با اینکه بیش از دو هفته از ترور اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی جنبش حماس، در تهران میگذرد، جمهوری اسلامی هنوز زمان پاسخ به اسرائيل را تعیین نکرده است و حتی ممکن است به این زودیها هم حرفی از حمله به اسرائيل مطرح نشود. با توجه به تاخیر در تعیین زمان و چگونگی پاسخ به اسرائيل، به نظر میرسد جمهوری اسلامی نهتنها زمان آغاز این حمله را نمیداند، که آمادگی رفتن به سمت چنین ماجراجویی بزرگی را ندارد.
در حالی که رهبر جمهوری اسلامی ایران پاسخ به اسرائيل را اقدامی اجنتابناپذیر میداند، سایر مقامهای جمهوری اسلامی تاکید میکنند که جمهوری اسلامی حق پاسخگویی در مکان و زمان مناسب را برای خود محفوظ میدارد. بنابراین، شاید خود تهران هم زمان مناسب حمله به اسرائيل را نمیداند. اکنون در حالی که منطقه و جهان در انتظار پاسخ جمهوری اسلامی به اسرائيل است، تصمیم حمله به اسرائيل، که بیشک عواقب دشواری به همراه دارد، رژیم ایران را در سردرگمی بزرگی قرار داده است، زیرا جمهوری اسلامی در مقابله با اسرائيل همواره از راهبرد جنگ غیرمستقیم استفاده کرده است. در گذشته، جمهوری اسلامی از طریق جنگ سایه یا آن گونه که تلآویو «نبرد بین جنگها» مینامد، اسرائيل را غیرمستقیم هدف قرار میداد. جنگ سایه ابعاد متعددی داشت که ازجمله میتوان به نبردهای دریایی، حمله به کشتیهای تجاری و نفتکشها و جنگهای سایبری اشاره کرد، اما پاسخ مورد انتظار و اجتنابناپذیر به اسرائيل، جمهوری اسلامی را به دردسر بزرگی انداخته است.
جمهوری اسلامی ناگزیر است به ترور اسماعیل هنیه در تهران، که نقض آشکار حاکمیت ایران بهواسطه اسرائيل است، پاسخ دهد. همچنان باید پاسخ جمهوری اسلامی به اسرائیل بزرگتر از حمله آوریل گذشته باشد، بهویژه اینکه در پی حمله قبلی به اسرائیل، تلآویو نهتنها از نقض حاکمیت ایران دست برنداشت، که از نظر اطلاعاتی نیز بر جمهوری اسلامی چیره شد.
در حالی که جمهوری اسلامی میداند که نخستوزیر اسرائیل به دنبال کشاندن پای ایران و آمریکا به جنگ است، اما جز دادن پاسخی که فراخور فاجعه شکست امنیتی اخیر باشد چاره دیگری ندارد. جمهوری اسلامی ناگزیر است برای تثیبت قدرت بازدارندگی و حفظ حیثیت و آبرویش دربرابر گروههای شبهنظامی نیابتی به اسرائيل پاسخ مناسبی بدهد.
بنابراین، چنین به نظر میرسد که زمانبندی پاسخ به اسرائيل و اظهارات مقامهای جمهوری اسلامی با هم در تضادند، زیرا رژیم ایران به دنبال پاسخی است که حمله متقابل اسرائيل و آمریکا را به دنبال نداشته باشد. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی و اسرائيل یکدیگر را دشمن و رقیب منطقهای میدانند، جمهوری اسلامی نمیتواند از دادن پاسخ به اسرائيل طفره برود.
البته جمهوری اسلامی ایران از تاخیر در تعیین زمان حمله تلافیجویانه بهمنزله ابزاری برای طولانیتر کردن جنگ روانی و تبلیغاتی علیه اسرائيل و بزرگنمایی تواناییهای نظامیاش بهره میبرد. جمهوری اسلامی که از عواقب حمله به اسرائيل میترسد، میکوشد نشان دهد که منتظر نتایج مذاکرات آتشبس در دوحه است و نمیخواهد با حمله به اسرائيل مانع پیشرفت مذاکرات صلح شود.
