Skip to main content

خانم شهلا رضانیا

خانم شهلا رضانیا
یونس شاملی

خانم شهلا رضانیا
نوشته شما مملو از احساسات، مملو از خشم و مشحون از پریشان گویی است. من واقعا از حرفهای شما سردرنمی آورم. به نظر میرسد کسی در مورد من چیزی به شما گفته و شما همانها را بدون اینکه حتی از آنها سردربیاوردید تکرار میکنید. من 27 سال است مینویسم و شما امروز برای من میگویید که در درونم چیزی دیگری غیر از آنچه مینویسم نهفته است! این اسمش خیالات است اسمش پارانویاست. من چگونه میتوانم با چنین اشخاصی با تکیه بر استدلال سخن بگویم.
خانم عزیز من دیگر با شما کاری ندارم. لطفا برایم چیزی ننویسید چون ما زبان همدیگر را نمی فهمیم. شما با این اظهار نظر ها مرا به جهل و خشم بسیار عمقیتری که در جامعه ایران نهفته است آشنا کردید. دستتان درد نکند. من در نوشتهء قبلی ام سفارش دوستانه ایی را برایتان کردم. حالا خواه پند گیر خواه ملال.