Skip to main content

یوسف عزیز، نظرم را در پاسخ

یوسف عزیز، نظرم را در پاسخ
آ. ائلیار

یوسف عزیز، نظرم را در پاسخ سئوال شما و درباره وارلیق در این صفحه نوشته ام. در دیالوگ هیچ قرار نیست من یا شما نظرات یکدیگر را بپذیریم. ما دانسته های خود را روی میز میریزیم - چه چیزها درست و بدرد بخور هستند یا خواهند بود ، این را تنها زمان میتواند تعیین کند. نظرم را باز مینویسم : - از 21 آذر فرقه تا 1357 ما دو نوع ادبیات ترکی داشتیم : منتشر شده- و مخفی. منتشر شده ها بخشی مربوط به خارج کشور میشود که آن موقع توسط دانشجویان مخفیانه به داخل نیز میرسید. برای آگاهی از تاریخ این دو قسمت نیاز هست که بررسی هایی صورت بگیرد و خوشبختانه نوشته هایی نیز منتشر شده است. ولی کافی نیست. من آثار هردو قسمت را استاندارد میدانم. چرا که به زبان کتبی نوشته شده اند. با تمام اشکالات ممکنه. نقش ادبیات ترکی مخفی از نظر من بیشتر و سازنده تر و پیشرو تر از نقش ادبیات رسمی منتشر شده بود.

این را تنها با بررسی مستند تاریخ این دوره میتوان نشان داد. من فقط خطوط را بیان میکنم. از سوی دیگر آثار مانده از انقلاب مشروطیت و فرقه در دست ها و کتابخانه های ملی که به طریقی میشد استفاده کرد و حتی رونویسی نمود. پخش مخفیانه دو اثر حبیب ساهر در سالهای 1914 و 1916 تحت عنوان کؤلگه لر و شقایق یعنی پیش از نیما. بعدها آثار ترکی شهریار «قسمت اول حیدربابایا سلام 1954) ، قسمت دوم (1962) ، تورکون دیلی(1969) ، محمد راحیمه مکتوب(1967) ، سهندیه1967) - بعدها باز « شهریار-حبیب ساهر-سهند - معجز- اوختای- صمد بهرنگی- زهتابی- فرزانه-مرضیه اسکویی و دیگران»- در کنار اینها آثار فولکوریک : داستان مختارنامه-اصلی کرم- کوراوغلو- شاه اسماعیل- امیر ارسلان- دیوان قمری-لعلی- کتاب رنگارنگ- و دیگرو دیگران . اشعار و نوشته های ترکی مذهبی. بخشی از این نثر و نظم منتشر شده بود و بخش دیگر مخفی جریان داشت. به اینها باید آثار استانبولی و باکو را هم اضافه کرد که باز مخفیانه به دستها میرسد. نمونه ی اسامی این شاعران و نویسندگان در کتاب صدیق که ترجمه شعرهاست و پاره پاره آمده است. من خودم داستانهای جلیل محمد قلی زاده را به ترکی درسال 1351 خوانده بودم. بر این اساس زبان ادبی استاندارد پیش از 57 وجود داشت. 2- در مورد وارلیق هم نظرم را گفته ام. وارلیق به عنوان مجله جایگاه خاص خود را دارد. و آغازی ست در ترکی نویسی -نثر- جدید ما. که پیش از آن همچو امکان انتشاری وجود نداشت. ولی پایه ادبیات و هنر نوین که تنها شعر را شامل میشود به پیش از 57 برمیگردد. ما در جنوب - پیش ار57 اثر نثر نویسی نوین که منتشر شده باشد نداشتیم. از مخفی ها هم اطلاعی ندارم. اما این موضوع لازم است در نشریات خارج -که منتشر میشدند -تحقیق شود. اگر اشتباه نکنم آثار نثر ترکی حتی در مورد فلسفه نیز نوشته میشد. ولی مطمئن نیستم. باید تحقیق کرد.این هم نظر دکتر هیئت در باره دوره ی مورد بحث ما :« در این دوران با وجود سرکوب و ممنوعیت زبان ترکی شاعران بزرگی در آذربایجان ایران مانند میرزا علی معجز شبستری، حداد، کریمی مراغه ای، ساهر، و سهند و بسیاری دیگر توانستند به زبان مادری شعر گفته و آثار خود را مخفیانه به چاپ برسانند.
در این دوران بزرگانی چون پروفسور حمید نطقی، پروفسور محمد محمد زاده، استاد گنجعلی صباحی، پروفسور محمد تقی زهتابی، استاد محمد علی فرزانه، میر مهدی اعتماد، جبار باغچه بان و بسیاری دیگر پا به عرصه دفاع از زبان و فرهنگ و تاریخ آذربایجان گذاشتند و با آثار جاودان خود در عرصه های گوناگون فرهنگ آذربایجان روح جدیدی در کالبد حیات مردم آذربایجان دمیدند.»