در تورکی مثلی است: قورتلی پاخلانین قورتلی دا مشتریسی اولار. یعنی باقالای کرم دار مشتری کرم دار دارد. حال نوشته های آقای عباسی و خواننده هایش هم از این تیپ ها هستند.
حتی خود شما هم اعتراف کرده اید که این منطقه قبلا زبان هند و اروپائی نداشته است و اینرا من اضافه میکنم که چند هزار سال قبل کل منطقه از ژاپن تا ایرلند و خاورمیانه و حتی عربستان و مصر محل سکونت مردمان سفید پوست التصاقی زبان بوده است تا اینکه سر و کله مهاجرت نژادهای دیگر هم پیدا شد
ایرانی یک هویت ساختگی و جعلی است و این مزخرفات کلا توسط جیزه خواران رضا پالانچی در انجمن دوستی ایران-بریتانیا بوجود آمد و هرگز قومیتی یا زبانی یا اصلا چیزی به نام ایرانی وجود نداشته است
قبل از مهاجرت اقوام تیره پوست هند و اروپائی از هندوستان به جنوب اروپا کل منطقه قفقاز و آناتولی و آسیای مرکزی و اروپای شمالی و شرقی مححل استقرار اقوام سفید پوست التصاقی زبان بوده است و هر کسی که مطالعاتی درباره تاریخ اروپا و آسیا داتشه باشد به این موضوع پی میبرد
اولا که شما و امثال شما غلط میکنید راجع به آزربایجان چیزی بگید
ثانیا مدارک زیادی درباره هویت تورک آذربایجان بطور مثال از همان تپه حسنلو بدست آمده اند که البته همگی توسط فاشیسم پان ایزانیسم نابود میشوند
ثالثا آزربایجان معرب "هازار بای گان" یعنی محل بزرگی و حکومت هازار است که هاز+آر نام قومی بسیار باستانی قفقاز است که بقیه اقوام تورک از آنها شعبه گرفتند و 12000 سال در قفقاز تاریخ داشته اند. به این قوم خزر هم گفته میشود
هیتلر میگوید برای آزادی یک ملت باید 9 گلوله به خائنین و 1 گلوله به دشمنان شلیک شود.
و اما درباره فارسی که ترکیبی از عربی و ترکی و هندی است و در اصل "دری" نام دارد و هیچ ارتباطی به زبانهای دوره ساسانی و هخامنشی ندارد ناگفتنم بهتر است.
در ضمن این نظریه بی در و پیکر هند و اروپائی هم که بدرد لای جرز میخورد و هر روز تغییر جدیدی به آن اعمال میکنند ولی بازهم مزخرف است
این کشوری که آنرا ایران میخوانیم ممالک محروسه قاجار است و در سال 1935 نام ایران را فقط بخاطر شباهت ظاهری با کلمه آریان انتخاب کردند و هیچ ربطی به دولتها و تواریخ مشکوک هزاران سال قبل ندارد.
دوست ارجمند جناب کاوه جویا!
با سلام و تشکر دوستانه از زحماتتان، منظور و هدف تنقید اینجانب شخص جنابعالی نبود. اگر قصدم شما بودبد اسمتان را در کامنت می آوردم. در ثانی این نکته بر من مبرهن است آقای توکلی نیز در خصوص باز بینی کامنتها نظارت دارد.
اگر قصوری در نشر بموقع کامنتها بچشم میخورد، انتظار ما از ایشان به عنوان مدیر مسئول بیش از همه است. امید که ایشان نیز در کار باز بینی و نشر به موقع کامنتها دقت نظر و مداقه بیشتری بخرج دهد. من شخصا هر از گاهی کامنت میگدارم. افرادی مثل آقایان به اصطلاح اسامه مجددی.. یهمن موحدی..! سایت محترم ایرانگلوبال را که امکانی برای مبادله افکار فراهم می آورد، با ابراز تاسف با فحشهای چاله میدانی نسبت به مللیتهای غیر فارس مخصوصا به ترکان و عربها، اندک محیط دوستانه آنرا از بین برده و مغشوش کرده اند. در این خصوص از آقای توکلی انتظار میرود ترتیبی اتخاد کند چنین
افرادی عقده های حقارت، نفرت و ناراحتیهای شخصی و..را در قالب راسیسم و پانفارسیسم، بر روی ملل دیگر خالی نکنند. تبلیغ راسیسم و نفرت نژادی نباید در این سایت محترم جای داشته باشد. ما ممکن است در پاره ای موارد نسبت بهم تفاوت نظرو حتا تنقید داشته باشیم. اما از زحمات شما دراین سایت بخوبی قدردانی میکنیم.
کارمندان تمام اداره های " ثبت احوال " سیستان و بلوچستان افراد زابلی .... مشغول به کار هستند، و عمدا به بلوچ های ایرانی شناسنامه نمیدهند. اینها دشمنان درجه یک بلوچ ها هستند.
تمام حرفهای این فرد " اسامه مجددی " در باره بلوچها و بلوچستان طبق معمول دروغ محض است.
در متن اصلی واژه ی Anunnaki` lər
آمده که لازم بود توضیح داده شود- که نشده - اینجا به آن اشاره میشود:
در فرهنگ سومری-نه در اکدی و آشوری- معمولا به « گروهی از خدایان» گفته شده که از زاویه خویشی به خدای AN
مربوط میشوند. و این کلمه را به اشکال مختلف نیز مینویسند: Anunaki , Anunna , Anunnaku , Ananaki
و غیره.
یا به صورت زیز:
" d a-nuna", " d a-nuna-ke 4 -ne" , " d a-Nonne-na"
d کوتاه دینگر است.
جالب بود دیدن این مصاحبه جهت روشن شدن بخشی از مبارزات روشنفکران ایران .
حیف که شاه و ساواکش و امپریالیسم و صهیونیسم ،با کمک همدیگر ،فرزندان مبارز و جان بر کف خلق را ، طوری سرکوب نمودند که آخوندها روی کار بیایند.
آقای ایجادی اون اول انقلاب بود و چنان مناظره ها را می طلبید الان آخر انقلابه! بگذارید هر کی دین داره داشته باشه، نداره نداشته باشه. یقه همو برای دین و بی دینی نگیریم و جنگ زرگری راه نیندازیم. مناظره خوبست اما با سوژه های دیگر
در مصاحبه اخیر "حسین دهباشی با لطف الله میثمی" در ایران ادعا شده که مارمسیست نمودن مجاهدین توسط شهرام باعث شد که مردم یا بخشی از خرده بورژوازی کاسیکار از کمونیست متنفر شوند و به کمونیستها امکان پیروزی در انقلاب را ندهند .
جناب همنشین بهار !
حتما این مصاحبه را ببینید و نظر خودتان را در باره میثمی در اینجا بیاورید .
میثمی گفت لاجوردی باعث به زندان افتادن وی در زمان آخوندها شد . گرچه اغلب برای صرف صبحانه به منزل علی خامنه ای میرفت . طبق ادعای او رفسنجانی و خامنه ای زمان شاه هوادار مجاهدین بودند .
عباس آقا! دیگه شورش را در آورده! اصلا معلوم نیست چی میخواد بگه! به چیزی که در حوضه سوادش نیست چرا نظر میدهد؟ آیا قصدش بزرگ نمائی است؟ و یا خواننده را آنقدرخل بحساب می آورد بخودش اجازه میدهد اوهامات ذهنش را تحویل خوانندگان دهد؟ مگر او زبان شناس است با مقاله های کیلوئی وقت خوانندگان را میگیرد؟ اگر چنین ادعائی دارد، لطفا بیاورد مدارک تحصیلی خود را نشان دهد ببینیم تخصص اش در چه رشته است؟ در کدام مراکز علمی تحصیلات زبانشناسی دارد؟ و یا از معده خود حرف میزند؟ اینکه نمیشود هر مسوده بی اساس را بحساب تحقیق علمی گذاشت؟ اگر ایشان سواد چنین چیزی را ندارد، مجبور است به اینکاربپردازد؟ راستی آیا مجبور است چیزی که واقعیت ندارد بخورد خوانندگان دهد؟ یعنی ایشان آنقدر ساده لوح است نمی داند گفته هایش ارزش علمی ندارد. آیا سزاوار است کسی که فاقد سواد و معلومات علمی در زبان شناسی است با بزرگ نمائی
تبلیغات چاخان راه بیندازد؟ از نظر من نوشته فوق فاقد ارزش علمی است. حتا ارزش خواندن ندارد. حیف است، خوانندگان وقت گرانبهای خود را صرف چنین چیزهای بیهوده کنند.
جناب اسامه جبل عاملی ها که عرب نیستند. آنها فنیقی اند.اما ببین یعقوبی جغرافی دان قرن سوم هجری در کتاب البلدان در بارۀ قزوین، نهاوند، ری، اصفهان، طوس، مرو، هرات، نیشابور، بخارا، شهرهای فارس و همۀ شهرهای خراسان چه می گوید: و اهلها اخلاط من العرب و العجم» ( یعنی اهالی اش مخلوطی از عرب و عجم اند).
جناب علیار :
یک مدتی هم روی کولی ها ی هندی که اجداد بیشتر تورکان عاظربایجان اند کار کن وگرنه این قومک 40 درصد عرب زاده قره چی اوغلو تبار هندی را از یاد برده ادعای سومری بودن میکنند
ژنرال سایکس در مورد کولیهای ایران درآذربایجان نوشتهاست: «در تابستان ۱۹۰۰ برای تحقیق دربارهٔ کولیهای ی ایران تکمیل اطلاعات سینگلر به اذربایجان رفتم. تعیین نژاد و محل کولیهای ایران بسیار دشوار است، چون در هر ناحیهای نامی دارند، ولی کلاً آنها را «فیوج» مینامند که ظاهراً کلمهای عربی است. کولیهای ایران با کولیهای انگلستان تفاوت زیادی دارند و کارشان تهیه چرخ چوبی نخریسی و چوب وافور و فروش آنهاست. گاهی هم اسب و شتر و الاغ معامله میکنند و کلاً اخلاق پسندیدهای ندارند. مردهای آنها با سایر مردان ایران فرقی ندارند، ولی طرز لباس پوشیدن زنها بکلی با زنان دیگر فرق میکند
به همین دلیل به آنها غربتی میگویند. فعلاً در ایران بیست هزار خانوار یا صد هزار کولی در آذربایجان زندگی میکنند.»
در آذربایجان کولیها را «قرهچی» و «قراچی» یا «قاراچی» مینامیدند و در شهرها و روستاها پراکنده بودند. آنها برخلاف عادت همیشگیشان از آوارگی دست برداشته و ساکن شده بودند، بطوری که در تبریز کوچهای به نام «قرهچیلر کوچهسی» (کوچه قرهچیها) وجود داشت که ساکنان آن، همه کولی بودند. این محل خوشنام نبود و اشخاص محترم به آن حدود نزدیک نمیشدند. «قرهچی» ها غالباً به رقاصی و مطربی و کفبینی و بختگشایی و غربیلسازی و سبدبافی مشغول بودند. مطربهای تبریز غالباً به این محله تعلق داشتند و در جشنها و عروسیها، زنها یا پسران جوان کولی با لباس مردانه، به رقص و آواز و اجرای نمایش میپرداختند. فحشا در میان زنان این محله بشدت رواج داشت.
زنها برای گدایی و کفبینی، دستهدسته به محلههای دیگر شهر میرفتند و ضمن دزدیدن اشیای کوچک و فریب دادن زنهای سادهلوح، کودکان آنها را نیز میدزدیدند، به همین دلیل در میان مردم تبریز در مورد دزدی «قرهچی» ها داستانهای زیادی بر سر زبانها بود و مادرها برای ترساندن کودکان خردسال به جای «لولو» و چیزهای ترسناک دیگر، بچهها را از «قرهچی» میترساندند.
