رفتن به محتوای اصلی

هدف اصلی بزبر کشیدن جناح نظامی امنیتی (سران سپاه) است که قدرت واقعی را در حال حاضر در دست دارد. اما این اتحاد و همکاری تاکتیکی نباید به معنی عدم داشتن هدف برنامه روشن و سازماندهی قدرتمند در میان ایرانیان دمکرات و سکولار باشد. چرا که در صورت تمایل سران اصلاح طلب برای سازش بر سر خواسته های جنبش با جناح دیگر، وجود جبهه ای قدرتمند و متشکل میتواند مانع از شکست جنبش آزادی و به هدر رفتن جانفشانی ها و تلاش های پرافتخار هموطنان آزادی خواه مان گردد.
در حال حاضر انتظار دور از ذهنی به نظر برسد که از دل این گروههای دانشجویی، تشکل های سراسری مستقل و به هم پیوسته ای چون «کنفدراسیون دانشجویان و محصلین ایرانی» زاده شود؛ اما با این وجود خواه به دلیل ضرورت های زمانه و نیازهای مبرم جنبش به حمایت های جهانی سازمان یافته، و خواه به دلیل خیل انبوه دانشجویان ایرانی خارج از کشور و پتانسیل های آزاد شده به واسطه ی جنبش در میان آنان و نیز تسهیلات فراوان ارتباطی و رسانه ای، امید بستن به احیای شکل نوینی از کنفدراسیون، امید بی جایی نباشد.
” خانم آلیا می خواستم بگویم خیلی ممنون!” اول، فکر کرد واقعا دارم تشکر می کنم و با لبخند گفت: “خواهش می کنم!” ولی وقتی ادامه دادم، اخمهایش رفت توی هم: “می خواستم تشکر کنم به خاطر بهشتی که تصویر کردید از وضعیت زنان در ایران! اینطوری همه زنها می خواهند بیایند ایران زندگی کنند! البته خوشبختانه ما اینجا هستیم برای اینکه واقعیات رو بگیم!” گفت: “خب بیایید ببینید!” گفتم: “خیلی ممنون! من تا شش ماه پیش آنجا بودم!” و همه اینها در حالی بود که داشتم سریع رد می شدم.
اگر موسوی و کروبی تا کنون با فراز و نشیب های گوناگون بر مواضع خود ایستاده اند ،رمز آنرا باید در ایستادگی مردم جستجو کرد که همواره به کروبی و موسوی قوت قلب می دهند .کروبی و موسوی نیز بدین موضوع بخوبی آگاهی دارند که بعد از سرنگونی احمدی نژاد آنها به رهبری خواهند رسید و بدین خاطر نیز بر مواضع خود پای می فشارند.آنها مطمئن هستند که در جنبش سبز رقبای دیگری برای دست یافتن به رهبری ندارند! رنگ سبز که در ابتدا بعنوان نماد انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی در ماههای پیش از انتخابات 22 خرداد تعین شده بود
از هم اکنون بیایید اطلاع رسانی کنیم تا مردم در تمامی شهرهای ایران به حرکتهای اعتراضی برق آسا دست بزنند و از این طریق حمایت خود را از آزادمردان و آزادزنان خطه آذربایجان اعلام دارند. پیش به سوی ازادی ایران عزیز به همت و یاری تمامی مردم. آزادی آغوشت را به روی فرزندان ایران زمین بگشا
مبارزه با حکومت ها ی استبدادی که با مخالفین خود فاشیستی رفتار می کنند ،تنها آمدن به خیابان و شعار دادن و احتمالا گلوله خوردن، یا از پل به پائین پرتاب شدن و... نیست می توانیم هر روز یک کاغذ سبز را را از دفترچه جدا کرده و روی ان یکی از شعار های سبز را بنویسیم و در کوچه بیاندازیم و یا ترافیک سبز ایجاد کنیم و یا از 15 اسفند هر روز از ساعت 6 بعد از ظهر در خیابانهای مرکزی شهر ترافیک ایجاد کنیم .
برگزاری بزرگداشت 22 بهمن درزیربمباران فشرده ای ازاقدامات تهدید آمیزوایجاد فضای رعب آمیزصورت گرفت.درشرایطی که رژیم با بسیج حداکثری از ِعده وعُده واعدام ها وآویختن شمشیراعدام های بیشتر برفرازسرمردم،گروگان گیری ازمردم با دستگیری های هزاران نفری وپخش تصاویر شرکت کنندگان درتظاهرات عاشورا و شوهای تلویزیونی و...انواع واقسام تهدیدها وهشدارهای خصوصی وعمومی به شهروندان وفعالین،بستن وفلج کردن همه مجاری اطلاعاتی –ارتباطی و حصارکشی های خیابانی وقرق کردن پیشاپیش میدان آزادی و...
امروز صبح که نوشته «جريان اتوبوس ها چه بود؟ » را خواندم ؛ بشدت عصبانی شدم چرا که می دانستم کیهان شریعتمداری از «فئول » نیک جعفرزاده استفاده خواهد کرد و این موضع گیری بشدت غلط را به حساب ایران گلوبال خواهد نوشت .از این رو طی یادداشت کوتاهی و آنهم بشکل کامنت در پای مقاله (نیک جعفر زاده)چنین نوشتم:
هجده تن از مادران فعالان سياسي – مدنی دربند خطاب به مردم ایران نامه ای نوشته اند و شرح فراق خود را از فرزندان عزیزشان باز گفته اند. متن بیانیه این مادران رنجدیده به این شرح است :گفته مي شود تاريخ بي رحمترين داور در دادگاه جهان است ، و در همه حال مظلومان را به داوري تاريخ دل خوش ميكنند ، تا امروز تاريخ شود و داد مظلومان بستاند.اما در سكوت ما تاريخ كجا سوختن ما را در تب بي خبري از دختران و پسرانمان به ياد خواهد آورد؟ تاريخ كجا به ياد خواهد آورد اشكها و ضجه هاي ما را در غم دوري دلبركانمان؟
اکنون دولت می‌خواهد کار و بحران را «تمام‌شده» قلمداد کند و خود را «برنده بازی» اعلام کند و جنبش سبز یا ملت بایستی اکنون، با عبور هر چه بیشتر از «سناریوی بهمن 57» و ایجاد قوی‌تر «سناریوی چالش شهروندی» خویش و با «قلبی گرم و مغزی سرد»، نشان دهد که نه تنها بازی و بحران پایان نیافته است بلکه ما وارد مرحله نوین و قوی‌تر آن می‌شویم. زیرا اکنون لااقل همه حضور بحران را در صحنه‌ی «بهمن 88» دیده‌اند و بحران تا جواب نگیرد، مرتب به شکلی نو برمی‌گردد. این درس عظیم روان‌کاوی و زندگی است.