مشل اصلی ما مانقوردهای تورکان آزربایجان جنوبی که در سلطه پانفرسیسمی غلطه میزنند بایستی به ریش آن رفته و در آن جستجو کرد وگرنه کسانی چون طبا طبائی ها کسروی ها فروتن ها تقی زاده ها یکی پشت سر دیگری ضاهر شده و قلم نمائی مینمایند و یک ملت 40 میلیونی را به اختشاش رو میدهند واقعا این یک مریضی است بایستی ریشه یابی کرده و مدوا نموده چون احتمال پیدمیه وجود دارد اولا کسانی که به ریشه خودشان تیشه میزنند چه انتظاری داشت از دشمن پان فارس آریائی نزاد پرست و ترور پرور جهنی و جعل سازان تاریخی که دنبال یک هویت ساختگی هستند جناب آقای جواد طبا طبائی امیدوارم فقط 5 دقیقه به خود بیائی و به 40 میلیون تورک ایران احترام بگذاری و بیش از این سفسته نفرمائی شما حق دارید .... ولی باین تلاش نمی بایست حق من و 40 میلیون تورک مشر تحمیل شده نام ایران را نا حق بدانید امیدوارم که به جلد خود آی
کاربر گرامی حسن....... اگر خداوند سخن می فرماید (( باران که در حلاوت طبعش خلاف نیست )) امامزاده بیژن می گوید که
(( باران که در لطافت طبعش خلاف نیست )).. چون « لطافت» با « حلاوت » خیلی فرق میکند. ( حلاوت) انسان را به یاد ( حلوا ) میاندازد که دهن را شیرین میکند ولی «لطافت» سخن از وصف زیبائی است........
این اقا فکر میکند ترکی فقط لهجه روستای ایشان است. صد جور لهجه ترکی داریم. منکه جداندرجد اذربایجانیم این شعررا کامل میفهمم. بعد شماکه ادعای ترکیدانی داری نمیفهمی میگویی این ترکی نیسث وجعل است!! هرچی خوشت نمیاید میگویی جعل است
برای رساندن حق به حق دار باید گفت که اصل این ایده از پروین اعتصامی ست :
چكامه و سخن من به صفر ميمانست
كه در برابر اعداد در شماري بود...
غبار شوق من ار نور خود نديد چه غم
همين بس است كه بر عرصهاش غباري بود...
نبود درخور ارباب فضل گفتة من
در اين صحيفة ناچيز يادگاري بود
حیفم آمد که قسمتی از مقاله اخیر جناب اردشیر زارعی قنواتی برای آنها که نخوانده اند را در اینجا نیاورم :
" اگر دمکراسی را در قالب فقط آزادی های سیاسی و انتخابات آزاد چند حزبی در نظر بگیرم بدون شک این مدعای مخالفان درست خواهد بود. اما تلقی بسیاری از تحلیلگران از مفهوم بسیط دمکراسی تا حدودی با این تعریف تفاوت دارد و بسیاری معتقدند که مولفه یک جامعه دمکراتیک به همان نسبت که آزادی های سیاسی و انتخابات آزاد را نمایندگی می کند در وجوه دیگرش به حقوق شهروندان در دستیابی به بهداشت و آموزش رایگان، کاهش شکاف های طبقاتی، حق اشتغال، سرانه برخورداری عمومی از بودجه، عدم فساد در ساختار حکومتی، نسبت برخورداری از امکانات موجود بین رهبران با بدنه اجتماعی و فراهم سازی امکان ارتقای اجتماعی برای شهروندان بدون هیچ تبعیضی است که کوبا تا حدود زیادی در حین فقر نسبی آن را نمایندگی می کرد.". http://www.akhbar-roo
ممنون از شما ناشناس
ولی چرا باید پدر و مادر زبان خودشان را کنار بگذارند و به یک زبان دیگر حرف بزنند. اگر درست است خواهشا به پدر و مادران فارس بفرمایید با کودکشان به زبانی دیگر صحبت کنند. یعنی بیطرفانه اگر نظر دهیم این باور اشتباه است که با کودک به زبان دیگری حرف زد
به بی نام. فارسی یاد بگیرند تا بتوانند در دانشگاه های تاجیکستان تحصیل کنند؟ زبان فارسی دارد از سوراخ های آخرش نفس میکشد. فارسی کم مانده دوباره زبان بومی کویر نشینان بشود.
آقای توکلی و آقای کرمی با توجه عصر ارتباطات دیجیتالی و تنوع انواع نویسندگان و کمبود وقت، مردم دنبال لُپ مطلب می گردند، هنر نویسندگی در این است که مطالب کوتاه و رسا نوشته شود، مقالاتی با ظرفیتی بیش از ده هزار حرف و تصویر و گرافیک هم برای خواننده ها، مخصوصا با تلفن دستی مشکل ایجاد می کند و همچنین به تصور من باعث بالا رفتن حجم اشغال حافظه سوفت ورها و کاهش سرعت باز کردن فایلهای سایت ایرانگلوبال و ایجاد اشکالات فنی می کند، آقای کرمی لطفا قبل از ارسال مطلب در کامپیوتر خودتان کنترل کنید ببینید حجم فایل ارسالی تان چند مگابایت و یا گیگابایت است، ضمنا لازم نیست با کپی پیس این همه حافظه سوفت ور ایرانگلوبال را اشغال کنید، چکیده حرف شما این شعار است ،، ترک و عرب نابود باید گردد، ملت فارس اشرف مخلوقات عالم حاکم باید گردد، هر بار با ارسال این یک سطر، هم خودت را راحت می کنی و هم خواننده را،
در ضمن آقای توکلی عزیز این رفقای چپ هم با کپی پیس از نوشته های مارکس و لنین و مقالات تکراری بی انتها حسابی حافظه را پر و سنگین می کنند و آن دوستانی هم که با ستاره قرمز و دیگر مارکها و همچنین با کامنت های رگباری و طولانی، با محتوای کپی پیس، حافظه سایت را بیجهت سنگین و کاربران را واقعا کلافه می کنند.
جناب ناصرکرمی گرامی / اولا شما اختلالی در گردش این سایت ایجاد نکردید . بلکه جمله ای نوشته اید که بهتر بود که نظر خود را به شکل دیگری می گفتید وگرنه در سیاست هر فعال و یا خبرنگار سیاسی طرفدار یک مدل سیاسی است . یکی طرفدار آل سعود است و دیگری طرفدار طیب اردوغان و آن سومی طرفدار پوتین روسیه و هزاران فعال سیاسی ایرانی طرفدار غرب اند. اینها اتهامات سیاسی است که در فضای سیاسی مدام شنیده می شود و هیج «جرم سیاسی» هم ندارد و قابل پیگیری درکشورهای غربی نیست ولی اینکه گفته شود فلانی «هر کس که خرج ماهانه اش را بدهد با ساز آن خواهد رقصید. این آقا... یک کارگر روزمزد است که هر روز برای هر کسی آستین را بالا میزند.» خوب این جمله از نظر قانونی قابل پیگیری است .
بنابراین چنین سانسوری (نقطه چینی ) لازم می باشد.در مقابل هم بسیاری به شما اتهامات واهی زدند و از کلمات زشت استفاده کرده اند که اینجانب بسیاری از آن کلمات را «سانسور» کرده ام. بنابرای عقب نشینی از پرنسیپ ها و قوانین سایت ایران گلوبال نکرده ام .از من سئوال کرده اید :«آیا شما منکر آن هستید که آقای نوری زاده سمپات و طرفدار خاندان آل – سعودی است ؟» پاسخ ام چنین است که اینجانب از مناسبات علیرضا نوری زاده با دو لت سعودی بی اطلاع هستم ولی ایشان در جنگ نیابتی بین جمهوری اسلامی و عربستان آشکارا از سیاست سعودی ها در خاورمیانه طرفداری می کند و این برکسی پوشیده نیست ولی اینکه در مقابل از سعودی ها چه چیزی دریافت می کند ؟ واقعا بی اطلاع هستم و اگر کسی مدرک محکمه پسندی دارد ؛می تواند در اینجا ارائه نماید.
جناب اقبالي مطالبتان درستولي ناقص ويكطرفه است اصولا همه ي پانهاي موجود معلول پان فارسيسم حاكم است درواقع نظرات شماهمان نظرات رزيم حاكم پان فارس درمورد ملل غير فارس است شما رژيم فارسي اسلامي را فقط ازجنبه بظاهراسلاميش مي بينيد
حق طلبان ملتهای تورک،بلوچ،کورد،عرب و ... که بر تعداشان روز به روز اضافه میشود ، چنان وحشت و اشتفگی بر روح و روان پانفارسها و تمامیت خواهان انداخته اند که انها را گیج و مبهوت ساخته. و بجای بحث سالم و تبادل نظر به فحاشی و توهین سخن پراکنی روی اورده اند.
نمونه ان فردی با نام "اسامه مجددی" که اگر به "عفت" مادرش احترام میگذاشت ، به بقیه مادران بی احترامی نمی کرد.
جناب شاهزاده:
شما زحمت نکش و برای ملت ایران نسخه نپیچ. دوره شما و پهلوی تموم شد. اون پدر اگر مصدق را که دلسوز واقعی ایران بود، سرنگون نمیکرد، الان اوضاع ایران این نبود. شما لیاقت نداشتین چهار تا آخوند را مغلوب کنید. عاجزانه در رفتین. شعارهای صد من یه غاز هم صادر نکنین. مشکل جامعه ایران که ظاهر حکومتش نیست. ما با ماهیت این طبقه حاکم مشکل داریم. چالش اصلی درک پایین مرم ایران است که به طور مثال: نمیتونن تشخیص بدن دخالت نظامی ایران در سوریه و یمن و امثالهم آیا به نفع مملکت خواهد بود یا باعث زحمت میشود. ملت ایران هنوز با معنای جمهوری آشنایی پیدا نکردند. این جماعت حتی نمیدونن 38 سال که شعار: استقلال آزادی جمهوری اسلامی سردادن چه مفهومی را میرسونه. واضح که گروهی فریبکار مثل: پهلوی-آخوندها-سوسیالیست ها و...از این عدم آگاهی و بینش اجتماعی و سیاسی سوء استفاده خواهند کرد
درود بر مردم عرب و شاهکارهیشان در تاریخ و از جمله 40 درصد عرب خالص بودن مردم اذربایجان
اب کارون هم مال بختیاری ها است شما لطفا از اب الاحواز استفاده کنید و به صحرای کربلا هم نزنید
جناب نسیم,
تعداد رییس جمهور, نخست وزیر و فرمانداران جزایر همسایه کوبا در دریای کارائیب, در ۷۰ - ۶۰ سال گذشته به قرار زیر میباشد:
هایتی .........................۲۴ رییس جمهور از سال ۱۹۵۷
جمهوری دومینیکن ........۱۰ رییس جمهور از سال ۱۹۶۵
جامایکا ..................... ۹ ..نخست وزیر .....از سال ۱۹۶۲
پورتو ریکو ................۱۱ فرماندار ............از سال ۱۹۶۵
این کشور ها از برکت آزادی! و دمکراسی! چنان غرق خوشبختی اند که در آنها بیسوادی و بیماری های واگیر دار ریشه کن شده, و هیچ کودک بیگناه خیابان خوابی شبها گرسنه نمیخوابد و قربانی تجاوزات قرار نمی گیرد و مادران خوشبخت آنها شبها با خیال راحت میخوابند چون مطمئن هستند که حاکمان کنونی و آینده از آنها نگاه داری خواهند کرد. و اینها همه از برکت اینست که در این سالها کسی قصد حمله به آنها را نداشته و تمام انرژی و توانایی آنها صرف
اسم سفینه ترکی اردغان" ..تارک "است و قرار است مشتی قره قورت ترش و کشک سفید خشک و پنیر تبریز و ماست بهبهان برای سرنشینان ساینوز 4 و زاتلیت محمود احمدی نزاد ببرد .