قرهچیها به ترکی حرف میزدند، اما در میان خود گویش عجیب و مخصوصی داشتند. این گویش شباهت عجیبی با سانسکریت و زبانهای هند و پاکستان داشت. سر ویلیام اوزلی که در سالهای ۱۸۱۰ و ۱۸۱۲، هنگامی که عباس میرزا ولیعهد تبریز بود، در راه سفر خود به هند و ایران، سری هم به آذربایجان زد، بسیاری از لغاتی را که «قرهچی» ها استفاده میکردند، ثبت کرد. او دربارهٔ «قرهچی» ها مینویسد:
روزی در منزل کمپبل در آذربایجان بودم که چند نفر به نام «قرهچی» که شباهت عجیبی به جیپسیهای خودمان داشتند به آنجا آمدند که با زبان خاصی حرف میزد. میگویند که این طایفه مذهبی ندارند و همه عمر خود را به لهو و لعب و خوشگذرانی میگذرانند، به همین دلیل هم به جای خانه، زیر چادر زندگی میکنند و معاش خود را از دزدیهایی که از تخممرغ و مرغ و لباس و وسایل مردم میکنند، میگذرانند و با مهارت عجیبی، کفبینی و پیشگویی میکنند. مردی که من با او ملاقات کردم صراحتاً گفت که بسیاری از افراد قبیلهاش دین و ایمان ندارند و هیچ عبادتی نمیکنند، ولی خودش از این که مسلمان بود، خدا را شکر میکرد. در آن هنگام چند پیک از استانبول رسیدند و بلافاصله متوجه شدند که او جزو قبیلهای است که در کشور عثمانی به آنها «چنیگانی» یا «چنگانه» میگویند. آنها هم معتقد بودند که مردان چنین قبایلی غالباً خائن و زنهایشان بیعفّت هستند. آشپز کمپبل که مدتی را در انگلستان سپری کرده بود، گفت که اینها مثل جیپسیهای ما هستند. من بسیار مشتاق بودم که چند لغت آنها را بنویسم و ثبت کنم. در میان آنها پسرک جوانی بود که با آن که سواد نداشت، اما کمک زیادی به من کرد
جناب لاچین:
کسی که شدیدا نیازمند کتاب تعبیر خواب است خود شما تورکان عاظربایجان همگی با هم هستید چون انچنان غرق در خوابهای خوش شده اید که بالکل به قول تبریزی اب و نان از یاد برده اید
این ما نیستیم که اب و برق و گاز و بنزین و امنیت و بودجه را یکجا در قماری از پیش باخته از دست خواهیم داد
این ما نیستیم که پژاک در 30 کیلومتری ارومیه انتظارمان را میکشد
این ما نیستیم که خرسواری و پهن سوزی انتظارمان را میکشد
متاسفانه پایان بسیاری از رو یا های شیرین بیداری تلخ است
علی الخصوص از سوی رجز خوانانی که حتی با داشتن دورترین فاصله در حد و اندازه یک قاره از دشمنان اش جرات پرده برداری از چهره عظمی را ندارد که ما لااقل بدانیم با چه رمبو و بتمن واسپایدر من ای از دیار اذربایجان طرف شدیم
دوبارە بمب گزاری قوی این بار در ازمیر تورکیە نزدیک دادگاه ،،،، آیا پان تورکها واقعأ ویران شدن و فروپاشی تورکیە را نمیبینند ؟؟ آیا واقعأ نمیببنند کە اوردغان دارد تورکیە را بە تل خاکستر و ویرانە تبدیل میکند ؟؟ هر انسانی کە از حاكمیت امروز تورکیە و کسانی کە تورکیە را با همیاری داعش بە این روز انداختند یا خل یا تبهکار اوردغان و حزب ایشان یک فاشیست هستند کە با نمایش های پی در پی و روانپریشانی با کشتار هر بیشتر میخواهد سلطان شدن خود را بقبولاند
جناب منتظر جاوید:
این بچه ها همگی دارای شناسنامه پدرانشان هستند که ایرانی نیستند
این ننه من غریبم بازی برای گرفتن شناسنامه ایرانی است که این کار نباید انجام شود چون اینها حداقل دو شناسنامه دیگر هم دارند اگر کاری در ایران بکنند راحت به پاکستان یا افغانستان فرار میکنند
یکی از مشهور ترین این دو شناسنامه ای ها صلاح الدین فاروقی و اعضای پاکستانی گروه اش هستند
کشور هایی که پدران این بچه ها شناسنامه ان را دارند هرگز به یک ایرانی شناسنامه نمیدهند و در قبال شناسنامه دادن به این بچه ها مسئول هستند چون پدر انها شناسنامه ان کشور را دارد
راستی، تا فراموش نکردم، به عنصری که خود را برا اثبات جمهوری خواه بودنش اما به سخره دیگران دیگران، خود را "نابغۀ رشتی" به دیگران معرفی کرده است بگویم، من ادعای هنرمند بودن نکردم و برعکس برای اینکه بیشتر به او بفهمانم می گویم، من ادعا نمی کنم، من هنرمند هستم. کافی است نام مرا در گوگل جهانی به لاتین بنویسی، خواهی دید دیگران در بارۀ من چه نوشتند، ازجمله بخوان که یکی از بزرگترین گالریست های جهان در بارۀ من چه نوشته است:
بگرد، پیداکن، بخوان!
بخوان "هنری بوکسر" یکی از بزرگترین گالریست های جهان در بارۀ من چه نوشته است،(البته اگر انگلیسی بدانی)
Self-taught artist Kianoosh Ghadi hails from beautiful Mazandaran Province in the North of Iran. Educated in Russian Language and Literature, he was inspired by the ethereal beauty of his Iranian homeland and the magical characters of the great Russian classics, which he came to know during his studies in Moscow. Subsequently after settling in Germany two decades ago as a political refugee, Kianoosh sought solace through artistic expression. In his home of Dusseldorf, during the winter of 2005, he began to explore the medium of sculpture and paint, using found materials. The artist maintains that "through artistic expression I have the opportunity to explore my emotions and thoughts of life on our earth. Art continues for me to be a intrinsic voice in the expression of history and culture."
Through successful exhibitions in Germany over the past half decade, Kianoosh continues to remain one of the most exciting art brut discoveries of recent years.
Exhibitions:
''Glashaus" Düsseldorf-Germany-2006
"Glashaus" Düsseldorf Germany-2007
"Glashaus" Düsseldorf Germany May 2007
"Artpoint" Düsseldorf -Germany summer 2007
17th Annual Exhibition of Naïve & Marginal Art, November 2014, State Library, Erkrath, Germany
نخست اینکه :
گفتی، "نابغۀ رشتی" نشان از جمهوری خواه بودن صد در صد تو!!! می دهد که اینگونه قصد توهین به دیگران را داری در جمهوری مورد علاقه ات
دو دیگر اینکه:
در کجای جهان همۀ آنانی که زبان های زیادی می دانند، در سازمان ملل حتما مترجم شده اند؟ اندک نگاهی به انسان های چند زبانه در و اینکه شما از کجا می دانی که من مترجم نیستم؟
سه دیگر و تقریبا در پایان اینکه:
بگذار هر آنچه گفتم "لاف زدن " باشد. اما این چه دردی از درهای تو را درمان می کند که گمان می کنم بجز زبان مادری خود(حال هرزبانی که می خواهی باشد) زبان دیگری را نمی دانی؟ این درد توست که نمی دانی و مشکل من نیست.
من در هیچ جا ننوشتم عضو کمیتۀ مرکزی حزب توده بودم.
این پاسخ ها را به تو دادم، نه اینکه ارزشی برایت قایل شده باشم، که خیالت را از یک راحت کرده و از سوی دیگر تو را به این فکر وادارم که چرا در زندگی ات زبان دیگری را نمی دانی؟
دو دیگر اینکه:
در کجای جهان همۀ آنانی که زبان های زیادی می دانند، در سازمان ملل حتما مترجم شده اند؟ اندک نگاهی به انسان های چند و چندین زبانه در وب جهانی بیانداز، خواهی دید تقریبا هیچکدام در سازمان ملل!!! کار نمی کنند و اینکه شما از کجا می دانی که من مترجم نیستم؟
سه دیگر و تقریبا در پایان اینکه:
بگذار هر آنچه گفتم "لاف زدن " باشد. اما این چه دردی از درهای تو را درمان می کند که گمان می کنم بجز زبان مادری خود(حال هرزبانی که می خواهی باشد) زبان دیگری را نمی دانی؟ این درد توست که نمی دانی و مشکل من نیست.
من در هیچ جا ننوشتم عضو کمیتۀ مرکزی حزب توده بودم.
این پاسخ ها را به تو دادم، نه اینکه ارزشی برایت قایل شده باشم، که برعکس خیالت را از یک سو راحت کرده و از سوی دیگر تو را به این فکر وادارم که چرا در همۀ زندگی ات حداقل یک زبان دیگر را نمی دانی؟ و بدین خاطر حسودی می کنی
بدبختانه درباره تاریخ دستگیری، کشته شدن، اعدام و ..... کسانی که گرفتار ددمنشی های رژیم های شاهنشاهی و آخوندی شده اند سخنان نادرست فراوانی نوشته شده اند! چنان که درباره تاریخ کشته شدن زهره مدیر شانه چی تارنماهای وابسته به جبهه ملی تاریخ کشته شدن زهره را اردیبهشت ماه سال ۱۳۵٤ نوشته اند و تارنگاری که وابسته به سازمان راه کارگر است تاریخ کشته شدن زهره را تیرماه سال ۱۳۵۵ نوشته است که هر دو نادرستند و تاریخ درست کشته شدن زهره مدیر شانه چی اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۵ و در شهر رشت است! در آن تاریخ ساواکی ها به یکی از خانه های تیمی سازمان چریک های فدائی خلق ایران در شهر رشت تاختند و بهروز ارمغانی و منوچهر حامدی و زهره مدیر شانه چی کشته شدند! برخی نیز گفته اند که کشته شدن زهره مدیر شانه چی در یکی از خیابان های رشت بوده است نه در خانه تیمی! نادرست نویسی درباره شهره مدیر شانه چی نیز بدبختانه کم .....
..... نیست! چنان که برخی نوشته اند که شهره در دی ماه سال ۱۳۶۰ دستگیر و در بهمن ماه سال ۱۳۶۰ اعدام شد! اما برابر گواهی های کسانی که با شهره همبند بوده اند (مانند دوست نزدیک وی به نام منیره برادران خسروشاهی) تاریخ دستگیری شهره مدیر شانه چی دوم مردادماه سال ۱۳۶۰ و تاریخ اعدام شهره شانزدهم دی ماه سال ۱۳۶۰ و پس از ماه ها بازجوئی و شکنجه بوده است! ***** تارنما = سایت، وب سایت ***** تارنگار = وبلاگ
به "حسن"
جنابعالی این وسط نرخ تعیین نکن ! تو مشغول آدرس دادن سایت وزارت اطلاعات بد نام آخوندی ("iran - interlink") به خوانندگان باش. به دلیل استبداد شاه خائن زمینه های پذیرش خمینی خون آشام در سال 57 فراهم شده بود. شاه خائن تمام سازمانهای ملی و چپ را سرکوب کرد و بسیاری از اعضای این سازمانها را دستگیر و شکنجه و اعدام کرد، وبه دلیل همین سرکوبها و غیبت نیروهای چپ و ملی، عاقبت خمینی توانست در برهۀ انقلاب ضدسلطنتی خلق ایران در سال 57 رهبری انقلاب ضدسلطنتی را به سرقت ببرد و این فاجعۀ جمهوری اسلامی را برای خلق ما رقم بزند.
اقای جوادی با درود . دریک گزارش تله وزیونی از چین شنیدیم که در یکی ا ز ایالتهای چین مردمان ان دیار به زبان چینی سخن نمیگویند . خوب که دقت کردم دیدم که انها به ترکی گفت و گو می کردند . .پرسش من این است که چه ارتباطی بین ان ترکان چینی و ترک زبانهای ایالت ازربایجان وجود دارد ؟ زبان انها چگونه به اذربایجان را یافت ؟ جالب توجه است که از نظر قیافه شناسی تفاوت اساسی بین تبریزیان و ان چینی ها وجود دارد . . با سپاس .
یاد اقای مدیر شانه چی بخیر . بارها به همراه دوست دیرینه خود اقای احمد علی بابائی در حضور جمع گفتند که کارشان خطا بود و انقلاب برای کشور ما یک فاجعه بیشتر نبود .اقای مدیر شانه چی با تاسف از خدمت و کمک به اخوندها و بویژه به سیدعلی که نان خور اقای شانه چی بود سخن میگفت. بقیه ماجرا را میتوان حدس زد که .....
