جناب پیروز
1- در بین ترکهای آذری جوکهای تند و تیز زیادی برای مردم ترک شهرها و مناطق مختلف آذربایجان وجود دارد یعنی اینها به خودشان هم رحم نمی کنند اما مردم ایران که ترکی نمی دانند از آن بیخبر هستند. کلا این قوم و قبیله هایی که اینجا بر علیه فارس و ایران متحد شده اند و از تبعیض قومی و نژادپرستی ناله و فغان سر می دهند نه تنها با دیگر اقوام بلکه با خود هم دعواهای قبیله ای دارند. ترکها در طول تاریخ بیشتر از هر قومی همدیگر را قتل و غارت کرده اند اینها رسمشان غارت همسایگان بوده اول از همه خود را غارت کرده اند. کردها بیشتر از همه همدیگر را کشتار کرده اند. سری به کرمانشاه بزنید گله و شکایت آنها از هم را بخوبی متوجه می شوید و ماجراهای های کشتار بی رحمانه شان از هم. در خوزستان هر چند وقت خبر کشته در دعواهای طایفه ای منتشر میشود که اکثرا در بین طوایف عرب است و کمی هم در بین ایلیاتی های
2- درباره مولانا هم که می گویید عمری درترکیه زندگی کرده و تلویحا او را به ترکها بخشیده ای باید گفت ترکیه 100 سال قدمت دارد و تا پیش از آتاتورک مردمان انجا اکثرا غیر ترک بودند. پژوهشگر ترکیه ای بنام عایشه حر در پژوهشهای خود بخوبی به جایگاه تحقیر آمیز لقب ترک در عثمانی اشاره کرده و موارد زیادی از توهین وتحقیر و جوکهایی که مردمان عثمانی درباره ترکها می گفتند اشاره کرده. در زمان مولانا از ختن تا قونیه ایران بوده با فرهنگ و زبان فارسی و جمعیت اکثرا ایرانی. اتفاقا همین مولانا جوکهای زیادی در هجو ترکها دارد. مثلا مولانا از جایی رد میشده بنده خدایی برای ساخت خانه کارگر ترک گرفت بود مولانا می گوید برادر برای ساختن خانه جدید کارگر رومی بگیر برای خراب کردن خانه قدیمی کارگر ترک! و یا در ماجرای داستان درزی و ترک ( ترک خندیدن گرفت از داستان ** چشم تنگش گشت بسته آن زمان)