Skip to main content

آقای رازی عزیز، تیتر نوشته من

آقای رازی عزیز، تیتر نوشته من
یونس شاملی

آقای رازی عزیز، تیتر نوشته من در خصوص "مردم ایران" و "حاکمیت ایران" است، و مردم ایران نیز از ملیتهای مختلف تشکیل شده است. بنابراین اگر در تیتر از مردم و در متن از ملیتها یاد کرده ام هیچ تضادی با همدیگر ندارند. تازه من در یک نوشته شش صفحه ایی تنها یک جمله در مورد حقوق ملیتهای غیرفارس نوشته ام و این حساسیت شما را برانگیخته است. این انگیزش شما واقعا در یک نوشته شش صفحه ایی منطقی یا منصفانه است؟ سوآل صمیمانه اینکه آیا این ذکر نام ملتهای غیرفارس در ایران نیست که شما را می رنجاند و شما را در یک نوشته بیش از 250 سطری تنها به یک سطرش حساس میکند؟ من جایی نگفته ام که آمار "اصلا مهم" نیست. نوشتم که در بحث حقوق برابر تمامی ملیتهای ساکن ایران (که فارسها نیز یکی از آنها بشمار میروند)، مسئله اصلی آمار نیست، مسئله اصلی حقوق برابر است. چون حقوق برابر ملی به کمی و زیادی آمار آن جمعیت ها نیست. حقوق برابر

اتنیکی را با معیار اقلیت و اکثریت نمی سنجند. تازه هیچ ملیتی در ایران اکثریت 50 درصدی ندارد. حتی داشته باشد نیز بایستی برابری حقوق اتنیکی در کشور رعایت گردد. از این جهت بود که من گفتم در این بحث اهمیت ثانوی دارد. البته اینکه خوانندگانمان تاحدودی از چند و چون آمار هم خبر داشته باشند هیچ ضرری ندارد. اینکه میگویید: "آیا من هیچ کجا آماری ارائه کرده ام؟"، بلی که شما آمار اعلام کردید، از براند شفر نقل کردید که حدود 50 درصد جمعیت ایران غیرفارس است. این آمار نیست پس چیست؟ من با یقه شما چه کار دارم دوست. مثل دو شهروند ایرانی داریم در خصوص مسائل و مشکلات کشور با همدیگر بحث و گفتگو میکنیم. این موضوع یعنی بحث و گفتگو در خصوص مسائل و مصائب کشور پایانی ندارد و دقت من به نوشته های شما از آن جهت استکه شما خودتان را چپ گرا معرفی میکنید و از آنجا که عدالت خواهی جوهره چپ را تشکیل میدهد، من هم به خاطر همان تمایل عدالتخواهانه در نزد شما به این گفتگو با شما ادامه میدهم. در خصوص سود و زیان انتخابات حتی در این سطح برای ملیتهای غیرفارس در مقایسه با ملت فارس در نوشته بالا توضیح داده ام و لزوم به تکرار نیست.

آوردن آمار از سوی من بخاطر حرفهای بی ربطی چون عشیرتی بودن و غیره نیست. آمار در جهان کاربردهای بسیار مدرنی دارد. من آمار را می آوردم ملتهای غیرفارس از سویی و نخبگان به خواب رفته سیاسی فارس از سوی دیگر، را روشن کنم که تنها فارسها در ایران زندگی نمیکنند. من میخواهم نشان دهم که جمعیت غیرفارس در ایران بسیار بالاست و استمرار روش کنونی دولت ایران و نخبگان سیاسی فارس (همفکر دولت) در تقابل با مطالبات مردم غیرفارس میتواند ایران را به یوگسلاویزه شدن بکشاند. من میخواهم به آنها بگویم که بیدار شوید. البته با آن بخش از نخبگانی که آگاهانه و استعمارگرانه سیاست تبعیض علیه ملتهای غیرفارس را دنبال میکنند کاری ندارم. این تنها واقعیتها و مقاومت مردم است که آنها را سرجایشان خواهد نشاند. تمامی آمار آوردن و گفتن و بحث کردن بخاطر این هشدار است.

در مورد آمار، برای من اظهار نظر وزیر آموزش و پرورش که از تعداد عددی دانش آموزان در ایران با خبر است از هر منبع دیگری در میان منابع موجود معتبرتر است. حالا برای شما نیست، باشد. من در مورد آمار و ارقام نظر خود را گفته ام و فعلا نکتهء اضافه کردنی نمی بینم. مگر اینکه مطلبی مطرح شود که برایم تازگی داشته باشد و من فکر کنم که لازم است در آن خصوص فکرم را مطرح کنم.

در مورد اینکه رضا شاه از شاه وقت افغانستان برای استفاده از واژه "ایران" برای نام کشور کنونی ایران، کسب اجازه کرده است. همچنان هستم. منبع این سخن نیز به موقع منتشر خواهد شد، عجله نکنید و از ابزار فشار استفاده نکنید.

آقای رازی، لطفا اسامی دیگر را در گفتگو با من دلیل و مدرک نیاورید. در عین حال ادعای شما نسبت به سخن آقای علیرضا اردبیلی ناروا و نادرست است. چون در یک جلسه سخنرانی ایشان همین پرسش از ایشان شد و ایشان به قطع این برداشت از سخن ایشان را مردود دانستند. من به هیچ وجه علاقه ایی ندارم اسامی دیگری به این گفتگو وارد شوند تا با آوردن اسامی دیگر مثلا بخواهید مرا خراب کنید و شما قهرمان داستان بشوید. لطفا این روشها را کنار بگذارید. به نظرم گفتگوی دوستانه و محترمانه از هر روشی بهتر است و در عین حال این روش به تقویت دمکراتیسم در همین زمینه کمک میکند. روش های تخریبی پیش از این و در سی و اندی سال گذشته و شاید بیشتر نتایج تخریبی خود را نشان داده اند. شما دیگر لازم نیست آنها باز تولید کنید.