موضوع دوم جستجوی گرگهای خاکستری در ستاره مریخ است که اجداد مغول و ترک و توران و بوران ..است.
سومرها گویا در ستاره زحل هنوز آواز ترکی با عاشیگ ها میخوانند .
قرار است چند صد کودتاچی فراری از ستاره اورانوس و نپتون نیز به قسطنطنیه و کنتاکیه منتقل گردند .
شتر در خواب بیند پنبه دانه - گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه .
مطابق با آمارهای دولتی قرائتی دلقک هم دهها بار بیسوادی را در ایران ریشه کن کرده است، زمان آمارهای کذائی این چنینی خیلی وقته گذشته.
50 سال ریاست جمهوری بدون انتخابات شایسته حیوانات هم نیست. امثال کاسترو در نوکری شوروی و چین فقط سوسیالیسم را به لجن کشیدند و بس.
در طول بیست سال اخیر، جامعه تورکی و هویت طلبی تورکی مردهای را داخل آب انداخته، آن را شسته ارایش کرده و شیپور در دست جیغ کشیده ای مردم این مرده زنده است، کتاب دده قورقودی نیز دست این مرده دادهاند و جامعه تورکی که جز نوحه تورکی حضرت عباس چیزی نمیداند برای باوراندن ناباوران در حالیکه از پشت دیوار نخی به دهان او وصل کردهاند تا فک و دهانش بجنبد همگام با این مرده باباتیلار خوانده است، ولی همینکه یک نوشته یا سخن علمی،یا ادبی را از دیگر زبانها به دست زندگانیمرده شورهأ که سعی در قانع کردن دیگران به زنده بودن این مرده دارند داده اند مرده که هیچ مرده شورها در جا جان به جان آفرین تسلیم کرده اند. پروفسور لوایی، استاد حسن جداری ،ائلیار،دیرینج مین ائلی و بقیه سیستمی که سومری ها ی بی زبان را هم تورک تعریف میکند و تازگیها فراکسیون تورکان مجلس ملاخانه مورده شورهای این مرده هستند
ولی سنگینی وزن تابوت مرده در حال به هلاکت رساندن مرده شور هاست
جناب پسیانلو؛
من علاقه ای به جدل های قومی - قییله ای ندارم و اساسن نمی توانم از خاستگاه یک قوم یا نژاد، به نفی مردمان دیگر بپردازم. در سال های طولانی حضور در سایت ایرانگلوبال، آموختم که با توجه به مواضع حصمانه، انسان ستیزانه و ایران ستیزانه عده ای که در گفتار سنگ ترکها را به سینه می زنند و در کردار تیشه به ریشه ایران و ایرانیان، زمینه ای برای گفتگو وجود ندارد.
من با قومپرستان فاشیست که دوش بدوش اردوغان و داعش از جنایت و جنایتکاران دفاع می کنند، چه بحثی دارم؟!
پرسش بی پاسخ خود را که بارها طرح کرده ام، دوباره خدمت شما هم عرض می کنم که؛ آیا شما مرزی با پان ترکها دارید یا نه؟ آیا مردمان شریف آذربایجان و ترکیه را با پان ترک های فاشیست همسان تلقی کردن توهین به آذربایجانی ها نیست؟
شما از من می خواهید که از "جبهه گیری وتشکیک واتهام وتهدید" پرهیز کنم.
بی آنکه بتوانید اتهام ها را مستند کنید!
واقعیت جامعه ایران اینست که آذربایجانی ها، ایرانیان ترک تبار و ایرانیان عرب تبار و کرد و لر و بلوچ و .. انچنان درهم تنیده شده اند که می توان گفت پروسه ترکیب (مانند ترکیب شیمیائی که تجزیه ناپذیر است) سپری شده است و هیچ نیروئی نمی تواند ایران را به عصر حکومت قبایل برگرداند.
اما امکان بانحراف کشاندن مبارزات آزادیخواهانه و لائیک دمکراتیک با دخالت ارتجاع منطقه نامحتمل نیست!
من با فاشیسم اسلامی و نژادپرستانه مشکل دارم. سالهاست که بر این نظر هستم که پس از گذر از فاشیسم اسلامی، چاه فاشیسم نزادپرستانه پیشاروی ما دهان خواهد گشود و پس از شکست سیاست اسلامیزاسیون ایران، ترکیزاسیون آغاز میشود که نخستین قربانیان ان، آذربایجانی ها هستند.
بنابراین من با اجازه شما بر اساس تحلیل سیاسی (و نه میل شخصی) از حال و فردا، روشنگری سیاسی را وظیفه خود می دانم. من با هیچ قوم، قییله، نژاد و دینی خصومت ندارم. یقین دارم که محافل پان ترکی که سنگ مردمان آذربایجان را به سینه می زنند، همانقدر سخنگوی آنها هستند که حکومت اسلامی سیدعلی خامنه ای در تهران، اردوغان در آنکارا و فراکسیون ترکها در ملاخانه!
جناب پسیانلو
من به نقش و سهم اذربایجان در تاریخ یکقرن گذشته، چگونگی قدرتگیری ترکان در ایران و حکومت های ترکان آشنا هستم. هنگامی از مبارزات یکقرن گذشته می نویسید، چه خوب است که نقش و جایگاه برجسته سایر اعضای این خانواده (جامعه ایران) هم دیده شود. فراموش نکنید که اگر دلاوری های بختیاری ها، شمالی ها و ارامنه در انقلاب مشروطه نبود و پوزه قاجاریه در تهران بخاک مالیده نمیشد، معلوم نبود چه بلائی سر تبریز می آمد؟
مشروطه بدرستی مهر ابطال به حکومت های قومی در ایران کوبید و ما باید گامی جلوتر از پدرانمان برداریم و مطالبات دو انقلاب مشروطه و بهمن را با ایجاد جمهوری سکولار دنمکراتیک ایران و انتقال قدرت به مردمان کشور با اتکاء به مکانیزم خودمدیریتی سکولار دمکراتیک، پیگیری کنیم.
در پایان؛ آرزوی من ایجاد ایرانی آباد، آزاد، لائیک دمکراتیک، سوسیال، شایسته همه ایرانیان (ورای تعلقات دینی، جنسی، نژادی و زبانی) است. اهداف ذکر شده تار و پود من هستند و نه می خواهم و نه می توانم از مبارزه سیاسی - روشنگرانه جهت افشاء موانع تحقق آنها چشم پوشی کنم.
با احترام
..
قسمتی را که حذف فرمودید میگویند "verbal diarrhoea" . یعنی اسهال لغوی. اگر با معنی ان مشکل دارید کپی و پیست کنید . این یک اصطلاح است در مورد کسانی که یاوه سرایی میفرمایند. چطور است که توهين های راسیستی را نمی بینید؟....
جناب ایدین از تهران:
ای عرب زاده قره چی اغلو : حافظ عرق خوار دائم الخمر و مولوی فلان و بهمان اهل همه کاری از جمله سگ بازی هم بودنند همان جور که سگ الان هم یک حیوان خانگی محبوب است فرقی ندارد چینی باشد یا توکی
درباره هندی هندی کردان ات هم دوباره من را مجبور میکنی شجره نامه ات را بیرون بکشم
اول شما برو تحقیقات دکتر بناب بخش اذربایجان را قاب بگیر بزن به دیوار خانه ات چون شناسنامه 40 درصدعرب زاده بودن تان است که میتوانی ادعای سیدی و امامزادگی هم بکنی
....
ژنرال سایکس در مورد کولیهای نوشتهاست: «در تابستان ۱۹۰۰ برای تحقیق دربارهٔ کولیهای ایران و تکمیل اطلاعات سینگلر به آنجا رفتم. تعیین نژاد و محل کولیهای ایران بسیار دشوار است، چون در هر ناحیهای نامی دارند، ولی کلاً آنها را «فیوج» مینامند که ظاهراً کلمهای عربی است. کولیهای ایران با کولیهای انگلستان تفاوت زیادی دارند و کارشان تهیه چرخ چوبی نخریسی و چوب وافور و فروش آنهاست. گاهی هم اسب و شتر و الاغ معامله میکنند و کلاً اخلاق پسندیدهای ندارند. مردهای آنها با سایر مردان ایران فرقی ندارند، ولی طرز لباس پوشیدن زنها بکلی با زنان دیگر فرق میکند و به همین دلیل به آنها غربتی میگویند. فعلاً در ایران صد هزار کولی و در آذربایجان زندگی میکنند.»
در آذربایجان کولیها را «قرهچی» و «قراچی» یا «قاراچی» مینامیدند و در شهرها و روستاها پراکنده بودند. آنها برخلاف عادت همیشگیشان از آوارگی دست برداشته و ساکن شده بودند، بطوری که در تبریز کوچهای به نام «قرهچیلر کوچهسی» (کوچه قرهچیها) وجود داشت که ساکنان آن، همه کولی بودند. این محل خوشنام نبود و اشخاص محترم به آن حدود نزدیک نمیشدند. «قرهچی» ها غالباً به رقاصی و مطربی و کفبینی و بختگشایی و غربیلسازی و سبدبافی مشغول بودند. مطربهای تبریز غالباً به این محله تعلق داشتند و در جشنها و عروسیها، زنها یا پسران جوان کولی با لباس مردانه، به رقص و آواز و اجرای نمایش میپرداختند. فحشا در میان زنان این محله بشدت رواج داشت.
