Skip to main content

آقای کیانوش توکلی گرامی

آقای کیانوش توکلی گرامی
Anonymous

آقای کیانوش توکلی گرامی،
این نوشته تکلیف شرکت کنندگان کنفرانس استهکلم از جمله شما را روشن کرده است. شما با دفاعی شرمگینانه از حضور تان در این کنفرانس، و به جای پافشاری بر ایده اتحاد حول دموکراسی که میگویید از سالها پیش آن را مطرح کرده اید و و در دفاع از آن هم، تاسیس اتحاد جمهوریخواهان را یک انحرافدر ایام دانستید، رفتاری مناسب در مقابل ناسزا گویان به این کنفرانس از خود نشان ندادید.

آیا واقعن چه نسبتی بین وظیفه خبرنگاری واطلاع رسانی در این سایت، و اجازه اهانت به شرکت کنندگان کنفرانس مورد بحث وجود دارد.هم چنین در مورد حزب میزبان این کنفرانس مطالبی اجازه نشر یافته اند که دارای رفرنس منبع برای چک کردن صحت ادعاهای مطروحه نیستند. ترویج ونشر اطلاعت دست چندم تحریف شده وغیر موثق توسط سایت شما فاقد توجیه اخلاقی است.
نویسنده این مطلب در سه نقش همزمان مدعی العمومی ، قضاوت، هیئت منصفه ای خود گمارده، اتهامات سنگینی را به شرکت کنندگان این کنفرانس وارد کرده است. کسی که مدعی میشود چون روزنامه نگار تحقیقی وجود ندارد تا رابطه ای مالی بین شر کت کنندگان این کنفرانس و حرب میزبان را افشاکند ، حتمن بعد از سالها زندگی در انگلیس این موضوع را یاد گرفته باشد که افراد مبرا از هر اتهامی هستند مگر این که خلاف آن، توسط مدعیان ثابت شود. اثبات جرم وخطای متهم همیشه بر عهده مدعی است. بسیاری از خلاف کاری ها و جنایات حکومتی درایران بر علیه مخالفین بی گناه آن مطابق روشی که آقایوشکی و کف زنندگان او در مورد کنفرانس استهکلم به کار برده اند، صورت میگیرد. در این مکتب مخالفین همه مجرمند مگر این که خلافش ثابت شود.
تدیق میکنید که هر کسی اراده کند میتواند این شتر را در خانه آقای دوشکی هم بخواباند. تهمت زدن کاری گر چه آسان ولی ضد اخلاقی برای اثبات غلط بودن یک ایده ومشرب فکری و یا سیاسی است. برعکس تصور عامیانه این عمل نه نشانه شهامت و شجاعت است و نه دلیلی بر حس مسئولیت. مشکل در واقع اثبات اتهام است که آقای دوشکی مسئولیت عدم امکان انجام آن را بر گردنفقدان خبرنگاران تحقیقی اندالخته اند.
آیا میتوان پرسید که دلایل مشابهت آشکار زبان و معانی و مفاهیم به کار رفته توسط آقای دوشکی، با زبان تبلیغات مسموم سیستم ترور وپی گرد حکومتی در ایران چیست؟ اگر قرار بر کار برد سبک وسیاق خودآقای دوشکی باشد، صد البته میتوان در کفش ایشان به کشف ریگ بزرگی نایل شد، و طبق منطق ایشان این خود ایشان هستند که باید اثبات کنند هیچ نوع وابستگی به محافل امنیتی حکومت ایران ندارند و... اگر به ادعای ایشان بعضی روزنامه نگاران را میتوان با یک نوشابه خرید؟ پس چرا ایشان برای دسترسی فوری وروزانه به اخبار واطلاعات درونی کنفرانس از طریق خرید یکی از این روزنامه نگاران حاضر در آن جا، با توسل به اخبار واطلاعات دست چندم وتحریف شده و مخدوش به ارزیابی این کنفرانس نشستند؟
مگر کسی در این سر آشکار شکی دارد که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با تهدید و تحبیب کسانی را در خارج از کشور یا وادار به سکوت ویا هم همکاری می کند؟ بر بستر این واقعیت آیا این امری اخلاقی، پسندیده و و منصفانه است که کسی مدعی شود چون ما به لیست این افراد فعلن دست رسی نداریم ، پس نمیتوانیم ثابت کنیم که نام آقای ایکس در این لیست نیست و در نتیجه؛ امر وابستگی آن شخص به باندهای امنیتی حکومتی منتفی نیست. خوب چنین منطقی همان منطق سرکوب و ترور شخیت وو سیله ای مخرب برای گسترش فضای مسموم موردنظر استبدادیان در درون جبهه مخالفان آنست...
در پایان، من لینک مصاحبه یکی از دست اندرکاران آن حزب بسیار بد وشیطانی و مدافع اسراییل را که حاوی اطلاعات دست اول در مورد برخی از مواضع آن حرب است برای اطلاع شما میفرستم تا در کنار ا اخبار و اطلاعات غیر معتبر وتحریف شده ودروغینی که تا حال منتشر کرده اید، آن را هم منتشر کنید.

موفق باشید.
http://persian.euronews.com/2013/05/29/iranian-opposition-udi-holds-4th-conference-/