاشق فیلم و ویدئو و اینترنت و رسانه های مدرن هستی و انتقال دهنده لاطالات راسیست همکاران گولناز تی وی می باشی !
در گزارشات تلویزیونی رسانه های غربی پیرامون قتل عام ارامنه توسط هم ولایتی های ترک سنی تان ، جاده و مسیر ارمنستان جنوبی و شرق ترکیه ، از دریاچه وان تا شهرهای قره باغ و ایروان میتوانی در این فیلمهای تاریخی بجا مانده ، اجساد زن و مرد و کودک ارمنی را ببینی که روی جاده و مالروهای مسیر پخش شده اند . هزاران جسد آویزان به درختها و روستاها و کوه و دره در این عکس و فیلمها دیده میشود گرچه آنزمان وضعیت خیر و گزارش رسانی بسیار ناچیز بوده . باقیمانده خرابه های هزاران کلیسا در شرق ترکیه و کردستان . هزاران ارمنی ساکن اوپا میگویند که اجداد آنان به زور مسلمان شدند تا کشته نگردند . اکنون میلیونها ارمنی مسلمان شده در ترکیه وجود دارد که هویت خودرا از ترس مخفی میکنند . من خودم با
دهها نفر از اینها تاکنون برخورد داشته ام . آنوقت شما ایرانیان و فارسها را راسیست میدانید !
جناب بهمن موحدی( با مدادان)، ... برجسته شدن نام و جغرافیای آذربایجان در انقلاب مشروطه به علّت نقش داشتن مردم تُرک آذری در این انقلاب نبوده و نیست، بلکه بیشتر به مناسبت تمرکز قدرت سیاسی و هژمونی تصمیم گیریهای کلان در دوران سیاه قاجار در این دیار در اختیار تُرکان بوده است، همچنین محل اقامتگاه محمد علیشاه است.
انقلاب مشروطه حاصل پیامدها و رخدادهای درونی و بیرونی و کنش و واکنشهای جامعهء ایرانی است. که کمترین سهم را ناحیّهء آذربایجان در جنبشهای دمکراتیک داشته است. شرایط آنزمان دورهء قاجار را میشود مانند اوضاع امروز نظام جمهوری اسلامی مقایسه کرد، و سهم مردم آذربایجان در انقلاب مشروطه را میشود به نسبت مشارکت این مردم در جنبش سبز در نظام جمهوری اسلامی مقایسه کرد. و علی خامنه ای تُرک تبار را بجای محمد علیشاه قاجار بر تخت نشاند.
جنبشهای برخاسته از آذربایجان یا فئودالیته و قومی عشیره ای بوده و یا دینی و مذهبی واپسگرا و یا برای تسخیر جغرافیا و سرزمین دیگران با خونری بوده و هست که با دمکراسی و حقوق شهروندی و قانونمندی و با ساختار سازی مدرن و دمکراتیک همسویی نداشته و نخواهد داشت. کمونیست و سوسیالیستهای آنها هم فلسفهء ماتریالیسم دیالکتیک را به شیعه گری و به قوم گرایی و به دوران ماقبل مدرن تبدیل کردند.
برجسته کردن ستار خان در انقلاب مشروطه کاملأ بی اساس و یک داستانسرایی است. ستارخانی که یک اسب سوار عیار بوده و سواد خواندن و نوشتن نداشته کجا و انقلاب مشروطه کجا ؟ ستارخان با دار و دسته اش حتی نتوانستند در مقابل یک روستای طرفدار حکومت مرکزی مقاومت کند و فرار کرد، چگونه میتواسنت با ارتش حکومت مرکزی بجنگد ؟.
مقایسه کردن ستارخان با یپرم خان نا سزاست. انقلاب مشورطه محصول جنبش و مقاومت ایرانیان در برابر حکومت قاجار خونخوار و جنایتکار بوده و بدون لشکر کشی ایل بختیاری از اصفهان به تهران و بدون همکاری خطهء شمال کشور به رهبری تنکابنی امکان پذیر نبود.
لطفأ بدون پشتوانه امیتاز و درجه و مدال به گردن و سینهء فردی عادی مانند ستارخان و امثال آن نیندازید. مردم آذربایجان نور چشم ما نیستند، خار در چشم ما هم نیستند، مردمانی عادی با فرهنگی ایلی به سرزمین ایران مهاجرت کرده اند، و تا زمانیکه از خود فرهنگ و مدارایی و رسپکت نشان دهند، از حقوق شهروندی دمکراتیک برخوردار خواهند بود.
در زمان انقلاب مشروطه ایرانیان و ارمنی ها مورد استبداد دینی تُرک تباران در ایران و در آسیای کوچک عثمانیان بوده و باهم همکاری داشتند، مغز متفکر انقلاب مشروطه میرزا ملکم خان ارمنی است که گرچه خود اسلام را پذیرفته بود( شاید مصلحتی) در انقلاب مشروطه پیشتاز بود. او در پاریس تحصیل کرده بود و استاد در دارالفنون بود به مناسبت تأسیس فراموشخانه به تبعید فرستاده شد.
زمانیکه ستارخان با چند سوار به تهران رسید، انقلاب مشروطه پیروز شده بود و در واقع تمام بود، و زمان زمان بازسازی و برقراری امنیّت بود، ایشان با اسب سواری گردو خاک برپا میکرد و باعث اغتشاش می گردید، که معلوم نیست از کدام طرف گلوله ای در بالاخانه ای به پای خورد و تا آخر عمر در تهران خانه ای در اختیارش گذاشتند، و از بیت المال ایرانیان ماهانه حقوقی برایش تعیین کردند.
حقیت چه تلخ باشد و یا شیرین ، ما سزاوار دانستن حقیقت هستیم چرا که پذیرش حقایق زندگی مسالمت آمیز بین ملتها را ممکن می نماید اما نشر اطلاعات دروغین ممکن است باعث تضادهای خونین گردد ارمنی ها با برجسته کردن مسانل اختلاف برانگیز در گذشته های دور در عمل آن را به مانعی در برابر آشتی و دوستی با تورکان می نمایند این عمل با منافع ملی آنان سازگار نیست متاسفانه گروه های افراطی ارمنی و کورد با دامن زدن به اتهام به اصطلاح نسل کشی ارامنه ، عملا به آلت دست محافل ارتجاعی بیگانه تبدیل شده اند که منافع خود را در جنگ و کشتار بین ارامنه، کوردها و تورکان می بینند ما بجای اینکه وقایع گذشته های دور را که اطلاعات درستی درباره آنها نداریم به عامل اختلاف برانگیز تبدیل کنیم باید بجای اینکار این شهامت را داشته باشیم که فصلی جدید در رابطه بین خودمان ایجاد کنیم که بر اساس دوستی و احترام متقابل استوار باشد
این تجزیه طلبان آذری به همه چیز ....زده اند . آیا شما یک شعار و پرچم کمونیستی در دست این کمونیستهای دروغین می بینید ؟ اصلا ترکیه در سوئد پناهنده سیاسی دارد یا اینها ارسالی هستند ؟ کمونیستهای ترکیه چون دارای پرنسیپ انسانی هستند همیشه از سرکوب خلقهای ترکیه مانند کرد و ارمنی و عرب و مسیحی و یونانی و گرجی و بلغاری و آسوری ؛توسط فاشیسم ترک انتقاد کرده اند
لطفا إز روي عصبانيت تاريخ رأ انطوري كه دلتان ميخواهد ننويسيد . من يك آذري هستم و هميشه با افتخار خواهم ماند و أين رأ كسي نميتواند إز من بگيرد.حقيقت اينست كه روسها و فرانسويها برأي ضعيف كردن توركان از نيروهاي محلي ارمني استفاده (سوءاستفاده)كردند و توركان عثماني هم ارمنيها را قتل عام (جنسايد) كردند.قتل عام را بايد محكوم كرد تا كسي جرات نكند أين زشت را آنجام دهد. چه در كوردستان چه در افقانستان و چه در آذربايجان در جنگ قره داغ در معيار كوچكتر
اقا یان یک کمی اندییشیدن بد نیست الان 4 ساله سوریه همه همدیگر را میکشند کمتر از 300 هزار نفر کشته شده اند میفهمید 2 میلیون کشته یعنی چی که هی تکرار میکنید این بازیها ادامه جنگ صلیبی وسو استفاده جهان مسیحیت از انست کشتار در همه جا وابعادش مخکوم است چه امریکایی فرانسوی ایتالیای ارمنی عثمانی و لطفا کشتار وسیع در اورمیه سلماس خوی و یصورت وحشیانه و سازماندهی شده توسط ارامنه یادتان نرود
آقای دوغو پرینچک که خود را سوسیالیست میداند و رهبر حزب کارگر در تورکیه میباشد. در دادگاهی شرکت کرده و در این دادگاه ایشان حقانیت خود را به اثبات رسانده و خلاصه دادگاه هم بنفع ایشان رای داده. باز این آریاپرستان پان فارس یقه مردم تورک آزربایجان را میگیرند. تا آنجا که آقای موحدی پان ایرانیست دستور کشتار تورکها در ایران را هنوز بقدرت نرسیده صادر میفرمایند. فاشیزم چه ها که نمی کند. از کسی که از قاتل رهبر جنبش مشروطه میتواند ناجی بسازد بیش از این نمیتوان انتظار داشت. اگر بجای شعار به اسناد آقای دوغو جواب میدادید شاید یا خود قانع میشدید و یا دیگران. اما شما کجا و منطق کجا. این پان ایرانیستها یا خود را به نفهمی زده اند و یا دیگران را نفهم حساب میکنند. لطفا قدری هم که شده منصف باشید. اما انصاف کجا و پان ایرانیست کجا.
یپرم خان وستار خان دو رزمنده ای که در کنار هم جنگیده بودند متاسفانه در دام توطئه دشمنان آزادی قرار گرفتند ویپرم خان بنا به مسئولیتی که داشت و آن ریاست نظمیه بود علی رغم میل خود وبه ناچار مقابل ستارخان قرار گرفت وآن حادثه شوم روی داد ویپرم خان تا لحظه مرگ خود پشیمان بود که فریب دشمنان را در حادثه پارک اتابک خورده بود. نقشه دشمنان مشروطه این بود که مجاهدان مشروطه را به جان هم بیاندازند که در مورد یپرم خان وستارخان متاسفانه موفق شده بودند.
