Skip to main content

تلاش عبث ، برای جعل نظریات

تلاش عبث ، برای جعل نظریات
آ. ائلیار

آیا برطبق نظریات داریوش آشوری ملت بدون دولت نمی تواند وجود داشته باشد؟ دانشنامه سیاسی ص. 307 ماده ی ملت: «...ملت ممکن است ...بدون خود مختاری سیاسی یا داشتن دولت وجود داشته باشد.» پاراگراف اول. ادامه میدهد« در واقع پیوند مستقیم مفهوم ملت با دولت امر تازه ای ستکه تاریخ آن از پیدایش ناسیونالیسم جدید فرا تر نمی رود و مربوط به تحولات فکری و سیاسی و اجتماعی اروپا در دو سده ی اخیر است.» آغاز پاراگراف دوم. در تعریف ملت هم همان مشخصات عمومی معروف را آورده است. عنصر دولت برای موجودیت ملت الزامی نیست. آشوری مشخصات ملت را در در ص 306 و 307 چنین آورده که میشمارم : «واحد بزرگ انسانی-فرهنگ و آگاهی مشترک-احساس تعلق به یکدیگر-قلمرو جغرافیایی-احساس وابستگی به سرزمین- تاریخ- دین و فرهنگ و زبان. »

مینویسد :«ملت ممکن است به عنوان یک جماعت تاریخی و دارای بافت فرهنگی خاص اما بدون خود مختاری سیاسی یا داشتن دولت وجود داشته باشد.» بر اساس این دانسته ها هم فارسی زبانان ملت اند و هم دیگر مردمان گوناگون ایران. سخن قدیمی « ایران کثرالمله» به دریافت امروزی یعنی کشور ملتهای مختلف- و نه اقوام- نظر درستی ست. و مطابق تعریف آشوری ست. آشوری در مصاحبه با بی بی سی میگوید: « باید دید در واقع ما راجع به این مفهوم[ دولت - ملت] در کجا و در میان چه کشوری، چه ملتی، با چه سابقه تاریخی و چه تجربیاتی داریم صحبت می کنیم. یک مفهوم کلی عام به اصطلاح جهانروا یا یونیورسال وجود ندارد برای مفهوم دولت - ملت.» بکارگیری «مکانیکی» تئوری «دولت-ملت » در جامعه ایران فاجعه بار است. چرا؟ در بکارگیری مکانیکی این «دولت-ملت» وقتی تحقق مییابد که «دولت-ملت» شدن و بودن «ملتهای گوناگون» نفی شود. یعنی آفرینش جهمنم به تمام معنی در گستره ی ایران! راه درست آن، نه نفی «دولت-ملت» شدن و بودن دیگران بل یاری در تشکیل آنها و از این طریق تشکیل «دولت-ملت» متحد، است. این شرایط خاص ایران است. آنان که این شرایط خاص را نمی بینند و طوطی وار «تئوری دولت-ملت» را میخواهند در شرایط موزائیکی اجتماعی-سیاسی ایران تکرار و پیاده کنند ندانسته در پی آفرینش جهنم اند.