Skip to main content

آقی هومن سلام، با صمیمیت

آقی هومن سلام، با صمیمیت
بهنام چنگائی

آقی هومن سلام، با صمیمیت بگویم که من حرف های شما را که این ها هستند: (نیروهای شهری) علیه(فرهنگ روستائی) و یا 40 در صد(فرهیخنه)و یا (اتحاد ما حول ستون شهریگری وتمدن سازی در خاورمیانه) و یا ( درصد فرهیختگان هم گرایشات کافرانه چپ داریم هم فاشیستی هم انارشسیتی ولی ویژگی این افراد شهری مزربندی شفاف انها با فرهنگ روستایی ) کمتر از توانائی منطقی که شما دارید، روشن و یاری رسان می بینم و ناگزیر می فهمم! زیرا:

با این نگاه که شما بطور مثال مرا کمونیست کافر می نامید، چه کمکی به پیشبرد فرهنگ شهری علیه فرهنگ روستائی که دعاوی اش را دارید، می کنید؟ بنظرم نچندان زیاد! زیرا با کافر و آنارشیست و...خواندن افراد عملا شما همین نیروی به اصطلاح شهری را: یک ـ سرکوب آزادی عقیده و وجدان می کنید. دو: آنها و مرا از خود دور و یا بنوعی دعوت بمبارزه بی حاصل می کنید. و این بسود هیچکدام ما نیست!؟ در حالیکه مشکل خود شما هم، اگر مشکلی واقعی و درست باشد که البته از دید شما درست است؛ شما با فرهنگ روستائی که فرهنگ شهری شما را تحقیر و تبیه می کند، مشکل بزرگ دارید. نتیجه اینکه با فرهنگ ستیزی روستائی که ویژگی شما را بعنوان شهری سرکوب می کند سازگاری ندارید! بسیار خوب. آیا فکر نمی کنید که خود شما هم چنین روشی را دارید که می تواند ستیز و مخالفت دیگری را باز تولید کند؟ و یا آیا بهتر نیست همه ی ما آنگونگی همدیگر را چنان که هستیم، بپذیریم تا به آرامش و دوستی برسیم؟ دوستی از یکطرف و از سوی دیگر در مقابل دشمنان مشترک نیروی مان را چنین بهدر ندهیم و ای بسا همفکری برای مبارزه راه های مشترک بیابیم و همدیگر را یاری کنیم؟ از دید خودم دوباره بگویم که: برای من تنها فرهنگ انسانی نوعدوست، برابری خواه و آزادی خواهی و آزادی جوئی برای همگان مطرح هست و آن را بدون در نظر گرفتن ویژگی های فرهنگی، ملی، دینی و وجدانی ، زبانی، نژادی، رنگ پوست، چگونگی تکوین جغرافیائی و...با زغبت و تعهد پاس می دارم. من در یک کلام آزادی وجدان را حق هر فرد آزاد می دانم. اما در مقابل آن، استثمار انسان از انسان را حق هیچ تنابنده ای نداسته و نمی دانم. و مشکل بزرگ بشریت امروز همین است که مادر تمامی مصیبت هاست. وجود و عدم وجود همه ویزگی ها که برشمردم از همین نقطه بهره کشی غیر اخلاقی و غیر انسانی آغاز شده است.
امروزه روز بدلیل سیاست های طماع دول غرب و امپریالیست ها و سران وابسته ی شاه گذشته و آقای سید امروزی و پیروی دستگاه هر دوی آنان از سیاست های جهان سرمایه جنابتبار و ناتوانی مدیریت هر دوی اینان روستائیان بینوای ما نان خوردن را در روستاهای شان اغلب ندارند و لاجرم ولایات خود را برای یافتن نان و شانس زنده ماندن ترک می کنند و به حاشیه ی شهرها و به ایجاد حلبی آباد ها پناه می برند. بنام یک انسان با هر عقیده باید به مصیبت این خانه خرابان فکر کرد! بازار پر سود کارگر سیاه و ارزان را برای سرمایه داری زالو همین بینوایان تأمین می کنند. آنگاه شما می گوئید فرهنگ روستائی روزگار شما را سیاه کرده است؟ با احترام بگویم که نه آقای هومن چنین نیست! روزگار شما ، من و ما و همه روستائیان و شهری نشینان ها و بسیاری دیگر را ساختارهای سرمایه داری انگل و حکومت شاهی و اسلامی بی خرد، مستبد و جائر و حامی این ساختار ظالمانه و زنجیره حیاتی و جهانی آن با هم، زندگی ما را به این منزلگه رسانده اند. تندرست باشید.