دکتر ملکی عزیز سازش ناپذیر است دکتر ملکی بارها گفته خواستار براندازی رژیم نکبت جمهوری اسلامیست. حالا رژیم فریبکار خواسته با پخش مصاحبه دروغ و جعلی بگوید که دکترملکی اصلاح طلب است و مخالف کل رژیم نیست! این حقه بازی ازروی ضعف و بیچارگیست.
بینش این اقای بابک ازاد مثل محموداحمدی نژاد است که هولوکاست یهودی هارا انکار میکرد و بااینکه کشتاریهودی ها توسط آلمان نازی یک حقیقت مسلم تاریخیست و میلیونها عکس و سند و فیلم ازین جنایت هست میگفت هولوکاست دروغ امپریالیستی است و اینطوری دنیارا به خودش خنداند. حالا بابک ازاد هم همین راه را رفته و کشتارمسلم ارمنی ها توسط رژیم جنایتکار ترکیه عثمانی انکارمیکند و توطئه امپریالیستها میخواند! پانترکها ی احمدی نژادی!
تاسف آور است که کسی بخاطر شکل ظاهری چهره اش خودش را از نژاد دیگرو دشمن ایران بداند ودست به قلم شود و به مردم و فرهنگ ایران توهین و کینه ورزی کند. آدم در کشوری زاده و بزرگ شود و بعد بجای خدمت به ان سرزمین و جامعه خودرا از خون دیگربداند و سعی در تخریب ان جامعه کند چراکه خودش را از نژاد قوم چنگیز مغول میداند. آیا این بینش به جامعه و سیاست عقلانی و انسانی است ؟
فقط یک سوال؛ اگر این همان کوروشی هست که آنا توموروس بعد از کشته شدن سر او بریده است ، آن هم تومروس که کوروش پسر او را خائنانه کشت و بعد هم قاتل پسر خود را با سلام و صلوات داخل تابوت کرده و به سرزمین پارسه فرستاده است ، باید به عقل قاتلین کوروش.... شک کرد. مضاف بر این مقبره یک بنایی بومی نیست ؛ بلکه یک معماری هلنی است و هرگز در هیچ گوشه از ایران کنونی این شکل و معماری تکرار نشده است . معلوصف این یک اعتقاد مذهبی شده است که شک و شبهه در آن میتواند جرم باشد.
آقای اقبالی به این جمله دقت کنید:
«این دو قوم و نژاد وجود و حیات خویش را در نابودی دیگران دیدند و می بینند، و کشتار و خونریزی را ایدئولوژی خود در منطقه بنا نهادند و دست بردار آن نیستند»
به این می گویند نژادستیزی عیان و آشکار. شما با گوینده آن دست در دست هم و پهلو به پهلو را راه دمکراسی «مبارزه»! می کنید و این شخص را تایید می کنید. حالا کدام ادعای شما را قبول کنیم؟
این موحدی مجاهد/فدایی ایرانیت از تاریخ هم خبر ندارد ، یپرم ارمنی همان کسی است که به سردار آزربایجان یعنی ستار خان در پارک اتابگ هجوم برد و با گلوله ی که تنها از سلاح یک ....میتواند خارج شود او را مصدوم کرده که نهایت منجر به مرگ او شد. اما دفاعیات دوغو پرینجک در انکار نسل کشی ارامنه که "پان تورک" نیست بلکه یک چپ کمونیست است حاوی حقایق انکار ناپذیر تاریخی است و دفاع او از حقیقت تاریخی فارغ از اندیشه و ایدئولوژی سیاسی اش جانانه بود . اما "ما" را چه گشته است ، .... تحت نام ایرانیت در مقابل خون ریخته شده تورک آزربایجان در ارومیه ، باکو سکوت میکنند ؛ این سکوت خائنانه دیرگاهی ایست که تار و پود این "مای" ساختگی یعنی " ایرانیت" را از هم پاشیده است . شماها به کدامین جبهه خدمت میکند ؛ کلوپ مسیحیت و لشکر ضد تورکی ایرانیت هم آواز گشته اند
و اراده سیاسی و هژمونی طلبی آشکار شدن حقیقت را بر همه شما بنا بر مصالح دولتی ایران مکروه اعلام کرده است و این انکار و اکراه را گفتمان ایرانیت فارسی محور به همه شما دیکته میکند که تورک باید همیشه گناهکار و اهریمنی نشان داده شود حتی اگر بیگناه باشد . ارامنه دارای لوبی نیرومند در اورپا و آمریکا هستند اما ملت مظلوم تورک آزربایجان داری این لوبی نیست کشتار ملت در ارومیه و سلماس توسط دسته ترور ارمنی هرگز در دنیا انعکاس پیدا نکرد . اگر کمی وجدان داشته باشید به کتاب" ارومیه در محاربه عالم سوز" نوشته معتمد الوزاره مراجعه کنید . باور کنید که ملت تورک به خود باوری رسیده است ، اینها همه در سایه .... شمایگان شمشیر از رو کشیده کوروش پرستان عملی شده است ، بیهوده نگفته اند که از هر شرری خیر بر خواهد خاست و اینک ما و شما . ما فاتحه این زیاده خواهی را در مبارزه مدنی خواهیم داد ؛ شمایان هژمونی خود را مدیون زورگوی شاه و شیخ هستید اما این داستان به پایان خود نزدیک است .
قابل توجە پان اتراک ،، زمانی کە ما میگویم تورکها ملت ارمنی را جنوساید کردند دلیلیش این نیست کە آمریکا در ویتنام جنایت نکردە باشد یا بمب اتم بە ژاپن نزدە باشد یا فرانسە ملت الجزایر را جنوساید نکردە باشد یا روسها و آلمانیها جنایت علیە بشریت نکردە باشند یا همچنینن عربستان یا ایران کە در همین زمان نیز علیە بشریت هر روز جنایت در ابعاد وسیع میکنند تمام این کشورها جنایت علیە بشریت مرتکب شدند ولی پان اتراک با این استدلال کە دیگران هم جنایت کردند میخواهند جنایت علیە بشریت تورکها را کتمان کنند
ميگويند دوروغ را انقدر تکرار کن، تا خودت هم باورت شود.چرا اورپا و امريکا به برسى جنايات خودشان در الجزيره وويتنام و پرتاب عمدى بمب اتم برسر مردم بى گناه ژاپن، در حالى که ارتش ژاپن در حال تسليم شدن بود.نمى پردازند ؟ چون صرف ندارد!!! مسبب اصلى کوچ ارامنه در واحله اول خود ارامنه بودنند ودر مرحله دوم همين اروپايها بودنند که با دخالت استعمارى
خود در ترکيه ، به دنبال منافع سياسى و اقتصادى خود مى بوده و مى باشند.امروزه هم همين روش را ادامه مى دهند. در حال حاضر دولت المان و امريکا مرتب اسلحه و مهمات براى تروريست هاى کرد تحت لواى مبارز با I S ارسال مى دارند. ׳
جناب بابک ازاد شما چە اصراری داری کە وکیل مدافع نسل کشی ارمنیان توسط پان تورکها شوید ؟/ هم اکنون با گذشت بیش از 100 سال از کشتار ارمنیها ،، امروزە در سال 2016 پان تورکها نسل کشی ملت کورد را نیز در رأس برنامەهای خود گذاشتند شما کافیست سری بە گوگل بزنید و کلمەی جزیرە ، یا سلوپی ، یا نسبین ، یا سور دیاربکر را گوگلە کنید تا ابعاد شروع نسل کشی کوردها را توست پان تورکها ببینید تورکیە تقریبأ تمام زیر ساخت زندگی ، اقتصادی معیشتی این شهرهای کورد نشین را ویران کردە در عرض این چند ماه اخیر بیش از نیم میلون انسان کورد مجبور بە مهاجرت از خانەهای خود شدند بە علت ابعاد وسیع این ویران سازی شهرهای کورد نشین
مجلس و حکومت اوردغان آ ک پ و ج ە پ از حکومت و اپوزسیون کە کشتار کوردهای علوی در درسیم را اعتراف کردند مردمی کە جنوساید و کشتار کوردهای درسیم را اعتراف کردند آنهم در ابعاد چند 100000 نفر مطمئنن میتوانند 1500000 ارمنی را نیز جنوساید کنند جنوساید ملت ارمنی آنچنان ابعادش وسیع و غیر انسانی است کە غیر ممکن است توسط چند پان تورک بتوان آن را پنهان کرد
جناب بهروز عزیز !
شاید انتقاد شما بجا باشد ، اگر امضای این نامه در محافل بلوچ در درجه اول مطرح میشد و آن را امضا میکردند و پس از آن همگانی میگردید ، چه بسا تاثیر بیشتری میداشت که متاسفانه جنین نشده است . با این که من با این انتقاد موافقم ، اما هم بعنوان یک بلوج وهم بعنوان یک فعال مدنی حاضرم امضای خود را در زیر این نامه بگذارم . اختلافات سلیقه ای نباید بر افشای جنایات بیکران رژیم ایران در بلوچستان سایه بیندازد ...
اعضای کشته شده حاج عبدالمجید نهتانی ،بزرگ و معتمد طایفه نهتانی به شرح زیر می باشد،و افراد کشته شده فرزندان ، برادرزادگان و نوه های وی می باشند که توسط حکومت مرکزی ترور و کشته شده اند:
1_حمید نهتانی فرزند حاج مجید در سال 1373 توسط نیروهای امنیتی کشته شد 2_گرگین نهتانی فرزند حاج مجید نهتانی در سال 1370 کشته شد به همراه همسرش بنام مکه ناروی و برادر کوچکترش و دو تن دیگر بنامهای شیرمحمد و ناصر نارویی 3_مکه نارویی همسر گرگین نهتانی در سال 1370 به همراه شوهرش گرگین و دو تن دیگر توسط نیروهای دولتی ترور و کشته شد.
3_ستار نهتانی فرزند حاج مجید
4_بشیر نهتانی فرزند حاج مجید در سال 1369 کشته شد
1_حمید نهتانی فرزند حاج مجید در سال 1373 توسط نیروهای امنیتی کشته شد 2_گرگین نهتانی فرزند حاج مجید نهتانی در سال 1370 کشته شد به همراه همسرش بنام مکه ناروی و برادر کوچکترش و دو تن دیگر بنامهای شیرمحمد و ناصر نارویی 3_مکه نارویی همسر گرگین نهتانی در سال 1370 به همراه شوهرش گرگین و دو تن دیگر توسط نیروهای دولتی ترور و کشته شد.