آقای بهنام چنگائی همه گفته های و شعار های شما درست و دلنشین است و منهم طرفدار حق و حقوق برابر هستم و از شما یک تقاضا دارم که قدم بجلو بگذارید و با شعار حق و حقوق برابری یک طومار جهت تدریس بزبان مادری باز کنید تا ببینیم چند نفر از افراد شناخته شده طرفدار سوسیالیزیم با اسم و مشخصات خود حاضر به امضا میشوند و چند نفر مخالف تدریس به زبان مادری هستند بقیه حق و حقوق انسانی پیشکش .
رؤسای جمهور آمریکا عموما وطیف عمده ای از مردم آمریکا اعتقاد دارند آمریکا کشوری است که مورد عنایت خاص خداوند است واین عقیده باعث عقب ماندگی مردم آمریکا نشده است ،برعکس در کره شمالی که نظام کمونیستی حاکم است اعتقاد بخدا وجود ندارد و مردم طبق القاء رسانه های حکومتی گمان میکنند که کیم جونگ اون جهان را خلق کرده است وبارش برف و باران با تدبیر او انجام میشود و در این کشور قحطی ومصیبت بیداد میکند واخیرا کیم جونگ اون فتوا داده که مردم گرسنه گوشت سگ ها بخورند و رسانه های کره شمالی بعد از این فتوا به تمجید از گوشت سگ پرداخته واز خواص گوناگون آن سخن میگویند وحتی گوشت سگ را از گوشت بره مفیدتر میدانند!!!!! من اعتقاد دارم تمام خیر و برکت از طرف خدای عالم به مردم میرسد
جناب قادری خوب شد که جواب دادی.
متاسفانه من فکر میکنم که شما قدری اهل لاف زدن هستی. با 13 زبان میتوانستی مترجم سازمان ملل یا مترجم ج.ا. شوی . چرا اینقدر اینجا ..
ادعای هنرمند بودن ات -و کمونیست بودنت -و تصویرت با رضا پهلوی -و عضو کمیه مرکزی بودنت در حزب توده -و رابط بودنت بین اعضای کمیته مرکزی- و .... نشان میدهد که یا نابغه هستی یا اهل لاف زدن و خودنمایی .
آیا از طریق خانوادگی یا آشنایان اینقدر مورد اطمینان حزب طرازنوین بودی ؟ چون طبری و خیلی های دیگر مثل شما اهل خطه شمال و کوههای طبرستان بودند .
اگر ممکن است لیست این 13 زبان را در اینجا قید کن چون ایرانزمین بندرت فاقد اینگونه نوابغ ناشناخته است.
مرسی . ..
رفیق شهید زهره مدیر شانه چی، یکی از نمونه های درخشان مبارزان کمونیست ایران بود، با خصلت های برجسته و تحسین انگیز عشق و اعتماد به خلق ایران، استقلال فکر در بررسی مسائل و انتخاب راه مبارزه، و شجاعت و بی باکی خیره کننده در مقابل دشمن. او حتی در زندان نیز یک لحظه از تحقیر دژخیمان خمینی فروگذار نکرد. دوستان هم سلولی او می گویند شکنجه گران خمینی، مدتی برای او جیرۀ روزانۀ (شلاق) گذاشته بودند و شهره هر روز بدون آن که خم به ابرو بیاورد، به شکنجه گاه برده می شد و بعد از مدتی با تنی مچاله شده و در حالت نیمه بی هوش باز می گشت. با این همه هرگز در میان دوستانش خنده از لبانش محو نمی شد. وقتی برای آخرین بار او را صدا کردند، با آن که می دانست کجا می رود، با روی خندان از تک تک رفقا و دوستانش خداحافظی کرد، بی آن که چیزی اندوهگین به آنها بگوید، گوئی که می خواهد چند ساعت دیگر برگردد. بنا به اطلاعاتی که هست،
رفیق شهره، وصیت نامه ای داشته که هم چنان در دست دشمن ضدبشر آخوندی مانده، زیرا از خانوادۀ قهرمان مدیر شانه چی، جز پدر که دشمن در تعقیبش بود، کسی باقی نمانده بود که برای گرفتن آخرین یادگار او به زندان اوین مراجعه کند. اما یاد عزیز او یاد خواهر و برادران قهرمانش، رفقا زهره، محسن و حسین برای همیشه در دل های ما زنده است. این نام های غرورانگیز در جنبش چپ ایران جاودانه خواهند ماند.
سرنگون باد رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی
جاودان باد یاد شهدای به خون خفتۀ خلق ایران ؛ رفقای شهید " زهره مدیر شانه چی"، حسین مدیر شانه چی"، "محسن مدیر شانه چی" و "شهره مدیر شانه چی" و ننگ بر رژیمهای شاه خائن و خمینی خون آشام.
زمانی که زنده یاد "محمد مدیر شانه چی" در زمان رژیم شاه به آخوند خامنه ای جلاد پناه می داد و به او کمک می کرد و امکانات خواب و خوراک این جانور پست را فراهم می کرد، هیچ گاه گمان نمی کرد که این آخوند کثیف در آینده از قاتلان فرزندان دلبندش شود! به قول شهید راه وطن "میرزا آقاخان کرمانی" : «"از طایفه آخوند و ملا بر حذر باش که اگر دوست باشند مالت را میخواهند و اگر دشمن شوند، خونت را می خورند... ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل! خلاصه به اعتقاد من ظلم و خرابی ملاهای ایران به بیچارگان بیشتر از سلاطین ظلم و جور بوده است."»
"" اوستای مُتأّخر و مطالب درهم و برهمی است که افراد مختلف در زمانهای مختلف به متن قدیمی افزودهاند. افزودههای پُر از خرافه که برخلاف گاتاها، هیچ ربطی به آیین اشوزَرتُشت ندارد. "" تمام تواریخ جعلی و باستان شناسی عاریا منشانه پر است از این چنین اشفتگی هایی.همه این متون خود معترف اند که قبلی ها همه اشفته تحریف شده دروغ و الوده هستند.عین خود اثبات می کند که دستگاه تاریخ ساز یهود با ظهور پورپیرار ضربه ای اساسی خورده و در تقلای نجات دروغ بافته های خود مجبور شده از عوستای متقدم و عوستای متاخر بحث کند بدون انکه سطری قابل اهمیت و قابل تشخیص از عوستا یا گاتهای ان که بنا بر مصلحت پرانتزانه گاه ها نامیده شدند شناسایی شوند.این روشی که عاریا پندار ها در الوده کردن تاریخ منطقه پیش گرفته ان در نهایت دامن ملت های منطقه را خواهد گرفت.همانطور که تا امروز نیز نتایج عین تاریخ نقاری ها جز نا اندیشندگی نبود
لوایی یک پاراگراف به مقاله افزوده. بهتر بد این را کامنت می نوشت. « همچنين مى خواهم يك جوابيه بر بعضى كامنت نويسان محترم بنويسم. من مسئول نوشته هايم هستم و علاقه اى به كامنت نوشتن ندارم. از مخالفان و موافقان نيز مى خواهم به جاى حاشيه پردازى ها متن را به بحث بگذارند. »
خوبه که آستین رو بالا زدی و روی سومرها کار می کنی واللا این قوم جاعل هندی نژاد یک مدت می گذشت اونو هم مثل بقیه برای خودش مصادره می کرد. چی دیدی یک شب می خوابیدن فرداش منشور سومر عاریایی با 4000 سال قدمت و به زبان پارسی پارینه سنگی اونهم با خط عربی را رونمایی می کردند
سلام
شما قبلا گویا در یکی از کلیک های خود در اینجا نام "مصطفی شانه چی" دانشجوی اقتصاد را که چپ بود، اینجا شهید اعلان کردید ولی در مقاله تبریزی در باره" شهره شانه چی" ، امروز در همین سایت ، اسم مصطفی نیامده .
در این که ترکی بعدها در آذربایجان رایج شده، شکی نیست. در این هم که مردمانی که زیر عنوان کُرد از آنان یاد میکنیم، در آغاز به زبان یا زبانهای دیگر (غیر ایرانی) سخن میگفتند، باز شکی نیست. اسناد و مدارک تاریخی برای اثبات این هردو به اندازۀ کافی وجود دارد. اما تقسیم بندی زبان ها از روی نظریۀ هند و اروپایی نیز پایۀ محکمی ندارد. ژان پل دُمول، باستان شناس و زبان شناس تاریخی پژوهشهای علمی درخشانی دربارۀ بی پایه بودن نظریۀ هند و اروپایی کرده است. آقای جوادی بهتر است کارهای ایشان را بخوانند. البته کتاب های دُمول به فرانسه چاپ شده اند. نمی دانم آنها را به انگلیسی یا آلمانی ترجمه کرده اند یا نه؟
جناب lachin,
با تشکر از توضیح , منظور من از فضولی این بود که جناب مرادی و شما, برخلاف توصیه خود, بدون آویختن رخت مخالفت خود با اسلام و شیعه در رخت کن, وارد آزمایشگاه خدا شناسی شده و بحث را آلوده کرده اید, یعنی تلویحا منظور شما ابراز مخالفت با اسلام بوده است نه دین بطور اعم, و بدون ذکر نام ادیان دیگر به آنها پروانه رخصت داده اید. بحث در باره وجود خدا یک چیز و بحث در باره ادیان مختلف چیز دیگر است. موفق باشید.
از اینکه متنها دارای برخی اشتباه هاست پوزش میخواهم: 1- در زیر آخرین تصویر - NAM və RAMMA درشتش NAM və LAMMAاست. 2- هنگام گرفتن سنگ سر نوشت از محافظان آن : عبارت Atı igid qız درستش Altı igid qız است. 3- سطر ششم بالای آخرین تصویر: Əllərində gələn işə درستش Əllərindən gələn işə در متن فارسی: 2-میل به تشکیل خانوده دارد - سطر هشتم بالای تصویر دوبسار و قلم- « خانواده» صحیح است. 3 - سومین سطر بالای جملاتی که با خط درشت نوشته شده :« انسان دارای فکر و اراده است...» آمده : اما لاما نه آسمانی نیست و نه زمینی- صحیح : اما لاما نه «آسمانی ست » 4- در چکیده ی مطلب: او هم به نوعی یک حیوان است: صحیح: او هم به نوعی حیوان است و احتمالا اشکالاتی دیگری نیز وجود دارد .. لطفاً موقع مطالعه واژه ی صحیح را خود در نظر گیرید. متاسفانه امکان تصحیحات بیشتر ممکن نیست.
در پاسخ به آن فرد که خود را "جناب قادی" خوانده است باید بگویم:
یک: آموزش زبان روسی برخلاف دیدگاه شما در ایران پیش بروی کار آمدن دارودسته های اسلامی ممنوع نبود و هر کس که می خواست، می توانست در کلاس های زبان انجمن دوستی و فرهنگی ایران و شوروی که در خیابان شاهرضا واقع شده بود، زبان روسی را بیاموزد.
دو: مگر حتما زبان روسی و اصولا هر زبان دیگر را باید در آموزشگاهی یاد گرفت؟ آیا شما واژۀ خودآموزی را شنیده اید؟
سه: اگر نتوانستید تا شانزده سالگی هیچ زبانی را بیاموزید، این گناه من نیست. من افزون بر زبان روسی چند زبان دیگر را هم می دانستم.
چهار: حمل بر خودستایی نکنید، اما برای اینکه خیالتان را راحت کنم به آگاهی شما برسانم که امروزه و همزمان به سیزده زبان زندۀ دنیا، جدای از زبان فارسی و مازندرانی سخن می گویم.
پس خواهش می کنم، بی گدار به آب نزنید، نخست بسنجید و سپس سخن بگویید.
همین و بس!
