Skip to main content

جناب آقای توکلی گرامی،... اگر

جناب آقای توکلی گرامی،... اگر
ناصر کرمی

جناب آقای توکلی گرامی،... اگر همین فردا شما روش و سبک روشنگری من را اختیار کنید تا یکهفته طول نخواهد کشید که هزاران مخالف پیدا خواهید کرد، بنا بر این روشنگری در هر جامعه ای هزینه و دردسر دارد آنهم در فرهنگ سیاسی ما که من آگاهانه پیامد آنرا پذیرفته ام و همچنان به روش خودم ادامه خواهم داد. من حقیقت را فدای مصلحت نکرده ام و نخواهم کرد. میخواهم اوّل با خودم رُک و راست باشم و دوّم با دیگران. بخوبی میدانید که نیروی محرکه و تأثیرگذار جوامع پیشرفتهءِ امروز در قرونِ وسطی و در عصر مدرنیته و دورانِ روشنگری و زمانِ امروز، همین روشنفکرانِ روشنگر منزوی و لعنت شده از سویِ بسیاری از مردم و از سوی نهادهای قدرت سیاسی آسمانی دینی و زمینی در آن جوامع بودند و هستند. بسیاری از مسائلی که در بین ایرانیان سیاسی و تحقیقی نامیده میشود، بیشتر تعارفات و تشریفات بدون پشتوانه است،

، که در نهایت به ناصر جان و کیانوش جان گفتن ها پایان می پذیرد. ایکاش یک میزان سنجی میبود که نشان دهد، من که با نوشته هایم فقط دشمن تراشی میکنم در جهت اندیشه ورزی و فعال بودن سایت ایران گلوبال و شفافیّت بخشیدن به مسائل مختلف بیشتر مؤثر بوده ام و یا نویسندگانِ مورد تأیید شما و سایر کاربران دیگر که فقط برای دست یابی به جایگاهی و دعوت شدن به تلویزیون های لوس آنجلسی و یا به این و آن مصاجبه. همین روش من باعث شد که همین آقای محمد امینی که از تجزیه طلبان کوی سبقت را ربوده بود امروز طور دیگری می نویسد،. نوشته های آقای امینی و پاسخهایی که من در هیمن سایت ایران گلوبال به ایشان داده ام را در آرشیو خودم دارم. روشن به شما عرض کنم، من با شناختی که به تاریخ زنده و مجسم امروزی دارم آقای امینی را به عنوان مورخ نمی شناسم و نخواهم شناخت. تعاریف روستایی و فئودالیته را که نمیشود پژوهش در تاریخ نامید. شما از آن تجربه برخوردار هستید که دریابید، جوهر فکری و استراتژی محمد امینی و آقای حسن شریعتمداری مهم است، نه آنچه به نمایش میگذارند، طرح قومی شریعتمداری تجزیه و نابودی ایران بود و هست، اگر تجزیه طلبان خواهان جدایی فقط آذربایجان هستند، امینی و شریعتمداری حاکمیّت و تاریخ همهء ایران را در سر دارند. ● هرگز فکر نمیکردم که انتقاد من را به حساب دعوت نشدن خودم از سوی شما به عنوان سخنران بگذارید. با پوزش من هر گونه دعوت شما را به عنوان سخن ران در اتاق فرهنگ گفتگو رد خواهم کرد. ● در پایان من عدد صد نیستم، و چنین تصوری را هم ندارم، بلکه حقیقت عدد صد هست که من تلاش دارم به حقیقت ها نزدیک شوم و دیگران را هم به ین روش و راه دعوت میکنم، دشمن من فقط دروغگویی و ریا کاری و فخر فروشی بیجاست. با سپاس از شما.