Skip to main content

و باز هم نوشته‌ای به

و باز هم نوشته‌ای به
Anonymous

و باز هم نوشته‌ای به

شدت غیر علمی‌ و ایدئولوژیک.اول از همه آن پارامترهایی که برای ملت دانستن فارس زبان‌ها آورده اید بعضا نه تنها در سرتاسر ایران که در شعاع بزرگتری از عراق و غیره هم منطبق است و تقریبا هیچ موردی نیست که تنها متعلق به ساکنان مرکز ایران باشد(حال بماند از اینکه چگونه عاشورا و تاسوعا رو به آن ملت خود ساخته منتسب می‌کنید ) تاکید شما بیشتر روی زبان فارسی‌ به عنوان عامل اصلی‌ شکل دهنده و ملت شونده آن عده‌ از مردمان است حال مایلم سوالی دیگر از شما بپرسم اگر چه که مطمئنم به مانند دفعه‌های قبل پاسخی نخواهید داشت اما برای خوانندگان روشن کننده بسیاری از چیز هاست.اگر تا به حال به اصفهان سفر کرده باشید (که احیانا شما و همفکرانتان آنجا رو مرکز فارسستان!!می‌دانید)شهرستانی در آنجا وجود دارد به نام نطنز. زبانی که آن مردمان بدان تکلم میکنند از جهت زبان شناسی‌ بسیار دورتر از زبانهایی مثل کردی و بلوچی به فارسیست به طوریکه خود من از صد کلمه کردی ۱۰ تای آن رو حداقل متوجه میشوم(البته در شاخه‌های متفاوت کردی, این امر متفاوت است) و از بلوچی هم از هر صد لغت هشتاد تای آنرا اما از کلام آن مردمان هیچ چیز متوجه نمیشوم(اصفهانی‌ها هم) این واقعیت و تفاوت‌های زبانی در بسیاری از شهرهای استانهای مرکزی مثل ممسنی در شیراز و طرق و غیره هم وجود دارد حال دو راه بیش روی شما باقی‌ میماند یا کریستف کلمب وار مدعی کشف و کشف هایی دیگری اینبار در حوزه ملت یابی‌ شوید و یا همچون دن کیشوت به فرو کردن نیزه به سلطه جویان ناوجود حاکم ادامه دهید. از دیگر مغلطه هایی که در نوشته تان داشتید مثل اهواز عربی‌ (اگر مراد ساکنان عرب آنجاست این اصطلاح صحیح است اما هدف شما زدن قولنامه خوزستان و اهواز به نام یک تیره از مردمان ساکن آنجاست که به مانند دیگر مسائل شما هیچ اطلاعی از بافت جمعیّتی آنجاهم به غیر از مدعیات همکاران عربتان ندارید) و نیز درباره تقسیم تاریخ به فارس و ترک در یک جغرافیا (تو گویی تاریخ رو هم با زمین که می‌خواهید تقسیم کنید اشتباه گرفته اید) می‌گذریم