از آنجايي كه نو روز مثل خيلى از كلمات ترجمه شده و ناقص توركى است ( ينى گون) را به نو روز تبديل كرده اند. آغوش بايرامى، يا ينى ائيل بايرامى، يك سنت ديرينه ملت هى تورك مى باشد. و بارهزار وسيله هم به فارس و رسم و رسومات فارس هان مى چسبد. تاريخ سأزى جعلى براى فارس ها ، درست مثل فارسى جعلى است كه ٦٥ درصد آن عربى و بقيه اش هم توركى و انگليسى و درى مى باشد. Brother =برادر، father=پدر، mother =مادر و الى آخر،
بش قاب= ظرف خالى( توركى) بشقاب، كاسا=توركى، به جعل كاسه شده، قاشيق( از قاشيماق آمده و توركى است) شده قاشق،
از همه مهم تر يونسكو فارسى را لهجه ٣٣ زبان عربى مى داند.
بطور كلى عيد= عربى ، نو روز ( ينى گون) ، از زمان سلجوقيون به همراه تاريخ شمسي جلالى، در ممالك محروسه ايران رسم شده است، از آنجايي كه يعنى گون آغوز بايرامى، يك رسم ديرينه از زمان توركان سومرى است. لذا سلجوقيان نوروز
مى خواستند ارواح نياكان شان با ديدن سفره اى پر از بركت ، شاد شده و مطمعن شود كه فرزندانش در رفاه و آسايش زندگى مى كنند. ....
صد البته ما توركان خوشحاليم كه بارآئين هاى پدران ما ديگر ملت ها هم شاد شده و چند روزى را در ديد باز ديد و شادى بگذرانند. اصولا به قول سعدى ، بنى آدم اعضاى يكديگرند....
اما عيد و جشن و شادى يك موضوع است. و جعل كردن آئين و رسم و رسوم ديگران و سكه زدن به نام خود، چيز ديگر كه جماعت ندجژاد پرست فارس با جعل داشته هاى ديگر ملت هاى ايران ، خصوصا ما تورك ها، در صدد تاريخ و آيين سأزى براى خود هستند. به اميد رهائى و استقلال ملت هاى ايران و ما تورك ها، و حتى خود فارس ها، تا دوستانه و برادرانه هر كدام در آب و خاك خود زندگى كرده و با دوستى و برادرى ، مثل ملت هاى اروپا در كنار هم زندگى كنيم...