آقای Peerooz عزیز...من هیچ وقت انکار خدا باوران را نکردم. خدا باوران از زمان شروع ادیان تک الهی بوده و خواهد بود. آنچه که قابل بحث است ( محدود کردن تفکر انسانی است ).. انسان فقط و فقط با داشتن اندیشه های آزاد و در فضای باز سیاسی می تواند رشد و تکامل پیدا بکند. کسی که خود را اینقدر به پائین ترین درجه انسانی تنزل دهد و حتی وجود خودش را انکار کند و با پرسش های همچون ( من کی هستم تا در مورد خدا نظر بدهم ) , فاجعه تفکری یک انسان رشد نیافته را نشان می دهد. در جواب به این اندیشمند آلمانی بایستی گفت که تو یک انسانی که دارای قدرت عظیم تفکری هستید که برای سازش با طبیعت و محیط زیست و برای بقای زندگی بایستی از خود سوال بکنی و برای این سوال ها راه حل پیدا بکنی. بدون سوال و پرسش و سعی در پیدا کردن جواب و راه حل ها , نه انسان رشد می کند و نه تکامل می یابد. یکی از دلایل اصلی اینکه
چرا ( نئاندرتال ها اولین تیره انسانی ) منقرض شدند درست برمیگردد به همین موضوع. این زمانی است که کره زمین پر از سبزیجات و حیوانات است برای زندگی کردن . نئاندرتال ها نتوانستند از قدرت فکری استفاده کرده تا وسایل شکار و وسایل دیگر را مجهزتر و تکامل تر بکنند و یا برای شکار مجبور شوند که از یک قاره به قاره دیگر کوچ بکنند. این ازدیاد بیش از حد حیوانات و سهل بودن شکار است که این انسان های اولیه را از قدرت فکر کردن برای ساختن وسایل جدید باز میدارد تا به آن حدی که منقرض بشوند. مثالی را که در باره جامعه امریکائی زدید کاملآ درست است. هیچ کاندیدای رئیس جمهور, نمی تواند به کاخ سفید راه بیابد مگر در مبارزات انتخابی , دین و باورهای شخصی خودش اعلام بکند. در تاریخ معاصر امریکا هیج کاندیدای ناباور به رئیس جمهوری نرسیده است. ولی خوشبختانه بنیان گذاران این کشور مخصوصآ ( توماس جفرسون ) که واقعآ تحت تاثیر
عقاید Thomas Paine بود
Thomas Paine (or Pain;[1] February 9, 1737 [O.S. January 29, 1736][Note 1] – June 8, 1809) was an English-American political activist, philosopher, political theorist, and revolutionary. One of the Founding Fathers of the United States
توانستند که قانون اساسی امریکا را جدا از دین بنویسند که بیش از 200 سال هنوز ادامه دارد. در ضمن نبایستی فراموش کرد که روی هم رفته جامعه امریکائی بیشتر از جامعه ایرانی مذهبی تر و فاناتیک تر است. بهترین ها را برایتان آرزومندم..
..،تورو به جدّت هرچی می خوای بنویس ومغلطه کن ولی سراغ زبان شناسی نرو که اصلا وابدا دراین زمینه تخصصی نداری ونوشته هات صرفأ جهت خوشایند جریان انحصارطلب وتمامیت خواهی است که بطورسیستماتیک وباعنادوسرسختی می خواهند باتاریخ سازی وجعل انواع واقسام اسنادوروایات زبان های اکثریتی رایج درایران مثل تورکی ،کوردی ، بلوچی و...را بنفع زبان اقلیتی ازاین مردم مصادره ونابودسازند .خوشبختانه بیداری وهویت طلبی اتنیک های مختلف در دهه های اخیر می رود که این جریان فاشیستی را به ورطه ورشکستگی بکشاند ولی هنوزکسانی که موقعیت شغلی واعتبارکذایی شان را ازراه تبلیغ وپروپاگاندای این جریان ننگین بدست آورده اند ومتأسفانه بودجه ومدیا راهم هنوزدردست دارند دست ازلجبازی برنداشته و ادامه این حرکات چیزی بجزجنگ داخلی ،تجزیه ،وآینده نامعلوم این جامعه نخواهدداشت .
جناب کاوه جویا که گویا اذربایجانی هم هستی .
اذربایجانی ها از احاظ قومیتی بیشتر عرب هستند تا نزدیک 50 درصد اذربایجانی های قدیم و اذری ها تنها نزدیک 30 درصد ان جمعیت بیشتر نیستند بیشتر انها در همان دوران صفویه توسط چگین های تورک و دیگر ادمخواران تورک خام خورده شده اند این عرب ها هم گویا از همان جبل عاملی ها هستند
من دلیل اصرار شما بر اینکه زین اذری را بر گرده مردم ایران بگذارید که تورکه سوار بشود نمیدانم؟
نویسنده: ژوزیف. پیری. فیریر، مستشار نظامی و بعدا معاون – سرلشکر ارتش ایران
برگردان انگلیسی ازمتن فرانسوی: سرهنگ ویلیام جیسی، لندن، مارس
عده زیادی از دانشمندان و شرقشناسان برای یافتن منشا افغان ها تلاش کرده اند و نظریات متفاوتی را نوشته و گفته اند که بجز دو مورد بیشتر انها از زبان عوام به افسانه میماند تا واقعیت ما در این جا تنها دو مورد را که مستند و اثبات شده است خواهیم اورد تمام نوشته های این مقاله از کتاب معرفی شده،وترجمه ان نوشته سرهنگ ویلیام جیسی از انگلیسی به فارسی بدون دستکاری در متن اصلی ترجمه شده است
د و از دیگر نظریات وهمی خواهیم گذشت ؛ اما اکثریت نویسندگان و شرقشناسان، افغان ها را بازمانده مردمی میدانند که روزگاری در اذربایجان میزیستند ولی به جهت شورش و طغیان علیه حکومت مرکزی ایران به نواحی شرق ایران کوچ داده شده اند و نظر خود افغانها نیزچنین است.
نظریه شرقشناس مشهور پروفسور (ای ام روفین)
پروفسور روفین شرقشناس مشهوردراثرخویش بنام "افغان ها" میگوید که "منشای افغانها ازالبانیهای(قفقاز)در آسیا است که متعاقب اغتشاشات متعدد ایشان، ازیک محدودۀ ایران بمحدودۀ دیگرآن یعنی خراسان تبعید داده شدند؛ اینها مردمی بسیارجنگجوبنام اغوان یا اوغان بوده و خود را درتاریخ ایران مشهورساختند. منشای البانی آنها ازنام آنها آشکاراست، چون برای نخستین بار ان ها را در نوشته های یونانی به صورت البان میبینیم که تلفظ یونانی واژه ارمنی اگوان یا اغوان است(کسانی که با زبان ارمنی اشنایی داشته باشند با سبک تلفظ ع و الف در این زبان و سبک تلفظ ان اشنایی داشته و این نوشته را بهتر درک میکنند)
این نظریه توسط نویسندگان و دانشمندان زیادی تایید شده شده،و از توجه ویژه ای برخورداراست، چون این نظریه با کردارو رفتار شاهان ایران تطابق دارد که مردمی را که کمترین نا آرامی ایجاد میکردند و یا شورش و بلوا به پا میکردند، از سواحل مدیترانه یا دریای سیاه انتقال داده اند، همان گونه که یونانی ها را از غرب ایران به شرق ان منتقل کرده بودند ، تعداد قابل توجهی اینها درتمام دوران درارتش وجود داشته اند وبآنها اجازه داده میشد که دربدل خدمات ایشان، خود را درقسمت های معینی ازآن قلمرو مستقرسازند،یکی از این جنگ ها جنگ خشیارشاه با یونانیان بود. مورخین یونانی ، ما را درجریان یکی ازاین جنگ ها گذاشته وازآنها میآموزیم که وقتی اسکندر به تعقیب بیسوس بداخل باکتریا(پکتیا در افغانستان) پیشروی میکند، شهر برانسیز را تخریب نموده و باشندگان یونانی آنرا که فرزندان یونانیهای میلیزیان بودند محکوم بمرگ میکند، مجازات بخاطر جرمی که نیاکان آنها انجام داده بودند – یک عمل بسیاربیرحمانه وغیر عادلانه
نظریه پروفسور (ای ام یوگین بوری)
اغوانها یک مردم قدیمی و متمایزاند که باراول توسط پومپی درزمان تهاجم برقفقازبرملا گردیدند. یونانیها ولاتین ها با رونوشت یا استنساخ نادرست ازنام ایشان، آنها را البانیها نامیدند؛ آنها باشندگان کوههای بلند ووادیهای هم مرزدریای کاسپین در اذربایجان بودند که حالا تشکیل کنندۀ ولایات داغستان و شیروان و اذربایجان میباشند. ارمنیها هرگزتوانائی آنرا نداشتند تا این مردم شجاع را تحت انقیاد آورند، مردمی که بواسطۀ قوانین فئودالی اداره میشدند، مانند اروپا درجریان قرون وسطی؛ اینها قبل ازمسلمان گردیدن مسیحی بوده و قرارمعلوم آنها آزادی خود را تا زمان رسیدن بوزان، سرلشکر سلطان سلجوقی ملک شاه، حفظ نموده بودند. زبان این قوم بطور کامل ازارمنی ها متفاوت است. ... خلاصه، میتوانیم بگوئیم که مردم متذکره توسط نویسندگان یونانی وتحت قیمومیت البانیها با درنظرداشت زبان خاص آنها نمیتواند دارای منشای غیر اذربایجانی درنظرگرفته شوند – نظریه ایکه در تناقض مستقیم با نظریۀ مورخین آنهاست (موسیز گالگاندیراستی که درحدود سدۀ نهم عصرمیلادی زندگی میکرد و موسیز کورینوس که میگوید اینها اولادۀ سیسَگ ازنژاد ارمنی اند). ما امیدواریم این نکته را پس از جمع آوری مستنداتی ازنواحی کوهستانی که بازمانداگان این قوم که امروز با نام خلج ها نامیده میشوند و بازمانه اغووانها هستند وبا بقایای زبانی که آنها به ان سخن می گویند آشکار سازیم. بایددرنظرداشت مشابهت واژه ها و دستور زبان بسیار زیادی میان زبان خلجی اولیه دارای یک ریشه اند
همانگونه که اثبات کردیم افغانها مردمانی برخاسته از اذربایجان و اران بوده اند
جناب بهمن موحدي،براستي بددهن ،بي اخلاق وناجوانمردانه! نويس سايت خود شخص شما هستيد،اينكه ايران ،كمونسزم بصورتهاي عيران كمونيثظم نوشته ميشود ايراد ازطرز نوشتاري زبان دري است.شما با نظرات دفاع ازتماميت ايران وقالب كردن زبان بيگانه دري بعنوان زبان مشترك درجبهه راستترين ها وشونيستهاي تماميت خواه هستيد.ميتوانيد نشان دهيد كجا التين گفته " مرگ بر فارس"! كه دروغي بيشرمانه اي بيش نيست
چنانچه می بینید این سرباز دو نشان افتخار دریافته کرده است. یکی به شکل صلیب و آن دگیری به شکل ستاره داوودی. راستی چرا نقوش دیگری بر دیوار های قدیمی ترین حمام تبریز موجود نیست
مسخره تر از این می تواند باشد که اولین پایتخت جهان تشیع، مسجد جامعی دارد که مناره ها و منبر آن جدید الساخت است و هنوز تکمیل نشده؟ البته وقتی در دیوار قدیمی ترین حمام شهر تبریز، به جای تصویر عاباس میرزا، تصویر سرباز روس چسبانده اند، باید هم اینگونه باشد.
عکس تبریز از سال , 1690 , بادتان را انگار خالی کرد.
به "جناب قادی" و "نابغۀ رشتی" که بسیار حسود تشریف دارد، پیشنهاد می کنم به این نشانی نیز برود:
https://www.flickr.com/photos/kiarashidi
آنگاه خواهد دانست، ادعا با عمل فاصل دارد و این را بگویم که این تنها عکس های بیش از 2600 از بیش از 50000 کارهای طراحی-نقاشی من است
در تورکی مثلی است: قورتلی پاخلانین قورتلی دا مشتریسی اولار. یعنی باقالای کرم دار مشتری کرم دار دارد. حال نوشته های آقای عباسی و خواننده هایش هم از این تیپ ها هستند.