3_ستار نهتانی فرزند حاج مجید
4_بشیر نهتانی فرزند حاج مجید در سال 1369 کشته شد
5_سعید نهتانی فرزند حمید نهتانی و نوه حاج مجید در سال 1384 در زاهدان خ امیرکبیر توسط نیروهای دولتی کشته شد
6_فضل الله نهتانی فرزند یعقوب در سال 1369 پس از چهل روز بازداشت به همراه پنج تن دیگر اعدام شد همزمان
7_فیض محمد نهتانی فرزند علیم در سال 1369 پس از چهل روز بازداشت به همراه پنج تن دیگر اعدام شد همزمان
8_صمدنهتانی فرزند علم خان نهتانی در سال 1369 پس از چهل روز بازداشت به همراه پنج تن دیگر اعدام شد همزمان
9_واحد نهتانی فرزند مدددر سال 1369 پس از چهل روز بازداشت به همراه پنج تن دیگر اعدام شد همزمان
10_تورخان نهتانی فرزند مدد در سال 1369 پس از چهل روز بازداشت به همراه پنج تن دیگر اعدام شد همزمان
11_عزیز نهتانی فرزند ملنگ در سال 1369 پس از چهل روز بازداشت به همراه پنج تن دیگر اعدام شد همزمان
12_نادر نارویی فرزند مدد در نصرت اباد کشته شد به همراه بشیر نهتانی و موسی نارویی
این است چهره حقیقی پان ترکها که از یکی از فجیع ترین نسل کشی های تاریخ معاصر جهان دفاع می کنند، دفاع از سربریدن ارمنی ها ، دفاع از به صلیب کشیدن دختران مظلوم ارمنی، دفاع از تجاوز جنسی ، دفاع از گرسنگی وتشنگی دادن به منظور مرگ ارمنی ها در اردوگاههای مرگ، دفاع از کشتن کودکان با چوب وتبر و..... در فردای سرنگونی رژیم ملاها در ایران باید پان ترکها را در ایران وکسانی که مدام اسم دروغین ملت مستقل آذربایجان جنوبی را تکرار می کنند را دستگیر وزندانی ومحاکمه کرد حالا هرتفکر وگروهی که میخواهد به قدرت برسد، مجاهدین یا کمونیستها باشند یا ملی گراها وجمهوریخواهان سکولار دموکرات، تفاوتی نمی کند برای امنیت مردم ایران در فردای سرنگونی ملاها، تعقیب ودستگیری وزندانی ومحاکمه کردن پان ترکهای تجزیه طلب فاشیست باید در دستور کار قرار بگیرد واغماضی هم نباید در کار باشد. در ضمن خانه اصلی ارامنه، ایران است وارمنی ها
نور چشم مردمان ایران هستند همانطور که ترکهای آذری ایرانی نور چشم ساکنین ایران هستند ، جانبازی ها ورشادتهای ارامنه در مقطع انقلاب مشروطه به رهبری سردار بزرگ یپرم خان ارمنی مثال زدنی است این مجاهدان ارمنی در مقطع انقلاب مشروطه در اصل در خانه خود جنگیدند، وارمنی ها در پایه گذاری احزاب وسازمانهای چپ در ایران فعال وپیشرو بودند مثل حزب توده ایران ودر سازمان چریکهای فدایی خلق ایران نیز فعال بودند وحتی در سازمان مجاهدین خلق ایران نیز حضور داشتند.
.... هر وقت روس ها قتل عام میلیونها چچن، تاتار کریمه، اوکرائینی، بالتیکیانی، ترکهای آخیسکا، قتل عام ها در اسیای میانه را که توسط سرورت استالین توسط دولت متبوعت ساویتسکی سایوز انجام گرفته را جنوساید اعلام کردند(همه اش با سند و مدرکه نه بادهوا) یا قتل عام مردم الجزایر توسط مردم با فرهنگ فرانسه اونهم 2 میلیون (با سند و مدرک) را جنوساید اعلام کردند می توان به مسئله کذایی ارمنی ها هم اگر سندی ارائه دادند بجز دمشان، رسیدگی کرد.
حداقل در سه کتابی که من به زبان آلمانی دارم، نسل کشی میلیونی ارمنیان بوسیله تُرکان عثمانی تأیید شده است، حداقل شمار رسمی این نسل کشی از هشتصد هزار شروع میشود، امّا در این 800000 هزار قربانی، شمار بسیار تبعید شدگان در بیابانهای سوریه که از گرسنگی و تشنگی، و بیماریهای گوناگون از پای درامدند نیست، از این گذشته آمار شمار بسیار از ارمنی های کشته شده بدست مردمان محلی و منطقه ای تُرک در دست نیست، در بعضی از مواقع شما قربانیان این نسل کشی از مرز یک و نیم میلیون هم میگذرد.
این نسل کشی از سوی حزب و وابستگان حکومت وقت بنام حزب و ارگان "اتحّاد و ترقی" برنامه ریزی شده بود. اثبات نسل کشی ارمنی ها را میتوان از نسل کشی مردمان کُرد امروز در ترکیه برداشت کرد.
در زیر نقشهء جغرافیایی را می آورم، که جغرافیای زیستی ارمنیان را نشان میدهد، امروز این جغرافیا کجاست ؟ در این نقشه نام و نشانی از تُرک و قومی بنام تُرک وجود ندارد، جغرافیای زیستی مردمان تُرک همه تسخیر شده از دیگران بوسیلهء نسل کشی بوده است.
ما کمونیستها همدیگر را خوب می شناسیم . ما کمونیستهای رسمی ترکیه را نیزمی شناسیم . آنها بارها جنایت عثمانی های ترک علیه ارامنه را محکوم کرده اند . ما ناظم حکمت را کمونیست ترک میدانیم . ولی پان ترک چون اهل جعل و دروغ و انکار است مفتضحانه دست به این قبیل کارها میزند و عکس 3 آدم قلابی ناشناس را میگذارد و میگوید این ها کمونیستهای ترکیه هستند . کار و تبلغ بابک آزاد تا کنون نشان داده که هیچ ارزش سیاسی و روشنگری ندارد چون وی یک تجیزه طلب آذری ضد فارس و ضد ایرانی و ضد کرد و ضد روس و ضد بشر است . اینگونه افراد از نوع کراواتی گرگهای خاکستری ترکیه می باشند . به امید روزی که یکروز شیر ایرانی اینها را رد یابی کند و پاداشی مناسب به اینها بدهد تا بفهمند دنیا کشک نیست .
درباره ی "توضیح" تارنمای "انتخاب خبر" نکات زیر قابل ذکر است:
نمایند تا تردید شان برطرف گردد. نشانی:1ـ تارنمای ایران گلوبال یک رسانه ی آزاد است که به ویژه در پخش دیدگاه های کنشگران سیاسی و مدنی درون ایران کوشاست. پیام دکتر محمد ملکی، کنشگر برجسته ی سیاسی در ایران، درباره ی تکذیب نوشتار منتشر شده در "انتخاب خبر" از قول ایشان نیز خبری است که انتشار آن از یک رسانه ی آزاد انتظار می رود و ناخوشنودی سردبیر"انتخاب خبر" از انتشار این خبر نشان دهنده ی ناخوشنودی جناب "سردبیر" از آزادی رسانه ای و تمایل وی به جلوگیری از آزادی بیان ایرانیان، حتی در برونمرز است!
2 ـ برای کسانی که در حکومتی بودن تارنمای "انتخاب خبر" تردید دارند، کافی است تنها نگاهی به صفحه ی نخست این تارنما بیندازند و تصویر بزرگ علی خامنه ای و چاپلوسی های چندش آور در وصف این جنایتکار و نیزمطالب متعدد دیگری پیرامون پیام نوروزی خامنه ای در خصوص "اقتصاد مقاومتی" را مشاهده
http://entekhabkhabar.ir/VisitorPages/default.aspx?itemid=2
3 ـ سردبیر "انتخاب خبر" در توضیح بالا ادعای "استقلال رسانه ای" کرده و دلیل آورده که: " بارها لینک های اخبار و مصاحبه های انتخاب خبر از سوی دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه فیلتر گردیده است یا صفحه اصلی سایت از دسترس خارج گردیده است". این دلیل برای اثبات استقلال "انتخاب خبر" موجه نیست. اختلافات درونی جناح های رژیم جمهوری اسلامی بارها موجب جلوگیری از کار رسانه های حکومتی به دست جناح رقیب شده، بگونه ای که حتی تارنماهای امنیتی ای چون "صراط نیوز" حسین شریعتمداری هم از این فیلترکردن های "کارگروه تعیین مصادیق" در امان نمانده اند. از سویی، تارنمای "انتخاب خبر" داراي مجوز فعاليت از هيات نظارت بر مطبوعات بوده، دارای دامنه ی " ir " می باشد، که نشانه ی مجاز بودن فعالیت آن از سوی رژیم جمهوری اسلامی است. این نشانه ها و نگاهی به مطالب تارنمای " انتخاب خبر" برای هر بیننده ی آگاه و واقع بینی تردیدی در وابستگی این رسانه به جناحی در درون رژیم باقی نمی گذارد.
4 ـ هرچند که انتشار دهنده ی پیام یک شخصیت سیاسی مسؤول درستی یا نادرستی محتوای آن پیام نیست، چنانکه داوری درباره ی ادعای "انتخاب خبر" در رد تکذیبیه ی دکتر محمد ملکی و داشتن فایل های مصاحبه و پرینت های تماس تلفنی و.....بر عهده ی تارنمای ایران گلوبال به عنوان یک رسانه نمی باشد، اما پیشینه ی سیاه رژیم جمهوری اسلامی و رسانه های وابسته به آن در نشر دروغ و جعل دیدگاه های اشخاص، بدبینی موجهی در داوری درباره ی مطالب اینگونه رسانه ها به وجود آورده است.
5 ـ توضیح تارنمای "انتخاب خبر" برای "ایران گلوبال" از سوی شخصی با نام "عرفان حکمت" به عنوان سردبیر این تارنما فرستاده شده است، حال آنکه در متن منتشر شده ی همین توضیح در خود تارنمای "انتخاب خبر" چنین نامی به چشم نمی خورد! به نظر می رسد که نام "عرفان حکمت" یک نام مستعار است. پرسیدنی است که چرا یک رسانه ی رسمی و مجار درون ایران با نام مستعار "توضیح" می فرستد. اگرچه استفاده از نام مستعار از سوی مخالفان جمهوری اسلامی امری قابل درک است، اما اینکه سردبیر یک تارنمای رسمی و مجاز طرفدار دولت، در ارسال نامه از نام مستعار سود برد بحث انگیز است.
