Skip to main content

آقای قندچی عزیز،

آقای قندچی عزیز،
حسین باقر زاده

آقای قندچی عزیز،

1- من به شما حمله شخصی نکرده‌ام و بلکه اتهامات نامستند و واهی را که به من نسبت داده‌ای رد کردم. می‌دانی که «توافقات پشت پرده با قدرت‌های خارجی» اتهام کوچکی نیست، و وقتی این اتهام به صورت یک فاکت بیان می‌شود چه نامی می‌توان بر آن گذاشت؟ کاربرد اصطلاح «دروغ» از سوی من به این دلیل بود که این اتهامات کاملا بی‌پایه است و شما پیش از نشر عام آن کمترین زحمتی برای تشخیص صحت و سقم آن (مثلا استفسار از خود من) به عمل نیاوردی واگر از این بابت رنجیده‌ای متأسفم.

2 - این جا هم باز مرا به نئوکان‌ها چسبانده‌ای بدون این که سند و مدرکی از گفتارها یا نوشتارهای من نشان دهی.

3 - من هیچ سایتی را مرتب نگاه نمی‌کنم (فرصت آن را ندارم). سخن روز را به دعوت کیانوش توکلی برای ایران گلوبال می‌نویسم و جز آن هیچ مسئولیتی در این سایت ندارم. به نوشته‌ات هم تصادفی در بالاترین برخورد کردم (دنبال

چیز دیگری می‌گشتم). بعد حدس زدم و دیدم که در ایران گلوبال هم هست. در هر صورت اگر از کسی سؤالی مطرح می‌کنی و نام او را هم در عنوان می‌گذاری یک وظیفه اخلاقی ساده حکم می‌کند که به خود او هم خبر بدهی! بگذریم که «نامه سرگشاده» از این قبیل نوشتن معمولا به کسانی است (مانند مقامات حکومتی) که دست آدم بهشان نمی‌رسد و یا وقتی که نویسنده می‌خواهد افشاگری کند.

4 - در صحت آن چه در باره برخورد اتفاقی به نوشته‌ات گفته‌ام تشکیک کرده‌ای و گفته‌ای که «تشخيص راست و دروغ اين حرف آقای باقرزاده را به عهده خوانندگان می گذارم». واقعا فکر می‌کنی ممکن است من به خاطر هیچ این جا دروغ گفته باشم؟ که چه بشود؟

5 - من به تلاش‌هایت در گروه ایرانی حقوق بشر که با هم کار می‌کردیم ارج می‌گذارم و متأسفم که وقتی با این اتهامات سنگین در عرصه عمومی روبرو شدم مجبور شدم صریح و بی‌تعارف پاسخ دهم.