زنها برای گدایی و کفبینی، دستهدسته به محلههای دیگر شهر میرفتند و ضمن دزدیدن اشیای کوچک و فریب دادن زنهای سادهلوح، کودکان آنها را نیز میدزدیدند، به همین دلیل در میان مردم تبریز در مورد دزدی «قرهچی» ها داستانهای زیادی بر سر زبانها بود و مادرها برای ترساندن کودکان خردسال به جای «لولو» و چیزهای ترسناک دیگر، بچهها را از «قرهچی» میترساندند.
قرهچیها به ترکی حرف میزدند، اما در میان خود گویش عجیب و مخصوصی داشتند. این گویش شباهت عجیبی با سانسکریت و زبانهای هند و پاکستان داشت. سر ویلیام اوزلی که در سالهای ۱۸۱۰ و ۱۸۱۲، هنگامی که عباس میرزا ولیعهد تبریز بود، در راه سفر خود به هند و ایران، سری هم به آذربایجان زد، بسیاری از لغاتی را که «قرهچی» ها استفاده میکردند، ثبت کرد. او دربارهٔ «قرهچی» ها مینویسد
روزی در منزل کمپبل در آذربایجان بودم که چند نفر به نام «قرهچی» که شباهت عجیبی به جیپسیهای خودمان داشتند به آنجا آمدند که با زبان خاصی حرف میزد. میگویند که این طایفه مذهبی ندارند و همه عمر خود را به لهو و لعب و خوشگذرانی میگذرانند، به همین دلیل هم به جای خانه، زیر چادر زندگی میکنند و معاش خود را از دزدیهایی که از تخممرغ و مرغ و لباس و وسایل مردم میکنند، میگذرانند و با مهارت عجیبی، کفبینی و پیشگویی میکنند. مردی که من با او ملاقات کردم صراحتاً گفت که بسیاری از افراد قبیلهاش دین و ایمان ندارند و هیچ عبادتی نمیکنند، ولی خودش از این که مسلمان بود، خدا را شکر میکرد. در آن هنگام چند پیک از استانبول رسیدند و بلافاصله متوجه شدند که او جزو قبیلهای است که در کشور عثمانی به آنها «چنیگانی» یا «چنگانه» میگویند. آنها هم معتقد بودند که مردان چنین قبایلی غالباً خائن و زنهایشان بیعفّت هستند. آشپز کمپبل که مدتی را در انگلستان سپری کرده بود، گفت که اینها مثل جیپسیهای ما هستند. من بسیار مشتاق بودم که چند لغت آنها را بنویسم و ثبت کنم. در میان آنها پسرک جوانی بود که با آن که سواد نداشت، اما کمک زیادی به من کرد
آقای تبریزی من احتمال میدهم شما اصابتا تورک نیستین و پسوند تبریزی را هم بیشتر برای فریبکاری استفاده میکنید.
من هر دم حوصله ام سر میره به مقاله های ایران گلوبال سری میزنم و در میان تمام مقاله ها نوشتها موجود توشتجات آقای ناصر کرمی و تو استاندارد بخصوص دارند. کارنامه آقای کرمی کاملا مشخص هست اما ادبیات و روش استدلال تو بیشتر شبیه اشخاص مشکوک و از جنس جمهوری اسلامی میباشد. در لابلای مقاله هر دم به رژیم فحش میدی و بعد به کوبیدن مخالفان رژیم ادامه میدی.
جناب التین:
باز هم مینویسم این پاسخ ندان نیست بلکه گریختن است مثلا برای ان اسکلت بتن ارمه بیرون زده از ربع رشیدی چه پاسخی میتوانی بنویسی
در زمان جنگ استقلال عاذرلایکان هم امیدوارام ان اندازه غیرت داشته باشی که از رجز خواندن در دریای بیکران مجازی بیرون امده و در دنیای واقعی و حقیقی برای دفاع از ناموس ات تفنگ دست بگیری و گرنه .... میبینی که چجور شهر اولین ها به تل خاکستر تبدیل شده
ما را از جنگ نترسان من حداقل جنگ و درگیری را هم دیدام . خیلی از پهلوان پنبه ها انجا موش شدنند .... امیدوارم تبریز و ارومیه تو به سرنوشت قره باغ گرفتار نشود ....
جناب دکتر راز:
به ما هم در همان بچگی میگفتند "عین نجاست تطهیر شدنی نیست" در این سایت من با کسانی طرف شدم که به "عفت"مادر خودشان هم رحم نمیکنند و در طی کردن مراحل سیر و سلوک بیشرفی به جایی رسیده اند که مادر خودشان را به بلوچ ها شوهر میدهند که یک کامنت بیشتر بنویسند
شما هم گویا باید بروی زنار ببندی که بقیه بدانند نباید با افکار و نوشته های شما ذهن خودشان را .. کنند
مهم نیست که چی مینویسی مهم این است که قدر و اندازه خودات را بدانی رد
تورکیه قمر مصنوعی ساخت خود بنام گوک تورک را با موشک ساخت خود به مدار زمین فرستاد, پان ایرانیست ها در جستجوری مرده های 2500 سال خود هستند. کورش آسوده بخواب
لابد مولوی به همین خاطر است که می گوید : "چه رومی چهرگان دارم چه ترکان نهان دارم # چه عیب است ار هلاوو را نمیدانم نمیدانم/
رها کن حرف هندو را ببین ترکان معنی را # من آن ترکم که هندو را نمی دانم نمی دانم ! / من تُرکم و سرمستم ترکانه سلح بستم / در شهر شدم گفتم سالار سلام علیک "
و حافظ هم به همین خاطر گفته : اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را / به خال هنویش بخشم سمرقند و بخارا را !" نظامی هم به همین خاطر گفته : "گفت: من تُرک نازنین اندام # از پدر تُرکتاز دارم نام
گفتم :از همدمی و هم کیشی # نامها را بهم بود خویشی/
تُرکتاز است نامت، این عجب است # تُرکتازی مرا همین لقب است/
خیز تا تُرک وار در تازیم # هندوان را در آتش اندازیم /تُرکیام را در این حبش نخرند # لاجرم دوغبای خوش نخورند ؟ و
تو یک آدم کاملاً بیمنطق هستی. اصلاً لزومی نمیبینم به یک آدم بیمنطق پاسخ دهم. ربط دادن کامنتهای دیگران به من اوج بیمنطقی تو میباشد. .... چنین افراد جزماندیش که محدودهی دنیای کوچکشان در سطح سایت ایرانگلوبال میباشد باید بدانند گسترهی فضای مجازی به اندازهی جهان میباشد که ایرانگلوبال در میان این اقیانوس بیکران قطرهای بیش نیست. اینجا با انتشار لجنپراکنی فاشیستی بر علیه تورکها فقط زمان فروپاشی «عیران عاریایی» را سرعت میبخشند.
آقای تبریزی نوع سره ادبیات خس و خاشاکی احمدی نژاد را مرقوم فرموده اند. احمدی نژاد فرنگ زندگی نکرده بود تا بداند که نه تنها نمیتوان مخالفان را به رگبار دشنام آنهم از جنس ایرانی بست بلکه مجبور به درک حرفشان هستند تا بدانید چگونه باید مبارزه کنند . ظاهرا نگارنده مقاله از انبوه ایرانیانی هستند که تنها حضور فیزیکی در دیار متمدن دارند و علیرغم استفاده از موهبت مبارزات مردم درغرب, از رفتار با وقار آنان هیچ نیاموخته اند.
بی خود بر سر این آبها جاری در کشورهای منطقە خاور میانە جنجال راه نیندازید چون قطرە قطرەی این آبها از سرزمین کوردستان جاری است آب کارون در اصل از همان کوه جودی و حسن کیف در کوردستان بە نام تورکیە جاری است و با وجود سدهای متعدد در تورکیە و عراق بە نام سد موصل از سرزمینهای کوردستان میگزرد و در مسیر خود 2 رودخانەی بزرگ زاب کوچک و زاب بزرگ کە از کوردستان بە نام ایران جاری است در منطقەی سردشت مسیر عوض میکند و در کوردستان عراق بە همان دجلە کە سد موصل بر ان بستەاند میپیوندند و سپس در نزدیکی سلیمانە رودخانەی سیروان بە آنها میپیوندد و همین طور در نزدیکی خانقین رودخانەای دیگر و در نهایت بە نام شط العرب یا اروند رود بە خلیج میپیوندد و رودخانەی دیگر فرات نیز باز از همان سرزمینهای کوردستان از طریق کوردستان تورکیە و سوریە با وجود سد های متعدد این بخش دیگر خاور میانە را سیراب میکند
بە همان ایران برگردیم دریاچە ورمیە نیز با رودخانەهای متعدد ی کە از کوردستان از شمال تا جنوب دریاچە ادامە داست دریاچەی ورمیە بود ، در شمال ایران باز همان رودخانەی ارس نیز از کوهای همیشە پر برف آرارات کە بین کوردستان و ارمنستان است بە دریای مازندران میپیوندد خلاصە بی خود برای آبهائی کە در تمام خاور میانە جاری است شناسنامە درست نکنید چون هیچ رودخانەی پر آبی وجود ندارد کە سر چشمەی آن سرزمین کوردستان و کوهای کوردستان نباشد
لوایی عزیزاین یک اصل ثابت شده وبی چون وچرای روان شناسی است ومکررا درمقالات وتکست بوک ها ومتون آکادمیک گاه به عنوان یک فاکت بدیهی مستقلا طرح وموردبحث واقع شده وگاه درکنارو ضمن مباحث مرتبط مورداشاره بوده ومیباشد که وقتی احساس ضعف (شمابخوانید ضعف نفس) وترس از قدرت فائقه وسرکوب گروزورگوبه تناسب قدرت یاضعف روحی فرد معروض ظلم وستم از شدت معینی که بالاترازحد تحمل اوباشد بالاتررود میل فطری به دفاع ازخودوگریزازستم پذیری ودرک وجوددشمن در ذهن ناخود آگاه او می تواند باقبول قدرت وشکوه وحق برتری طبیعی فرد قوی تروحقارت وناچیزی خودتبدیل به عشق وشیفتگی به عامل تحقیرو توهین وسرکوب خودبشود. مصادیق این فاکت دروابستگی وتسلیم تمام عیاربردگان جنسی نابودشده به استثمارکنندگان خود به روشنی وبه طور عیان وواضح قابل مشاهده ومطالعه است.
