Skip to main content

چه می کنم، چه می نمایم!

چه می کنم، چه می نمایم!
Anonymous

چه می کنم، چه می نمایم!

این جانب ضمن این که هیچ یک از استدلال های آقایان روحانی و قصیم را مکفی جهت اخذ تصمیم برای جدائی از شورا نمی دانم، تا آنجا که به یاد دارم در چند جلسه در حاشیه برگزاری تجمعات هواداران شورا ــ حتی در بعضی نشست های خصوصی تر که حافظانه باده های عنایتی آقای روحانی محفل را روشن تر می ساخت

اتفاقا پاره ای از ایرادات مورد نظر آقایان (از جمله عملکرد سیمای آزادی و کار برای توسعه جبهه همبستگی ملی) از جانب بعضی از هواداران مطرح می شد، ایشان نه تنها کمترین تاییدی ابراز نمی کردند، بلکه برعکس، به دفاع تمام عیار از عملکرد شورا و مجاهدین می پرداختند. من شخصا در مورد علل توقف یا کندی برنامه ایجاد جبهه همبستگی ملی با آقای روحانی که لطف کرده و تلفنی جویای حالم شده بودند، سؤال کردم. و این بر می گردد به حدود سه ماه پیش. ایشان با لحن گیرا و صمیمانه پس از توضیح مختصری تاکید کردند ما دعوت عام کرده ایم و توپ در زمین کسانی است که هم شعار سرنگونی رژیم را می دهند و هم شعار اتحاد مبارزه پیروزی را. و افزودند کسی را نمی توان به زور و یا تبلیغ و یا با ریش گرو گذاشتن وارد مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی کرد. در سخن ایشان بامن هر چه که بود نشانی از نارضایتی شان از عملکرد یا کم کاری یا بد کاری شورای ملی مقاومت نبود. حضور مرتب و مداوم آقایان در برنامه های گوناگون سیمای آزادی، از جمله برنامه های ارتباط مستقیم با زمینه ها و موضوعات گوناگون و تبیین و تایید عملکرد شورا و مجاهدین، برای من به عنوان یک بیننده این برنامه ها نشانه همراهی و همدلی بدون دست انداز آقایان با شورا و مجاهدین بوده است. اگر فرض بگیریم که ایراد های امروزی آنها درست و بجا بوده و همانگونه که خودشان موکدا متذکر شده اند سابقه ای طولانی داشته است، بنا براین باید گفت که اینان عجب برخورد ناصادقانه ای با مخاطبان بیرونی خود داشته اند و دیگران را به قبول وضعیتی دعوت می کرده اند که خودشان بنا بر اقراری که در متن استعفایشان کرده اند سالها از آن در عذاب بوده اند. (من با اقای قصیم جز از طریق نوشته ها و گفتارهایشان آشنائی چندانی ندارم ولی از آقای روحانی به خاطر رفتار صمیمانه ایشان ــ که به نظرم صادقانه هم می آمد ــ این انتظار را داشتم و دارم که به این بیت عمل می کردند و واعظ نا متعظ نمی شدند: هر بد که به خود نمی پسندی ـــ مپسند به دیگران برادر. البته باز هم تاکید می کنم که اگر فرض بگیریم ایراد های آقایان واقعی، اصولی و بجا هستند). عذر آوردن و بهانه تراشیدن و دست آویز هائی نظیر این که جوّ زده بوده اند یا زیر فشار محیطی یا روانی قرار داشته اند یا زورشان نمی رسیده است، یا بر طرح ها و برنامه ها و اقداماتی صحّه گذاشته اند که از چند و چونشان نا آگاه بوده اند یا کاملا آگاهی نداشته اند، کار را برای خود آقایان مشکل تر می کند. زیرا باز هم مخاطبشان از خودش خواهد پرسید که چگونه ممکن است در یک مبارزه جدی سیاسی ــ بخصوص مبارزه برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ــ به کسانی اعتماد کرد که جوّ زده می شوند و یا زیر فشار روانی و محیط و ... قرار می گیرند و بدون آگاهی و یا با داشتن آگاهی ناقص، کاری را انجام می دهند. باز هم تکرار می کنم این برداشت بر این فرض مبتنی است که ایرادات آقایان واقعا درست باشد. و همانگونه که گفتم من مواضع آقایان را متاسفانه بیشتر به مغالطه نزدیک می بینم تا یک استدلال مبتنی بر مواضع درست و منطقی. شورای ملی مقاومت با صدور بیانیه ای به تفصیل به تشریح دلایل و عللی که آقایان روحانی و قصیم برای ارائه به اصطلاح استعفایشان آورده اند پرداخته و به آنها ــ تا آنجا که شرائط و ضرورت ها ایجاب می کرده است ــ پاسخ گفته و با ارائه ادله و مدارک و مستندات، به رد دلایل ایشان پرداخته است. استدلاهای مستند شورای ملی مقاومت در بیانیه مفصل جوابیه، برای من بر دلایل اقایان روحانی و قصیم فائقند.