6 ـ صاحب امتیاز و مدیر مسؤول تارنمای "انتخاب خبر" شخصی به نام محمدرضا محبوب فر است. با نگاهی به نوشته های این فرد ملاحظه می شود که وی یکی از عوامل تبلیغاتی رژیم جمهوری اسلامی است. برای نمونه محمدرضا محبوب فر در نوشته ای با موضوع " تعیین جایزه و نشان ایثار برای رسانه " چنین می گوید: " ایثار و شهادت، هنر مردان خداست و رسانه، ابزاری برای بازنمایی این جلوه ی الهی انسان ها است. بدون رسانه، فرهنگ متعالی ایثار در جامعه نهادینه نخواهد شد و کار رسانه، تبلیغ و ترویج این فرهنگ است.....تعیین جایزه و نشان ایثار و شهادت برای رسانه، اقدام ارزشمند فرهنگی است که از سوی متولیان فرهنگی کشورمان درنظر گرفته شده است....". نشانی این نوشته: http://www.khaneisar.ir/fa/newsagency/print/205
به امثال اقای کرمی باید گفت مردم اذربایجان اینقدر لیاقت و ازادگی داشتند که علیه دیکتاتوری محمد علیشاه وبسط ازادی انهمه مصایب را کشیدند . ایا شماها اندکی از خصایص فوق را دارید که از تنفر و دگم اندیشی ضد ترک و...بیرون بیایید . حا لا از 2500 سال پیش و کوروش و.. میبافید و دلخوشید بماند و خوش باشید اما جریانات مشروطه و... که حدود صد ساله و اسناد فراوان. انصافا علمی و تاریخی بررسی کنیم و اگر هم بلد نیستیم یاد بگیریم
man dar safar hastam va emkan neveshtan nadaram.
shoma ke be nazare jenabe karami irad migird;
be jaye tohmat, nazar ishan ra az lahaze trikhi va siasi naghd befarmaid
بنازم به تخلیلت اقای کرمی .اخه تمدن اگه باشه و درست حسابی و بقول شماها عرب بادیه نشین و ترکهای بیابانگرد با ابزار ابتدایی که از بین نمیره . خودتان را قول نزنید از توهم بیایید بیرون . با فحاشی وناسزاگویی و مقصر شمردن ترکها و اعراب و فلک و کاینات و...مشکل شماها حل نمیشه . نیازبه یه رنسانس فکری اساسی دارید انهم اگر جراتش را داشته باشید. موفق باشید
سرگزی گرامی
ممکن ست نام دهات مورد اشاره خود را ذکر کنید؟
وای بحال جامعه ای که بجای تفکر و استدلال ادمها انها را با شکل و قیافه شان تخلیل کنند اخر ....تا کی . سعدی میگوید نه همین لباس زیباست نشان ادمیت . بجای مباحث منطقی و علمی هی سخیف گویی هایی مانند این مغول وان عرب و ان یکی افغان و ان دیگری .... نژاد پرستی دیگر شاخ و دنم دارد . فکر میکنید با این بیسوادی و حرفها کشور را به کجا دارید میکشید
جناب توکلی راهکارهای معقول ومناسبی ارایه کردید ولی ایا کشورهایی مثل روسیه امریکا المان و...هر کدام برای مقاصد خاص خود از جمله خاورمیانه بزرگ و تضعیف دولت ترکیه بدلایل کینه تاریخی و... میتواتنند دست از وفتارهای چند گانه شان بردارند همان کاری که در افغانستان طالبان را حمایت کردند در سوریه و ترکیه ازپ ی د و پ ک ک دارند تکرار میکنند که وضعیت منطقه و جهان را بغرنج تر خواهد کرد
در جواب آقای آرتیوم هاکوپیان فقط عرض کنم که : دوست بسیار عزیز شما را به مطالعه کتابهای زیر ارجاع میدهم، شاید از خواندن آنها نظرتان عوض بشه.
قتل عام ارامنیان ( اسماعیل رایین)-------مشاهدات شخصی من در جنگ جهانی اول ( محمد علی جمالزاده)-------ارمنستان 1915 (ژان ماری کارزو -ترجمه فریبرز برزگر)ونشریه هور سال اول شماره 2 تهران 1350).
و ایضن جناب آقای بابک آزاد.
ای کاش آقای حسین بر این نمونه ها را در بیانیه اولی خودشان می آوردند تا اینگونه سلب اعتبار و خدشه دار نشود. بیشتر این لیست و اسامی ها در سایت جیش العدل موجود هستند. از جمله آنهایی که آقای حسین بر بعدا در کمنت ها ذکر کرده. جیش العدل و بازمانندگان جندالله هم کار روزانه شان همین است که هر روز اسم یک روستا را منتشر می کنند . الان جمهوری اسلامی شروع کرده و هر روز آدم های یک روستا را اعدام می کند. و مولوی های بلوچ هم ذره ای اعتراض نمی کنند که هیچ بلکه با نظام همراه هستند. قرار است تا هفت سال دیگر تمامی روستائیان سیستان و بلوچستان اعدام بشوند. خوب سازمان ملل زودتر دست به کار بشود. پریروز آمدند ده پایینی ما و همه مردها را گرفتند و اعدام کردند. دیروز هم همه مردان ده بالایی را اعدام کردند.
این کار بسیار زشت .... است که یک پان ترک مثل تو با اسم جعلی ارمنی از قتل عام انسانها دفاع کند . اگر در آلمان یک فاشیست با یک نام جعلی یهودی از قتل عام یهودیان دفاع کند 5-3 سال زندان می رود . این شخصیت شما تجزیه طلبان آذری است . وظیفه ایرانیان و ارامنه است تا شما را پیدا کنند و یک گوشمالی انقلابی بدهند . به امید آن لحظه !
با عرض معذرت منظورم آزاد سازی موصل است نە موشل
زبان هورامی تمام ویژگی های یک زبان باستانی را داردمانند رعایت جنسیت در صرف افعال و ضمایر و صفات و وجود اصوات و صامت هایی که در زبانهای فارسی و کردی موجود نیست. بنابراین زبانی که قدمتش از فارسی دری هم بیشتر است چگونه می تواند زیر مجموعه زبان کردی باشد که خود به مراتب حادث تر است. قلت جمعیت نمی تواند بهانه ای برای این امر باشد . امروزه زبان اوستایی متکلم ندارد و نیز زبان پهلوی و با این حال این دو زبان اصالت خود را حفظ نموده اند زیرا قواعد و واژه های مخصوص بخود را دارند و این در باره زبان هورامی نیز صادق است.در گذشته نه چندان دور مردم اورامانات خود را گوران میدانستند و نام کرد به اقوام جاف و اردلان و سورانی اطلاق میشد و تنها در چند دهه اخیر در اثر رشد ناسیونالیزم کردی و
توسعه ابزارهای پخش و ترویج زبان و فرهنگ سورانی مانند کتب و جراید و کانال های ماهواره ای و سایتهای انترنتی بود که بتدریج این حس مستقل بودن هورامی ها یا گوران زایل شد. اما تجارب کردستان عراق نشان داد که ناسیونالیزم کردی بیش از هرچیزی زبان هورامی را تهدید میکند . در گذشته نه چندان دور در استان سلیمانیه عراق تعداد متکلمین بزبان هورامی بسیار بیشتر از امروز بود اما در یک قرن اخیر زبان هورامی در عراق به چند روستای دور افتاده منحصر شده است.و هرگاه بحث زبان مادری پیش می آید ناسیونالیستهای کرد و گروههای قومگرای آن که مورد حمایت امپریالیزم و صهیونیزم اند سعی دارند وانمود کنند که مثلا زبان سورانی زبان مادری همه مردمان ساکن در غرب ایران یا شمال بین النهرین است و همانند ناسیونالیستهای عرب و ترک و فارس سعی در اسیمیله کردن قومیتهای کوچکتر دارند این آسیمیلاسیون در شمال بین النهرین اقوام آسوری و کلدانی و شبک و یزیدی و هورامی را مشمول خود قرار داده است.در این 2500 سال تنها کاری که کردند شعر گفتن بوده الان هم که دوره شعر و مر گذشته است در رویا ها و تخیلات کوروش و هخامنشی و بنیانگذار جهان و حقوق بشر و افسانه های شاهنامه و رستم و...........بسر میبرند
جنگ آزاد سازی موشل با بمبارانهای شدید هوائی موشل شروع شدە ، و سیل پنا هندگان عرب از مناطق تحت سلطەی داعش بە طرف کوردستان شروع شدە قبلأ هم شمار بی نهایت زیادی از آعراب سنی ، شیعە و همچنین کوردهای یزیدی کە در جنگ با داعش آوارە میشدند در کوردستان اسکان دادە شدەاند شمار آوارگانی کە بە کوردستان روی آوردەاند بە تنهائی از جمع پناهندگانی کە در تورکیە و اوردن و لبنان میروند بیشتر است و این در حالی است کە کوردستان توسط حکومتهای شیعەی عراق ، ایران و تورکیە با کار شکنی و نوعی محاصرە رو برو ست
آقای پرویز حدادیزاده این پیام را با ایمیل فرستداده اند.
با درود،
از این خبر بسیار متآثر شدم و شخصآ قتل عام هموطنان بلوچ ایرانیمان را که توسط اشغالگران رژیم اسلامی به رهبری علی خامنه ایی و حسن روحانی و دولتش صورت گرفته است محکوم و به بازماندگان آنها تسلیت می گویم.
از سروران و مبارزان راه آزادی وطن در داخل کشور، خواهش می شود که صحت این خبررا اطلاع رسانی کنند. همچنین از تمام احزاب، نهاد ها، جنبش های سیاسی - حقوق بشری در خارج و داخل کشور خواهشمندم در صورت درست بودن خبر، بطور رسمی بیانیه محکومیت این کشتارگروهی را منتشر و از سازمان های حقوق بشری بویژه سازمان ملل درخواست دادخواهی کنند.
با مهر
پ.ح.
اقایان نوروز جشن حیات وزندگی دوباره انست به کسی هم وابسته نیست هر کسی میتواند انرا جشن بگیرد چه ترک وفارس کرد هندی و ... حداقل به حرمت هستی و طبیعت روی این یکی دعوا نکنیم
مقاله خبری خیلی خوبی بود. از اطلاعاتی که داده اید تشکر می کنم چون من از تبلیغات رژیم به این نتیجه رسیدم که سفر روحانی و گروه 60 نفره اش رضایت بخش بوده. ولی مثل اینکه این هم از اون سفرهای تبلیغاتی محمودی نژاد است.
