Skip to main content

جناب مسئول کامنتها، آنچه که

جناب مسئول کامنتها، آنچه که
Anonymous

جناب مسئول کامنتها، آنچه که شما نوشته اید یا بند 185 قانون کیفری جمهوری آلمان مربوط به افراد عادی است و بسیاری از مفاد آن در مورد افرادی که به آنها "اشخاص عرصه عمومی" گفته می شود صدق نمی کنند. برای نمونه "حق تملک بر تصویر" شامل این افراد نمی شود. یعنی شما اجازه ندارید عکس مرا در سایتتان بدون اجازه من چاپ کنید و در صورت تخلف مجازات می شوید. ولی اگر من یک سیاستمدار، یک هنرپیشه، یک نویسنده، یک فعال سیاسی و یا یک هنرمند باشم، آنوقت شما اجازه دارید عکس مرا بدون اجازه ام چاپ کنید (یعنی قانون بالایی در این مورد صدق نمی کند). به همین راحتی! خطاب "دروغگو" در میان سیاستمداران آلمان (من کشورهای دیگر را نمی دانم) بارها تکرار شده است و شامل قانون "توهین" نشده است. من اگر فرصت کردم، نمونه های آنرا برای شما پیدا می کنم و در اینجا می گذارم. ولی از آن گذشته، در این مورد خاص من کسی را ابتدا به ساکن دروغگو ن

در این مورد خاص من کسی را ابتدا به ساکن دروغگو نخوانده ام. ایشان بارها فرصت داشته است که سندش را ارائه کند، ولی اینکار را نکرده است. شما می گویید «عشقش کشیده است»، من می گویم سندی در کار نیست. در ادامه این روند من می گویم گفتن حرف بی سند عین دروغ است، بخصوص اگر گوینده مصرانه از ارائه سند خودداری کند. اینجا دیگر مسئله سلیقه و دیدگاه است، شما ضعیفترین احتمال را می چسبید، من قویترینش را، فرق من و شما همین است. من می گویم یقه افراد را باید گرفت، تا کسی حرف یامفت نزند، شما می گویید هر چه می خواهد دل تنگت بگو. بحث من و شما بر سر این نیست که توهین بد است یا خوب است، بر سر این مسئله به گمانم بحثی نداشته باشیم بحث ما بر سر این است که توهین چیست، دروغ چیست، و مسئولیت اخلاقی شهروند مدرن در برابر این مقولات چیست. شاد باشید