سازاخ عزیز بله حق با شماست، و بدین سبب """ ذوب شدگان در جامعه شناسی فارسی، باید خلع سلاح شوند """ شما ببینید یک جامعه شناس با وجود درس خواندن در بهترین دانشگاههای غرب، در نمیابد که "" پیش از آنکه آلمان، با جنگهای بیسمارک، به وحدت ملی نائل شود، در "" حیطهٔ زبان "" تبدیل به " ملت واحد فرهنگی "" شده بود، و "" جنگ زرگری آذری / ترکی "" را دامن میزند، و دو دستی ما را به ماشین سرکوب و هضم کنی سیستم حاکم میسپارد. همین جامعه شناس، توان آن را ندارد تا بگوید "" همانطور که یک آلمانی، در داخل آلمان، خود را دویچه مینامد و در بیرون آلمان، ژرمن، ما ترکان آزربایجانی نیز، خود را در داخل ایران، ترک مینامیم، و در بیرون ایران، آزری. نفرت از "" ترک "" در ادبیات چپها و شاهنامه خوانان رواج داشت ولی جامعه شناسان ساده لوحی پیدا شدند که از آنجائیکه چیزی در چنده نداشتند "" جو گیر "" فضای
سازاخ عزیز بله حق با شماست، و
سازاخ عزیز بله حق با شماست، و
ناشناس
حاکم شدند، یک جامعه شناس که توان شکستن این جو را ندارد پس به چه دردی میخورد؟ مهندسان روی پروژههای ساخت "" ماشین ملی، هواپیمای ملی "" کار میکنند، جامعه شناس هم اگر عرضهای داشته باشد باید روی انسجام ملی و استفاده بهینه از فرصتهای همگون فرهنگی در کشورهای بیشتر توسعه یافته استفاده کند نه اینکه ما را روو در روی دنیای ترک قرار دهد.