حتی خود شما هم اعتراف کرده اید که این منطقه قبلا زبان هند و اروپائی نداشته است و اینرا من اضافه میکنم که چند هزار سال قبل کل منطقه از ژاپن تا ایرلند و خاورمیانه و حتی عربستان و مصر محل سکونت مردمان سفید پوست التصاقی زبان بوده است تا اینکه سر و کله مهاجرت نژادهای دیگر هم پیدا شد
ایرانی یک هویت ساختگی و جعلی است و این مزخرفات کلا توسط جیزه خواران رضا پالانچی در انجمن دوستی ایران-بریتانیا بوجود آمد و هرگز قومیتی یا زبانی یا اصلا چیزی به نام ایرانی وجود نداشته است
قبل از مهاجرت اقوام تیره پوست هند و اروپائی از هندوستان به جنوب اروپا کل منطقه قفقاز و آناتولی و آسیای مرکزی و اروپای شمالی و شرقی مححل استقرار اقوام سفید پوست التصاقی زبان بوده است و هر کسی که مطالعاتی درباره تاریخ اروپا و آسیا داتشه باشد به این موضوع پی میبرد
اولا که شما و امثال شما غلط میکنید راجع به آزربایجان چیزی بگید
ثانیا مدارک زیادی درباره هویت تورک آذربایجان بطور مثال از همان تپه حسنلو بدست آمده اند که البته همگی توسط فاشیسم پان ایزانیسم نابود میشوند
ثالثا آزربایجان معرب "هازار بای گان" یعنی محل بزرگی و حکومت هازار است که هاز+آر نام قومی بسیار باستانی قفقاز است که بقیه اقوام تورک از آنها شعبه گرفتند و 12000 سال در قفقاز تاریخ داشته اند. به این قوم خزر هم گفته میشود
هیتلر میگوید برای آزادی یک ملت باید 9 گلوله به خائنین و 1 گلوله به دشمنان شلیک شود.
و اما درباره فارسی که ترکیبی از عربی و ترکی و هندی است و در اصل "دری" نام دارد و هیچ ارتباطی به زبانهای دوره ساسانی و هخامنشی ندارد ناگفتنم بهتر است.
این کشوری که آنرا ایران میخوانیم ممالک محروسه قاجار است و در سال 1935 نام ایران را فقط بخاطر شباهت ظاهری با کلمه آریان انتخاب کردند و هیچ ربطی به دولتها و تواریخ مشکوک هزاران سال قبل ندارد.در ضمن این نظریه بی در و پیکر هند و اروپائی هم که بدرد لای جرز میخورد و هر روز تغییر جدیدی به آن اعمال میکنند ولی بازهم مزخرف است
با تشکر از این مقاله
من آذری هستم بسیار ممنون شدم
از شما تقاضا دارم
از قزوین هم به نویسید
شرو ع شکل گیری شهر از کجا آماده
دوست ارجمند جناب کاوه جویا!
افرادی عقده های حقارت، نفرت و ناراحتیهای شخصی و..را در قالب راسیسم و پانفارسیسم، بر روی ملل دیگر خالی نکنند. تبلیغ راسیسم و نفرت نژادی نباید در این سایت محترم جای داشته باشد. ما ممکن است در پاره ای موارد نسبت بهم تفاوت نظرو حتا تنقید داشته باشیم. اما از زحمات شما دراین سایت بخوبی قدردانی میکنیم.با سلام و تشکر دوستانه از زحماتتان، منظور و هدف تنقید اینجانب شخص جنابعالی نبود. اگر قصدم شما بودبد اسمتان را در کامنت می آوردم. در ثانی این نکته بر من مبرهن است آقای توکلی نیز در خصوص باز بینی کامنتها نظارت دارد.
اگر قصوری در نشر بموقع کامنتها بچشم میخورد، انتظار ما از ایشان به عنوان مدیر مسئول بیش از همه است. امید که ایشان نیز در کار باز بینی و نشر به موقع کامنتها دقت نظر و مداقه بیشتری بخرج دهد. من شخصا هر از گاهی کامنت میگدارم. افرادی مثل آقایان به اصطلاح اسامه مجددی.. یهمن موحدی..! سایت محترم ایرانگلوبال را که امکانی برای مبادله افکار فراهم می آورد، با ابراز تاسف با فحشهای چاله میدانی نسبت به مللیتهای غیر فارس مخصوصا به ترکان و عربها، اندک محیط دوستانه آنرا از بین برده و مغشوش کرده اند. در این خصوص از آقای توکلی انتظار میرود ترتیبی اتخاد کند چنین
کارمندان تمام اداره های " ثبت احوال " سیستان و بلوچستان افراد زابلی .... مشغول به کار هستند، و عمدا به بلوچ های ایرانی شناسنامه نمیدهند. اینها دشمنان درجه یک بلوچ ها هستند.
تمام حرفهای این فرد " اسامه مجددی " در باره بلوچها و بلوچستان طبق معمول دروغ محض است.
در متن اصلی واژه ی Anunnaki` lər
آمده که لازم بود توضیح داده شود- که نشده - اینجا به آن اشاره میشود:
در فرهنگ سومری-نه در اکدی و آشوری- معمولا به « گروهی از خدایان» گفته شده که از زاویه خویشی به خدای AN
مربوط میشوند. و این کلمه را به اشکال مختلف نیز مینویسند: Anunaki , Anunna , Anunnaku , Ananaki
و غیره.
یا به صورت زیز:
" d a-nuna", " d a-nuna-ke 4 -ne" , " d a-Nonne-na"
d کوتاه دینگر است.
جالب بود دیدن این مصاحبه جهت روشن شدن بخشی از مبارزات روشنفکران ایران .
حیف که شاه و ساواکش و امپریالیسم و صهیونیسم ،با کمک همدیگر ،فرزندان مبارز و جان بر کف خلق را ، طوری سرکوب نمودند که آخوندها روی کار بیایند.
آقای ایجادی اون اول انقلاب بود و چنان مناظره ها را می طلبید الان آخر انقلابه! بگذارید هر کی دین داره داشته باشه، نداره نداشته باشه. یقه همو برای دین و بی دینی نگیریم و جنگ زرگری راه نیندازیم. مناظره خوبست اما با سوژه های دیگر
در مصاحبه اخیر "حسین دهباشی با لطف الله میثمی" در ایران ادعا شده که مارمسیست نمودن مجاهدین توسط شهرام باعث شد که مردم یا بخشی از خرده بورژوازی کاسیکار از کمونیست متنفر شوند و به کمونیستها امکان پیروزی در انقلاب را ندهند .
جناب همنشین بهار !
حتما این مصاحبه را ببینید و نظر خودتان را در باره میثمی در اینجا بیاورید .
میثمی گفت لاجوردی باعث به زندان افتادن وی در زمان آخوندها شد . گرچه اغلب برای صرف صبحانه به منزل علی خامنه ای میرفت . طبق ادعای او رفسنجانی و خامنه ای زمان شاه هوادار مجاهدین بودند .
عباس آقا! دیگه شورش را در آورده! اصلا معلوم نیست چی میخواد بگه! به چیزی که در حوضه سوادش نیست چرا نظر میدهد؟ آیا قصدش بزرگ نمائی است؟ و یا خواننده را آنقدرخل بحساب می آورد بخودش اجازه میدهد اوهامات ذهنش را تحویل خوانندگان دهد؟ مگر او زبان شناس است با مقاله های کیلوئی وقت خوانندگان را میگیرد؟ اگر چنین ادعائی دارد، لطفا بیاورد مدارک تحصیلی خود را نشان دهد ببینیم تخصص اش در چه رشته است؟ در کدام مراکز علمی تحصیلات زبانشناسی دارد؟ و یا از معده خود حرف میزند؟ اینکه نمیشود هر مسوده بی اساس را بحساب تحقیق علمی گذاشت؟ اگر ایشان سواد چنین چیزی را ندارد، مجبور است به اینکاربپردازد؟ راستی آیا مجبور است چیزی که واقعیت ندارد بخورد خوانندگان دهد؟ یعنی ایشان آنقدر ساده لوح است نمی داند گفته هایش ارزش علمی ندارد. آیا سزاوار است کسی که فاقد سواد و معلومات علمی در زبان شناسی است با بزرگ نمائی
تبلیغات چاخان راه بیندازد؟ از نظر من نوشته فوق فاقد ارزش علمی است. حتا ارزش خواندن ندارد. حیف است، خوانندگان وقت گرانبهای خود را صرف چنین چیزهای بیهوده کنند.جناب اسامه جبل عاملی ها که عرب نیستند. آنها فنیقی اند.اما ببین یعقوبی جغرافی دان قرن سوم هجری در کتاب البلدان در بارۀ قزوین، نهاوند، ری، اصفهان، طوس، مرو، هرات، نیشابور، بخارا، شهرهای فارس و همۀ شهرهای خراسان چه می گوید: و اهلها اخلاط من العرب و العجم» ( یعنی اهالی اش مخلوطی از عرب و عجم اند).
جناب علیار :
به همین دلیل به آنها غربتی میگویند. فعلاً در ایران بیست هزار خانوار یا صد هزار کولی در آذربایجان زندگی میکنند.»یک مدتی هم روی کولی ها ی هندی که اجداد بیشتر تورکان عاظربایجان اند کار کن وگرنه این قومک 40 درصد عرب زاده قره چی اوغلو تبار هندی را از یاد برده ادعای سومری بودن میکنند
ژنرال سایکس در مورد کولیهای ایران درآذربایجان نوشتهاست: «در تابستان ۱۹۰۰ برای تحقیق دربارهٔ کولیهای ی ایران تکمیل اطلاعات سینگلر به اذربایجان رفتم. تعیین نژاد و محل کولیهای ایران بسیار دشوار است، چون در هر ناحیهای نامی دارند، ولی کلاً آنها را «فیوج» مینامند که ظاهراً کلمهای عربی است. کولیهای ایران با کولیهای انگلستان تفاوت زیادی دارند و کارشان تهیه چرخ چوبی نخریسی و چوب وافور و فروش آنهاست. گاهی هم اسب و شتر و الاغ معامله میکنند و کلاً اخلاق پسندیدهای ندارند. مردهای آنها با سایر مردان ایران فرقی ندارند، ولی طرز لباس پوشیدن زنها بکلی با زنان دیگر فرق میکند
در آذربایجان کولیها را «قرهچی» و «قراچی» یا «قاراچی» مینامیدند و در شهرها و روستاها پراکنده بودند. آنها برخلاف عادت همیشگیشان از آوارگی دست برداشته و ساکن شده بودند، بطوری که در تبریز کوچهای به نام «قرهچیلر کوچهسی» (کوچه قرهچیها) وجود داشت که ساکنان آن، همه کولی بودند. این محل خوشنام نبود و اشخاص محترم به آن حدود نزدیک نمیشدند. «قرهچی» ها غالباً به رقاصی و مطربی و کفبینی و بختگشایی و غربیلسازی و سبدبافی مشغول بودند. مطربهای تبریز غالباً به این محله تعلق داشتند و در جشنها و عروسیها، زنها یا پسران جوان کولی با لباس مردانه، به رقص و آواز و اجرای نمایش میپرداختند. فحشا در میان زنان این محله بشدت رواج داشت.
زنها برای گدایی و کفبینی، دستهدسته به محلههای دیگر شهر میرفتند و ضمن دزدیدن اشیای کوچک و فریب دادن زنهای سادهلوح، کودکان آنها را نیز میدزدیدند، به همین دلیل در میان مردم تبریز در مورد دزدی «قرهچی» ها داستانهای زیادی بر سر زبانها بود و مادرها برای ترساندن کودکان خردسال به جای «لولو» و چیزهای ترسناک دیگر، بچهها را از «قرهچی» میترساندند.