با اینکه ازسرگیری مذاکرات آتشبس اقدامی است که همه از آن حمایت میکنند، این احتمال وجود دارد که جمهوری اسلامی به یحیی سنوار، رهبر جدید حماس که روابط تنگاتنگی با رژیم ایران دارد، دستور داده باشد تا برای تحت فشار قرار دادن اسرائيل از شرکت در مذاکرات خودداری کند و یا دست به اقدامی بزند که مانع ادامه مذاکرات شود.
به همین دلیل، یحیی سنوار با ارسال پیامهایی به مصر و قطر اعلام کرد که گروه مذاکرهکننده حماس زمانی در مذاکرات آتشبس شرکت خواهد کرد که عملیات نظامی اسرائيل در نوار غزه متوقف شده باشد.
از سوی دیگر، رسانههای ایرانی بهویژه رسانههای وابسته به جناح اصولگرا، تبلیغات تازهای راه انداختهاند مبنی بر اینکه تصمیم اخیر جمهوری اسلامی در قبال پاسخ به اسرائیل تاثیر مثبتی بر وجهه سیاسی ایران در سطح منطقه و جهان داشته و باعث شده است بسیاری از کشورهای جهان از خویشتنداری جمهوری اسلامی بهخاطر منافع منطقه و جلوگیری از گسترش دامنه جنگ استقبال کنند. همچنان ممکن است رژیم ایران مدعی شود که هدف از تاخیر در پاسخ به اسرائيل تلاش برای حمایت از مذاکرات آتشبس در نوار غزه و حمایت از حقوق مردم فلسطین است.
افزون برآن، جمهوری اسلامی درپی آن است تا از تلاشهای دیپلماتیک منطقهای و بینالمللی، که پس از ترور اسماعیل هنیه برای جلوگیری از تشدید تنش در منطقه آغاز شد، بهرهجویی کند و دلیل این امر را ترس واشینگتن و تلآویو از پاسخ تهران و فشار آمریکا بر نتانیاهو برای پذیرش آتشبس در ازای جلوگیری از حمله جمهوری اسلامی عنوان کند.
این در حالی است که رسانههای جمهوری اسلامی این واقعیت را نادیده میگیرند که با توجه به نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا، دولت بایدن نمیخواهد با تشدید تنش و گسترش دامنه جنگ در خاورمیانه پای واشینگتن به جنگ کشیده شود و دموکراتها در انتخابات نوامبر آینده شکست بخورند.
تردیدی نیست که در سایه تحرکات نظامی اخیر ایالات متحده و استقرار زیردریاییها و ناوهای هواپیمابر در منطقه، که هدفشان تلاش برای جلوگیری از تشدید تنش جمهوری اسلامی است، واشینگتن در تعامل با رژیم تهران گاهی از سیاست چماق بهره میگیرد و گاهی به سیاست هویج متوسل میشود. به عبارت دیگر، همزمان با هشدار دست زدن به اقدام نظامی، با ارائه برخی مشوقها رژیم جمهوری اسلامی را به سوی کاهش تنش سوق میدهد و شاید تصمیم رژیم ایران بر تعویق پاسخ به اسرائيل ناشی از همین سیاست باشد.
محاسبات جمهوری اسلامی در مسئله پاسخ به اسرائيل هنوز قطعی نیست و اینکه رژیم ایران چگونه و چه زمانی به اسرائيل پاسخ دهد در آینده مشخص میشود. انتقامجویی جمهوری اسلامی از اسرائيل میتواند به شکلهای مختلفی مانند حمله ازطریق گروههای شبهنظامی وابسته به «محور مقاومت» یا حمله نمایشی مستقیم، مشابه حمله موشکی و پهپادی آوریل گذشته، انجام شود.
جمهوری اسلامی که از یک سو تجربهاش به استفاده از قابلیتهای نظامی غیرمتعارف محدود میشود و از سوی دیگر، تواناییهای نظامیاش در مقایسه با قابلیتها نظامی اسرائيل بسیار اندک است، خود را به دردسر بزرگی انداخته است که مستلزم دادن پاسخی مستقیم به اسرائيل است، پاسخی که عواقب آن برای رژیم ایران بهشدت فاجعهبار خواهد بود.
برگرفته از ایندیپندنت عربی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
این معضلی هست که امریکا و…
این معضلی هست که امریکا و اسرائیل برای خودشون درست کردن. تغییری در سیاست واشنگتن دیده نمیشه. و هنوز که هنوز از مخالفان داخلی ایران حمایت مالی نشده.
افزودن دیدگاه جدید