Skip to main content

آقای هومن گرامی سلام، قطعا

آقای هومن گرامی سلام، قطعا
بهنام چنگائی

آقای هومن گرامی سلام، قطعا شما می دانید که بخش حاشیه نشین و حلبی آبادهای شهرها و بخصوص شهرهای بزرگ ایران را همین روستائیان مظلوم و آواره از میحط زندگی آبا و اجدادی شان تشکیل می دهند. نیروی گسترده ای که دیگر بر حسب جبر محیط و روش نادرست حکومتگران و سختی زندگی روستائی، آنان ناگزیر راهی شهرها شده اند. پاکباختگان اصلی دو ساختار شاه و عمدتا شیخ همینان امروزیند که عمدتا شغل حرفه ای آنان در همان حوضه کشاورزی و دامداری و... بوده و اینک اغلب بدلیل عدم امکان جذب در بازار و رشته های حرفه ای دردا که غیر ماهر مانده و در حاشیه بازار سیاه، دارای زندگی و امکان معاش بسیار سخت و مصیبت بار و ناچیزی می باشند. خانه خرابانی که بدلیل سیاست های غلط و ضد کارگری و ضد کشاورزی شاه و شیخ، هستی دیروز و امروز آنها نابود گشته و رژیم گذشته و فعلی، فقر و فاقه مفرط اجتماعی را به بخش اکثریت آنان در سطح کشور تحمیل کرده است.

البته، فقط در این زوایه حق با شماست. که بخشی از همین نیروی لهیده شده اعماق ندار و وامانده و عقب ماندگان شهری که ریشه ی تربیت و فرهنگ روستائی دارند، از روی استیصال در یافتن منبع معاش لازم و کافی، خود و یا فرزندانشان بسادگی جذب نیروی سرکوب کور و خشن دستگاه ترور رژیم شده و مستقیما بعنوان چماق کشان ساده لوح در خدمت ارتجاع اسلامی قرار می گیرند. اما ضروری ست که ما با دقت و شاید حتی وسواس مرزهای خود را با واژه های مناسب بین آنها تمیز دهیم بنحوی که بار توهین آمیزی برای هیچکدام آنان نداشته باشد. زیرا بسیاری از همین نیروی سرکوبگر امروزی را می توان با استدلال درست و احترام آمیز به آنها دچار تردید ساخت که چرا تنها بخاطر امرار معاش همدردان خود را قلع و قتع می کنند؟! روش اصولی ایکه در اولین فرصت مناسب که امکان زندگی و کار سالم برایشان ممکن شو، آنها را به آغوش مردم و بر علیه ولایت باز خواهند گرداند. باور کنید! اما، واژه ی حاشیه نشینان شهرها برای آنان شاید مناسبتر باشد و می تواند برای ادای مفهوم مناسب در جایگاه اجتماعی ـ طبقاتی آنها بکار رود. همینطور هم ما می توانیم از واژه «کاست» برای روحانیت که بستگی و تعلق طبقاتی به هیچکدام از طبقات اجتماعی ندارند استفاده شود. در مورد واژه مترادف بورژوازی، هم می توان مالکان و سرمایه داران بکار بردف هر طور که شما می خواهید. نتیجه بگیرم که: همه ی روستائیان ما جذب دستگاه دزد و فاسد بازار مکاره ولایت و... نشده اند بلکه بسیاری از این روستائیان از دو سر مانده و رانده شده و می باشند. نیروی بزرگ میلیونی و تحقیر شده ای که توان عظیم آبادی و ویرانگری را همزمان در خود برای فردا دارا می باشند و ما باید در برخورد با آنان یک همبستگی انقلابی داشته باشیم و نسبت به زندگی مشقت بارشان، مسئولانه در کنارشان و با هم برای زندگی دیگر و بهتری مبارزه کنیم. اگر یادمان باشد همین ها بخش اصلی حامی خمینی هم بودند و که به خانه خرابی شان انجامید؛ نباید گذاشت که این بار هم از توان آنها بسود هر جریان غیر مردمی بهره برداری سوء شود. تندرست باشید