وگدایی گوشه چشمی ازارباب دغدغه بزرگ این خودباختگان است.درزندگی اجنماعی خود گاه بانظایر این ها مواجه میشویم که زبان وفرهنگ خودی را لهجه ای ناقص وقناس وآداب ورسومی مایه شرم دانسته و اصلا درمقام قیاس بافرهنگ دیگری نمیدانند.باشنیدن یک جوک تورکی یارشتی قاه قاه خنده سر میدهندتااز لطمه حیثیتی ان به خودشان گریخته باشند.درمقابل طرفی که انرا قوی میانگارند تسلیم محض هستند مثل سگی که به پشت خوابیده و گردنش رابه علامت تسلیم تواضع مطلق در معرض دندان های سگ قوی تر قرار میدهد.باحداکثرتلاش فکری وعلمی خودرادراختیارارباب قرا میدهند تااو متوجه شود که درکار خودزنی صدبار مصمم ترازاوست. وبالاخره افرادی میشوند خود باخته.حقیروقابل ترحم.
متأسفانه ایرانگلوبال در انتشار کامنتها کاملاً یکطرفه عمل مینماید. دهان یک طرف را برای لجنپراکنی فاشیستی باز میگذارد اما کامنت طرف مقابل را یا سانسور و یا حذف مینماید. آیا هدف ایرانگلوبال این است که از طریق آزاد گذاشتن لجنپراکنی، کاربران تورک را از پیگیری اهداف خود منصرف نماید!؟ و یا پشت کامنتهای با محتوای لجنپراکنی شدید خود گردانندگان سایت قرار دارند!؟ کامنتی ارسال نموده بودم که در مقایسه با ادبیات اهانتآلود سایر کامنتها بسیار با متانت و خویشتنداری نوشته شده بود اما ایرانگلوبال پس از آن کامنتهایی با محتوای لجنپراکنانهی شدید از سوی یک کاربر معلومالحال به اسم «اسامه مجددی!» را منتشر نموده است اما کامنت مرا از تیغ حذف گذرانده است. جناب توکلی و مسئول کامنتها لطفاً پاسخ دهند آیا هدف ایرانگلوبال از انتشار کامنتهای اهانتآمیز بر علیه تورکها در راستای تورکستیزی میباشد!؟
من دوباره این کامنت را ارسال مینمایم تا اگر در مسئول کامنتها چیزی به نام وجدان وجود داشته باشد تکانی به وجدان خودش دهد و اگر هدف ایرانگلوبال دشمنی فاشیستی با تورکها از طریق آزاد گذاشتن لجنپراکنی میباشد آن را هم به صراحت اعلام نماید تا کاربران تورک تکلیف خود را بدانند:
"عجب گرد و خاکی به راه انداختهاند کامنتهای من! وقتی این کامنتها را ارسال مینمودم لجنپراکنی از سوی فاشیستهای تورکستیز کاملاً برایم قابل انتظار بود. خوشحالم که دقیقاً به هدف اصابت نمودهاند"
اگر پدر ومادر تو خونه باا کودک فارسی حرف بزنند تو مدرسه دچار مشکل نمیشه پدرومادرهای باهوش همین کار رو میکنند تا فرزندشون هیچ مشکلی و مانعی برای یادگیری و پیشرفت نداشته باشه لج بازها و متعصب ها هم صددرصد ترکی با کودک ترکی صحبت میکنند به امید روزی که درایران جنگ داخلی بشه یک نفر از اون طرف باترکی فریاد بزنه میکشمت یکنفر با فارسی یکی با عربی وکردی و....تا یک صد سال بعد از شروع جنگ داخلی شاید نوادشون بتونه با امنیت بره مدرسه ای که شاید زبان اموزشش ترکی باشه من جای تو بودم اول به پدر ومادرم میگفتم شما که میدونستید مجبورم فارسی بنویسم چرا بهم فارسی یاد ندادید اما سعی کردید انگلیسی یاد بدید که بعدها تو دانشگاه یا مهاجرت صرفا به دردم میخوره وبس نه ارتباط با بقیه هم وطن هام از کرد فارس عرب ترک لر و....
جناب پرويزشمامتاسفانه دير تشريف آورديد محمد اميني ازفعالين قديمي كنفدراسيون بوده كه مواضع مترقي داشت ولي متاسفانه ازمواضع چپ وسوسياليستي بمواضع بغايت ارتجاعي وشونيستي رسيده وافكارش در مورد زبانهاي غيرفارسي همين نظرات طباطباعي واحمدي نژاد وآخوند خاتمي است كه زبان فارسي متعلق بملت فارس را زبان ملي وتاريخي وزبان مشترك!!! همه ي ملل ايران ميداندومثل اقبالي وتبريزي خودمان دربين اپوزيسيون مترقي جائي ندارد
آقای تبریزی هنوز تفاوت عرق ملی Patriotismus با ناسیونالیزم (ملیت گرائی) را درک نکرده اند. آقای محترم، کسیکه زبان، فرهنگ ، آداب و رسوم ملی... خویش را دوست دارد وبرای نجات آن از سیاست ضد انسانی آسیمیلاسیون مبارزه میکند ناسیونالیست، پان ترکیست و پان عربیست و پان کردیست..... نیست. ناسیونالیست کسی هست که زبان، فرهنگ، نژاد، آداب و رسوم خویش را بالاتر از زبان ، فرهنگ ، نژاد .... سایر خلقها میشمارد و در نابودی ارزشهای ملی- معنوی سایر اتنیکها تلاش میکند. شما حقیقتا جزو آن عده کسانی هستید که با لجن پراکنی و توهین به مبارزین ملی اتنیکهای تحت ستم مضاعف در ایران آبروی خویش را برباد داده و در کاتاقوری" انگلهای سیاسی" برای خود جا باز کرده اید.
بازداشت سربازانی که وارد ابهای ایران شدند دفاع از حریم ایران نه یک حرکت تحریک کننده و...به شماها باشه اگه ناو جنگی امریکا به بنادر ایران هم بیاد نباید ازش پرسید چرا که مبادا جنگ بشه
آب کارون از کوههای زاگرس در استان بختیاری سرچشمه میگیرد . عربها میتوانند از آب کرخه و اروند یعنی شط العرب که به تمیزی و سردی کارون نیست استفاده کنند .یا از آب آبادان که آب شور خلیج فارس است .
بیسوادی و جنجال ایسم و بی منطقی و غرض ورزی اولاد شیخ خزئل مانند آذری تجزیه طلب بی نهایت است .
مردم ، شارلاتان های سیاسی نادان و حقوق بگیر را در آینده تنبیه خواهند نمود .
برگردان واژه " تبعیض" در فارسی به "نابرابری" دقيق نیست. نابرابری یک مفهوم غیر فعال ( پسیو ) است و بطور طبیعی وجود دارد و غرض و سیاستی پشتش نیست. مثلا کره زمین و کره ماه از نظر اندازه نابرابر هستند.
تبعیض اما یک مفهوم فعال ( اکتیو) است و ساخته و پرداخته انسانهاست و پشت ان غرض, منفعت جویی با سياست نهفته است. اسیمیلاسیون ملیت ها در ايران یک تبغیض است.
معنی تبعیض بسيار گسترده تر از نابرابریست. تبعیض نابرابری ايجاد میکند ولی نتايج ان از نابرابری عبور کرده و ممكن است به فاجعه بیانجامد, مانند محو هویت انسانها از طریق اسیمیلاسیون.
البته این کامنتها مثل کامنت کسی به اسم بابک که مانوقورت است و خود را ترک اذربایجانی میخواند، متعلق به طرفداران رژیم ایران و سلطنت طلبها و ناسیونالیستها است و مطوئنم که ضرر حسابی خواهند کرد.
سخنرانی و گفتگو با
پژوهشگر تاریخ معاصرایران
محمد امینی
در باره: هویت ملی، قوم گرایی و یکپارچگی ایران
چندسالی است که کارزار هویت طلبی های قومی در ایران بالاگرفته و گروه هایی با پافشاری براین که ایران «کشوری چند ملیّتی است» و «اقلیّت های ملی زیر ستم ملّت فارس به سر می برند»، راهکارهایی مانند فدرالیسم قومی و «حقّ جدایی» و اندیشه هایی از این دست را به پیش می کشند. از سوی دیگر، انکار چندگانگی های فرهنگی و زبانی درایران و نیز نابرابری های رشد اقتصادی و تبعیض های دینی، فرهنگی و سیاسی، آتش بیار این کارزار گردیده است.
در این سخنرانی، اقای امینی به فرایند تاریخی پیدایش دولت – ملّت در ایران مدرن خواهد پرداخت و بغرنجی های ناشی از چندگانگی زبانی و فرهنگی و پیشینه کهن و ماندگار ایلیاتی ایران را بررسی خواهد کرد.
زمان: جمعه 9 دسامبر ، ساعت 18
مکان:
Alte Feuerwache
Melchiorstraße 3, 50670 Köln
Großes Forum
دانشمند گرامی جناب لوائی! به هدف زده ای. قلمت! مانقوردها را به وحشت انداخته به خاک ذلت نشانده است. شونیسم فارس از فرط عصبانیت جامعه بر تن میدرد. خود را بیش از بیش بیچاره، سردرگم و درمانده میبیند. شمشیر قلمت پایدار! مشت کلام آهنین، استقلال و تیزی فکرت، یاوه گویان را به لکنت زبان انداخته است! صد آفرین بر این کنگاش، تیز بینی و جسارت سیاسی!
مشل اصلی ما مانقوردهای تورکان آزربایجان جنوبی که در سلطه پانفرسیسمی غلطه میزنند بایستی به ریش آن رفته و در آن جستجو کرد وگرنه کسانی چون طبا طبائی ها کسروی ها فروتن ها تقی زاده ها یکی پشت سر دیگری ضاهر شده و قلم نمائی مینمایند و یک ملت 40 میلیونی را به اختشاش رو میدهند واقعا این یک مریضی است بایستی ریشه یابی کرده و مدوا نموده چون احتمال پیدمیه وجود دارد اولا کسانی که به ریشه خودشان تیشه میزنند چه انتظاری داشت از دشمن پان فارس آریائی نزاد پرست و ترور پرور جهنی و جعل سازان تاریخی که دنبال یک هویت ساختگی هستند جناب آقای جواد طبا طبائی امیدوارم فقط 5 دقیقه به خود بیائی و به 40 میلیون تورک ایران احترام بگذاری و بیش از این سفسته نفرمائی شما حق دارید .... ولی باین تلاش نمی بایست حق من و 40 میلیون تورک مشر تحمیل شده نام ایران را نا حق بدانید امیدوارم که به جلد خود آی
کاربر گرامی حسن....... اگر خداوند سخن می فرماید (( باران که در حلاوت طبعش خلاف نیست )) امامزاده بیژن می گوید که
(( باران که در لطافت طبعش خلاف نیست )).. چون « لطافت» با « حلاوت » خیلی فرق میکند. ( حلاوت) انسان را به یاد ( حلوا ) میاندازد که دهن را شیرین میکند ولی «لطافت» سخن از وصف زیبائی است........
