رفتن به محتوای اصلی

توافقات حکومت اسلامی هیچ گونه اعتباری ندارد. زیرا تاکنون این حکومت، اعلب توافقات بین المللی خود با ارگان های بین المللی و دولت های را نقض کرده است. برای مثال، قبل طبق طرحی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تحت مدیریت محمد البرادعی در ماه اکتبر سال گذشته به ایران ارائه کرد، قرار بود ایران ذخیره اورانیوم خود را به روسیه تحویل دهد و در نهایت میله‌های سوختی مورد نیاز خود را از فرانسه تحویل بگیرد.
اگر عشائی از نفت سطح همۀ دریاها را بپوشاند چه خواهد شد؟ بدون این فاجعه نیز هم‌‌اکنون کارشناسان اقیانوس‌شناس دم از این می‌زنند که اقیانوس‌ها دارند انسان را جواب می‌کنند و کارشناسی می‌گفت که البته کرۀ حاک تعادل خویش را باز خواهد یافت. اما اگر به همین گونه پیش رود، شاید بدون انسان.
اسرائيل با محاسبه شرايط جوی، منطقه ای، وضعيت داخلی ايران و همچنين روند رسيدگی به پرونده اتمی در شورای امنيت، امکان استفاده از ظرفيتهای نظامی عليه ايران را بار ديگر در دستور کار قرار داده است. هفته قبل ويليام هيگ وزير خارجه جديد دولت محافظه کار بريتانيا، ضمن ديدار از واشنگتن، امکان استفاده از نيروی نظامی عليه ايران را بار ديگر مورد تاکيد قرار داد.
حل مشکلات مردم بلوچ و بلوچستان و یا کردستان و دیگر مناطق ایران جدا از یافتن چاره اساسی برای رفع معضل اصلی کشور یعنی رژیم مستبد و ارتجاعی جمهوری اسلامی نیست. بلوچستان بخشی از ایران است، و در نتیجه مشکل و مانع اساسی برای آزادی و پیشرفت کشور یعنی وجود نامبارک رژیم جمهوری اسلامی نیز همانا مشکل اساسی بلوچستان می باشد. برای رفع این مانع تاریخی همه ملت ایران از جمله اقوام (ملیت های) ایرانی همراه با نیروهای دمـُکرات ـ سکولار باید با صبر و شکیبائی اما با درایت و هوشیاری خاص متحد شوند و...
روز دهم اکتبر، یکی از زندانیان زیر فشارهای روحی و روانی در زندان تیف پیش مجاهدین بازگشت. پنجشنبه 13 اکتبر هم، 13 نفر دیگر به ایران مسترد شدند. پس در این جنگ میان ارتجاع غالب و ارتجاع مغلوب، یکی گیر مجاهدین می آمد و 13 تا گیر رژیم ایران! نکند این نشانه ی حقانیت رژیم ایران باشد!؟ در اواخر ماه اکتبر، دولت آمریکا نامه ای را به صورت انفرادی به تک تک اعضای مجاهدین داد و مجاهدین هم در برنامه های تبلیغی خودشان آن را یک پیروزی قلمداد کردند. بند هایی از آن نامه چنین است:
این مطلب شامل دو قسمت است قسمت اول تذکر نکاتی پیرامون نقدی بر «فمینسیم چریکی» شادی امین و نگاه مدرن الهه صدر، نوشته آقای داریوش برادری است وقسمت دوم یادداشتی در مورد واکنشهایی که به مقاله خانم شادی صدررخ داد. شاید بی ربط نباشد که از شما هم خواهش کنم به پی نوشت یادداشت من رجوع و بعداز مرورآنچه که آمده کلاه خود را قاضی ومعیارهای نظارتی وکنترل خودرا برای چلوگیری از نشر مطالبی که بخش مهمی از آن ها آلوده به حملات شخصی واهانت به دیگران است مجددا بررسی کنید.
در گزارش خبرگزاری فارس از ملاقات سیدعلی با آقاي ماهيندا راجا پاكسه رئيس جمهور سريلانكا و هيات همراه، موضوع فلسطین جایگاه ویژه ای داشت تا حدی که به درستی به نظر می رسید که سیدعلی سخنگوی اعراب فلسطینی ست و ربطی به ایران و ایرانیت ندارد.
خبر می آید آقایان پس از چندی تامل و غور و تبادل انظار و استمزاج از حضرت ولی به این نتیجه نائل آمدند!!! که باید یک نمایشنامه بزرگ، که مصور کننده یک دروغ بزرگ دیگر از جنس حضور وسیع امت همیشه در صحنه حامی ولایت( ارتش عشاق ساندیس) در صحنه تئاتر مهوع حمایت از حاکمیت باشد به همین زودی ها تدوین و اجرا کرد تا بتوان از رهگذرش یک زهر چشم اساسی از جامعه ستاند و مانور قدرتی دروغینی بپا داشت و هراس مصنوعی به ذهنیت جامعه از فضای عمل تزریق نمود.
یکی از نکات مهمی که تا کنون در این حکایت روشن شده است وجود یک ارادهٔ کمابیش قوی است در درون سیستم کنونی جمهوری اسلامی و بر خلاف خامنه ای. اگرچه تا کنون این اختلاف تجلی چندان واضحی نداشته است، اما طبیعت توازن و مقابله قوای سیاسی این است که به مرور زمان این اختلافات به سطح خواهند آمد و تاثیرات مستقیم خود را در فرم شکافهای کوچک و بزرگ نشان خواهند داد
آنچه در پی می‌خوانید در کامنتی در پاسخ به دو تن از منقدین مجاهدین نوشته‌شد. اما بعد فکر کردم با توجه به اهمیت مسئله آن را با مقدمه‌ای به صفحۀ نخست منتقل کنم و از خوانندگان درخواست کنم که وارد این بحث شوند. همه می‌دانیم که چند ماهی‌ست شماری از خویشاوندان مجاهدینی که در قرارگاه اشرف می‌زیند گرد آن قرارگاه اطراق کرده‌اند و با علم و کتل خواهان آن هستند که بستگان (یا فرزندانشان) از آن قرارگاه خارج شوند و به آغوش خانواده بازگردند.