Skip to main content

آقای ینی لیک گر امی باور

آقای ینی لیک گر امی باور
داریوش برادری

آقای ینی لیک گر امی باور کنید اصلا بد نیست وقتی مفهومی تازه، چیزی تازه به چشمتان می خورد، یک جستجو یا سرچ سریع در همین اینترنت، در ویکی پدیا بکنید تا ببینید که مثلا ماتریکس دارای معانی مختلف و همزمان همپیوند در علوم مختلف از ریاضی تا علوم انسانی یا مدیریت است. یا کافی است فقط بزنید ماتریکس و روان انسانی، روانکاوی به زبان انگلیسی یا غیره تا پی ببرید که منظور چیست. هیچ کس دانای کل نیست. دانای کل بودن یک وهم است. بهرحال برای اطلاعتان باید بگویم که «ماتریکس» در این متن دو معنا دارد. اول به معنای اصلیش در علوم انسانی یعنی به عنوان «ساختار، چهارچوب» مثل ماتریکس فرهنگی یا ماتریکس روانی و دوم برای اشاره به متن همپیوندش فیلم ماتریکس و استفاده از این زیرمتن برای توضیحات ملموستر. یعنی حتی سخن شما نیز دارای ماتریکسی است. یک طرف نظریاتی که مطرح می کنید درباره ی فیلم ماتریکس که خوب می شود با آن موافق

یا مخالف بود و یا بحث کرد و نظر من درباره ی این فیلم در این متن مشخص است و خوب است هم نظر من هست و هم نظر شما. بیشتر هم بخواهید که چطور به شیوه ی روانکاوی می توان از فیلم و غیره برای نقد تحولات استفاده کرد، می توانید به مطلب دیگر من در سایت و در بخش مطالب من به نام «چگونه نئو شویم» مراجعه بکنید و یا برای اشنایی با این نوع نقدها به اثار استاد بزرگ این شیوه یعنی ژیژک مراجعه بکنید و از جمله نقدش بر فیلم ماتریکس و غیره. دوم اما در هر ماتریکسی و هر نوشته ایی همزمان یک « نقش گرفتن و در جایگاهی ایستادن است» که مهمتر از خود نوشته است. چون این جاگیری نشان می دهد که متن شما دارای چه ماتریکس و ساختاری است. چه نقشی به خودتان و چه نقشی به دیگری یا به متن من می دهید و خوب این نقش همان است که در جمله ی اولتان می گویید. اینکه می روید در نقش دانای کل و انگار از همه چیز خبر دارید و اعتراض می کنید « ماتریکس چالش شهروندی دیگر چه صیغه ایی ایست». زیرا نوشتن فقط نوشتن نیست بلکه اجرای یک نقش است. زیرا در نوشتن حتی اساس این نیست که چه می نویسی بلکه چگونه می نویسی، از کجا می نویسی، با چه نقشی می نویسی. بهرحال امیدوارم در کامنتهای دیگرتان به این مباحث مهم توجه بکنید تا انموقع من و دیگری هم بتوانیم از نقدتان و اگر سخنی قوی در آن باشد، یا چشم اندازی دیگر به مبحث، استفاده بکنیم و یاد بگیریم. حال باید برایتان مشخص باشد که. ماتریکس چالش شهروندی یعنی ساختار و حالت این چالش و اینکه آیا این چالش به حالت سیاه/سفیدی و ادامه ی جنگ و دور باطل قهرمان/دیکتاتور، قوم مظلوم ترک/قوم متجاوز فارس است یا اینکه وارد چالش و گفتگوی مدرن و با مسئولیت متقابل میان فرد/دیگری شده است. یا حتی در یک متن، اینکه هم نویسنده و هم خواننده مسئولیت بدست بگیرد و متوجه کمبودهایش نیز باشد و نیازش به دیگری و نقد دیگری. نیازش به اینکه بداند نه خودش و نه کامنت یا متن اش دانای کل و حقیقت نهایی نیست و نه یکی طالم و دیگری مظلوم است. موفق باشید.