Skip to main content

ایوب عزیز، من به احساس و نظر

ایوب عزیز، من به احساس و نظر
آ. ائلیار

ایوب عزیز، من احساس و نظر شما را درک میکنم و بسیار احترام میگذارم. همینطور به تلاشهای همه نویسندگان وارلیق و دیگران. در متن مقاله هم «تلاشها را ارزشمند» نوشته ام. تلاش همگان را. آری اینها در جای و مرتبه خود بسیار ارزشمند هستند. بویژه برای ما که بیش از 90 درصد نمی توانند به زبان مادری خود چیز بنویسند. اما صحبت ما در مورد «ادبیات» است. ادبیات چیز دیگری ست. خارج از احساس و نظر من و شما، قواعد خاص خود را دارد. این قواعد آنرا می سنجد . در همه جهان چنین است. یک نقاد معرو ف آلمانی - عضو شورای نوبل- رمان ِ-مزرعه ی گسترده - ی گونترگراس را که میگفتند برای دریافت نوبل نوشته بود- جلو دوربین های خبرگزاریها از وسط دونیم کرد و دور انداخت. با توجه به «قواعد» هنر و ادبیات. سخن مقاله من چیز دیگری ست من آرزو دارم ادبیات ما در یک مسیر مدرن نیرو بگیرد و شکوفان شود. راههای آنرا هم از دید خود توضیح داده ام.

حالا چه قبول افتد و چه در نظر آید. ممنون از توجه شما به نوشته هایم. سخنم این است: یاز قیریلسین زنجیر لر- ائلیم زنجیرده زنجیرده. اما کجا و چگونه باید نوشت؟ مسئله این است. من خودم هم به زبان مادری مینویسم. در آرشیو نویسندگان هست. میدانی نظر م در مورد کارهای خودم چیست؟ نوشته ام « بهتر از هیچ اند» و نه بیشتر. ماها باید خیلی کار کنیم. ادبیات ما متاسفانه بسیار-بسیار ضعیف است. ولی جای نومیدی نیست و باید کاروکارکرد. سیزین اوچون گؤزه ل گونلر.