Skip to main content

آقای نسل سوخته،

آقای نسل سوخته،
یونس شاملی

آقای نسل سوخته،
من پیشداوریها وخیالات منفی شما در این کامئنت را کنار میگذارم و سعی میکنم به جوهرهء
چیزی که مطرح کرده اید بپردازم. نگاه کنید، من در پی "ایجاد تفاوت ها" نیستم، اتهامی که شما به من زده اید. بلکه این تفاوتها وجود دارد. من تنها آنها را به قلم کشیده ام و از این طریق میخواهم رسوایی آن فکری را نشان دهم که با کتمان، دروغگویی و یا انکار واقعیت های موجود میخواهد سیستم استعماری حاکم بر ایران را توجیه کنند. و اساسا بخشی از

نخبگان سیاسی ملت حاکم یا ملت فارس در پی کتمان واقعیت اتنیکی خود و انکار وجود ملت فارس در ایران هستند. به بیان دیگر من با کاری که کرده و یا میکنم، مشت تفکر استعماری را باز میکنم. من تفاوت ایجاد نمیکنم. بلکه تفاوتهای موجود را توضیح میدهم. ملیتها در ایران در خیلی چیزها نیز مشترک هستند، و قبل از هر چیز انسان بودن آنهاست. در انسان بودن همه مشترک هستیم و این از اهمیت بسیار بالا و با پراهمیت ترین اشتراک انسان در ایران و حتی کره زمین است. در کلیت اش انسان بودن و کره زمین به ترتیب هویت انسانی مشترک از سویی و سرزمین مشترکمان (کره زمین) از دیگر سو است. حفظ محیط زست و سلامتی اکولوژیک زمین از وظایف اساسی و مشترک همه انسانهاست. در ایران رژیم جمهوری اسلامی دشمن مشترک همه خلقهای ساکن در ایران است و فارس و ترک و کرد و عرب و... ندارد. آرمانهای عدالتخواهانه مشترک، اهداف دمکراتیک مشترک، تلاش برای همبستگی مشترک، تلاش برای صلح جهانی، صلح منطقه ایی و صلح داخلی وظیفه مشترک همه انسانهاست. از این مشترکات زیاد میتوان سخن گفت. اما این اشتراکات واقعیت تفاوتهای ملی (اتنیک) را نفی نمیکند. و از آنجا که در طول تاریخ (حتی تاریخ جدید و بویژه در ایران) ملتهای به مثابه ملتهای تحت ستم و استعمار شده وجود دارند، حقوق بین المللی، منشور جهانی حقوق بشر و کنوانسیونهای الحاقی آن امکان و شرایط مبارزه علیه این ستم و برای برقراری عدالت در کشورها را پیش پای انسان مترقی میگذارد. من هم از این امکان و از این شرایط برای نفی ستم و ظلم سیستم حاکم علیه انسان در ایران بهره میگیرم. اگر از این زاویه به مسئله نگاه کنید، حتی اشتراک در این مبارزه را وظیفه انسانی خود تلقی میکنید. اما شما انگار از تفاوتها وحشت دارید. اما از نظر من تفاوتها خود گنجینه های تنوع و شناخت برای هر انسان و جامعه است.

تفاوت ها در هر جامعه ایی بسیار متفاوت است، تفاوت طبقاتی ( میان کارفرمان و کارگر یا کارمند)، تفاوت جنسیتی (میان زن و مرد)، تفاوت ملیتی (یا اتنیک میان ملیتهای مختلف)، تفاوت مذهبی (میان مسلمان شیعه، سنی، مسیحی، کلیمی، بهایی و...)، تفاوت در تفکر سیاسی (لیبرالیسم، ناسیونالیسم، سنتگرایی، سوسیالیسم، سوسیال دمکرات، کمونیسم و...)، تفاوت در قدرت سیاسی (صاحب قدرت سیاسی و انسانهایی که دارای قدرت سیاسی کمتری هستند)... اینها و دهها تفاوت دیگر واقعیتهای عینی جامعه است که هر انسان آزاد اندیش و دمکراتی نمیتواند بدون توجه ودقت به این تفاوتها و برای کاهش و یا از میان برداشتن این تفاوت ها تلاش نکند. هر انسان به مراتبی که هر یک از این تفاوتها را نادیده بگیرد و در رفع دمکراتیک آن نکوشد، همانقدر غیردمکرات است.
تفاوت ابدا بار منفی را با خود به یدک نمیکشد، بلکه بیانگر واقعیتهاست. فارس، ترک، کرد، بلوچ و عرب و دیگران نیز یکی از تفاوتهایی استکه پاسخ خاص خود را برای رفع ستم ملی در جامعه می طلبد. شما میتوانید از این واقعیت فرار کنید، اما فرار شما واقعیت های موجود را نفی نمیکند، بلکه حتی به استمرار ستم موجود در این عرصه کمک بیشتری میکند و تحولات مثبت جامعه را به عقب می اندازد.