Skip to main content

سلام به شما اقای هومن، بخشی

سلام به شما اقای هومن، بخشی
بهنام چنگائی

سلام به شما اقای هومن، بخشی از تعاریف دزدیده شدن اراده ی آدم های مستقل توسط ( نهاد جمهوریت) درست است. حالا این سرقت جمهوریت می خواهد توسط راست و راست هار باشد و یا میانه و میانه ی لیبرال و یا چپ مترقی و چپ مستبد، هیچ فرق نمی کند؛ در رد اینگونه جمهوریت در مضمون با شما موافق هستم. آنهم جمهوریتی که از بالا توانائی انتصاب و یا بشکل انتخاب قادر است یک فرد وابسته، قلدر و عموما دارا را بر سر اراده اجتماعی بکار گمارد و دمار از روزگار همه مزدبگیران و زحمتکشان و فرهیختگان درآورد. من با چنین جمهوریتی بیگانگی کامل دارم و تمام سعی ام هم همین است که در این موارد روشنگری و افشاگری کنم. اما با شما در تعریف از نیروهای شهری و روستائی براستی بسیارفاصله دارم. من مسائل اجتماعی و انسانی را بیرون این سبک و نگاه بررسی می کنم. برای من همه آدم ها یکسان ارزش دارند.

و اگر تفاوتی در بین باشد که هست، من آن تمایزات را از زوایه تاثیر در تولید اجتماعی و چگونگی برداشت از آن می بینم. یعنی برای من همیشه دوری و نزدیکی به بهره کشی انسان از انسان مطرح است که در ساختار ظالمانه سرمایه داری این نابرابری موجود است، من این دو پدیده (کار و سرمایه) را همیشه در برابر هم و بتبع آن منشأ تصادمات و تضاد اجتماعی می بینم که مسبب اش همین شیوه نابرابری سازی هاست که اغلب جمهوری های جهان بر چنین شیوه ای استوار شده اند. برای من روستائی فقیر و شهری تنگدست هر دو منافع مشترک در ایجاد اراده ی مستقل طبقاتی و یا جمهوریت زیر اراده ی خود دارند. که باید برای ایجاد اراده ی افقی و یا جمهوریت مردمی دست بمبارزه طبقاتی برد که یکی از روش های موفق مبارزه ی طبقاتی امروزین دادن همین آگاهی ها و افشاگری ها و روشنگری هاست بیطرف و اگاهگرانه است و ال آخر! تندرست باشید