نسل کشی ارمنی و اعترافات کاچازنونی/علی قره جه لو (قسمت دوم)
مبارزه ملی ترک ها حقانیت داشتسبب حوادث خود ما هستیم
“شکایت از دست سرنوشت و جستجوی دلایل فلاکت و بدبختی مان وضعیت ترحم انگیزی است. این ویژگی بیماری روانی ملی مان است که حزب داشناق نیز نتوانسته از آن رهائی یابد … انگار عدم بصیرت و دوراندیش نبودن نوعی قهرمانی بود، زیرا هرکس هر زمان که اراده کرد، فرانسوی ها، انگلیسی ها، آمریکائی ها، گرجی ها، بلشویک ها، در یک کلام تمام دنیا ما را به راحتی فریب دادند و به ما خیانت کردند. در حالی که ما ساده لوحانه باور کرده بودیم که این جنگ {جنگ جهانی اول} به خاطر رسیدن ارمنی ها به حقوق شان درگرفته است”.
“ترک ها که در سال 1918 در جنگ علیه امپریالیست ها شکست خورده بودند در عرض دو سال تجدید قوا کرده و حیات دوباره یافتند. نسل جوانی که با احساسات میهن پرستی حرکت می کردند به میدان آمده و در آناتولی شروع به سازماندهی ارتش خود کردند. در ترکیه شعور ملی و غریزه دفاع از خود بیدار شده بود. آنها برای تامین آینده شان در آسیای صغیر مجبور بودند که بر علیه “معاهده سور” دست به سلاح ببرند”. (2)
برعلیه ترک ها قیام کردیم و جنگیدیم
“علیه ترک ها قیام کردیم و حتی برای تخریب صلح نیز جنگیدیم. دیگر همه ما، در صف “دولت های ائتلاف” بودیم که دشمن ترک ها بودند. از ترک ها “ارمنستان از دریا تا به دریا” را طلب می کردیم. ارتش های دول ائتلاف را به ترکیه دعوت و برای تامین حاکمیت مان از دولت های اروپا و آمریکا تقاضاهای رسمی می کردیم. نهایتا در این دوران با تمام توان مان مدام با ترک ها جنگیدیم، کشتیم و کشته شدیم. دیگر چگونه می توانیم اعتماد ترک ها را جلب کنیم”. (3)
معاهده سور چشم هایمان را کور کرده بود
“معاهده سور، علیه ترک ها حربه مهمی بود. ما با سلاح های انگلیس به خوبی مسلح و دارای یک ارتش مجهز که با مهمات نظامی کافی تجهیز شده بود، بودیم. معاهده سور چشم همه را کور کرده بود. ولی جنگ یک واقعیت بود. یک واقعیت، واقعیتی که غیر قابل بخشش بود این بود که ما برای اجتناب از جنگ هیچ کاری نکردیم، برعکس بهانه هائی برای آن تراشیدیم. در صورتی که جنگ به شکست تام و قطعی ما انجامید. ارتش ما که شکم اش سیر، پشتش محکم و به خوبی تسلیح شده بود سلاح ها را زمین انداخته و به دهات فرار کرده و پراکنده شد”.
علت اساسی قیام مان علیه ترک ها تشکیل ارمنستان بزرگ بود
“ارمنستان بزرگ” را که از هفت ایالت ترکیه، چهار بخش از ایالت کیلیکیا و از دریای سیاه تا دریای مدیترانه، از کوه های قره باغ تا صحراهای عرب امتداد داشت طراحی کرده و طلب می کردیم. این طلب امپریالیستی چگونه می توانست تحقق یابد؟”.
هیچوقت نتوانستیم دولت شویم
“اگر منصف باشیم، اگر حکومت کردن به معنای آینده بینی باشد، ما به طور قطع فاقد آینده بینی بوده، و رهبران داشناقی بودیم که به درد کاری نمی خوردیم. ضعف اصلی مان در این نقطه بود. به علاوه، هدف فعالیت هایمان را به شکل معین و شفاف درک نکرده بودیم، فاقد یک اصل راهنما و سیستمی که بتوانیم آن را به شکل قابل قبول و مدام عملی کنیم بودیم. گوئی ناخواسته، و تحت تاثیر شرایط تصادفی با تردید حرکت می کردیم، سرمان به دیوار می خورد و زمین زیر پایمان را مانند کوران لمس می کردیم. حدود امکانات خود را می دانستیم ولی بیشتر اوقات بزرگ نمائی می کردیم. محدودیت های دوران را درک نمی کردیم، از نیروهای مقابل نفرت داشتیم. فرقی بین حزب و دولت قائل نبودیم و ایدئولوژی حزبی را به کارهای دولت دخالت می دادیم. ماها دولتمرد نبودیم”.
چیزی به نام ارمنستان ترکیه وجود ندارد
“اکنون چه داریم؟ منطقه ای کوچک و به اصطلاح مستقل بین رود ارس و سوان {دریاچه گؤکچه} که بخش خود مختار و دورافتاده ی از امپراتوری روسیه در حال جان گرفتن است. چیزی به نام ارمنستان ترکیه وجود ندارد. این موضوع در “لوزان” دفن شده است. کشورهای بزرگ اروپائی ما را دفن کردند”.
به ترور روی آوردیم
“با طرح و اجرای ترور اشخاص، همچنان که زمانی در “قصراولدوز” بدان مبادرت کرده بودیم، فکر کردیم این بار نیز می توانیم دیگران را بمباران کنیم. ولی برای چه؟ ما تصور کردیم که با ایجاد سر و صدا در ترکیه می توانیم توجه دولت های بزرگ را به موضوع ارمنی ها جلب کرده و از آنها همچون ابزاری به نفع خود استفاده کنیم. ولی اکنون دیگر متوجه شده ایم که این چنین ابزاری پشیزی نمی ارزد”.(4)
حزب داشناق به عنوان پس مانده گذشته باید خاتمه یابد
نسل کشی ارمنی و اعترافات کاچازنونی/علی قره جه لو
مقدمه
گزارش کاچازنونی که به شکل کتاب درآمده و چاپ شده بود، در ارمنستان ممنوع و جمع آوری گردید. ترجمه روسی کتاب کاچازنونی بعدها در کتابخانه لنین در مسکو پیدا شد و به زبان ترکی ترجمه و در ترکیه با عنوان: “حزب داشناق کاری برای انجام ندارد” منتشر شد. این کتاب در ارتباط با ادعاهای “نسل کشی ارمنی” در حکم یک سند تاریخی پراهمیت است. (1)هووانس کاچازنونی (Hovhannes Katchaznouni) اولین نخست وزیر حکومت ارمنستان در سال 1918 و رهبر حزب “داشناکسیون” بود. او در سال 1867 در “آهیسکا” (گرجستان) متولد و در سال 1938 در ارمنستان بدرود حیات گفت. کاچازنونی در سال 1923 در بخارست (رومانی) در مقام رهبر حزب داشناکسیون گزارشی به کنفرانس حزبی ارائه داد. این گزارش در زمان خود سر و صدای زیادی برپا کرد و در میان ارمنی ها موجب عکس العمل های زیادی گردید.
فرازهائی از اعترافات مهم کاچازنونی در این کتاب در مقام رهبر حزب داشناق و از دید کسی که بالاترین مسئولیت های سیاسی را در برهه تعیین کننده ای از تاریخ خلق ارمنی داشته است در روشن تر شدن ماهیت ادعاهای نسل کشی ارمنی نقش بی بدیلی دارد.
کاچازنونی اولین نخست وزیر ارمنستان
نگاه صادقانه و شجاعانه کاچازنونی به فعالیت احزاب و دستجات ارمنی، ارتباطات، تصورات و امیدهای آنها به مرحمت “دول ائتلاف” برای پیشبرد ایده های خیال پردازانه خود، نه تنها برای خلق ارمنی درعین حال برای ما و تمام خلق های منطقه نیز حاوی درس های گرانبهائی است. چرا که امروز جریان ها و محافلی هستند که از سرناامیدی و خشم، به “کمک های بشردوستانه” دولت های ائتلاف امروزی (ناتو و جامعه جهانی اش) دل بسته اند. انگار که حوادث تاریخ معاصر خود را بارها و بارها تجربه نکرده، ویرانی و تباهی همسایگان خود را ندیده اند، و از این رو، انجام تعهد و رسالت تاریخی خود در قبال مردمان ایران را از دیگران طلب می کنند!
****
در عملیات نظامی علیه ترک ها شرکت کردیم
“در پائیز 1914 زمانی که ترکیه هنوز به یکی از طرفین جنگ نپیوسته بود، در قفقاز جنوبی در میان هیاهوی بزرگ و با شور و انرژی زیادی واحدهای داوطلب ارمنی آغاز به تشکیل شدند… در ظرف چند هفته “حزب انقلابی داشناق ارمنی” هم در تشکیل این واحدها و هم در عملیات نظامی آنها علیه ترکیه به شکل فعال شرکت کرد”.
فریب خوردیم و به روسیه وابسته شدیم
“ما بدون قید و شرط در صف روسیه بودیم. بدون هیچ دلیلی دچار حال و هوای پیروزی شده بودیم. در مقابل فعالیت هایمان، صداقت مان، و کمک های مان مطمئن بودیم که حکومت تزار استقلال ارمنستان را به ما هدیه خواهد داد …”.
“عقل مان را از دست داده بودیم. ما خواست های خود را که انگار خواست های آنان است تصور کرده و به وعده های اشخاص بی مسئولیت ارزش بسیاری قائل شدیم و با هیپنوتیزم کردن خود، از واقعیت ها دور افتاده و دچار توهم شدیم”.
ترک ها مجبور شدند که به تهجیر متوسل شوند.
“در اثنای تابستان و پائیز 1915 ارمنی های ترکیه در معرض مهاجرت اجباری قرار گرفتند. ترک ها می دانستند چه می کنند و امروز دلیلی برای احساس پشیمانی شان وجود ندارد …. این روش قطعی ترین و مناسب ترین روش بود”.
نتوانستیم حقایق را درک کنیم
“در میان عصبیت و ترس دنبال گناهکار می گشتیم و این گناهکار را بلافاصله در وجود حکومت “روس” و سیاست های فریبکارانه او یافتیم. در میان حالت بهتی که خاص انسان هایی که به لحاظ سیاسی نابالغ و فاقد تعادل اند، از سوئی به سوی دیگر می غلتیدیم. هر قدر که دیروز ایمان مان به حکومت روس کورکورانه و بی پایه بود، امروز هم گناهکار دانستن آن همان قدر بی پایه و کورکورانه است. به عنوان یک حزب سیاسی (داشناکسیون) ما فراموش کرده بودیم که روس ها در صورت لزوم از روی اجساد ما خواهند گذشت”.
