رفتن به محتوای اصلی

اکتبر 2020

چرا اذربایجان نتوانست افکار عمومی جهان را با خود همراە کند؟

اذریهای جهان همانند ملتهای تحت ستم منطقە ملتی تحت ستم کە سالیان درازی است برای احقاق حقوق ملی خود تلاش میکنند و خوشبختانە تا این مرحلە کشوری را با نام خود دارند اما هنوز هم تا رسیدن بە ازادی تمام راە درازی در پیش دارند. ملتی کە تحت ستم است نباید از کشور یا ملت دیگری کە خود در انسان ستیزی و کشتار تاریخ سیاهی دارد درخواست کمک کند مثل انچە اذربایجان از ترکیە نمودە است. ترکیە کە اجرای تئاتر کوردی را در استانبول بر نمی تابد چگونە میتواند ناجی اذریها باشد؟

یک زخم باز تاریخی در میانه سیاست های ژئو پولیتیک جهانی و منطقه ای

قره باغ زخم بازی است، و می تواند بازتاب های منفی در کشور ما نیز داشته باشد و در همان حد باقی نماند. شعار حق تعیین سرنوشت شعار قابل تعمیم به هر جا و مکانی نیست. در دنیای امروز، بین ۵ تا ده هزار واحد قومی و ملی وجود دارند و برپایه چنین نظریه ای باید حد اقل ۵ هزار دولت جدید بوجود آید که این نه عقلانی است و نه قابل تحق

ضرورت مبرم همگرایی و هم افزایی اپوزیسیون در شرایط فعلی

اپوزیسیون و بخصوص شخصیت های دردمند و مستقل باید از ناکامی های گذشته خود بیاموزند و سود ببرند و طناب قایق خود را از ساحل عافیت باز کنند و با پشتکار و عزم راسخ و همت بلند بسوی آبهای عمیق برانند. زیرا "در سد سکندر بتوان رخنه فکندن, گر داعیه همت مردانه زند موج". بزرگ‌ترین ضعف ما در تسلیم شدن ماست زیرا نه بلوط‌ها یک شبه بزرگ می شوند و نه الماس‌ها یک شبه شکل می گیرند. نمی دانم این جمله از گاندی است یا از ماندلا که می گوید "پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی".