اقای همنشين اسلام لالایی بلد است ولی خوابش نمی برد.
ببینیم چرا!
گاتها میگویند از باورهای خرافی و غیر منطقی باید دست کشید. اگر امام شماره ١٢ ایشان ١٢٠٠ سال ته چاه تشریف دارند و زمان را با خواندن نامه های واماندگان سپری میکنند خرافه نیست پس چیست؟
گاتها میگویند سخنها را بشنوید و با اندیشه روشن در آنها بنگرید و راهی را که باید در پیش گیرید برای خود برگزینید.
اسلام اقای همنشين میگوید هر که اسلام را نپذیرد کافر است و قتلش واجب!
گاتها میگویند خوشبختی از آن کسی است که به دیگران خوشبختی رساند. خوشبختی رساندن به دیگران در اسلام عبارت است از تسخیر مملکت دیگران، کشتن مردان و به اسارت گرفتن و کنیز کردن و فروش کودکان و زنان مردم!
در این مورد خیلی میتوان نوشت ولی در خانه اگر کس است یک حرف بس است.
در پایان از جناب همنشين گمگشته خواهشمند است که نثر رمانتیک و حماسی در مورد امام شماره ١٢ خود بنويسد
اقای همنشين اسلام لالایی بلد
اقای همنشين اسلام لالایی بلد
ناشناس