ارامنه در رابطه با عثمانی ها همان کاری را انجام دادند که درباره ایران انجام داده بودند. ارامنه در دوره قاجار، به عنوان ستون پنجم ارتش سرخ وارد جنگ با ایرانیان شدند و باعث شدند که قفقاز جنوبی از ایران جدا شود، همین پروژه را درباره شرق ترکیه نیز میخواستند به اجرا درآورند اما نتوانستند. کشته شده های یک جنگ دو طرفه را نمی توان به حساب قتل عام گذاشت. یهودیها دست به اسلحه نبردند و از سوی نازیها به جرم یهودی بودن کشتار شدند اما ارامنه ای که همسو به دشمن به مام میهن خیانت کرده بودند توقع داشتند کردها و عثمانیها جز دفع حمله برایشان چه کار بکنند؟ زیاده خواهیهای داشناکسیون ارمنی در منطقه پایانی جز جنگ و خشونت نداشته و نخواهد داشت.
کسی نمیتواند رویدادهای تاریخی را انکار کند. انچه مهم است این است که بلندگو و نوکر دولتهای بیگانه نشوید. در کشور ایران در بلوچستان بیگناهان اعدام شدند . کجا اعتراض شد ؟ چند چپ گرا در کشوری بیگانه برای نفی رویداد 1915 به خیابان امدند به شمای اذری چه ربطی دارد ؟ ایا شما شهروند کشور ترکیه هستید ؟ اگر در خیابانهای تبریز چند نفر جنایات جنگ دوم را نفی کنند مردم ارو.پا به ریش این افراد نخواهند خندید ؟ در همین تبریز روسها ازادی خواهان تبریزی را اعدام کردند کجا یک گروه و حزب و یا سازمان ترکی ان اعدام ها را محکوم کرد؟
هزاران تبریزی در قتل عام شاه اسماعیل جان باختند ایا این همه ادم که گشته شدند ارزش یک یاد بود ندارد؟
امیدوارم انها که ریشه بی وطنی را در ایران پایه ریزی کردند اکنون به رزالت تاریخی خود پی برده باشند.
این ناصر خان اگر اظهار فضل نکنه چی میشه با این اطلاعات تاریخی اش
حقیت چه تلخ باشد و یا شیرین ، ما سزاوار دانستن حقیقت هستیم چرا که پذیرش حقایق زندگی مسالمت آمیز بین ملتها را ممکن می نماید اما نشر اطلاعات دروغین ممکن است باعث تضادهای خونین گردد ارمنی ها با برجسته کردن مسانل اختلاف برانگیز در گذشته های دور در عمل آن را به مانعی در برابر آشتی و دوستی با تورکان می نمایند این عمل با منافع ملی آنان سازگار نیست متاسفانه گروه های افراطی ارمنی و کورد با دامن زدن به اتهام به اصطلاح نسل کشی ارامنه ، عملا به آلت دست محافل ارتجاعی بیگانه تبدیل شده اند که منافع خود را در جنگ و کشتار بین ارامنه، کوردها و تورکان می بینند ما بجای اینکه وقایع گذشته های دور را که اطلاعات درستی درباره آنها نداریم به عامل اختلاف برانگیز تبدیل کنیم باید بجای اینکار این شهامت را داشته باشیم که فصلی جدید در رابطه بین خودمان ایجاد کنیم که بر اساس دوستی و احترام متقابل استوار باشد
جناب پان ترک ! که عاشق فیلم و ویدئو و اینترنت و رسانه های مدرن هستی و انتقال دهنده لاطالات راسیست همکاران گولناز تی وی می باشی !
دهها نفر از اینها تاکنون برخورد داشته ام . آنوقت شما ایرانیان و فارسها را راسیست میدانید !در گزارشات تلویزیونی رسانه های غربی پیرامون قتل عام ارامنه توسط هم ولایتی های ترک سنی تان ، جاده و مسیر ارمنستان جنوبی و شرق ترکیه ، از دریاچه وان تا شهرهای قره باغ و ایروان میتوانی در این فیلمهای تاریخی بجا مانده ، اجساد زن و مرد و کودک ارمنی را ببینی که روی جاده و مالروهای مسیر پخش شده اند . هزاران جسد آویزان به درختها و روستاها و کوه و دره در این عکس و فیلمها دیده میشود گرچه آنزمان وضعیت خیر و گزارش رسانی بسیار ناچیز بوده . باقیمانده خرابه های هزاران کلیسا در شرق ترکیه و کردستان . هزاران ارمنی ساکن اوپا میگویند که اجداد آنان به زور مسلمان شدند تا کشته نگردند . اکنون میلیونها ارمنی مسلمان شده در ترکیه وجود دارد که هویت خودرا از ترس مخفی میکنند . من خودم با
جناب بهمن موحدی( با مدادان)، ... برجسته شدن نام و جغرافیای آذربایجان در انقلاب مشروطه به علّت نقش داشتن مردم تُرک آذری در این انقلاب نبوده و نیست، بلکه بیشتر به مناسبت تمرکز قدرت سیاسی و هژمونی تصمیم گیریهای کلان در دوران سیاه قاجار در این دیار در اختیار تُرکان بوده است، همچنین محل اقامتگاه محمد علیشاه است.
جنبشهای برخاسته از آذربایجان یا فئودالیته و قومی عشیره ای بوده و یا دینی و مذهبی واپسگرا و یا برای تسخیر جغرافیا و سرزمین دیگران با خونری بوده و هست که با دمکراسی و حقوق شهروندی و قانونمندی و با ساختار سازی مدرن و دمکراتیک همسویی نداشته و نخواهد داشت. کمونیست و سوسیالیستهای آنها هم فلسفهء ماتریالیسم دیالکتیک را به شیعه گری و به قوم گرایی و به دوران ماقبل مدرن تبدیل کردند.انقلاب مشروطه حاصل پیامدها و رخدادهای درونی و بیرونی و کنش و واکنشهای جامعهء ایرانی است. که کمترین سهم را ناحیّهء آذربایجان در جنبشهای دمکراتیک داشته است. شرایط آنزمان دورهء قاجار را میشود مانند اوضاع امروز نظام جمهوری اسلامی مقایسه کرد، و سهم مردم آذربایجان در انقلاب مشروطه را میشود به نسبت مشارکت این مردم در جنبش سبز در نظام جمهوری اسلامی مقایسه کرد. و علی خامنه ای تُرک تبار را بجای محمد علیشاه قاجار بر تخت نشاند.
برجسته کردن ستار خان در انقلاب مشروطه کاملأ بی اساس و یک داستانسرایی است. ستارخانی که یک اسب سوار عیار بوده و سواد خواندن و نوشتن نداشته کجا و انقلاب مشروطه کجا ؟ ستارخان با دار و دسته اش حتی نتوانستند در مقابل یک روستای طرفدار حکومت مرکزی مقاومت کند و فرار کرد، چگونه میتواسنت با ارتش حکومت مرکزی بجنگد ؟.
مقایسه کردن ستارخان با یپرم خان نا سزاست. انقلاب مشورطه محصول جنبش و مقاومت ایرانیان در برابر حکومت قاجار خونخوار و جنایتکار بوده و بدون لشکر کشی ایل بختیاری از اصفهان به تهران و بدون همکاری خطهء شمال کشور به رهبری تنکابنی امکان پذیر نبود.
لطفأ بدون پشتوانه امیتاز و درجه و مدال به گردن و سینهء فردی عادی مانند ستارخان و امثال آن نیندازید. مردم آذربایجان نور چشم ما نیستند، خار در چشم ما هم نیستند، مردمانی عادی با فرهنگی ایلی به سرزمین ایران مهاجرت کرده اند، و تا زمانیکه از خود فرهنگ و مدارایی و رسپکت نشان دهند، از حقوق شهروندی دمکراتیک برخوردار خواهند بود.
در زمان انقلاب مشروطه ایرانیان و ارمنی ها مورد استبداد دینی تُرک تباران در ایران و در آسیای کوچک عثمانیان بوده و باهم همکاری داشتند، مغز متفکر انقلاب مشروطه میرزا ملکم خان ارمنی است که گرچه خود اسلام را پذیرفته بود( شاید مصلحتی) در انقلاب مشروطه پیشتاز بود. او در پاریس تحصیل کرده بود و استاد در دارالفنون بود به مناسبت تأسیس فراموشخانه به تبعید فرستاده شد.
زمانیکه ستارخان با چند سوار به تهران رسید، انقلاب مشروطه پیروز شده بود و در واقع تمام بود، و زمان زمان بازسازی و برقراری امنیّت بود، ایشان با اسب سواری گردو خاک برپا میکرد و باعث اغتشاش می گردید، که معلوم نیست از کدام طرف گلوله ای در بالاخانه ای به پای خورد و تا آخر عمر در تهران خانه ای در اختیارش گذاشتند، و از بیت المال ایرانیان ماهانه حقوقی برایش تعیین کردند.
حقیت چه تلخ باشد و یا شیرین ، ما سزاوار دانستن حقیقت هستیم چرا که پذیرش حقایق زندگی مسالمت آمیز بین ملتها را ممکن می نماید اما نشر اطلاعات دروغین ممکن است باعث تضادهای خونین گردد ارمنی ها با برجسته کردن مسانل اختلاف برانگیز در گذشته های دور در عمل آن را به مانعی در برابر آشتی و دوستی با تورکان می نمایند این عمل با منافع ملی آنان سازگار نیست متاسفانه گروه های افراطی ارمنی و کورد با دامن زدن به اتهام به اصطلاح نسل کشی ارامنه ، عملا به آلت دست محافل ارتجاعی بیگانه تبدیل شده اند که منافع خود را در جنگ و کشتار بین ارامنه، کوردها و تورکان می بینند ما بجای اینکه وقایع گذشته های دور را که اطلاعات درستی درباره آنها نداریم به عامل اختلاف برانگیز تبدیل کنیم باید بجای اینکار این شهامت را داشته باشیم که فصلی جدید در رابطه بین خودمان ایجاد کنیم که بر اساس دوستی و احترام متقابل استوار باشد
این تجزیه طلبان آذری به همه چیز ....زده اند . آیا شما یک شعار و پرچم کمونیستی در دست این کمونیستهای دروغین می بینید ؟ اصلا ترکیه در سوئد پناهنده سیاسی دارد یا اینها ارسالی هستند ؟ کمونیستهای ترکیه چون دارای پرنسیپ انسانی هستند همیشه از سرکوب خلقهای ترکیه مانند کرد و ارمنی و عرب و مسیحی و یونانی و گرجی و بلغاری و آسوری ؛توسط فاشیسم ترک انتقاد کرده اند
لطفا إز روي عصبانيت تاريخ رأ انطوري كه دلتان ميخواهد ننويسيد . من يك آذري هستم و هميشه با افتخار خواهم ماند و أين رأ كسي نميتواند إز من بگيرد.حقيقت اينست كه روسها و فرانسويها برأي ضعيف كردن توركان از نيروهاي محلي ارمني استفاده (سوءاستفاده)كردند و توركان عثماني هم ارمنيها را قتل عام (جنسايد) كردند.قتل عام را بايد محكوم كرد تا كسي جرات نكند أين زشت را آنجام دهد. چه در كوردستان چه در افقانستان و چه در آذربايجان در جنگ قره داغ در معيار كوچكتر
اتهام اشغال قره باغ یک دروغ امپریالیستی است . این خبر ترکی اردوغانی است .
