Skip to main content

سلام رفیق برزویه طبیب گرامی،

سلام رفیق برزویه طبیب گرامی،
بهنام چنگائی

سلام رفیق برزویه طبیب گرامی، همچنانکه شما می گوئید، درست است و هر غیر منتظره ای از این سیستم بسیار مرموز و مافیائی با آن ساختار باند ها و تشکیلات فوق مخفی قابل انتظار، متصور و حتی اغلب غیر قابل پیش بینی ست. لابد خود شما هم شاهدید که خود مسئولین طراز بالا هم اگر در درون زنجیره های تو در توی تصمیم گیری و در ارتباط با نیروی غالب نباشند، اطلاعات شان دست چندمی می شود. و همچنین باید اذعان نمود که تفاسیر و تحلیل های ما تنها مبتنی ست بر بازناب های سراسر متناقض و مخالفت های علنی هر یک آنها نسبت بهم و نسبت به تضاد با نظام شان که بروز بیرونی می یابد و گاها و بهر دلیل سرریز می کنند و ما از وجود آنها آگاه می شویم. و الا بیشتر مکنونات خطرناک آنها و تصمیمات شان و عوارض احتمالی همه برای ما ها در حد حدس و گمان می باشند!

این ساختار بشدت مافیائی تا لازم نباشد به هیچکس از عناصر خود حتی وفادارترین های خونین دست و دامن هم اطلاعات درست و بموقع نمی دهد. با این وجود پرده دری های اینجا و آنجای آنها بند دل و پرده ی پوشیده ی شان را بریده و اندرونی های آن بصورت مطلوبی به بیروت ریخته است و این برای بیداری و هوشیاری هرچه بیشتر توده های متوهم و بخشی از اپوزیسیون دنباله رو سببی مدللی ست تا بصف اکثریت سرنگونی طلبان بپیوندند.
اما، در مورد چرا مرغ تحریم هنوز یک پا دارد! همین اندازه بگویم که دامنه علل تحریم کنندگان انتخابات بسیار گسترده تر از 88 شده و اینک هم حتی پیش از رد مسخره ی صلاحیت ها بالا رفته و بعد از آن هم اکنون بیش از آنچه که انتظارش می رفت، دایره تحریم، به نیروهای رنگین تسری داشته و ابعاد وسیع تری یافته و قطب بندی نیروهای مخالفان شرکت در این شوی رای گیری بسیار گسترده و چشمگیر شده است. تا ببینیم نتایج این روند به کجا فراروید. و در این میانه ی مسخرگی منتصبین در مناظره ها و بازی حقارت آمیز حفظ نظام آنها، انزار مردم را تحریک نموده و قطعا تنها امکان باقی مانده مردم یک اهرم قدرت فعال و آن خانه نشینی و عدم شرکت است. تحریم بزرگترین کنش مسالمت جویانه، منطقی و مردمی ست که برایشان باقی مانده است. اما در مورد آمریکا و تعارضات عمیق و اجتماعی ـ اقتصادی مردم با سیستم کاملا درست است، نه تنها در آمریکا که در اغلب کشور بزرگ صنعتی و در سراسر جهان نا امنی و شکنندگی زندگی پائینی ها حکومت می کند و در هر بزنگاه نا همخوان، ناملایمات متعدد و متراکم در این کشور ها بروز کرده و یا همینک فعال بوده و در شرایطی خاص می تواند همان بمب ساعتی باشد که منظور نظر ماست و به انفجار غیر مترقبه ای بینجامد.

اما تفاوت شرایط مردم ایران با آمریکا در این است که در ایران نان خشک خالی و کافی هم برای بسیاری بسادگی قابل دسترسی نیست. چه رسد به بیماران دچار امراض بدخیم که دارو و درمان را حتی در بازار سیاه هم چندان نمی توانند به آسانی تهیه و تامین کنند. البته اگر پولی در بساط تنگدستان ندار موجود باشد که همه می دانیم نیست و بسیاری چنین امکانی را ندارند و در نتیجه باید بمیرند. و این بسیارسخت، تلخ و بی رحمانه است! تندرست باشید.