آ.الیار عزیز مدتها بود جناب
ناشناس
آ.الیار عزیز مدتها بود جناب م.سحر در غیبت کبرا بودند، ایشان از جرگه ناصر کرمی سانان و اقبال اقبالی سانان با تصورات سیاستمدارانه شاعرگونه که البته شعر و سیاست کاملا مغایر هم هستند، همگان بهتر از من می دانند که سیاست یعنی برخورد و تصمیم گرفتن به دور از احساس و احساسات، ولی شعر یعنی سرناپا احساسات، من نمی دانم این آقای م.سحر چگونه می تواند این دو مقوله کاملا متضاد را در کنار پانفاریسم و پانیرانیسم و دشمنی آشتی ناپذیر آنتاگونیستی بر علیه ترک و عرب را در ذهن خود بگنجاند، احتمالا ایشان خون اصیل کورش و یا خشایارشا را در رگهای خود حمل می کنند،