موضوعی که از اینهمه کامنت فهمیدم اینهایند:
لوایی دنبال لیدربازی نیست و هرچه دل و ذهنش می کشد می گوید. اهل مصلحت و دم تکان دادن نیست. لوایی با آنهمه سابقه فرهنگی و سیاسی در مقامی است که می تواند نقد کند و همه هم این را می دانیم.
اوبالی دنبال ساکت کردن لوایی که مثل یک جعبه سیاه رها شده است می باشد و لشگر و تیر و طایفه اش را به خصوص مغانلی ها را برای اینکار بسیج کرده است. لوایی چون از تبریز است باید کوبیده شود. سیاست اوبالی این است که تبریزی ها سرکوب شوند و موغانلی ها تبلیغ شوند.
... دنبال برنامه سازی برای گوناز است و می خواهد با کوبیدن لوایی جایی در دل اوبالی باز کند. دلیل اینهمه جار و جنجال او را نفهمیدیم.
لوایی عاقلانه رفتار می کند. مثل ... به مسایل شخصی نمی پردازد. او حرفهایش را زده و هر وقت هم بخواهد خواهد زد. فرق اوبالی با لوایی در این است که لوایی دنبال قدرت و لیدربازی
آیا جنگ لوایی _اوبالی ادامه خواهد یافت؟
آیا آزربایجان از این جدال سود برد یا باخت؟
اینها موضوعاتی هستند که باید دقیق شویم. باید جدل لوایی و اوبالی را ما پایان دهیم. باید کاری کنیم که لوایی همچنان قوی و محکم برای ما بنویسد و اوبالی به کار خودش مشغول شود.