رفتن به محتوای اصلی

این افندی لوائی اف بنظر من

این افندی لوائی اف بنظر من
ناشناس

این افندی لوائی اف بنظر من هم بیکار است و هم خیالتی شده است . یکی از همزبانهای لوئی نوشته بود که راهی به گونا زتی وی ندارد و کوشش بیجا میکند. بنظر من انچه میگوید در ست یا غلط دردی را دوا نمیکند . این مرد در درجه اول کار میخواهد و همدم .یعنی یک خاتون که بتواند اورا رام کند تا از خیال ادم سوزی و محاکمه ملیت طرف نظر کند. من فروید شناس نیستم ولی گمان میکنم اگر این کابوس زده را روی تخت قرا دهیم. نه نه ااشتباه کردم اگر در محیطی دوستانه با چند پیک اتشین سر دلش باز شود انوقت خواهد گفت که از چه رنج میبرد. تنهائی .
کسی به حرف ما گوش نمیکند ولی چاره کار و درمان این یوسف زمانه همراهی یولداشی خوش سخن و انادیلی گو و رفتن در جائی و با لعبتی خلوت کردن و کام دل گرفتن و نفس اماره اژدرها صفت را ارام کردن است.