اقا یان یک کمی اندییشیدن بد نیست الان 4 ساله سوریه همه همدیگر را میکشند کمتر از 300 هزار نفر کشته شده اند میفهمید 2 میلیون کشته یعنی چی که هی تکرار میکنید این بازیها ادامه جنگ صلیبی وسو استفاده جهان مسیحیت از انست کشتار در همه جا وابعادش مخکوم است چه امریکایی فرانسوی ایتالیای ارمنی عثمانی و لطفا کشتار وسیع در اورمیه سلماس خوی و یصورت وحشیانه و سازماندهی شده توسط ارامنه یادتان نرود
آقای دوغو پرینچک که خود را سوسیالیست میداند و رهبر حزب کارگر در تورکیه میباشد. در دادگاهی شرکت کرده و در این دادگاه ایشان حقانیت خود را به اثبات رسانده و خلاصه دادگاه هم بنفع ایشان رای داده. باز این آریاپرستان پان فارس یقه مردم تورک آزربایجان را میگیرند. تا آنجا که آقای موحدی پان ایرانیست دستور کشتار تورکها در ایران را هنوز بقدرت نرسیده صادر میفرمایند. فاشیزم چه ها که نمی کند. از کسی که از قاتل رهبر جنبش مشروطه میتواند ناجی بسازد بیش از این نمیتوان انتظار داشت. اگر بجای شعار به اسناد آقای دوغو جواب میدادید شاید یا خود قانع میشدید و یا دیگران. اما شما کجا و منطق کجا. این پان ایرانیستها یا خود را به نفهمی زده اند و یا دیگران را نفهم حساب میکنند. لطفا قدری هم که شده منصف باشید. اما انصاف کجا و پان ایرانیست کجا.
یپرم خان وستار خان دو رزمنده ای که در کنار هم جنگیده بودند متاسفانه در دام توطئه دشمنان آزادی قرار گرفتند ویپرم خان بنا به مسئولیتی که داشت و آن ریاست نظمیه بود علی رغم میل خود وبه ناچار مقابل ستارخان قرار گرفت وآن حادثه شوم روی داد ویپرم خان تا لحظه مرگ خود پشیمان بود که فریب دشمنان را در حادثه پارک اتابک خورده بود. نقشه دشمنان مشروطه این بود که مجاهدان مشروطه را به جان هم بیاندازند که در مورد یپرم خان وستارخان متاسفانه موفق شده بودند.
جناب توكلي ارجمندلطفا پيام آذرخش والرهائن صفحه بخوانيدوجواب دهيدضمنا متوجه باشيدكه ناسييوناليست ها ....مثل بهمن موحدي چنين سينه چنين سينه چاكي ميكنند كه گويا شاهد عيني ماجرابودند
دکتر ملکی عزیز سازش ناپذیر است دکتر ملکی بارها گفته خواستار براندازی رژیم نکبت جمهوری اسلامیست. حالا رژیم فریبکار خواسته با پخش مصاحبه دروغ و جعلی بگوید که دکترملکی اصلاح طلب است و مخالف کل رژیم نیست! این حقه بازی ازروی ضعف و بیچارگیست.
بینش این اقای بابک ازاد مثل محموداحمدی نژاد است که هولوکاست یهودی هارا انکار میکرد و بااینکه کشتاریهودی ها توسط آلمان نازی یک حقیقت مسلم تاریخیست و میلیونها عکس و سند و فیلم ازین جنایت هست میگفت هولوکاست دروغ امپریالیستی است و اینطوری دنیارا به خودش خنداند. حالا بابک ازاد هم همین راه را رفته و کشتارمسلم ارمنی ها توسط رژیم جنایتکار ترکیه عثمانی انکارمیکند و توطئه امپریالیستها میخواند! پانترکها ی احمدی نژادی!
تاسف آور است که کسی بخاطر شکل ظاهری چهره اش خودش را از نژاد دیگرو دشمن ایران بداند ودست به قلم شود و به مردم و فرهنگ ایران توهین و کینه ورزی کند. آدم در کشوری زاده و بزرگ شود و بعد بجای خدمت به ان سرزمین و جامعه خودرا از خون دیگربداند و سعی در تخریب ان جامعه کند چراکه خودش را از نژاد قوم چنگیز مغول میداند. آیا این بینش به جامعه و سیاست عقلانی و انسانی است ؟
فقط یک سوال؛ اگر این همان کوروشی هست که آنا توموروس بعد از کشته شدن سر او بریده است ، آن هم تومروس که کوروش پسر او را خائنانه کشت و بعد هم قاتل پسر خود را با سلام و صلوات داخل تابوت کرده و به سرزمین پارسه فرستاده است ، باید به عقل قاتلین کوروش.... شک کرد. مضاف بر این مقبره یک بنایی بومی نیست ؛ بلکه یک معماری هلنی است و هرگز در هیچ گوشه از ایران کنونی این شکل و معماری تکرار نشده است . معلوصف این یک اعتقاد مذهبی شده است که شک و شبهه در آن میتواند جرم باشد.
کینه از ترکان و نژاد پرستی آریایی , .... بعضی کمنت گذاران را به گروگان گرفته است . خداوند شفا دهد .
آقای اقبالی به این جمله دقت کنید:
«این دو قوم و نژاد وجود و حیات خویش را در نابودی دیگران دیدند و می بینند، و کشتار و خونریزی را ایدئولوژی خود در منطقه بنا نهادند و دست بردار آن نیستند»
به این می گویند نژادستیزی عیان و آشکار. شما با گوینده آن دست در دست هم و پهلو به پهلو را راه دمکراسی «مبارزه»! می کنید و این شخص را تایید می کنید. حالا کدام ادعای شما را قبول کنیم؟
این موحدی مجاهد/فدایی ایرانیت از تاریخ هم خبر ندارد ، یپرم ارمنی همان کسی است که به سردار آزربایجان یعنی ستار خان در پارک اتابگ هجوم برد و با گلوله ی که تنها از سلاح یک ....میتواند خارج شود او را مصدوم کرده که نهایت منجر به مرگ او شد. اما دفاعیات دوغو پرینجک در انکار نسل کشی ارامنه که "پان تورک" نیست بلکه یک چپ کمونیست است حاوی حقایق انکار ناپذیر تاریخی است و دفاع او از حقیقت تاریخی فارغ از اندیشه و ایدئولوژی سیاسی اش جانانه بود . اما "ما" را چه گشته است ، .... تحت نام ایرانیت در مقابل خون ریخته شده تورک آزربایجان در ارومیه ، باکو سکوت میکنند ؛ این سکوت خائنانه دیرگاهی ایست که تار و پود این "مای" ساختگی یعنی " ایرانیت" را از هم پاشیده است . شماها به کدامین جبهه خدمت میکند ؛ کلوپ مسیحیت و لشکر ضد تورکی ایرانیت هم آواز گشته اند
و اراده سیاسی و هژمونی طلبی آشکار شدن حقیقت را بر همه شما بنا بر مصالح دولتی ایران مکروه اعلام کرده است و این انکار و اکراه را گفتمان ایرانیت فارسی محور به همه شما دیکته میکند که تورک باید همیشه گناهکار و اهریمنی نشان داده شود حتی اگر بیگناه باشد . ارامنه دارای لوبی نیرومند در اورپا و آمریکا هستند اما ملت مظلوم تورک آزربایجان داری این لوبی نیست کشتار ملت در ارومیه و سلماس توسط دسته ترور ارمنی هرگز در دنیا انعکاس پیدا نکرد . اگر کمی وجدان داشته باشید به کتاب" ارومیه در محاربه عالم سوز" نوشته معتمد الوزاره مراجعه کنید . باور کنید که ملت تورک به خود باوری رسیده است ، اینها همه در سایه .... شمایگان شمشیر از رو کشیده کوروش پرستان عملی شده است ، بیهوده نگفته اند که از هر شرری خیر بر خواهد خاست و اینک ما و شما . ما فاتحه این زیاده خواهی را در مبارزه مدنی خواهیم داد ؛ شمایان هژمونی خود را مدیون زورگوی شاه و شیخ هستید اما این داستان به پایان خود نزدیک است .دم سعودی گرم اگه ایران یا بشار اسد بود الان با بمبهای بشکه ای همه را تکه تکه می کرد
قابل توجە پان اتراک ،، زمانی کە ما میگویم تورکها ملت ارمنی را جنوساید کردند دلیلیش این نیست کە آمریکا در ویتنام جنایت نکردە باشد یا بمب اتم بە ژاپن نزدە باشد یا فرانسە ملت الجزایر را جنوساید نکردە باشد یا روسها و آلمانیها جنایت علیە بشریت نکردە باشند یا همچنینن عربستان یا ایران کە در همین زمان نیز علیە بشریت هر روز جنایت در ابعاد وسیع میکنند تمام این کشورها جنایت علیە بشریت مرتکب شدند ولی پان اتراک با این استدلال کە دیگران هم جنایت کردند میخواهند جنایت علیە بشریت تورکها را کتمان کنند
ميگويند دوروغ را انقدر تکرار کن، تا خودت هم باورت شود.چرا اورپا و امريکا به برسى جنايات خودشان در الجزيره وويتنام و پرتاب عمدى بمب اتم برسر مردم بى گناه ژاپن، در حالى که ارتش ژاپن در حال تسليم شدن بود.نمى پردازند ؟ چون صرف ندارد!!! مسبب اصلى کوچ ارامنه در واحله اول خود ارامنه بودنند ودر مرحله دوم همين اروپايها بودنند که با دخالت استعمارى
خود در ترکيه ، به دنبال منافع سياسى و اقتصادى خود مى بوده و مى باشند.امروزه هم همين روش را ادامه مى دهند. در حال حاضر دولت المان و امريکا مرتب اسلحه و مهمات براى تروريست هاى کرد تحت لواى مبارز با I S ارسال مى دارند. ׳
جناب بابک ازاد شما چە اصراری داری کە وکیل مدافع نسل کشی ارمنیان توسط پان تورکها شوید ؟/ هم اکنون با گذشت بیش از 100 سال از کشتار ارمنیها ،، امروزە در سال 2016 پان تورکها نسل کشی ملت کورد را نیز در رأس برنامەهای خود گذاشتند شما کافیست سری بە گوگل بزنید و کلمەی جزیرە ، یا سلوپی ، یا نسبین ، یا سور دیاربکر را گوگلە کنید تا ابعاد شروع نسل کشی کوردها را توست پان تورکها ببینید تورکیە تقریبأ تمام زیر ساخت زندگی ، اقتصادی معیشتی این شهرهای کورد نشین را ویران کردە در عرض این چند ماه اخیر بیش از نیم میلون انسان کورد مجبور بە مهاجرت از خانەهای خود شدند بە علت ابعاد وسیع این ویران سازی شهرهای کورد نشین
مجلس و حکومت اوردغان آ ک پ و ج ە پ از حکومت و اپوزسیون کە کشتار کوردهای علوی در درسیم را اعتراف کردند مردمی کە جنوساید و کشتار کوردهای درسیم را اعتراف کردند آنهم در ابعاد چند 100000 نفر مطمئنن میتوانند 1500000 ارمنی را نیز جنوساید کنند جنوساید ملت ارمنی آنچنان ابعادش وسیع و غیر انسانی است کە غیر ممکن است توسط چند پان تورک بتوان آن را پنهان کردجناب بهروز عزیز !
