Skip to main content

بخش عمده این گفتگو بیوگرافیک

بخش عمده این گفتگو بیوگرافیک
Anonymous

بخش عمده این گفتگو بیوگرافیک است. در لابلای خاطرات شخصی طباطبائی به ذکر پاره ای از نظریات خود می پردازد. تا آن جا که البته یک گفتگوی بیوگرافیک اجازه می دهد. اما پاره ای نکات قابل بحث در آن هست. از جمله: مبحثِ ايران بزرگ فرهنگي، بحث رابطه وارونه نظرهای سیاسی و نظریات فلسفی یا فلسفه سیاسی میان روشنفکران ایرانی، مبحث "وحدت سرزميني ايران هميشه يك اصل غيرقابل بحث بوده است."، مبحث اجبار سیاسی و اجبار فرهنگی و تغییر در فهم این مباحث با ورود ایدئولوژی های معاصر: "يعني زباني را ياد گرفتن براي ايرانيان اجبار سياسي نبود و نيست، اگر بتوان گفت اجبار فرهنگي است. ديگر اين‌كه تا پيش از صدور ايدئولوژي‌هاي جديد شوونيستي به ايران، ايران‌ها مسائل را به اين صورت نمي‌فهميدند" ، مبحث پان-ایسم به عنوان تجلی معیوب ایدئولوژی زدگی: " زمينه رشد پان‌ ایسم:"پان‌تركيست‌ها حرف بي‌ربط بسيار مي‌گويند و افسانه مي‌بافند."،

مبحث دلایل رشد پان ترکیسم و نقش عوامل خارجی در آن: "زمينه رشد پان‌تركيسم اشكالات مديريتي در كشور است اما قدرت‌هاي منطقه‌اي نيز در تداوم و انتشار آن نقشي اساسي دارند. بيشتر پان‌تركيست‌ها ـ مثل اكثريت روشنفكري ايران ـ چيزي از پيچيدگي‌هاي سياست در نمي‌يابند. .... ايدئولوژي پان‌تركيسم مبتني بر نوعي فراموشي تاريخي است كه با آميخته شدن با افسانه بافي‌هاي به ظاهر تاريخي به ملغمه‌اي از بيسوادي و بي‌شعوري تبديل شده است."، بحث ستم ملی به مثابه ایدئولوژی وارداتی: "اما اين كه برخي مي‌گويند شما تحت ستم بوده‌ايد و نمي‌دانستيد كه دارند به اجبار زبان فارسي را در مدارس به شما مي‌آموزانند، مسأله جديدي است كه پشتوانه فرهنگي و تاريخي ندارند و نشأت گرفته از ايدئولوژي‌هاي جديد است. "، مبحث بنیادی فرقِ تفاوت و اقلیت "قليت بودن با متفاوت بودن فرق دارد. در ايران اقليت نداريم. تمايزها و تفاوت‌ها داريم كه مايه غناي فرهنگي و احساسي ماست"، مبحث زبان: "با كمي شيطنت مي‌گويم كه فارسي زبان كمي مغبون است كه هيچ يك از زبان‌ها و فرهنگ‌هاي فرعي ديگر كشور را نمي‌شناسد. من و يك كُرد و... به وجوهي از فرهنگ اين كشور دسترسي داريم كه بسياري از شما نداريد."، و مبحث فرقه دمکرات و پیشه وری.
مثال های او نمونه های تجربی است که بسیار هم کاربرد دارد. برجسته کردن و متمرکز ماندن بر روی این مثال ها در واقع تائید آن محتوائی است که این مثال ها مبین آن هستند: یعنی در سطح ماندن یک بحث. بایسته است به جای برخورد با شخص به نظریات او پرداخته شود. گفتگو بر سر مبانی و محتوا بر کَل کَل کردن درباره اشخاص ارجحیت دارد.