این اقا فکر میکند ترکی فقط لهجه روستای ایشان است. صد جور لهجه ترکی داریم. منکه جداندرجد اذربایجانیم این شعررا کامل میفهمم. بعد شماکه ادعای ترکیدانی داری نمیفهمی میگویی این ترکی نیسث وجعل است!! هرچی خوشت نمیاید میگویی جعل است
برای رساندن حق به حق دار باید گفت که اصل این ایده از پروین اعتصامی ست :
چكامه و سخن من به صفر ميمانست
كه در برابر اعداد در شماري بود...
غبار شوق من ار نور خود نديد چه غم
همين بس است كه بر عرصهاش غباري بود...
نبود درخور ارباب فضل گفتة من
در اين صحيفة ناچيز يادگاري بود
حیف این همه وقت که صرف مصاحبه, تایپ و انتشار این مطلب شد ولی فکر کردم که خب در شمارش اعداد, صفر هم رقمی ست.
حیفم آمد که قسمتی از مقاله اخیر جناب اردشیر زارعی قنواتی برای آنها که نخوانده اند را در اینجا نیاورم :
" اگر دمکراسی را در قالب فقط آزادی های سیاسی و انتخابات آزاد چند حزبی در نظر بگیرم بدون شک این مدعای مخالفان درست خواهد بود. اما تلقی بسیاری از تحلیلگران از مفهوم بسیط دمکراسی تا حدودی با این تعریف تفاوت دارد و بسیاری معتقدند که مولفه یک جامعه دمکراتیک به همان نسبت که آزادی های سیاسی و انتخابات آزاد را نمایندگی می کند در وجوه دیگرش به حقوق شهروندان در دستیابی به بهداشت و آموزش رایگان، کاهش شکاف های طبقاتی، حق اشتغال، سرانه برخورداری عمومی از بودجه، عدم فساد در ساختار حکومتی، نسبت برخورداری از امکانات موجود بین رهبران با بدنه اجتماعی و فراهم سازی امکان ارتقای اجتماعی برای شهروندان بدون هیچ تبعیضی است که کوبا تا حدود زیادی در حین فقر نسبی آن را نمایندگی می کرد.".
http://www.akhbar-roo
بزرگترین انگلهای سیاسی عیران قربانیان ایدئولوژی فاشیستی کمونیسم هستند.
ممنون از شما ناشناس
ولی چرا باید پدر و مادر زبان خودشان را کنار بگذارند و به یک زبان دیگر حرف بزنند. اگر درست است خواهشا به پدر و مادران فارس بفرمایید با کودکشان به زبانی دیگر صحبت کنند. یعنی بیطرفانه اگر نظر دهیم این باور اشتباه است که با کودک به زبان دیگری حرف زد
به بی نام. فارسی یاد بگیرند تا بتوانند در دانشگاه های تاجیکستان تحصیل کنند؟ زبان فارسی دارد از سوراخ های آخرش نفس میکشد. فارسی کم مانده دوباره زبان بومی کویر نشینان بشود.
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نابستن از ان به که ببندی نپایی
آقای توکلی و آقای کرمی با توجه عصر ارتباطات دیجیتالی و تنوع انواع نویسندگان و کمبود وقت، مردم دنبال لُپ مطلب می گردند، هنر نویسندگی در این است که مطالب کوتاه و رسا نوشته شود، مقالاتی با ظرفیتی بیش از ده هزار حرف و تصویر و گرافیک هم برای خواننده ها، مخصوصا با تلفن دستی مشکل ایجاد می کند و همچنین به تصور من باعث بالا رفتن حجم اشغال حافظه سوفت ورها و کاهش سرعت باز کردن فایلهای سایت ایرانگلوبال و ایجاد اشکالات فنی می کند، آقای کرمی لطفا قبل از ارسال مطلب در کامپیوتر خودتان کنترل کنید ببینید حجم فایل ارسالی تان چند مگابایت و یا گیگابایت است، ضمنا لازم نیست با کپی پیس این همه حافظه سوفت ور ایرانگلوبال را اشغال کنید، چکیده حرف شما این شعار است ،، ترک و عرب نابود باید گردد، ملت فارس اشرف مخلوقات عالم حاکم باید گردد، هر بار با ارسال این یک سطر، هم خودت را راحت می کنی و هم خواننده را،
در ضمن آقای توکلی عزیز این رفقای چپ هم با کپی پیس از نوشته های مارکس و لنین و مقالات تکراری بی انتها حسابی حافظه را پر و سنگین می کنند و آن دوستانی هم که با ستاره قرمز و دیگر مارکها و همچنین با کامنت های رگباری و طولانی، با محتوای کپی پیس، حافظه سایت را بیجهت سنگین و کاربران را واقعا کلافه می کنند.جناب ناصرکرمی گرامی / اولا شما اختلالی در گردش این سایت ایجاد نکردید . بلکه جمله ای نوشته اید که بهتر بود که نظر خود را به شکل دیگری می گفتید وگرنه در سیاست هر فعال و یا خبرنگار سیاسی طرفدار یک مدل سیاسی است . یکی طرفدار آل سعود است و دیگری طرفدار طیب اردوغان و آن سومی طرفدار پوتین روسیه و هزاران فعال سیاسی ایرانی طرفدار غرب اند. اینها اتهامات سیاسی است که در فضای سیاسی مدام شنیده می شود و هیج «جرم سیاسی» هم ندارد و قابل پیگیری درکشورهای غربی نیست ولی اینکه گفته شود فلانی «هر کس که خرج ماهانه اش را بدهد با ساز آن خواهد رقصید. این آقا... یک کارگر روزمزد است که هر روز برای هر کسی آستین را بالا میزند.» خوب این جمله از نظر قانونی قابل پیگیری است .
بنابراین چنین سانسوری (نقطه چینی ) لازم می باشد.در مقابل هم بسیاری به شما اتهامات واهی زدند و از کلمات زشت استفاده کرده اند که اینجانب بسیاری از آن کلمات را «سانسور» کرده ام. بنابرای عقب نشینی از پرنسیپ ها و قوانین سایت ایران گلوبال نکرده ام .از من سئوال کرده اید :«آیا شما منکر آن هستید که آقای نوری زاده سمپات و طرفدار خاندان آل – سعودی است ؟» پاسخ ام چنین است که اینجانب از مناسبات علیرضا نوری زاده با دو لت سعودی بی اطلاع هستم ولی ایشان در جنگ نیابتی بین جمهوری اسلامی و عربستان آشکارا از سیاست سعودی ها در خاورمیانه طرفداری می کند و این برکسی پوشیده نیست ولی اینکه در مقابل از سعودی ها چه چیزی دریافت می کند ؟ واقعا بی اطلاع هستم و اگر کسی مدرک محکمه پسندی دارد ؛می تواند در اینجا ارائه نماید.سلام. درود بر شاهزاده رضا پهلوی
جناب اقبالي مطالبتان درستولي ناقص ويكطرفه است اصولا همه ي پانهاي موجود معلول پان فارسيسم حاكم است درواقع نظرات شماهمان نظرات رزيم حاكم پان فارس درمورد ملل غير فارس است شما رژيم فارسي اسلامي را فقط ازجنبه بظاهراسلاميش مي بينيد
حق طلبان ملتهای تورک،بلوچ،کورد،عرب و ... که بر تعداشان روز به روز اضافه میشود ، چنان وحشت و اشتفگی بر روح و روان پانفارسها و تمامیت خواهان انداخته اند که انها را گیج و مبهوت ساخته. و بجای بحث سالم و تبادل نظر به فحاشی و توهین سخن پراکنی روی اورده اند.
نمونه ان فردی با نام "اسامه مجددی" که اگر به "عفت" مادرش احترام میگذاشت ، به بقیه مادران بی احترامی نمی کرد.
جناب شاهزاده:
شما زحمت نکش و برای ملت ایران نسخه نپیچ. دوره شما و پهلوی تموم شد. اون پدر اگر مصدق را که دلسوز واقعی ایران بود، سرنگون نمیکرد، الان اوضاع ایران این نبود. شما لیاقت نداشتین چهار تا آخوند را مغلوب کنید. عاجزانه در رفتین. شعارهای صد من یه غاز هم صادر نکنین. مشکل جامعه ایران که ظاهر حکومتش نیست. ما با ماهیت این طبقه حاکم مشکل داریم. چالش اصلی درک پایین مرم ایران است که به طور مثال: نمیتونن تشخیص بدن دخالت نظامی ایران در سوریه و یمن و امثالهم آیا به نفع مملکت خواهد بود یا باعث زحمت میشود. ملت ایران هنوز با معنای جمهوری آشنایی پیدا نکردند. این جماعت حتی نمیدونن 38 سال که شعار: استقلال آزادی جمهوری اسلامی سردادن چه مفهومی را میرسونه. واضح که گروهی فریبکار مثل: پهلوی-آخوندها-سوسیالیست ها و...از این عدم آگاهی و بینش اجتماعی و سیاسی سوء استفاده خواهند کرد
درود بر مردم عرب و شاهکارهیشان در تاریخ و از جمله 40 درصد عرب خالص بودن مردم اذربایجان
اب کارون هم مال بختیاری ها است شما لطفا از اب الاحواز استفاده کنید و به صحرای کربلا هم نزنید
جناب نسیم,
تعداد رییس جمهور, نخست وزیر و فرمانداران جزایر همسایه کوبا در دریای کارائیب, در ۷۰ - ۶۰ سال گذشته به قرار زیر میباشد:
هایتی .........................۲۴ رییس جمهور از سال ۱۹۵۷
جمهوری دومینیکن ........۱۰ رییس جمهور از سال ۱۹۶۵
جامایکا ..................... ۹ ..نخست وزیر .....از سال ۱۹۶۲
پورتو ریکو ................۱۱ فرماندار ............از سال ۱۹۶۵
این کشور ها از برکت آزادی! و دمکراسی! چنان غرق خوشبختی اند که در آنها بیسوادی و بیماری های واگیر دار ریشه کن شده, و هیچ کودک بیگناه خیابان خوابی شبها گرسنه نمیخوابد و قربانی تجاوزات قرار نمی گیرد و مادران خوشبخت آنها شبها با خیال راحت میخوابند چون مطمئن هستند که حاکمان کنونی و آینده از آنها نگاه داری خواهند کرد. و اینها همه از برکت اینست که در این سالها کسی قصد حمله به آنها را نداشته و تمام انرژی و توانایی آنها صرف
بهبود زندگی شهروندان گردیده است...