قرهچیها به ترکی حرف میزدند، اما در میان خود گویش عجیب و مخصوصی داشتند. این گویش شباهت عجیبی با سانسکریت و زبانهای هند و پاکستان داشت. سر ویلیام اوزلی که در سالهای ۱۸۱۰ و ۱۸۱۲، هنگامی که عباس میرزا ولیعهد تبریز بود، در راه سفر خود به هند و ایران، سری هم به آذربایجان زد، بسیاری از لغاتی را که «قرهچی» ها استفاده میکردند، ثبت کرد. او دربارهٔ «قرهچی» ها مینویسد:
روزی در منزل کمپبل در آذربایجان بودم که چند نفر به نام «قرهچی» که شباهت عجیبی به جیپسیهای خودمان داشتند به آنجا آمدند که با زبان خاصی حرف میزد. میگویند که این طایفه مذهبی ندارند و همه عمر خود را به لهو و لعب و خوشگذرانی میگذرانند، به همین دلیل هم به جای خانه، زیر چادر زندگی میکنند و معاش خود را از دزدیهایی که از تخممرغ و مرغ و لباس و وسایل مردم میکنند، میگذرانند و با مهارت عجیبی، کفبینی و پیشگویی میکنند. مردی که من با او ملاقات کردم صراحتاً گفت که بسیاری از افراد قبیلهاش دین و ایمان ندارند و هیچ عبادتی نمیکنند، ولی خودش از این که مسلمان بود، خدا را شکر میکرد. در آن هنگام چند پیک از استانبول رسیدند و بلافاصله متوجه شدند که او جزو قبیلهای است که در کشور عثمانی به آنها «چنیگانی» یا «چنگانه» میگویند. آنها هم معتقد بودند که مردان چنین قبایلی غالباً خائن و زنهایشان بیعفّت هستند. آشپز کمپبل که مدتی را در انگلستان سپری کرده بود، گفت که اینها مثل جیپسیهای ما هستند. من بسیار مشتاق بودم که چند لغت آنها را بنویسم و ثبت کنم. در میان آنها پسرک جوانی بود که با آن که سواد نداشت، اما کمک زیادی به من کرد
جناب عیرج::
شما لطفا درباره دده قورقود پاسخ مردم را بده:
http://iranglobal.info/node/58326
جناب لاچین:
کسی که شدیدا نیازمند کتاب تعبیر خواب است خود شما تورکان عاظربایجان همگی با هم هستید چون انچنان غرق در خوابهای خوش شده اید که بالکل به قول تبریزی اب و نان از یاد برده اید
این ما نیستیم که اب و برق و گاز و بنزین و امنیت و بودجه را یکجا در قماری از پیش باخته از دست خواهیم داد
این ما نیستیم که پژاک در 30 کیلومتری ارومیه انتظارمان را میکشد
این ما نیستیم که خرسواری و پهن سوزی انتظارمان را میکشد
متاسفانه پایان بسیاری از رو یا های شیرین بیداری تلخ است
علی الخصوص از سوی رجز خوانانی که حتی با داشتن دورترین فاصله در حد و اندازه یک قاره از دشمنان اش جرات پرده برداری از چهره عظمی را ندارد که ما لااقل بدانیم با چه رمبو و بتمن واسپایدر من ای از دیار اذربایجان طرف شدیم
دوبارە بمب گزاری قوی این بار در ازمیر تورکیە نزدیک دادگاه ،،،، آیا پان تورکها واقعأ ویران شدن و فروپاشی تورکیە را نمیبینند ؟؟ آیا واقعأ نمیببنند کە اوردغان دارد تورکیە را بە تل خاکستر و ویرانە تبدیل میکند ؟؟ هر انسانی کە از حاكمیت امروز تورکیە و کسانی کە تورکیە را با همیاری داعش بە این روز انداختند یا خل یا تبهکار اوردغان و حزب ایشان یک فاشیست هستند کە با نمایش های پی در پی و روانپریشانی با کشتار هر بیشتر میخواهد سلطان شدن خود را بقبولاند
جناب منتظر جاوید:
این بچه ها همگی دارای شناسنامه پدرانشان هستند که ایرانی نیستند
این ننه من غریبم بازی برای گرفتن شناسنامه ایرانی است که این کار نباید انجام شود چون اینها حداقل دو شناسنامه دیگر هم دارند اگر کاری در ایران بکنند راحت به پاکستان یا افغانستان فرار میکنند
یکی از مشهور ترین این دو شناسنامه ای ها صلاح الدین فاروقی و اعضای پاکستانی گروه اش هستند
کشور هایی که پدران این بچه ها شناسنامه ان را دارند هرگز به یک ایرانی شناسنامه نمیدهند و در قبال شناسنامه دادن به این بچه ها مسئول هستند چون پدر انها شناسنامه ان کشور را دارد
راستی، تا فراموش نکردم، به عنصری که خود را برا اثبات جمهوری خواه بودنش اما به سخره دیگران دیگران، خود را "نابغۀ رشتی" به دیگران معرفی کرده است بگویم، من ادعای هنرمند بودن نکردم و برعکس برای اینکه بیشتر به او بفهمانم می گویم، من ادعا نمی کنم، من هنرمند هستم. کافی است نام مرا در گوگل جهانی به لاتین بنویسی، خواهی دید دیگران در بارۀ من چه نوشتند، ازجمله بخوان که یکی از بزرگترین گالریست های جهان در بارۀ من چه نوشته است:
http://www.outsiderart.co.uk/ghadi.html
بگرد، پیداکن! بخوان!
بگرد، پیداکن، بخوان!بخوان چه نوشته اند:
http://www.wochenpost.de/kreis-mettmann/erkrath/artikel/ein-dankeschoen…
بگرد، پیدا کن! بخوان!
بخوان چه نوشته اند:
http://www.wochenpost.de/kreis-mettmann/erkrath/artikel/zwei-erkrather-…
بخوان "هنری بوکسر" یکی از بزرگترین گالریست های جهان در بارۀ من چه نوشته است،(البته اگر انگلیسی بدانی)
Self-taught artist Kianoosh Ghadi hails from beautiful Mazandaran Province in the North of Iran. Educated in Russian Language and Literature, he was inspired by the ethereal beauty of his Iranian homeland and the magical characters of the great Russian classics, which he came to know during his studies in Moscow. Subsequently after settling in Germany two decades ago as a political refugee, Kianoosh sought solace through artistic expression. In his home of Dusseldorf, during the winter of 2005, he began to explore the medium of sculpture and paint, using found materials. The artist maintains that "through artistic expression I have the opportunity to explore my emotions and thoughts of life on our earth. Art continues for me to be a intrinsic voice in the expression of history and culture."
Through successful exhibitions in Germany over the past half decade, Kianoosh continues to remain one of the most exciting art brut discoveries of recent years.
Exhibitions:
''Glashaus" Düsseldorf-Germany-2006
"Glashaus" Düsseldorf Germany-2007
"Glashaus" Düsseldorf Germany May 2007
"Artpoint" Düsseldorf -Germany summer 2007
17th Annual Exhibition of Naïve & Marginal Art, November 2014, State Library, Erkrath, Germany
نخست اینکه :
دو دیگر اینکه:گفتی، "نابغۀ رشتی" نشان از جمهوری خواه بودن صد در صد تو!!! می دهد که اینگونه قصد توهین به دیگران را داری در جمهوری مورد علاقه ات
دو دیگر اینکه:
در کجای جهان همۀ آنانی که زبان های زیادی می دانند، در سازمان ملل حتما مترجم شده اند؟ اندک نگاهی به انسان های چند زبانه در و اینکه شما از کجا می دانی که من مترجم نیستم؟
سه دیگر و تقریبا در پایان اینکه:
بگذار هر آنچه گفتم "لاف زدن " باشد. اما این چه دردی از درهای تو را درمان می کند که گمان می کنم بجز زبان مادری خود(حال هرزبانی که می خواهی باشد) زبان دیگری را نمی دانی؟ این درد توست که نمی دانی و مشکل من نیست.
من در هیچ جا ننوشتم عضو کمیتۀ مرکزی حزب توده بودم.
این پاسخ ها را به تو دادم، نه اینکه ارزشی برایت قایل شده باشم، که خیالت را از یک راحت کرده و از سوی دیگر تو را به این فکر وادارم که چرا در زندگی ات زبان دیگری را نمی دانی؟
در کجای جهان همۀ آنانی که زبان های زیادی می دانند، در سازمان ملل حتما مترجم شده اند؟ اندک نگاهی به انسان های چند و چندین زبانه در وب جهانی بیانداز، خواهی دید تقریبا هیچکدام در سازمان ملل!!! کار نمی کنند و اینکه شما از کجا می دانی که من مترجم نیستم؟
سه دیگر و تقریبا در پایان اینکه:
بگذار هر آنچه گفتم "لاف زدن " باشد. اما این چه دردی از درهای تو را درمان می کند که گمان می کنم بجز زبان مادری خود(حال هرزبانی که می خواهی باشد) زبان دیگری را نمی دانی؟ این درد توست که نمی دانی و مشکل من نیست.
من در هیچ جا ننوشتم عضو کمیتۀ مرکزی حزب توده بودم.
این پاسخ ها را به تو دادم، نه اینکه ارزشی برایت قایل شده باشم، که برعکس خیالت را از یک سو راحت کرده و از سوی دیگر تو را به این فکر وادارم که چرا در همۀ زندگی ات حداقل یک زبان دیگر را نمی دانی؟ و بدین خاطر حسودی می کنی
بدبختانه درباره تاریخ دستگیری، کشته شدن، اعدام و ..... کسانی که گرفتار ددمنشی های رژیم های شاهنشاهی و آخوندی شده اند سخنان نادرست فراوانی نوشته شده اند! چنان که درباره تاریخ کشته شدن زهره مدیر شانه چی تارنماهای وابسته به جبهه ملی تاریخ کشته شدن زهره را اردیبهشت ماه سال ۱۳۵٤ نوشته اند و تارنگاری که وابسته به سازمان راه کارگر است تاریخ کشته شدن زهره را تیرماه سال ۱۳۵۵ نوشته است که هر دو نادرستند و تاریخ درست کشته شدن زهره مدیر شانه چی اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۵ و در شهر رشت است! در آن تاریخ ساواکی ها به یکی از خانه های تیمی سازمان چریک های فدائی خلق ایران در شهر رشت تاختند و بهروز ارمغانی و منوچهر حامدی و زهره مدیر شانه چی کشته شدند! برخی نیز گفته اند که کشته شدن زهره مدیر شانه چی در یکی از خیابان های رشت بوده است نه در خانه تیمی! نادرست نویسی درباره شهره مدیر شانه چی نیز بدبختانه کم .....
..... نیست! چنان که برخی نوشته اند که شهره در دی ماه سال ۱۳۶۰ دستگیر و در بهمن ماه سال ۱۳۶۰ اعدام شد! اما برابر گواهی های کسانی که با شهره همبند بوده اند (مانند دوست نزدیک وی به نام منیره برادران خسروشاهی) تاریخ دستگیری شهره مدیر شانه چی دوم مردادماه سال ۱۳۶۰ و تاریخ اعدام شهره شانزدهم دی ماه سال ۱۳۶۰ و پس از ماه ها بازجوئی و شکنجه بوده است! ***** تارنما = سایت، وب سایت ***** تارنگار = وبلاگبه "حسن"
جنابعالی این وسط نرخ تعیین نکن ! تو مشغول آدرس دادن سایت وزارت اطلاعات بد نام آخوندی ("iran - interlink") به خوانندگان باش. به دلیل استبداد شاه خائن زمینه های پذیرش خمینی خون آشام در سال 57 فراهم شده بود. شاه خائن تمام سازمانهای ملی و چپ را سرکوب کرد و بسیاری از اعضای این سازمانها را دستگیر و شکنجه و اعدام کرد، وبه دلیل همین سرکوبها و غیبت نیروهای چپ و ملی، عاقبت خمینی توانست در برهۀ انقلاب ضدسلطنتی خلق ایران در سال 57 رهبری انقلاب ضدسلطنتی را به سرقت ببرد و این فاجعۀ جمهوری اسلامی را برای خلق ما رقم بزند.
اقای جوادی با درود . دریک گزارش تله وزیونی از چین شنیدیم که در یکی ا ز ایالتهای چین مردمان ان دیار به زبان چینی سخن نمیگویند . خوب که دقت کردم دیدم که انها به ترکی گفت و گو می کردند . .پرسش من این است که چه ارتباطی بین ان ترکان چینی و ترک زبانهای ایالت ازربایجان وجود دارد ؟ زبان انها چگونه به اذربایجان را یافت ؟ جالب توجه است که از نظر قیافه شناسی تفاوت اساسی بین تبریزیان و ان چینی ها وجود دارد . . با سپاس .
یاد اقای مدیر شانه چی بخیر . بارها به همراه دوست دیرینه خود اقای احمد علی بابائی در حضور جمع گفتند که کارشان خطا بود و انقلاب برای کشور ما یک فاجعه بیشتر نبود .اقای مدیر شانه چی با تاسف از خدمت و کمک به اخوندها و بویژه به سیدعلی که نان خور اقای شانه چی بود سخن میگفت. بقیه ماجرا را میتوان حدس زد که .....
