Skip to main content

آقای فرهای ایرانی،

آقای فرهای ایرانی،
یونس شاملی

آقای فرهای ایرانی،
اگر رعایت ادب و اخلاق را در نوشته هایتان نکنید، هم خودتان و هم قلم تان ارزش خود را از دست خواهید داد و منهم پاسخی به نوشته هایتان نخواهم داد. اگر شما نتوانید نرماتیوهای فرهنگی در گفتگو را رعایت کنید هیچ کس حاضر نخواهد شد با شما سخن بگوید. در هر نوشته تان یک نیشی میزنید و اصطلاحات توهین و تحقیر آمیز را استفاده میکنید. اگر حتی از من خوشتان نمی آید، حق ندارید نوشته خودتان را با توهین و تهمت بنویسم. من تاکنون تحمل کرده ام تا شما کمی به خود آیید. اما در اینجا هم باز به دشت کربلای بی اخلاقی و اهانت زده اید. اما لطفا پرهیز کنید.

ایران تافته ایی جدا بافته از دیگر کشورها نیست. هرچند که هر کشوری دارای ویژگیهای خود است، اما این ویژگیها چیزی نیستند که از ایران را به مثابه یک کشور عقب مانده در تمامی عرصه ها به تافته ایی جدا بافته تبدیل کند. ناراحت نباشید. تاکنون چندین بار

علی خامنه ایی هم گفته اند که "ایران با کشورهای دیگر قابل مقایسه نیست" یا گفته است که "ایران اتحاد شوروی نیست" و یا "ایران عراق نیست" و دهها جمله از این نوع. شما هم میگویید "داستان ایران به کلی متفاوت از دیگر کشورهاست". تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

بسیار عجیب است که شما میگویید من به پرسش شما پاسخ نداده ام. احتمالا نوشته مرا نخوانده اید و یا بقول خودتان "علم تاریخ" را نمیدانید (این جمله را شوخی کردم چون این اتهام را شما به من زده اید). من آنجا در لابلای بررسی ام گفته ام و با توضیحی که داده ام که "ملت ترکیه" که همان دولت- ملت ترکیه است، درست است و ملت آذربایجان نیز که همان دولت- ملت آذربایجان است، درست است. و تفاوت ملت به مثابه اتنیک و ملت به مثابه دولت را برایتان تشریح کرده ام. انگار شما مطالب را نمیخوانید و تنها در مطالب به دنبال سوراخ سمبه ایی میگردید که بتوانید مثلا انتقاد کنید.

فکر میکنم وقتی این مطلب را مینوشتید زیاد حواصتان جمع نبوده. من از حرفهای شما اصلا سردرنیاوردم که چه چیزی میخواهید بگویید. نوشته اید من "فارسها را ستمگر" میدانم. آخر مرد حسابی این حرفهای جعل، نامربوط و تهمت را برای چه مینویسید؟ اندکی شرم داشته باشید اینقدر به جعل رجوع نمکنید. گویا این یک قلم در نزد شما کمیاب است.
حالا در سراب نشسته اید و با تمامی مشکلات روحی، میخواهید ناراحتی هایت را خودتان را سر من خالی میکنید. مرد حسابی مگر در همانجا غیر از "ترک خر" چه مدال دیگری از سینه ات آویزان کرده اند که دوقورت و نیم ات هم باقی است؟ خودت را به کوچه علی چپ میزنید و فکر میکنید با گفتن "آذری زبان" آن تحقیر از سرت برداشته خواهد شد. این یعنی کلاه گذاشتن سر خودت. گاه زبان ترکی میگویی و گاهی "آذری زبان" میشوی و خودت هم نمیدانی کیستی؟ حالا برای دیگران هم ایراد میگیرید. ایران نه از آن توست و نه از آن مردمان دیگر. این کشور در خدمت دستجات آمخوار و ستمگر از روحانی و غیرروحانی روی چاههای نفت نشسته به ریش تو میخندند و تو عروسک خیمه شب بازی آن میشود و برای من که کاره ایی هم نیستم شاخ و شانه میکشی.
بیر نئچه جمله ده تورکجه یازیم.
اوغلان گئت بیر آز فیکیرلش. عناد دان ال چک. یکه آدام اولموسان و سراب دان قالخیب آدیوی "فرهاد" و سوی آدیوی دا "ایرانی" قویورسان و منه تهمت باغلیرسان. یئکه آدامسان. گئت دوشن، بوندان- اوندان سوروش گور کمیسن؟ بیر اینسان اولاراق نه ائتملی سن. نه قدر لجاجت. نه قدر کینه. اؤزون هر کس دن چوخ بو عناد و کینه ایچینده یانیرسان. گئت مثبت فیکر ائله مه نی، مثبت دوشونمه نی و اؤز آتا آناوین تاریخ ین اؤگش. بونا – اونا یامان یوغوز یازماق لا نه اولاجاق کیشی. سنی بو یامان یوغوزا چکن فیکیردن اوزاقلاشمالی سان. ائله بو فیکیر سنی حالیوی خرابلیر. اؤزون اولسان هئچ زامان بو قدر منفی اولماغا لزوم گؤرمه سن. من دن سنه نصیحت. فیکر ائله ملا نصرالدین سنه بو سؤزلر دئیر. چون من ده ملا نصرالدین دن اؤرگشمیشم.
ساغ اول