وقتی قسمتی از یک نوشته را حذف میکنید ان نوشته بی معنی میشود. بهتر است که نوشته را اصلا منتشر نکنید.
خداوند سخن سعدی فرماید ..
مایه اصل و نسب در گردش دوران زر استباران که در حلاوت طبعش خلاف نیست /در باغ لاله روید و در شوره زار خس.
ودیگری فرماید ..
متصل خون می خورد تیغی که صاحب جوهر است
آهن و فولاد هر دو از یک کوره می آیند برون
این یکی شمشیر بران ، آن یکی نعل خر است
دود اگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد، گرچه او بالاتر است
شصت و شاهد هر دو دعوی بزرگی می کنند
پس چرا انگشت کوچک لایق انگشتر است
ناکسی گر بر کسی بالا نشیند عیب نیست
روی دریا کف نشیند قعر دریا گوهر است
اسم سفینه ترکی اردغان" ..تارک "است و قرار است مشتی قره قورت ترش و کشک سفید خشک و پنیر تبریز و ماست بهبهان برای سرنشینان ساینوز 4 و زاتلیت محمود احمدی نزاد ببرد .
موضوع دوم جستجوی گرگهای خاکستری در ستاره مریخ است که اجداد مغول و ترک و توران و بوران ..است.
سومرها گویا در ستاره زحل هنوز آواز ترکی با عاشیگ ها میخوانند .
قرار است چند صد کودتاچی فراری از ستاره اورانوس و نپتون نیز به قسطنطنیه و کنتاکیه منتقل گردند .
شتر در خواب بیند پنبه دانه - گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه .
مطابق با آمارهای دولتی قرائتی دلقک هم دهها بار بیسوادی را در ایران ریشه کن کرده است، زمان آمارهای کذائی این چنینی خیلی وقته گذشته.
50 سال ریاست جمهوری بدون انتخابات شایسته حیوانات هم نیست. امثال کاسترو در نوکری شوروی و چین فقط سوسیالیسم را به لجن کشیدند و بس.
در طول بیست سال اخیر، جامعه تورکی و هویت طلبی تورکی مردهای را داخل آب انداخته، آن را شسته ارایش کرده و شیپور در دست جیغ کشیده ای مردم این مرده زنده است، کتاب دده قورقودی نیز دست این مرده دادهاند و جامعه تورکی که جز نوحه تورکی حضرت عباس چیزی نمیداند برای باوراندن ناباوران در حالیکه از پشت دیوار نخی به دهان او وصل کردهاند تا فک و دهانش بجنبد همگام با این مرده باباتیلار خوانده است، ولی همینکه یک نوشته یا سخن علمی،یا ادبی را از دیگر زبانها به دست زندگانیمرده شورهأ که سعی در قانع کردن دیگران به زنده بودن این مرده دارند داده اند مرده که هیچ مرده شورها در جا جان به جان آفرین تسلیم کرده اند. پروفسور لوایی، استاد حسن جداری ،ائلیار،دیرینج مین ائلی و بقیه سیستمی که سومری ها ی بی زبان را هم تورک تعریف میکند و تازگیها فراکسیون تورکان مجلس ملاخانه مورده شورهای این مرده هستند
ولی سنگینی وزن تابوت مرده در حال به هلاکت رساندن مرده شور هاستجناب پسیانلو؛
واقعیت جامعه ایران اینست که آذربایجانی ها، ایرانیان ترک تبار و ایرانیان عرب تبار و کرد و لر و بلوچ و .. انچنان درهم تنیده شده اند که می توان گفت پروسه ترکیب (مانند ترکیب شیمیائی که تجزیه ناپذیر است) سپری شده است و هیچ نیروئی نمی تواند ایران را به عصر حکومت قبایل برگرداند.من علاقه ای به جدل های قومی - قییله ای ندارم و اساسن نمی توانم از خاستگاه یک قوم یا نژاد، به نفی مردمان دیگر بپردازم. در سال های طولانی حضور در سایت ایرانگلوبال، آموختم که با توجه به مواضع حصمانه، انسان ستیزانه و ایران ستیزانه عده ای که در گفتار سنگ ترکها را به سینه می زنند و در کردار تیشه به ریشه ایران و ایرانیان، زمینه ای برای گفتگو وجود ندارد.
من با قومپرستان فاشیست که دوش بدوش اردوغان و داعش از جنایت و جنایتکاران دفاع می کنند، چه بحثی دارم؟!
پرسش بی پاسخ خود را که بارها طرح کرده ام، دوباره خدمت شما هم عرض می کنم که؛ آیا شما مرزی با پان ترکها دارید یا نه؟ آیا مردمان شریف آذربایجان و ترکیه را با پان ترک های فاشیست همسان تلقی کردن توهین به آذربایجانی ها نیست؟
شما از من می خواهید که از "جبهه گیری وتشکیک واتهام وتهدید" پرهیز کنم.
بی آنکه بتوانید اتهام ها را مستند کنید!
اما امکان بانحراف کشاندن مبارزات آزادیخواهانه و لائیک دمکراتیک با دخالت ارتجاع منطقه نامحتمل نیست!
من با فاشیسم اسلامی و نژادپرستانه مشکل دارم. سالهاست که بر این نظر هستم که پس از گذر از فاشیسم اسلامی، چاه فاشیسم نزادپرستانه پیشاروی ما دهان خواهد گشود و پس از شکست سیاست اسلامیزاسیون ایران، ترکیزاسیون آغاز میشود که نخستین قربانیان ان، آذربایجانی ها هستند.
بنابراین من با اجازه شما بر اساس تحلیل سیاسی (و نه میل شخصی) از حال و فردا، روشنگری سیاسی را وظیفه خود می دانم. من با هیچ قوم، قییله، نژاد و دینی خصومت ندارم. یقین دارم که محافل پان ترکی که سنگ مردمان آذربایجان را به سینه می زنند، همانقدر سخنگوی آنها هستند که حکومت اسلامی سیدعلی خامنه ای در تهران، اردوغان در آنکارا و فراکسیون ترکها در ملاخانه!
جناب پسیانلو
من به نقش و سهم اذربایجان در تاریخ یکقرن گذشته، چگونگی قدرتگیری ترکان در ایران و حکومت های ترکان آشنا هستم. هنگامی از مبارزات یکقرن گذشته می نویسید، چه خوب است که نقش و جایگاه برجسته سایر اعضای این خانواده (جامعه ایران) هم دیده شود. فراموش نکنید که اگر دلاوری های بختیاری ها، شمالی ها و ارامنه در انقلاب مشروطه نبود و پوزه قاجاریه در تهران بخاک مالیده نمیشد، معلوم نبود چه بلائی سر تبریز می آمد؟
مشروطه بدرستی مهر ابطال به حکومت های قومی در ایران کوبید و ما باید گامی جلوتر از پدرانمان برداریم و مطالبات دو انقلاب مشروطه و بهمن را با ایجاد جمهوری سکولار دنمکراتیک ایران و انتقال قدرت به مردمان کشور با اتکاء به مکانیزم خودمدیریتی سکولار دمکراتیک، پیگیری کنیم.
در پایان؛ آرزوی من ایجاد ایرانی آباد، آزاد، لائیک دمکراتیک، سوسیال، شایسته همه ایرانیان (ورای تعلقات دینی، جنسی، نژادی و زبانی) است. اهداف ذکر شده تار و پود من هستند و نه می خواهم و نه می توانم از مبارزه سیاسی - روشنگرانه جهت افشاء موانع تحقق آنها چشم پوشی کنم.
با احترام
..
قسمتی را که حذف فرمودید میگویند "verbal diarrhoea" . یعنی اسهال لغوی. اگر با معنی ان مشکل دارید کپی و پیست کنید . این یک اصطلاح است در مورد کسانی که یاوه سرایی میفرمایند. چطور است که توهين های راسیستی را نمی بینید؟....
جناب ایدین از تهران:
ژنرال سایکس در مورد کولیهای نوشتهاست: «در تابستان ۱۹۰۰ برای تحقیق دربارهٔ کولیهای ایران و تکمیل اطلاعات سینگلر به آنجا رفتم. تعیین نژاد و محل کولیهای ایران بسیار دشوار است، چون در هر ناحیهای نامی دارند، ولی کلاً آنها را «فیوج» مینامند که ظاهراً کلمهای عربی است. کولیهای ایران با کولیهای انگلستان تفاوت زیادی دارند و کارشان تهیه چرخ چوبی نخریسی و چوب وافور و فروش آنهاست. گاهی هم اسب و شتر و الاغ معامله میکنند و کلاً اخلاق پسندیدهای ندارند. مردهای آنها با سایر مردان ایران فرقی ندارند، ولی طرز لباس پوشیدن زنها بکلی با زنان دیگر فرق میکند و به همین دلیل به آنها غربتی میگویند. فعلاً در ایران صد هزار کولی و در آذربایجان زندگی میکنند.»ای عرب زاده قره چی اغلو : حافظ عرق خوار دائم الخمر و مولوی فلان و بهمان اهل همه کاری از جمله سگ بازی هم بودنند همان جور که سگ الان هم یک حیوان خانگی محبوب است فرقی ندارد چینی باشد یا توکی
درباره هندی هندی کردان ات هم دوباره من را مجبور میکنی شجره نامه ات را بیرون بکشم
اول شما برو تحقیقات دکتر بناب بخش اذربایجان را قاب بگیر بزن به دیوار خانه ات چون شناسنامه 40 درصدعرب زاده بودن تان است که میتوانی ادعای سیدی و امامزادگی هم بکنی
....
در آذربایجان کولیها را «قرهچی» و «قراچی» یا «قاراچی» مینامیدند و در شهرها و روستاها پراکنده بودند. آنها برخلاف عادت همیشگیشان از آوارگی دست برداشته و ساکن شده بودند، بطوری که در تبریز کوچهای به نام «قرهچیلر کوچهسی» (کوچه قرهچیها) وجود داشت که ساکنان آن، همه کولی بودند. این محل خوشنام نبود و اشخاص محترم به آن حدود نزدیک نمیشدند. «قرهچی» ها غالباً به رقاصی و مطربی و کفبینی و بختگشایی و غربیلسازی و سبدبافی مشغول بودند. مطربهای تبریز غالباً به این محله تعلق داشتند و در جشنها و عروسیها، زنها یا پسران جوان کولی با لباس مردانه، به رقص و آواز و اجرای نمایش میپرداختند. فحشا در میان زنان این محله بشدت رواج داشت.