آقای بهنام چنگائی همه گفته های و شعار های شما درست و دلنشین است و منهم طرفدار حق و حقوق برابر هستم و از شما یک تقاضا دارم که قدم بجلو بگذارید و با شعار حق و حقوق برابری یک طومار جهت تدریس بزبان مادری باز کنید تا ببینیم چند نفر از افراد شناخته شده طرفدار سوسیالیزیم با اسم و مشخصات خود حاضر به امضا میشوند و چند نفر مخالف تدریس به زبان مادری هستند بقیه حق و حقوق انسانی پیشکش .
جناب گرگان گرسنه شما چرا برای اثبات حقانیت خود به حیوانات متوسل می شوید؟ یادش بخیر خانم فاخته زمانی و حسن اصلان!!!
رؤسای جمهور آمریکا عموما وطیف عمده ای از مردم آمریکا اعتقاد دارند آمریکا کشوری است که مورد عنایت خاص خداوند است واین عقیده باعث عقب ماندگی مردم آمریکا نشده است ،برعکس در کره شمالی که نظام کمونیستی حاکم است اعتقاد بخدا وجود ندارد و مردم طبق القاء رسانه های حکومتی گمان میکنند که کیم جونگ اون جهان را خلق کرده است وبارش برف و باران با تدبیر او انجام میشود و در این کشور قحطی ومصیبت بیداد میکند واخیرا کیم جونگ اون فتوا داده که مردم گرسنه گوشت سگ ها بخورند و رسانه های کره شمالی بعد از این فتوا به تمجید از گوشت سگ پرداخته واز خواص گوناگون آن سخن میگویند وحتی گوشت سگ را از گوشت بره مفیدتر میدانند!!!!! من اعتقاد دارم تمام خیر و برکت از طرف خدای عالم به مردم میرسد
جناب قادری خوب شد که جواب دادی.
متاسفانه من فکر میکنم که شما قدری اهل لاف زدن هستی. با 13 زبان میتوانستی مترجم سازمان ملل یا مترجم ج.ا. شوی . چرا اینقدر اینجا ..
ادعای هنرمند بودن ات -و کمونیست بودنت -و تصویرت با رضا پهلوی -و عضو کمیه مرکزی بودنت در حزب توده -و رابط بودنت بین اعضای کمیته مرکزی- و .... نشان میدهد که یا نابغه هستی یا اهل لاف زدن و خودنمایی .
آیا از طریق خانوادگی یا آشنایان اینقدر مورد اطمینان حزب طرازنوین بودی ؟ چون طبری و خیلی های دیگر مثل شما اهل خطه شمال و کوههای طبرستان بودند .
اگر ممکن است لیست این 13 زبان را در اینجا قید کن چون ایرانزمین بندرت فاقد اینگونه نوابغ ناشناخته است.
مرسی . ..
در کامنت دوم اینجانب به جای اسم شهره به اشتباه زهره آمده است که بدین وسیله تصحیح می گردد.
به جناب تبریزی گرامی؛
رفیق شهید زهره مدیر شانه چی در تیرماه سال 1355 به شهادت رسید، نه اردیبهشت سال 54
رفیق شهید زهره مدیر شانه چی، یکی از نمونه های درخشان مبارزان کمونیست ایران بود، با خصلت های برجسته و تحسین انگیز عشق و اعتماد به خلق ایران، استقلال فکر در بررسی مسائل و انتخاب راه مبارزه، و شجاعت و بی باکی خیره کننده در مقابل دشمن. او حتی در زندان نیز یک لحظه از تحقیر دژخیمان خمینی فروگذار نکرد. دوستان هم سلولی او می گویند شکنجه گران خمینی، مدتی برای او جیرۀ روزانۀ (شلاق) گذاشته بودند و شهره هر روز بدون آن که خم به ابرو بیاورد، به شکنجه گاه برده می شد و بعد از مدتی با تنی مچاله شده و در حالت نیمه بی هوش باز می گشت. با این همه هرگز در میان دوستانش خنده از لبانش محو نمی شد. وقتی برای آخرین بار او را صدا کردند، با آن که می دانست کجا می رود، با روی خندان از تک تک رفقا و دوستانش خداحافظی کرد، بی آن که چیزی اندوهگین به آنها بگوید، گوئی که می خواهد چند ساعت دیگر برگردد. بنا به اطلاعاتی که هست،
رفیق شهره، وصیت نامه ای داشته که هم چنان در دست دشمن ضدبشر آخوندی مانده، زیرا از خانوادۀ قهرمان مدیر شانه چی، جز پدر که دشمن در تعقیبش بود، کسی باقی نمانده بود که برای گرفتن آخرین یادگار او به زندان اوین مراجعه کند. اما یاد عزیز او یاد خواهر و برادران قهرمانش، رفقا زهره، محسن و حسین برای همیشه در دل های ما زنده است. این نام های غرورانگیز در جنبش چپ ایران جاودانه خواهند ماند.سرنگون باد رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی
جاودان باد یاد شهدای به خون خفتۀ خلق ایران ؛ رفقای شهید " زهره مدیر شانه چی"، حسین مدیر شانه چی"، "محسن مدیر شانه چی" و "شهره مدیر شانه چی" و ننگ بر رژیمهای شاه خائن و خمینی خون آشام.
زمانی که زنده یاد "محمد مدیر شانه چی" در زمان رژیم شاه به آخوند خامنه ای جلاد پناه می داد و به او کمک می کرد و امکانات خواب و خوراک این جانور پست را فراهم می کرد، هیچ گاه گمان نمی کرد که این آخوند کثیف در آینده از قاتلان فرزندان دلبندش شود! به قول شهید راه وطن "میرزا آقاخان کرمانی" : «"از طایفه آخوند و ملا بر حذر باش که اگر دوست باشند مالت را میخواهند و اگر دشمن شوند، خونت را می خورند... ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل! خلاصه به اعتقاد من ظلم و خرابی ملاهای ایران به بیچارگان بیشتر از سلاطین ظلم و جور بوده است."»
"" اوستای مُتأّخر و مطالب درهم و برهمی است که افراد مختلف در زمانهای مختلف به متن قدیمی افزودهاند. افزودههای پُر از خرافه که برخلاف گاتاها، هیچ ربطی به آیین اشوزَرتُشت ندارد. "" تمام تواریخ جعلی و باستان شناسی عاریا منشانه پر است از این چنین اشفتگی هایی.همه این متون خود معترف اند که قبلی ها همه اشفته تحریف شده دروغ و الوده هستند.عین خود اثبات می کند که دستگاه تاریخ ساز یهود با ظهور پورپیرار ضربه ای اساسی خورده و در تقلای نجات دروغ بافته های خود مجبور شده از عوستای متقدم و عوستای متاخر بحث کند بدون انکه سطری قابل اهمیت و قابل تشخیص از عوستا یا گاتهای ان که بنا بر مصلحت پرانتزانه گاه ها نامیده شدند شناسایی شوند.این روشی که عاریا پندار ها در الوده کردن تاریخ منطقه پیش گرفته ان در نهایت دامن ملت های منطقه را خواهد گرفت.همانطور که تا امروز نیز نتایج عین تاریخ نقاری ها جز نا اندیشندگی نبود
لوایی یک پاراگراف به مقاله افزوده. بهتر بد این را کامنت می نوشت. « همچنين مى خواهم يك جوابيه بر بعضى كامنت نويسان محترم بنويسم. من مسئول نوشته هايم هستم و علاقه اى به كامنت نوشتن ندارم. از مخالفان و موافقان نيز مى خواهم به جاى حاشيه پردازى ها متن را به بحث بگذارند. »
خوبه که آستین رو بالا زدی و روی سومرها کار می کنی واللا این قوم جاعل هندی نژاد یک مدت می گذشت اونو هم مثل بقیه برای خودش مصادره می کرد. چی دیدی یک شب می خوابیدن فرداش منشور سومر عاریایی با 4000 سال قدمت و به زبان پارسی پارینه سنگی اونهم با خط عربی را رونمایی می کردند
تو خودت هم با چند تا اسم کامنت می زاری پس برای بقیه موعظه نکن. این مشدی پرحرف هم خودتی
سلام
شما قبلا گویا در یکی از کلیک های خود در اینجا نام "مصطفی شانه چی" دانشجوی اقتصاد را که چپ بود، اینجا شهید اعلان کردید ولی در مقاله تبریزی در باره" شهره شانه چی" ، امروز در همین سایت ، اسم مصطفی نیامده .
در این که ترکی بعدها در آذربایجان رایج شده، شکی نیست. در این هم که مردمانی که زیر عنوان کُرد از آنان یاد میکنیم، در آغاز به زبان یا زبانهای دیگر (غیر ایرانی) سخن میگفتند، باز شکی نیست. اسناد و مدارک تاریخی برای اثبات این هردو به اندازۀ کافی وجود دارد. اما تقسیم بندی زبان ها از روی نظریۀ هند و اروپایی نیز پایۀ محکمی ندارد. ژان پل دُمول، باستان شناس و زبان شناس تاریخی پژوهشهای علمی درخشانی دربارۀ بی پایه بودن نظریۀ هند و اروپایی کرده است. آقای جوادی بهتر است کارهای ایشان را بخوانند. البته کتاب های دُمول به فرانسه چاپ شده اند. نمی دانم آنها را به انگلیسی یا آلمانی ترجمه کرده اند یا نه؟
جناب lachin,
با تشکر از توضیح , منظور من از فضولی این بود که جناب مرادی و شما, برخلاف توصیه خود, بدون آویختن رخت مخالفت خود با اسلام و شیعه در رخت کن, وارد آزمایشگاه خدا شناسی شده و بحث را آلوده کرده اید, یعنی تلویحا منظور شما ابراز مخالفت با اسلام بوده است نه دین بطور اعم, و بدون ذکر نام ادیان دیگر به آنها پروانه رخصت داده اید. بحث در باره وجود خدا یک چیز و بحث در باره ادیان مختلف چیز دیگر است. موفق باشید.
از اینکه متنها دارای برخی اشتباه هاست پوزش میخواهم: 1- در زیر آخرین تصویر - NAM və RAMMA درشتش NAM və LAMMAاست. 2- هنگام گرفتن سنگ سر نوشت از محافظان آن : عبارت Atı igid qız درستش Altı igid qız است. 3- سطر ششم بالای آخرین تصویر: Əllərində gələn işə درستش Əllərindən gələn işə در متن فارسی: 2-میل به تشکیل خانوده دارد - سطر هشتم بالای تصویر دوبسار و قلم- « خانواده» صحیح است. 3 - سومین سطر بالای جملاتی که با خط درشت نوشته شده :« انسان دارای فکر و اراده است...» آمده : اما لاما نه آسمانی نیست و نه زمینی- صحیح : اما لاما نه «آسمانی ست » 4- در چکیده ی مطلب: او هم به نوعی یک حیوان است: صحیح: او هم به نوعی حیوان است و احتمالا اشکالاتی دیگری نیز وجود دارد .. لطفاً موقع مطالعه واژه ی صحیح را خود در نظر گیرید. متاسفانه امکان تصحیحات بیشتر ممکن نیست.
در پاسخ به آن فرد که خود را "جناب قادی" خوانده است باید بگویم:
یک: آموزش زبان روسی برخلاف دیدگاه شما در ایران پیش بروی کار آمدن دارودسته های اسلامی ممنوع نبود و هر کس که می خواست، می توانست در کلاس های زبان انجمن دوستی و فرهنگی ایران و شوروی که در خیابان شاهرضا واقع شده بود، زبان روسی را بیاموزد.
دو: مگر حتما زبان روسی و اصولا هر زبان دیگر را باید در آموزشگاهی یاد گرفت؟ آیا شما واژۀ خودآموزی را شنیده اید؟
سه: اگر نتوانستید تا شانزده سالگی هیچ زبانی را بیاموزید، این گناه من نیست. من افزون بر زبان روسی چند زبان دیگر را هم می دانستم.
چهار: حمل بر خودستایی نکنید، اما برای اینکه خیالتان را راحت کنم به آگاهی شما برسانم که امروزه و همزمان به سیزده زبان زندۀ دنیا، جدای از زبان فارسی و مازندرانی سخن می گویم.
پس خواهش می کنم، بی گدار به آب نزنید، نخست بسنجید و سپس سخن بگویید.
همین و بس!
