رفتن به محتوای اصلی

سوال واقعی این است آیا اصولا فعالین گروههای اجتماعی که بستر کار خود را جنبش های اجتماعی از پایین می شناسند توانایی ائتلاف سیاسی با جنبش سبز را دارند که استخوان بندی سازمانی آن در کنترل احزاب مدعی قدرت سیاسی است؟ آیا اصلا این ائتلاف بطور واقعی ممکن است وقتی جنبشهای اجتماعی نقطه عزیمت خود را بر مبنای ساختار سازمانیابی سلسله مراتبی قرار نمی دهند؟ آیا می توان با جزئی از جنبش سبز شدن ساختار این جنبش را به ساخت اجتماعی با سازمان یابی افقی و شبکه ای و جامعه محور نزدیک کرد؟
کوروش دوم یا کورش کبیر، بنیان‌گذار پادشاهی ایران و آغازگر سلسله هخامنشیان، پس از تسخیر بابل، در بابل تاج‌گذاری کرد و اعلام عفو عمومی داد؛ ادیان بومی را آزاد اعلام کرد؛ برای جلب محبت مردم میانرودان (بین‌النهرین)، مردوک که کهن‌ترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخته، او را نیایش کرد و سپاس گفت. او هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی کسانی را که به اسارت به بابل آورده شده بودند گرد هم آورد و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند.
در هر حال به گمان من حتی اگر در داخل کشور هیچ گونه حرکتی ورت نگیرد، این ما ایرانیان خارج از کشور هستیم که باید به تعهدات خود در قبال خون شهیدان راه آزادی عملکرده و از امروز و بر این اساس مسئولیت ما در خارج از کشور چند برابر میشود و بهتر است که از همین امروز جهان را بر تمامی نمایندگان دولت کودتا و هرآنکس که متعلق به بیت سید علی خامنه‌ایست حرام نمائیم. ما خارج نشینان آنقدر آزاد هستیم که بتوانیم از هر طریق که شده منبعد پژواک ندای هموطنانمان در داخل کشور باشیم و اهرم فشاری گردیم...
هشت حزب اصلاح طلب در نامه ای به وزارت کشور، به سئوالات و درخواستهای این وزارتخانه در خصوص تقاضای آنان برای برگزاری راهپیمایی در روز ۲۲ خرداد پاسخ دادند. براساس این پاسخ راهپیمایی ۲۲ خرداد بدون ذکر هیچگونه شعاری و با سکوت و بدون قطعنامه برگزار خواهد شد. طبیعتا انگیزه این احزاب «مسکوت گذاشتن مطالبات مردم » نیست. اگر چنین بود چه دلیلی برای مبارزه یک ساله با کودتاچیان وجود داشت .
گفتمان جنسیت یک جنبش سکولار است که بایست در تطابق با منشورهای حقوق بشر باز تعریف شده و در تدارک ساختن آن سامان فکری و عملی ای باشد که در تکامل خود از بررسی تجربیات شکست ایدئولوژی های تا کنون موجود و با یک مطالعه ی ساختار شکنانه، کیفیت جدیدی ارایه دهد. جدائی دین از دولت در تکامل این پروسه نقش مهمی ایفا می کند.
بالاخره مسابقه پرهیجان جمهوری اسلامی با شورای امنیت با داوری خوب و عادلانه سازمان ملل به پایان رسید و جمهوری اسلامی با دریافت چهارمین گل به زانو دار آمد! مربیان معمولا وقتی یک دروازه بان چهار گله می شود ، اورا با یک دروازه بان تازه نفس عوض می کنند اما خامنه ائی تاکنون به همه شکست ها خویش بی اعتنائی نموده است و مربیان را تهدید می کند که بفکر تغییر او بر نیایند ،چراکه عقوبتی سخت برای آنها خواهد داشت! مطمئنا رهبران جمهوری اسلامی تصویب چهارمین علیه خویش را بی اهمیت جلوه خواهند داد و...
ولی اطلاعاتی ها مطمئن هستند که شما وقت کافی دارید و در تله آنها خواهید افتاد. از این رو با اطمینان کامل عمل می کنند. (البته پس از خواندن همین مطلب، ممکن است شیوه عمل خود را عوض کرده و با شرم و تردید بیشتری وارد گفتگو شوند) * گاه از شما می خواهند که از طریق شما، و گاه حتی با معرفی مستقیم شما، با دیگر افراد تماس بگیرند. و از آنجایی که از طریق شما به دیگران معرفی می شوند، مورد اعتماد کامل آنها قرار می گیرند. هدف اطلاعاتی ها از هک کردن ایمیل ها و کامپیوترهای ما چیست؟
در هفته ای که گذشت عکسی در دنیای مجازی و در بین ایرانیان دست بدست گشت که هرکسی تفسیری بر آن گذاشت ؛... از مجاهدین و برخی گروههای سیاسی گرفته تا ژورنالیستی حرفه ای چون مسعود بهنود که سرنوشت عکس را به آینده حواله داد.؟؟ . عکس مربوطه هم چند بار برای ایران گلوبال ارسال شد؛ مدتی به عکس خیره شدم و از آنجا که در آن پیام خاص و یا نکته جالب و قابل تفسیر نیافتم ، از چاپ آن خودداری نمودم ....
هنگامیکه در سده هفدهم میلادی دکارت با سخن نیک خود « خرد برتر از دین است»، اقتدار چند هزار ساله کلیسا و آموزه های آنرا بر جامعه و دولت به چالش کشیده و عقل و خرد را بجای وحی و نقل گرایی بعنوان راهنمای زندگی و معیار انسانها در تعیین سرنوشت خویش مطرح نمود، کسی و حتی همان توده شدیدا مذهبی کشورهای اروپایی نیز باور نمیکردند که روزی چنین قدرت و اوتوریته و عظمتی از اریکه قدرت بزیر کشیده شده و کلیسا در جایگاه یک نهاد دینی و حاشیه ای برجای خود نشانده شده و از دخالت در امور دولتی و کشورداری منع گردد.
راستش زیاد حالم خوب نیست . چند روزپیش داشتم از وسط شهر رد میشدم که یه عالمه دکترریختند روی سرم و اصرارو اصرار که تو مشکل داری ! هر چی گفتم چه مشکلی ؟ گفتند : خودمان هم مطمئن نیستیم . گفتم : پس راه حل چیست ؟ که گفتند : تیغ جراحی ....!