زنها برای گدایی و کفبینی، دستهدسته به محلههای دیگر شهر میرفتند و ضمن دزدیدن اشیای کوچک و فریب دادن زنهای سادهلوح، کودکان آنها را نیز میدزدیدند، به همین دلیل در میان مردم تبریز در مورد دزدی «قرهچی» ها داستانهای زیادی بر سر زبانها بود و مادرها برای ترساندن کودکان خردسال به جای «لولو» و چیزهای ترسناک دیگر، بچهها را از «قرهچی» میترساندند.
قرهچیها به ترکی حرف میزدند، اما در میان خود گویش عجیب و مخصوصی داشتند. این گویش شباهت عجیبی با سانسکریت و زبانهای هند و پاکستان داشت. سر ویلیام اوزلی که در سالهای ۱۸۱۰ و ۱۸۱۲، هنگامی که عباس میرزا ولیعهد تبریز بود، در راه سفر خود به هند و ایران، سری هم به آذربایجان زد، بسیاری از لغاتی را که «قرهچی» ها استفاده میکردند، ثبت کرد. او دربارهٔ «قرهچی» ها مینویسد
روزی در منزل کمپبل در آذربایجان بودم که چند نفر به نام «قرهچی» که شباهت عجیبی به جیپسیهای خودمان داشتند به آنجا آمدند که با زبان خاصی حرف میزد. میگویند که این طایفه مذهبی ندارند و همه عمر خود را به لهو و لعب و خوشگذرانی میگذرانند، به همین دلیل هم به جای خانه، زیر چادر زندگی میکنند و معاش خود را از دزدیهایی که از تخممرغ و مرغ و لباس و وسایل مردم میکنند، میگذرانند و با مهارت عجیبی، کفبینی و پیشگویی میکنند. مردی که من با او ملاقات کردم صراحتاً گفت که بسیاری از افراد قبیلهاش دین و ایمان ندارند و هیچ عبادتی نمیکنند، ولی خودش از این که مسلمان بود، خدا را شکر میکرد. در آن هنگام چند پیک از استانبول رسیدند و بلافاصله متوجه شدند که او جزو قبیلهای است که در کشور عثمانی به آنها «چنیگانی» یا «چنگانه» میگویند. آنها هم معتقد بودند که مردان چنین قبایلی غالباً خائن و زنهایشان بیعفّت هستند. آشپز کمپبل که مدتی را در انگلستان سپری کرده بود، گفت که اینها مثل جیپسیهای ما هستند. من بسیار مشتاق بودم که چند لغت آنها را بنویسم و ثبت کنم. در میان آنها پسرک جوانی بود که با آن که سواد نداشت، اما کمک زیادی به من کرد
آقای تبریزی من احتمال میدهم شما اصابتا تورک نیستین و پسوند تبریزی را هم بیشتر برای فریبکاری استفاده میکنید.
من هر دم حوصله ام سر میره به مقاله های ایران گلوبال سری میزنم و در میان تمام مقاله ها نوشتها موجود توشتجات آقای ناصر کرمی و تو استاندارد بخصوص دارند. کارنامه آقای کرمی کاملا مشخص هست اما ادبیات و روش استدلال تو بیشتر شبیه اشخاص مشکوک و از جنس جمهوری اسلامی میباشد. در لابلای مقاله هر دم به رژیم فحش میدی و بعد به کوبیدن مخالفان رژیم ادامه میدی.
جناب التین:
باز هم مینویسم این پاسخ ندان نیست بلکه گریختن است مثلا برای ان اسکلت بتن ارمه بیرون زده از ربع رشیدی چه پاسخی میتوانی بنویسی
در زمان جنگ استقلال عاذرلایکان هم امیدوارام ان اندازه غیرت داشته باشی که از رجز خواندن در دریای بیکران مجازی بیرون امده و در دنیای واقعی و حقیقی برای دفاع از ناموس ات تفنگ دست بگیری و گرنه .... میبینی که چجور شهر اولین ها به تل خاکستر تبدیل شده
ما را از جنگ نترسان من حداقل جنگ و درگیری را هم دیدام . خیلی از پهلوان پنبه ها انجا موش شدنند .... امیدوارم تبریز و ارومیه تو به سرنوشت قره باغ گرفتار نشود ....
جناب دکتر راز:
به ما هم در همان بچگی میگفتند "عین نجاست تطهیر شدنی نیست" در این سایت من با کسانی طرف شدم که به "عفت"مادر خودشان هم رحم نمیکنند و در طی کردن مراحل سیر و سلوک بیشرفی به جایی رسیده اند که مادر خودشان را به بلوچ ها شوهر میدهند که یک کامنت بیشتر بنویسند
شما هم گویا باید بروی زنار ببندی که بقیه بدانند نباید با افکار و نوشته های شما ذهن خودشان را .. کنند
مهم نیست که چی مینویسی مهم این است که قدر و اندازه خودات را بدانی رد
تورکیه قمر مصنوعی ساخت خود بنام گوک تورک را با موشک ساخت خود به مدار زمین فرستاد, پان ایرانیست ها در جستجوری مرده های 2500 سال خود هستند. کورش آسوده بخواب
درود بر ملت عرب الأهواز،،،
لابد مولوی به همین خاطر است که می گوید : "چه رومی چهرگان دارم چه ترکان نهان دارم # چه عیب است ار هلاوو را نمیدانم نمیدانم/
و حافظ هم به همین خاطر گفته : اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را / به خال هنویش بخشم سمرقند و بخارا را !" نظامی هم به همین خاطر گفته : "گفت: من تُرک نازنین اندام # از پدر تُرکتاز دارم نامرها کن حرف هندو را ببین ترکان معنی را # من آن ترکم که هندو را نمی دانم نمی دانم ! / من تُرکم و سرمستم ترکانه سلح بستم / در شهر شدم گفتم سالار سلام علیک "
گفتم :از همدمی و هم کیشی # نامها را بهم بود خویشی/
تُرکتاز است نامت، این عجب است # تُرکتازی مرا همین لقب است/
خیز تا تُرک وار در تازیم # هندوان را در آتش اندازیم /تُرکیام را در این حبش نخرند # لاجرم دوغبای خوش نخورند ؟ و
نه به انتقال اب كارون . انتقال اب رودخانه ها مخالفت با قوانين بين المللى و انسانى است
کاربر معلومالحال، اسامه مجددی
تو یک آدم کاملاً بیمنطق هستی. اصلاً لزومی نمیبینم به یک آدم بیمنطق پاسخ دهم. ربط دادن کامنتهای دیگران به من اوج بیمنطقی تو میباشد. .... چنین افراد جزماندیش که محدودهی دنیای کوچکشان در سطح سایت ایرانگلوبال میباشد باید بدانند گسترهی فضای مجازی به اندازهی جهان میباشد که ایرانگلوبال در میان این اقیانوس بیکران قطرهای بیش نیست. اینجا با انتشار لجنپراکنی فاشیستی بر علیه تورکها فقط زمان فروپاشی «عیران عاریایی» را سرعت میبخشند.
آقای تبریزی نوع سره ادبیات خس و خاشاکی احمدی نژاد را مرقوم فرموده اند. احمدی نژاد فرنگ زندگی نکرده بود تا بداند که نه تنها نمیتوان مخالفان را به رگبار دشنام آنهم از جنس ایرانی بست بلکه مجبور به درک حرفشان هستند تا بدانید چگونه باید مبارزه کنند . ظاهرا نگارنده مقاله از انبوه ایرانیانی هستند که تنها حضور فیزیکی در دیار متمدن دارند و علیرغم استفاده از موهبت مبارزات مردم درغرب, از رفتار با وقار آنان هیچ نیاموخته اند.
بی خود بر سر این آبها جاری در کشورهای منطقە خاور میانە جنجال راه نیندازید چون قطرە قطرەی این آبها از سرزمین کوردستان جاری است آب کارون در اصل از همان کوه جودی و حسن کیف در کوردستان بە نام تورکیە جاری است و با وجود سدهای متعدد در تورکیە و عراق بە نام سد موصل از سرزمینهای کوردستان میگزرد و در مسیر خود 2 رودخانەی بزرگ زاب کوچک و زاب بزرگ کە از کوردستان بە نام ایران جاری است در منطقەی سردشت مسیر عوض میکند و در کوردستان عراق بە همان دجلە کە سد موصل بر ان بستەاند میپیوندند و سپس در نزدیکی سلیمانە رودخانەی سیروان بە آنها میپیوندد و همین طور در نزدیکی خانقین رودخانەای دیگر و در نهایت بە نام شط العرب یا اروند رود بە خلیج میپیوندد و رودخانەی دیگر فرات نیز باز از همان سرزمینهای کوردستان از طریق کوردستان تورکیە و سوریە با وجود سد های متعدد این بخش دیگر خاور میانە را سیراب میکند
بە همان ایران برگردیم دریاچە ورمیە نیز با رودخانەهای متعدد ی کە از کوردستان از شمال تا جنوب دریاچە ادامە داست دریاچەی ورمیە بود ، در شمال ایران باز همان رودخانەی ارس نیز از کوهای همیشە پر برف آرارات کە بین کوردستان و ارمنستان است بە دریای مازندران میپیوندد خلاصە بی خود برای آبهائی کە در تمام خاور میانە جاری است شناسنامە درست نکنید چون هیچ رودخانەی پر آبی وجود ندارد کە سر چشمەی آن سرزمین کوردستان و کوهای کوردستان نباشدجناب .. مجددی
....
در بچگی اگر حرف بدی میزدیم میگفتند برو دهانت را اب بکش. من مانده ام چه نسخه ای برايتان بنويسم چون دردتان بی درمان است!
