یاد ان مرد گرامی باد .اما روشن نشد که ان مرد از دست رفته از تبار چپ عضو کدام سازمان سیاسی بود .
انچه اقای فریدون احمدی در باره ایشان و خاطرات و خطرات با او نوشته اند بیشتر نشان از یک سرخوردگی و پشیمانی است از انچه بنام انقلاب و فرار به کشور شوراها و وسپس زندگی در غرب امپیریالیستی است . ان نامها که در زیر اعلامیه امده اند بدون شک کم و بیش سرنوشت همانندی مانند ان زنده یاد داشته اند و پرسش این جاست که ایا پس از ان همه ندانم کاری و ستم و بدبختی که برما رفته است میتوان بر همان ارمانهای گذشته باور مند بود ؟
ایا دور از وطن بودن و خانواده و بریدن از زندگی طبیعی در زادگاه و رنج ندیدن پدرو مادرو تحمل این همه محرومیت و نابودی ایران برای فقط جا انداختن یک نظریه سیاسی حزبی وسازمانی و دین باوری ارزش داشت ؟
امیرممبینی
فریدون احمدی :«در ایام کریسمس امسال