Skip to main content

جناب برزویه طبیب، من سه اساس

جناب برزویه طبیب، من سه اساس
Anonymous

جناب برزویه طبیب، من سه اساس را برای تکوین دولت دمکراتیک در ایران لازم میدانم، یک: تشکیل دولتهای ملی در ایالت های متعلق به ملیتها (آذربایجان، کردستان، فارسستان، بلوچستان و...)، دو: همکاری و مشارکت این دولتهای برای برپایی دولت سراسری فدرال در ایران، سه: اعمال دمکراسی از پایین. این سه اساس زمینه های اصلی

دمکراتیزاسیون در عرصه های حقوق ملی، حقوق سیاسی، اجتماعی و به تدریج حقوق اقتصادی و فرهنگی است. نظامی که از هشتاد و اندی سال به پیش در ایران برپا شده (شاه و شیخ) بر سه پایهء یک: دولت متمرکز، دو: دولت تک اتنیکی فارسی، سه: دمکراسی از بالا پی ریزی شده است. آنچه فوقا مطرح کردم تغییر در این سه پایه و اساس یک نظام دمکراتیک در یک جامعه چند ملیتی است، یک، دولت غیرمتمرکز (فدرالیستی) در مقابل یک دولت متمرکز، دو: دولت چند ملیتی (مثل سوئیس و...) در مقابل دولت تک ملیتی (فارسی) و سوم: دمکراسی از پایین در مقابل دمکراسی از بالا. دمکراسی از پایین که یکی از پایه های اصلی نهادیه کردن دمکراسی سیاسی پایدار است، با تشکیل دولتهای ایالتی توسط ملیتهای ساکن آن ایالات و مناطق ملی متعلق به آنهاست.

ملت و یا ملیت فارس در ایران به دلیل داشتن دولت، (تیپولوژی اتنیکی و فارسی دولت ایران مد نظر است) و ساختار توتالیتر و استبدادی آن براساس مبارزات ضداستبدایشان، در صدد دمکراتیزه کردن این دولت، یا از طریق سرنگونی و یا از طریق رفرم (شدن و یا نشدنش بحث دیگریست) هستند. به عبارت بهتر جامعه فارس در مسیر مبارزه برای دمکراتیزه کردن دولت خویش است. اما ملت ها و یا ملیتهای غیرفارس، صاحب دولتی نیستند که بخواهند برای دمکراتیزاسیون آن مبارزه کنند. سرزمین این ملتها توسط دولت مرکزی ایران غصب شده و فرصت اعمال حق تعیین سرنوشت که منتج به تاسیس دولت های متعلق به آن ملتها خواهد شد (چه در داخل ایران در فرم فدرالیسم و چه در خارج از آن به شکل مستقل. اما در اینجا فرم فدرالیستی موضع بحث ماست) هدف اولیه مبارزه این ملتها، بصورت خیلی طبیعی) مبارزه ملی و دمکراتیک برای تاسیس دولت در مناطق ملی آنهاست. اما این دولتها لزوما دمکرات و یا لزوما دیکتاتوری نیستند. ساخت و بافت دولتهایی از این نوع را زمینه های عینی و ذهنی آن دولتها در تداخل مسائل داخلی و خارجی است که شکل میدهد. اما هرگز تصور نمیکنم که انسانی در مناطق ملی غیرفارس وجود داشته باشد که برای تشکیل یک دولت دیکتاتوری مبارزه میکند! بنابراین غرض و هدف تشکیل یک دولت دمکرات در آذربایجان و یا مناطق دیگر ایران است. حتی بلوک سیاسی فارس و مبارزه آنها برای تاسیس دمکراسی است، همهء ما هم در مبارزه با نظام شاهنشاهی با هدف تاسیس یک دولت دمکرات تلاش میکردیم. اما چه میخواستیم و چه شد را شما خبر دارید. بنابراین اگر علم غیب نداشته باشیم، بسیار سخت خواهد بود که در فردای بحران سیاسی و فروپاشی جمهوری اسلامی بافت و ساخت این دولتها چگونه باشد. اما اطمینان خاطر دارم که اگر بلوک سیاسی فارسی و یا نخبگان سیاسی فارس از برج عاج سیطره بر تمامی ایران پایین بیایند و از امروز زمینه های گشایش فکری و سیاسی را برای یک چشم انداز دمکراتیک پیش رو قرار دهند، دولتهای ایالتی نیز در سمت وسوی آن عمل خواهد کرد. اما استمرار شرایط تخاصم آمیز میان این دولتها چشم انداز دمکراتیک بودن آنها را ممکن است تیره و تار کند. اما غرض و هدف هرگز آن نیست که دولت دیکتاتوری برپا کنیم. هرگز. اتفاقا تلاش آنهایی که مثل من فکر میکنند، تلاش برای زمینه سازیهای لازم و شکل دادن نهادهایی که امکان سقوط دولتهای ایالتی به دامن آرتوریتر گرفته شود. و دقیقا به همین خاطر فعالین در بلوک سیاسی غیرفارس، هم خود را در یاری به جنبش سیاسی جامعه فارس و برای برپایی یک دولت دمکراتیک در فارسستان (که امروز اسم ایران را با خود به یدک میکشد) مصروف میدارد.