لوایی عزیزاین یک اصل ثابت شده وبی چون وچرای روان شناسی است ومکررا درمقالات وتکست بوک ها ومتون آکادمیک گاه به عنوان یک فاکت بدیهی مستقلا طرح وموردبحث واقع شده وگاه درکنارو ضمن مباحث مرتبط مورداشاره بوده ومیباشد که وقتی احساس ضعف (شمابخوانید ضعف نفس) وترس از قدرت فائقه وسرکوب گروزورگوبه تناسب قدرت یاضعف روحی فرد معروض ظلم وستم از شدت معینی که بالاترازحد تحمل اوباشد بالاتررود میل فطری به دفاع ازخودوگریزازستم پذیری ودرک وجوددشمن در ذهن ناخود آگاه او می تواند باقبول قدرت وشکوه وحق برتری طبیعی فرد قوی تروحقارت وناچیزی خودتبدیل به عشق وشیفتگی به عامل تحقیرو توهین وسرکوب خودبشود. مصادیق این فاکت دروابستگی وتسلیم تمام عیاربردگان جنسی نابودشده به استثمارکنندگان خود به روشنی وبه طور عیان وواضح قابل مشاهده ومطالعه است.
وگدایی گوشه چشمی ازارباب دغدغه بزرگ این خودباختگان است.درزندگی اجنماعی خود گاه بانظایر این ها مواجه میشویم که زبان وفرهنگ خودی را لهجه ای ناقص وقناس وآداب ورسومی مایه شرم دانسته و اصلا درمقام قیاس بافرهنگ دیگری نمیدانند.باشنیدن یک جوک تورکی یارشتی قاه قاه خنده سر میدهندتااز لطمه حیثیتی ان به خودشان گریخته باشند.درمقابل طرفی که انرا قوی میانگارند تسلیم محض هستند مثل سگی که به پشت خوابیده و گردنش رابه علامت تسلیم تواضع مطلق در معرض دندان های سگ قوی تر قرار میدهد.باحداکثرتلاش فکری وعلمی خودرادراختیارارباب قرا میدهند تااو متوجه شود که درکار خودزنی صدبار مصمم ترازاوست. وبالاخره افرادی میشوند خود باخته.حقیروقابل ترحم.متأسفانه ایرانگلوبال در انتشار کامنتها کاملاً یکطرفه عمل مینماید. دهان یک طرف را برای لجنپراکنی فاشیستی باز میگذارد اما کامنت طرف مقابل را یا سانسور و یا حذف مینماید. آیا هدف ایرانگلوبال این است که از طریق آزاد گذاشتن لجنپراکنی، کاربران تورک را از پیگیری اهداف خود منصرف نماید!؟ و یا پشت کامنتهای با محتوای لجنپراکنی شدید خود گردانندگان سایت قرار دارند!؟ کامنتی ارسال نموده بودم که در مقایسه با ادبیات اهانتآلود سایر کامنتها بسیار با متانت و خویشتنداری نوشته شده بود اما ایرانگلوبال پس از آن کامنتهایی با محتوای لجنپراکنانهی شدید از سوی یک کاربر معلومالحال به اسم «اسامه مجددی!» را منتشر نموده است اما کامنت مرا از تیغ حذف گذرانده است. جناب توکلی و مسئول کامنتها لطفاً پاسخ دهند آیا هدف ایرانگلوبال از انتشار کامنتهای اهانتآمیز بر علیه تورکها در راستای تورکستیزی میباشد!؟
من دوباره این کامنت را ارسال مینمایم تا اگر در مسئول کامنتها چیزی به نام وجدان وجود داشته باشد تکانی به وجدان خودش دهد و اگر هدف ایرانگلوبال دشمنی فاشیستی با تورکها از طریق آزاد گذاشتن لجنپراکنی میباشد آن را هم به صراحت اعلام نماید تا کاربران تورک تکلیف خود را بدانند:"عجب گرد و خاکی به راه انداختهاند کامنتهای من! وقتی این کامنتها را ارسال مینمودم لجنپراکنی از سوی فاشیستهای تورکستیز کاملاً برایم قابل انتظار بود. خوشحالم که دقیقاً به هدف اصابت نمودهاند"
اگر پدر ومادر تو خونه باا کودک فارسی حرف بزنند تو مدرسه دچار مشکل نمیشه پدرومادرهای باهوش همین کار رو میکنند تا فرزندشون هیچ مشکلی و مانعی برای یادگیری و پیشرفت نداشته باشه لج بازها و متعصب ها هم صددرصد ترکی با کودک ترکی صحبت میکنند به امید روزی که درایران جنگ داخلی بشه یک نفر از اون طرف باترکی فریاد بزنه میکشمت یکنفر با فارسی یکی با عربی وکردی و....تا یک صد سال بعد از شروع جنگ داخلی شاید نوادشون بتونه با امنیت بره مدرسه ای که شاید زبان اموزشش ترکی باشه من جای تو بودم اول به پدر ومادرم میگفتم شما که میدونستید مجبورم فارسی بنویسم چرا بهم فارسی یاد ندادید اما سعی کردید انگلیسی یاد بدید که بعدها تو دانشگاه یا مهاجرت صرفا به دردم میخوره وبس نه ارتباط با بقیه هم وطن هام از کرد فارس عرب ترک لر و....
جناب پرويزشمامتاسفانه دير تشريف آورديد محمد اميني ازفعالين قديمي كنفدراسيون بوده كه مواضع مترقي داشت ولي متاسفانه ازمواضع چپ وسوسياليستي بمواضع بغايت ارتجاعي وشونيستي رسيده وافكارش در مورد زبانهاي غيرفارسي همين نظرات طباطباعي واحمدي نژاد وآخوند خاتمي است كه زبان فارسي متعلق بملت فارس را زبان ملي وتاريخي وزبان مشترك!!! همه ي ملل ايران ميداندومثل اقبالي وتبريزي خودمان دربين اپوزيسيون مترقي جائي ندارد
عربستان از تولیدش کم کرد نه ایران اون وقت ایران دستور گرفته ؟؟تا باشه از این دستورها
آقای تبریزی هنوز تفاوت عرق ملی Patriotismus با ناسیونالیزم (ملیت گرائی) را درک نکرده اند. آقای محترم، کسیکه زبان، فرهنگ ، آداب و رسوم ملی... خویش را دوست دارد وبرای نجات آن از سیاست ضد انسانی آسیمیلاسیون مبارزه میکند ناسیونالیست، پان ترکیست و پان عربیست و پان کردیست..... نیست. ناسیونالیست کسی هست که زبان، فرهنگ، نژاد، آداب و رسوم خویش را بالاتر از زبان ، فرهنگ ، نژاد .... سایر خلقها میشمارد و در نابودی ارزشهای ملی- معنوی سایر اتنیکها تلاش میکند. شما حقیقتا جزو آن عده کسانی هستید که با لجن پراکنی و توهین به مبارزین ملی اتنیکهای تحت ستم مضاعف در ایران آبروی خویش را برباد داده و در کاتاقوری" انگلهای سیاسی" برای خود جا باز کرده اید.
بازداشت سربازانی که وارد ابهای ایران شدند دفاع از حریم ایران نه یک حرکت تحریک کننده و...به شماها باشه اگه ناو جنگی امریکا به بنادر ایران هم بیاد نباید ازش پرسید چرا که مبادا جنگ بشه
آب کارون از کوههای زاگرس در استان بختیاری سرچشمه میگیرد . عربها میتوانند از آب کرخه و اروند یعنی شط العرب که به تمیزی و سردی کارون نیست استفاده کنند .یا از آب آبادان که آب شور خلیج فارس است .
بیسوادی و جنجال ایسم و بی منطقی و غرض ورزی اولاد شیخ خزئل مانند آذری تجزیه طلب بی نهایت است .
مردم ، شارلاتان های سیاسی نادان و حقوق بگیر را در آینده تنبیه خواهند نمود .
زبانت الان و در این سایت ، زبان اشغالگر است . چرا دنبال کارت نمی روی ؟
.. بدون تفکر دست به قلم میبرند و نمیدانند چه مینویسند .
برگردان واژه " تبعیض" در فارسی به "نابرابری" دقيق نیست. نابرابری یک مفهوم غیر فعال ( پسیو ) است و بطور طبیعی وجود دارد و غرض و سیاستی پشتش نیست. مثلا کره زمین و کره ماه از نظر اندازه نابرابر هستند.
تبعیض اما یک مفهوم فعال ( اکتیو) است و ساخته و پرداخته انسانهاست و پشت ان غرض, منفعت جویی با سياست نهفته است. اسیمیلاسیون ملیت ها در ايران یک تبغیض است.
معنی تبعیض بسيار گسترده تر از نابرابریست. تبعیض نابرابری ايجاد میکند ولی نتايج ان از نابرابری عبور کرده و ممكن است به فاجعه بیانجامد, مانند محو هویت انسانها از طریق اسیمیلاسیون.
البته این کامنتها مثل کامنت کسی به اسم بابک که مانوقورت است و خود را ترک اذربایجانی میخواند، متعلق به طرفداران رژیم ایران و سلطنت طلبها و ناسیونالیستها است و مطوئنم که ضرر حسابی خواهند کرد.
دعوت به گفتگوی ملی در محیطی گرم و دوستانه .
سخنرانی و گفتگو باپژوهشگر تاریخ معاصرایران
محمد امینی
در باره: هویت ملی، قوم گرایی و یکپارچگی ایران
چندسالی است که کارزار هویت طلبی های قومی در ایران بالاگرفته و گروه هایی با پافشاری براین که ایران «کشوری چند ملیّتی است» و «اقلیّت های ملی زیر ستم ملّت فارس به سر می برند»، راهکارهایی مانند فدرالیسم قومی و «حقّ جدایی» و اندیشه هایی از این دست را به پیش می کشند. از سوی دیگر، انکار چندگانگی های فرهنگی و زبانی درایران و نیز نابرابری های رشد اقتصادی و تبعیض های دینی، فرهنگی و سیاسی، آتش بیار این کارزار گردیده است.
در این سخنرانی، اقای امینی به فرایند تاریخی پیدایش دولت – ملّت در ایران مدرن خواهد پرداخت و بغرنجی های ناشی از چندگانگی زبانی و فرهنگی و پیشینه کهن و ماندگار ایلیاتی ایران را بررسی خواهد کرد.
زمان: جمعه 9 دسامبر ، ساعت 18
مکان:
Alte Feuerwache
Melchiorstraße 3, 50670 Köln
Großes Forum
برگزارکننده: جامعه ایرانیان دمکرات شهر کلن
دانشمند گرامی جناب لوائی! به هدف زده ای. قلمت! مانقوردها را به وحشت انداخته به خاک ذلت نشانده است. شونیسم فارس از فرط عصبانیت جامعه بر تن میدرد. خود را بیش از بیش بیچاره، سردرگم و درمانده میبیند. شمشیر قلمت پایدار! مشت کلام آهنین، استقلال و تیزی فکرت، یاوه گویان را به لکنت زبان انداخته است! صد آفرین بر این کنگاش، تیز بینی و جسارت سیاسی!