آقای Peerooz عزیز...من هیچ وقت انکار خدا باوران را نکردم. خدا باوران از زمان شروع ادیان تک الهی بوده و خواهد بود. آنچه که قابل بحث است ( محدود کردن تفکر انسانی است ).. انسان فقط و فقط با داشتن اندیشه های آزاد و در فضای باز سیاسی می تواند رشد و تکامل پیدا بکند. کسی که خود را اینقدر به پائین ترین درجه انسانی تنزل دهد و حتی وجود خودش را انکار کند و با پرسش های همچون ( من کی هستم تا در مورد خدا نظر بدهم ) , فاجعه تفکری یک انسان رشد نیافته را نشان می دهد. در جواب به این اندیشمند آلمانی بایستی گفت که تو یک انسانی که دارای قدرت عظیم تفکری هستید که برای سازش با طبیعت و محیط زیست و برای بقای زندگی بایستی از خود سوال بکنی و برای این سوال ها راه حل پیدا بکنی. بدون سوال و پرسش و سعی در پیدا کردن جواب و راه حل ها , نه انسان رشد می کند و نه تکامل می یابد. یکی از دلایل اصلی اینکه
چرا ( نئاندرتال ها اولین تیره انسانی ) منقرض شدند درست برمیگردد به همین موضوع. این زمانی است که کره زمین پر از سبزیجات و حیوانات است برای زندگی کردن . نئاندرتال ها نتوانستند از قدرت فکری استفاده کرده تا وسایل شکار و وسایل دیگر را مجهزتر و تکامل تر بکنند و یا برای شکار مجبور شوند که از یک قاره به قاره دیگر کوچ بکنند. این ازدیاد بیش از حد حیوانات و سهل بودن شکار است که این انسان های اولیه را از قدرت فکر کردن برای ساختن وسایل جدید باز میدارد تا به آن حدی که منقرض بشوند. مثالی را که در باره جامعه امریکائی زدید کاملآ درست است. هیچ کاندیدای رئیس جمهور, نمی تواند به کاخ سفید راه بیابد مگر در مبارزات انتخابی , دین و باورهای شخصی خودش اعلام بکند. در تاریخ معاصر امریکا هیج کاندیدای ناباور به رئیس جمهوری نرسیده است. ولی خوشبختانه بنیان گذاران این کشور مخصوصآ ( توماس جفرسون ) که واقعآ تحت تاثیرعقاید Thomas Paine بود
Thomas Paine (or Pain;[1] February 9, 1737 [O.S. January 29, 1736][Note 1] – June 8, 1809) was an English-American political activist, philosopher, political theorist, and revolutionary. One of the Founding Fathers of the United States
توانستند که قانون اساسی امریکا را جدا از دین بنویسند که بیش از 200 سال هنوز ادامه دارد. در ضمن نبایستی فراموش کرد که روی هم رفته جامعه امریکائی بیشتر از جامعه ایرانی مذهبی تر و فاناتیک تر است. بهترین ها را برایتان آرزومندم..
..،تورو به جدّت هرچی می خوای بنویس ومغلطه کن ولی سراغ زبان شناسی نرو که اصلا وابدا دراین زمینه تخصصی نداری ونوشته هات صرفأ جهت خوشایند جریان انحصارطلب وتمامیت خواهی است که بطورسیستماتیک وباعنادوسرسختی می خواهند باتاریخ سازی وجعل انواع واقسام اسنادوروایات زبان های اکثریتی رایج درایران مثل تورکی ،کوردی ، بلوچی و...را بنفع زبان اقلیتی ازاین مردم مصادره ونابودسازند .خوشبختانه بیداری وهویت طلبی اتنیک های مختلف در دهه های اخیر می رود که این جریان فاشیستی را به ورطه ورشکستگی بکشاند ولی هنوزکسانی که موقعیت شغلی واعتبارکذایی شان را ازراه تبلیغ وپروپاگاندای این جریان ننگین بدست آورده اند ومتأسفانه بودجه ومدیا راهم هنوزدردست دارند دست ازلجبازی برنداشته و ادامه این حرکات چیزی بجزجنگ داخلی ،تجزیه ،وآینده نامعلوم این جامعه نخواهدداشت .
جناب کاوه جویا که گویا اذربایجانی هم هستی .
اذربایجانی ها از احاظ قومیتی بیشتر عرب هستند تا نزدیک 50 درصد اذربایجانی های قدیم و اذری ها تنها نزدیک 30 درصد ان جمعیت بیشتر نیستند بیشتر انها در همان دوران صفویه توسط چگین های تورک و دیگر ادمخواران تورک خام خورده شده اند این عرب ها هم گویا از همان جبل عاملی ها هستند
من دلیل اصرار شما بر اینکه زین اذری را بر گرده مردم ایران بگذارید که تورکه سوار بشود نمیدانم؟
جناب عیرج و طهرانلی کامنت های من و کتابهای پورپیرار درباره تورکان و عاظربایچانگ مطالعه فرمایید.جوابی هم داشتید شنوا هستیم فقط بر اعصاب خود مسلط باشید.
ساکنان قدیم اذربایجان چه کسانی بودنند:
کتاب افغان
نویسنده: ژوزیف. پیری. فیریر، مستشار نظامی و بعدا معاون – سرلشکر ارتش ایران
برگردان انگلیسی ازمتن فرانسوی: سرهنگ ویلیام جیسی، لندن، مارس
عده زیادی از دانشمندان و شرقشناسان برای یافتن منشا افغان ها تلاش کرده اند و نظریات متفاوتی را نوشته و گفته اند که بجز دو مورد بیشتر انها از زبان عوام به افسانه میماند تا واقعیت ما در این جا تنها دو مورد را که مستند و اثبات شده است خواهیم اورد تمام نوشته های این مقاله از کتاب معرفی شده،وترجمه ان نوشته سرهنگ ویلیام جیسی از انگلیسی به فارسی بدون دستکاری در متن اصلی ترجمه شده است
د و از دیگر نظریات وهمی خواهیم گذشت ؛ اما اکثریت نویسندگان و شرقشناسان، افغان ها را بازمانده مردمی میدانند که روزگاری در اذربایجان میزیستند ولی به جهت شورش و طغیان علیه حکومت مرکزی ایران به نواحی شرق ایران کوچ داده شده اند و نظر خود افغانها نیزچنین است.
نظریه شرقشناس مشهور پروفسور (ای ام روفین)
پروفسور روفین شرقشناس مشهوردراثرخویش بنام "افغان ها" میگوید که "منشای افغانها ازالبانیهای(قفقاز)در آسیا است که متعاقب اغتشاشات متعدد ایشان، ازیک محدودۀ ایران بمحدودۀ دیگرآن یعنی خراسان تبعید داده شدند؛ اینها مردمی بسیارجنگجوبنام اغوان یا اوغان بوده و خود را درتاریخ ایران مشهورساختند. منشای البانی آنها ازنام آنها آشکاراست، چون برای نخستین بار ان ها را در نوشته های یونانی به صورت البان میبینیم که تلفظ یونانی واژه ارمنی اگوان یا اغوان است(کسانی که با زبان ارمنی اشنایی داشته باشند با سبک تلفظ ع و الف در این زبان و سبک تلفظ ان اشنایی داشته و این نوشته را بهتر درک میکنند)
این نظریه توسط نویسندگان و دانشمندان زیادی تایید شده شده،و از توجه ویژه ای برخورداراست، چون این نظریه با کردارو رفتار شاهان ایران تطابق دارد که مردمی را که کمترین نا آرامی ایجاد میکردند و یا شورش و بلوا به پا میکردند، از سواحل مدیترانه یا دریای سیاه انتقال داده اند، همان گونه که یونانی ها را از غرب ایران به شرق ان منتقل کرده بودند ، تعداد قابل توجهی اینها درتمام دوران درارتش وجود داشته اند وبآنها اجازه داده میشد که دربدل خدمات ایشان، خود را درقسمت های معینی ازآن قلمرو مستقرسازند،یکی از این جنگ ها جنگ خشیارشاه با یونانیان بود. مورخین یونانی ، ما را درجریان یکی ازاین جنگ ها گذاشته وازآنها میآموزیم که وقتی اسکندر به تعقیب بیسوس بداخل باکتریا(پکتیا در افغانستان) پیشروی میکند، شهر برانسیز را تخریب نموده و باشندگان یونانی آنرا که فرزندان یونانیهای میلیزیان بودند محکوم بمرگ میکند، مجازات بخاطر جرمی که نیاکان آنها انجام داده بودند – یک عمل بسیاربیرحمانه وغیر عادلانه
نظریه پروفسور (ای ام یوگین بوری)
اغوانها یک مردم قدیمی و متمایزاند که باراول توسط پومپی درزمان تهاجم برقفقازبرملا گردیدند. یونانیها ولاتین ها با رونوشت یا استنساخ نادرست ازنام ایشان، آنها را البانیها نامیدند؛ آنها باشندگان کوههای بلند ووادیهای هم مرزدریای کاسپین در اذربایجان بودند که حالا تشکیل کنندۀ ولایات داغستان و شیروان و اذربایجان میباشند. ارمنیها هرگزتوانائی آنرا نداشتند تا این مردم شجاع را تحت انقیاد آورند، مردمی که بواسطۀ قوانین فئودالی اداره میشدند، مانند اروپا درجریان قرون وسطی؛ اینها قبل ازمسلمان گردیدن مسیحی بوده و قرارمعلوم آنها آزادی خود را تا زمان رسیدن بوزان، سرلشکر سلطان سلجوقی ملک شاه، حفظ نموده بودند. زبان این قوم بطور کامل ازارمنی ها متفاوت است. ... خلاصه، میتوانیم بگوئیم که مردم متذکره توسط نویسندگان یونانی وتحت قیمومیت البانیها با درنظرداشت زبان خاص آنها نمیتواند دارای منشای غیر اذربایجانی درنظرگرفته شوند – نظریه ایکه در تناقض مستقیم با نظریۀ مورخین آنهاست (موسیز گالگاندیراستی که درحدود سدۀ نهم عصرمیلادی زندگی میکرد و موسیز کورینوس که میگوید اینها اولادۀ سیسَگ ازنژاد ارمنی اند). ما امیدواریم این نکته را پس از جمع آوری مستنداتی ازنواحی کوهستانی که بازمانداگان این قوم که امروز با نام خلج ها نامیده میشوند و بازمانه اغووانها هستند وبا بقایای زبانی که آنها به ان سخن می گویند آشکار سازیم. بایددرنظرداشت مشابهت واژه ها و دستور زبان بسیار زیادی میان زبان خلجی اولیه دارای یک ریشه اند
همانگونه که اثبات کردیم افغانها مردمانی برخاسته از اذربایجان و اران بوده اند
جناب بهمن موحدي،براستي بددهن ،بي اخلاق وناجوانمردانه! نويس سايت خود شخص شما هستيد،اينكه ايران ،كمونسزم بصورتهاي عيران كمونيثظم نوشته ميشود ايراد ازطرز نوشتاري زبان دري است.شما با نظرات دفاع ازتماميت ايران وقالب كردن زبان بيگانه دري بعنوان زبان مشترك درجبهه راستترين ها وشونيستهاي تماميت خواه هستيد.ميتوانيد نشان دهيد كجا التين گفته " مرگ بر فارس"! كه دروغي بيشرمانه اي بيش نيست
حمام نوبر تبریز و نقش سرباز روس بر دیوار درونی آن!
http://s1.picofile.com/file/7940372789/DSCN4406_.jpg
http://s4.picofile.com/file/7940379779/_DSCN4406_.jpg
چنانچه می بینید این سرباز دو نشان افتخار دریافته کرده است. یکی به شکل صلیب و آن دگیری به شکل ستاره داوودی. راستی چرا نقوش دیگری بر دیوار های قدیمی ترین حمام تبریز موجود نیست
http://s3.picofile.com/file/7940390535/IMAGE634501457490156250.jpg
مسخره تر از این می تواند باشد که اولین پایتخت جهان تشیع، مسجد جامعی دارد که مناره ها و منبر آن جدید الساخت است و هنوز تکمیل نشده؟ البته وقتی در دیوار قدیمی ترین حمام شهر تبریز، به جای تصویر عاباس میرزا، تصویر سرباز روس چسبانده اند، باید هم اینگونه باشد.