شاید انتقاد شما بجا باشد ، اگر امضای این نامه در محافل بلوچ در درجه اول مطرح میشد و آن را امضا میکردند و پس از آن همگانی میگردید ، چه بسا تاثیر بیشتری میداشت که متاسفانه جنین نشده است . با این که من با این انتقاد موافقم ، اما هم بعنوان یک بلوج وهم بعنوان یک فعال مدنی حاضرم امضای خود را در زیر این نامه بگذارم . اختلافات سلیقه ای نباید بر افشای جنایات بیکران رژیم ایران در بلوچستان سایه بیندازد ...
اعضای کشته شده حاج عبدالمجید نهتانی ،بزرگ و معتمد طایفه نهتانی به شرح زیر می باشد،و افراد کشته شده فرزندان ، برادرزادگان و نوه های وی می باشند که توسط حکومت مرکزی ترور و کشته شده اند:
1_حمید نهتانی فرزند حاج مجید در سال 1373 توسط نیروهای امنیتی کشته شد 2_گرگین نهتانی فرزند حاج مجید نهتانی در سال 1370 کشته شد به همراه همسرش بنام مکه ناروی و برادر کوچکترش و دو تن دیگر بنامهای شیرمحمد و ناصر نارویی 3_مکه نارویی همسر گرگین نهتانی در سال 1370 به همراه شوهرش گرگین و دو تن دیگر توسط نیروهای دولتی ترور و کشته شد.1_حمید نهتانی فرزند حاج مجید در سال 1373 توسط نیروهای امنیتی کشته شد 2_گرگین نهتانی فرزند حاج مجید نهتانی در سال 1370 کشته شد به همراه همسرش بنام مکه ناروی و برادر کوچکترش و دو تن دیگر بنامهای شیرمحمد و ناصر نارویی 3_مکه نارویی همسر گرگین نهتانی در سال 1370 به همراه شوهرش گرگین و دو تن دیگر توسط نیروهای دولتی ترور و کشته شد.
3_ستار نهتانی فرزند حاج مجید
4_بشیر نهتانی فرزند حاج مجید در سال 1369 کشته شد
3_ستار نهتانی فرزند حاج مجید
4_بشیر نهتانی فرزند حاج مجید در سال 1369 کشته شد
5_سعید نهتانی فرزند حمید نهتانی و نوه حاج مجید در سال 1384 در زاهدان خ امیرکبیر توسط نیروهای دولتی کشته شد
6_فضل الله نهتانی فرزند یعقوب در سال 1369 پس از چهل روز بازداشت به همراه پنج تن دیگر اعدام شد همزمان
7_فیض محمد نهتانی فرزند علیم در سال 1369 پس از چهل روز بازداشت به همراه پنج تن دیگر اعدام شد همزمان
8_صمدنهتانی فرزند علم خان نهتانی در سال 1369 پس از چهل روز بازداشت به همراه پنج تن دیگر اعدام شد همزمان
9_واحد نهتانی فرزند مدددر سال 1369 پس از چهل روز بازداشت به همراه پنج تن دیگر اعدام شد همزمان
10_تورخان نهتانی فرزند مدد در سال 1369 پس از چهل روز بازداشت به همراه پنج تن دیگر اعدام شد همزمان
11_عزیز نهتانی فرزند ملنگ در سال 1369 پس از چهل روز بازداشت به همراه پنج تن دیگر اعدام شد همزمان
12_نادر نارویی فرزند مدد در نصرت اباد کشته شد به همراه بشیر نهتانی و موسی نارویی
این است چهره حقیقی پان ترکها که از یکی از فجیع ترین نسل کشی های تاریخ معاصر جهان دفاع می کنند، دفاع از سربریدن ارمنی ها ، دفاع از به صلیب کشیدن دختران مظلوم ارمنی، دفاع از تجاوز جنسی ، دفاع از گرسنگی وتشنگی دادن به منظور مرگ ارمنی ها در اردوگاههای مرگ، دفاع از کشتن کودکان با چوب وتبر و..... در فردای سرنگونی رژیم ملاها در ایران باید پان ترکها را در ایران وکسانی که مدام اسم دروغین ملت مستقل آذربایجان جنوبی را تکرار می کنند را دستگیر وزندانی ومحاکمه کرد حالا هرتفکر وگروهی که میخواهد به قدرت برسد، مجاهدین یا کمونیستها باشند یا ملی گراها وجمهوریخواهان سکولار دموکرات، تفاوتی نمی کند برای امنیت مردم ایران در فردای سرنگونی ملاها، تعقیب ودستگیری وزندانی ومحاکمه کردن پان ترکهای تجزیه طلب فاشیست باید در دستور کار قرار بگیرد واغماضی هم نباید در کار باشد. در ضمن خانه اصلی ارامنه، ایران است وارمنی ها
نور چشم مردمان ایران هستند همانطور که ترکهای آذری ایرانی نور چشم ساکنین ایران هستند ، جانبازی ها ورشادتهای ارامنه در مقطع انقلاب مشروطه به رهبری سردار بزرگ یپرم خان ارمنی مثال زدنی است این مجاهدان ارمنی در مقطع انقلاب مشروطه در اصل در خانه خود جنگیدند، وارمنی ها در پایه گذاری احزاب وسازمانهای چپ در ایران فعال وپیشرو بودند مثل حزب توده ایران ودر سازمان چریکهای فدایی خلق ایران نیز فعال بودند وحتی در سازمان مجاهدین خلق ایران نیز حضور داشتند..... هر وقت روس ها قتل عام میلیونها چچن، تاتار کریمه، اوکرائینی، بالتیکیانی، ترکهای آخیسکا، قتل عام ها در اسیای میانه را که توسط سرورت استالین توسط دولت متبوعت ساویتسکی سایوز انجام گرفته را جنوساید اعلام کردند(همه اش با سند و مدرکه نه بادهوا) یا قتل عام مردم الجزایر توسط مردم با فرهنگ فرانسه اونهم 2 میلیون (با سند و مدرک) را جنوساید اعلام کردند می توان به مسئله کذایی ارمنی ها هم اگر سندی ارائه دادند بجز دمشان، رسیدگی کرد.
حداقل در سه کتابی که من به زبان آلمانی دارم، نسل کشی میلیونی ارمنیان بوسیله تُرکان عثمانی تأیید شده است، حداقل شمار رسمی این نسل کشی از هشتصد هزار شروع میشود، امّا در این 800000 هزار قربانی، شمار بسیار تبعید شدگان در بیابانهای سوریه که از گرسنگی و تشنگی، و بیماریهای گوناگون از پای درامدند نیست، از این گذشته آمار شمار بسیار از ارمنی های کشته شده بدست مردمان محلی و منطقه ای تُرک در دست نیست، در بعضی از مواقع شما قربانیان این نسل کشی از مرز یک و نیم میلیون هم میگذرد.
این نسل کشی از سوی حزب و وابستگان حکومت وقت بنام حزب و ارگان "اتحّاد و ترقی" برنامه ریزی شده بود. اثبات نسل کشی ارمنی ها را میتوان از نسل کشی مردمان کُرد امروز در ترکیه برداشت کرد.در زیر نقشهء جغرافیایی را می آورم، که جغرافیای زیستی ارمنیان را نشان میدهد، امروز این جغرافیا کجاست ؟ در این نقشه نام و نشانی از تُرک و قومی بنام تُرک وجود ندارد، جغرافیای زیستی مردمان تُرک همه تسخیر شده از دیگران بوسیلهء نسل کشی بوده است.
http://fs5.directupload.net/images/160326/n4yxxm3v.jpg
ما کمونیستها همدیگر را خوب می شناسیم . ما کمونیستهای رسمی ترکیه را نیزمی شناسیم . آنها بارها جنایت عثمانی های ترک علیه ارامنه را محکوم کرده اند . ما ناظم حکمت را کمونیست ترک میدانیم . ولی پان ترک چون اهل جعل و دروغ و انکار است مفتضحانه دست به این قبیل کارها میزند و عکس 3 آدم قلابی ناشناس را میگذارد و میگوید این ها کمونیستهای ترکیه هستند . کار و تبلغ بابک آزاد تا کنون نشان داده که هیچ ارزش سیاسی و روشنگری ندارد چون وی یک تجیزه طلب آذری ضد فارس و ضد ایرانی و ضد کرد و ضد روس و ضد بشر است . اینگونه افراد از نوع کراواتی گرگهای خاکستری ترکیه می باشند . به امید روزی که یکروز شیر ایرانی اینها را رد یابی کند و پاداشی مناسب به اینها بدهد تا بفهمند دنیا کشک نیست .