جناب طهرانلی:
اسامه
جناب طهرانلی:
بحث ما با شما دیگر تمام هست به دلیل به دست امدن این نتیجه که شما اصلا نمیدانی "تمدن چی هست"
بقیه کامنت برای خوانندگان :
تمدن چیست؟
لفظ تمدن از ریشهی «مَدَن» (شهر) اخذ شدهاست و عرفاً آن را شهرنشینی و خصلتهای مربوط به زندگی شهر ترجمه میکنند) . این معنی به تقابل با بربریت اقوام بدوی بوده و « در برابر توحش قرار دادهشدهاست.
اما کلمهی تمدن در مقیاس وسیعتر و مرتبهی عمیقتر، به مرحلهای از رشد فکری، علمی، ادبی و فرهنگی گفته میشود که فرد متمدن را به عنوان انسانی فرهیخته، از دیگر انسانها ممتاز میسازد. همین تعریف در کلمهی لاتین «Givilization» که در فرهنگها تمدن معنی شده نیز صادق است.
این لفظ به مفهوم نظام اجتماعی بلند مرتبهای است که شاخصهای آن عبارتاند از «هنر» ، «علوم» ، «فرهنگ» و «نظام حکومتی پیشرفته.
نکات فوق روشن میکند که هر اجتماع انسانی را در قالب شهر یا کشور و حتی منطقه نمیتواند تمدن نامید مگر اینکه در زمنیه هنر و فرهنگ و دانش و حکومت پیشرفته باشند.
هنگامی که سخن از تمدنهای کهن به میان میآید از چه طریق میتوان قوت و ضعف ابعاد گوناگون زیستی اقوامی را که دیگر در پهنهی هستی حضور ندارند محک زد؟
در این باب دو منبع ارزشمند و قابل اعتماد وجود دارد: 1- منابع مکتوب 2-آثار هنری(معماری)
1- منابع مکتوب(کتابها):
ار یک سو یافتههای علمی یک تمدن و یک ملت را آشکار میسازد و اطلاعاتی در مورد ابعاد مختلف زندگانی عصر خود را ثبت میکنند، و از سوی دیگر در بسیاری از موارد چون کتیبهها، الواح، نسخ خطی مُذّهب، آثار خطاطی و ... خود به عنوان آثار هنری معرف ذوق و حس زیباییشناسی یک ملت هستند.
2- آثار هنری و معماری:
چون راویانی زنده و صادق نه تنها اطلاعات دقیق و ظریف اعصار قبل را امانتداری نه پاسداری میکنند، بلکه روح حاکم بر یک ملت،مبانی عقیدتی، وضعیت معیشتی، بافت روانی اصول اخلاقی و دیگر شئون اجتماعی یک ملت را به تصویر میکشند و از این جهت به عنوان امینترین راوی، مورد وثوق محققان مورد توجه هستند، به همین دلیل است که امروزه موزهها و آثار هنری نه تنها محل جذب هنرمندان هستند بلکه از منابع اصلی تحقیقات علمی فرهنگی تاریخی و دیگر علوم انسانی به شمار میروند.
هنگامی که سخن از تمدنهای کهن به میان میآید از چه طریق میتوان قوت و ضعف ابعاد گوناگون زیستی اقوامی را که دیگر در پهنهی هستی حضور ندارند محک زد؟
در این باب دو منبع ارزشمند و قابل اعتماد وجود دارد: 1- منابع مکتوب 2-آثار هنری(معماری)
1- منابع مکتوب(کتابها):
ار یک سو یافتههای علمی یک تمدن و یک ملت را آشکار میسازد و اطلاعاتی در مورد ابعاد مختلف زندگانی عصر خود را ثبت میکنند، و از سوی دیگر در بسیاری از موارد چون کتیبهها، الواح، نسخ خطی مُذّهب، آثار خطاطی و ... خود به عنوان آثار هنری معرف ذوق و حس زیباییشناسی یک ملت هستند.
2- آثار هنری و معماری:
چون راویانی زنده و صادق نه تنها اطلاعات دقیق و ظریف اعصار قبل را امانتداری نه پاسداری میکنند، بلکه روح حاکم بر یک ملت،مبانی عقیدتی، وضعیت معیشتی، بافت روانی اصول اخلاقی و دیگر شئون اجتماعی یک ملت را به تصویر میکشند و از این جهت به عنوان امینترین راوی، مورد وثوق محققان مورد توجه هستند، به همین دلیل است که امروزه موزهها و آثار هنری نه تنها محل جذب هنرمندان هستند بلکه از منابع اصلی تحقیقات علمی فرهنگی تاریخی و دیگر علوم انسانی به شمار میروند.